سلطان صلاح الدین ایوبی (532 - 589 هـ)
وی ابوالمظفر، صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شادی، موسس دولت ایوبیان در مصر و شام است. قدرت او سرزمینهای مصر و شام و شمال عراق و یمن و حجاز را در بر گرفت. وی پیش از رسیدن به سلطنت، در دمشق ملقب به صلاح الدین گردید و سپس در مصر ملقب به «الملک الناصر» گردید. او توانست اغلب سرزمینهای پادشاهی بیت المقدس و شهر قدس را آزاد سازد و این باعث آغاز جنگ سوم صلیبی به فرماندهی پادشاه فرانسه و انگلستان و آلمان گردید.
نسب بنی ایوب:
نسب ایوبیان به ایوب فرزند شادی فرزند مروان از اهالی شهر «دوین» در ارمنستان امروزی میرسد. ابن اثیر نسب ایوب بن شادی بن مروان را به کُردهای روادیه که از هذبانیه هستند میرساند. (1) اما برخی از پادشاهان بنی ایوب این نسب را قبول ندارند و میگویند: «ما عربیم و نزد کردها فرود آمدیم و با آنان ازدواج کردیم» (2) خود بنی ایوب دربارهٔ نسبشان اختلاف کردهاند اما غالب مورخان آنان را کُرد میدانند.
تولد و رشد:
صلاح الدین ایوبی، به سال 532 هجری (1138 میلادی) در تکریت عراق به دنیا آمد.
خانوادهٔ وی در شب تولد او تکریت را به سوی موصل ترک کردند و پس از یک سال به بعلبک واقع در لبنان امروزی رفتند و پدرش به عنوان حاکم آنجا تعیین گردید.
کودکی صلاح الدین در این شهر سپری شد، وی آموزشهای ابتدایی خود را در آنجا به پایان رساند و قرآن را حفظ کرد و حدیث و فقه و لغت و تاریخ را فرا گرفت و فنون سوار کاری و مبارزه را آموخت.
در آغاز جوانی به حلب (واقع در سوریهی امروزی) رفت و به عمویش «اسد الدین شیر کوه» که از قهرمانان و مردان «نورالدین محمود» سلطان حلب و دمشق بود پیوست.
آغاز کار صلاح الدین:
در آن دوران مصر که تحت قدرت «عاضد» خلیفهٔ فاطمی قرار داشت در شرایط سختی به سر میبرد. درگیری میان دو وزیر خلیفه به نامهای «شاور» و «ضرغام» بر سر وزارت مصر اوضاع مملکت را بغرنج و نابسامان نموده بود.
پس از آنکه ضرغام بر مصر مسلط گردید شاور را بیرون رانده و فرزند وی «طیء بن شاور» را به قتل رساند. شاور در تاریخ رمضان 558 هجری برای یاری گرفتن از نورالدین زنگی به دمشق گریخت و در 23 ذی القعدهی همان سال وارد دمشق شد.
نورالدین به دو هدف «اسدالدین شیر کوه» را به همراه شاور به مصر فرستاد: نخست: کمک به شاور که از او یاری خواسته بود وسپس مطلع شدن از اوضاع مصر. او شنیده بود حکومت فاطمی در مصر در حالت ضعف قرار دارد. صلاح الدین نیز با وجود آنکه رفتن به مصر را خوش نمیداشت عمویش را در این لشکرکشی همراهی کرد.
آنان در جمادی الاولی سال 559 هجری وارد مصر شدند و بر آنجا سیطره یافتند و در رجب همان سال قدرت را به دست گرفتند.
با کشته شدن ضرغام و به قدرت رسیدن دوبارهٔ شاور، او به اسدالدین خیانت کرد و از اروپاییها یاری خواست. فرنگیان نورالدین را در بلبیس به محاصره در آوردند و او به سبب کمی نیروهایش مجبور به عقب نشینی از مصر شد.
نورالدین و اسدالدین که از نامهنگاریها و همکاری مخفیانهی وزیر فاطمی شاور با فرنگیها مطلع شده بودند ترسیدند مصر و در پی آن سرزمینهای دیگر اسلامی به دست صلیبیها بیفتد. در پی آن لشکری بزرگ به فرماندهی اسدالدین و همراهی صلاح الدین به سوی مصر حرکت کردند. رسیدن لشکر نورالدین همزمان بود با رسیدن لشکر صلیبیها. شاور و صلیبیها و مصریها علیه اسدالدین یکدست شدند و نبردهای بسیاری رخ داد.
پس از مدتی اسدالدین و مصریها پیمان صلح بستند و به دمشق بازگشتند. اما با زیر پا نهاده شدند پیمان توسط صلیبیها و حملهی آنان به مصر، نورالدین و اسدالدین بار دیگر به مصر لشکر کشیدند.
شاور که از خارج شدن فرنگیان مطلع شده بود و میدانست این بار آنان قصد اشغال مصر را دارند از اسدالدین کمک خواست. اروپاییها که دانستند مصریها و شامیها با هم یکدست شدهاند از قصد خود صرف نظر کرده و بازگشتند.
اسدالدین در مصر اقامت گزید. او دانسته بود که شاور هر لحظه در فکر خیانت است و از سوی دیگر سعی دارد در هر دو جبههٔ شامیها و اروپاییها بازی کند، بنابراین او را از میان برداشت و خود در تاریخ 17 ربیع الاول 564 هجری وزارت مصر را بر عهده گرفت. وی تا 22 جمادی الثانی همان سال که وفات نمود بر وزارت باقی ماند.
وزارت مصر:
با وفات اسدالدین، صلاح الدین به مقام وزارت در حکومت فاطمیان رسید. در آغاز به سبب نا آرامیهای ناشی از تغییر تعداد بسیاری از خلفای فاطمی در مدت کوتاه، زمام امور به طور کامل در دست صلاح الدین قرار نداشت، اما با تدابیر وی پس از مدتی اوضاع مصر آرام شد.
او سپس خانواده و پدرش «نجم الدین ایوب» را به مصر آورد تا داستانش شبیه به داستان یوسف صدیق علیه السلام گردد. صلاح الدین با عزل قاضیان اسماعیلی مذهب و الغای جملهٔ «حی علی خیر العمل» در اذان و اصلاحات دیگر مذهب اهل سنت را بار دیگر در مصر به قدرت باز گرداند. او دستور داد به جای خلیفهٔ فاطمی به نام خلیفهٔ عباسی المستضیء خطبه بخوانند. بیماری «العاضد لدین الله» آخرین خلیفهٔ فاطمی او را در این مهم یاری داد.
حکومت بر مصر و پایان کار عبیدیها (فاطمیها):
با مرگ عاضد، آخرین خلیفهٔ فاطمی، خلافت عبیدیان (فاطمیان) در مصر به پایان رسید و صلاح الدین به عنوان نمایندهٔ نورالدین حاکم مصر گردید.
صلاح الدین اقتصاد مصر را بازسازی کرد و با دور ساختن عناصر وابسته به نظام سابق، ارتش را دوباره تشکیل داد. او نصیحت پدرش را مبنی بر عدم رویارویی یا اختلاف با نورالدین محمود عملی ساخت و تا وفات نورالدین عملا زیر بیعت او قرار داشت.
از بین بردن حکومت شیعهٔ باطنی عبیدیان برای او مشکلاتی را نیز در پی داشت. از جمله سه ترور نافرجام از سوی باطنیان که سلطان صلاح الدین در یکی از آنها زخمی گردید.
دولت ایوبیان:
با وفات نورالدین محمود به سال 569 هـ (1174 میلادی)، صلاح الدین ایوبی دولت ایوبیان را تشکیل داد و قاهره را به عنوان پایتخت خود برگزید و لقب سلطان گرفت.
اکنون این فرصت برای صلاح الدین فراهم شده بود که سرزمین شام را نیز به حکومت خود بیفزاید و با یکپارچه کردن نیروهای اسلامی شرایط را برای رویارویی با صلیبیان و آزادسازی سرزمینهای اشغالی فراهم سازد. با یاری خواستن یکی از امرای دمشق از صلاح الدین ایوبی او توانست بدون هیچگونه نبرد و درگیری وارد دمشق شود. وی سپس بر حمص و حماة و بعلبک تسلط پیدا کرد و سپس استقلال خود را از خاندان نورالدین محمود اعلام کرد و خود را مستقیما تابع خلیفهٔ عباسی خواند و از او لقب سلطان گرفت.
وی باری دیگر به سال 578 هجری (1182 میلادی) به شام لشکر کشید و توانست حلب و دیگر شهرهای شام را به کنترل خود درآورد و اینگونه همهٔ شام را به دولت خود ملحق ساحت. وی برای بسط نفوذ خود با «عصمت الدین خاتون» بیوهٔ نورالدین، ازدواج کرد.
همهٔ تلاش صلاح الدین در راه یکپارچه ساختن نیروهای مسلمان بیش از ده سال به طول انجامید یعنی از سال 570 هجری (1174 میلادی) تا سال 582 هجری (1186 میلادی).
با یکپارچه شدن قدرت در جهان اسلام و از بین رفتن عوامل اختلاف، او برای برداشتن گام بزرگ آماده شده بود: آزاد سازی بیت المقدس و سرزمینهای اسلامی تحت اشغال صلیبیها.
نبرد حطین:
مناطق وسیعی از سرزمینهای اسلامی و به خصوص بیت المقدس در سال 1099 میلادی به اشغال صلیبیها در آمده بود. زمینداران صلیبی و شوالیهها نیز خود را به عنوان امرا و پادشاهان این مناطق منصوب کرده بودند. این شرایط باعث گردیده بود طی این مدت انگیزهٔ نیرومندی برای آزادسازی این سرزمینها شکل گیرد.
یکی از بارونهای صلیبی به نام «رونالد دو شاتیلون» که در منابع اسلامی به «ارناط» مشهور است، در سال 1186 میلادی قافلهای را که از شام به سوی مصر در حرکت بود مورد غارت قرار داد و افراد قافله را به در قلعهٔ کَرک زندانی کرد. روایت شده است که آن قافله از آن خواهر صلاح الدین بود.
در پی این حادثه صلاح الدین از «گای دو لوزینیان» پادشاه صلیبی بیت المقدس در خواست غرامت و آزادسازی اسیران و بازخواست متجاوزان را نمود. اما پادشاه وقت بیت المقدس که خود با کمک رونالد دو شاتیلون به قدرت رسیده بود با این درخواست موافقت نکرد. رونالد در پاسخ نامهٔ صلاح الدین با توهین به پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ چنین پاسخ داد: «به محمد بگویید شما را نجات دهد». پادشاه بیت المقدس نیز نتوانست رونالد را از موضع خود عقب بنشاند.
با این برخورد، صلاح الدین ایوبی علیه پادشاهی صلیبی بیت المقدس اعلان نبرد نمود اما با بیماری صلاح الدین در آن سال نبردی میان دو طرف رخ نداد.
آمادهسازی برای نبرد:
نیروهای صلاح الدین که از مصر و حلب و جزیرة العرب و دیاربکر در دمشق جمع شده بودند در تاریخ محرم سال 583 هجری (مارس 1187 میلادی) به سوی قلعهٔ کرک به راه افتادند و پس از محاصرهٔ قلعه کشتزارهای آن را ویران کردند.
در اثنای حرکت صلاح الدین نیروهای صلیبی به رهبری پادشاه بیت المقدس در شهر صفوریه جمع شدند، نیروهای ریموند سوم امیر طرابلس نیز با شکستن پیمان خود به وی ملحق گردیدند. نیروهای صلیبی بالغ بر 22000 سوار و پیاده بودند و تعداد بسیار زیادی ار داوطلبان نیز به آنان ملحق شدند تا جایی که گفته شده تعداد لشکریان صلیبیها به 60000 نفر رسیده است.
سپاهیان صلیبی از نیروهای پادشاهی بیت المقدس، نیروهای امارت انطاکیه، شوالیههای معبد، شوالیههای سنت جان (سواران قدیس یوحنا)، و سواران سنت لازاروس، تشکیل میشدند.
صلاح الدین میخواست با مجبور کردن صلیبیها برای آمدن به منطقهٔ نبرد، آنان را خسته کند. برای این هدف به طبریه حمله برد زیرا همسر ریموند سوم در قلعهٔ آنجا بود. این باعث خشم صلیبیها گردید. از آنجا که حمله به طبریه برای نیروهای صلیبی سخت و طاقت فرسا بود سران صلیبیها به دو دسته تقسیم شدند: گروهی با رفتن به طبریه مخالفت کردند زیرا سختی راه و کمبود آب را برای لشکر خطرناک میدانستند، اما گروه دوم که رونالد دو شاتیلون (ارناط) جزو آنان بود معتقد به حمله به نیروهای صلاح الدین در طبریه بودند و توانستند پادشاه را برای رفتن به طبریه راضی کنند.
رزمگاه حطین:
نیروهای صلیبی به تاریخ 21 ربیع الثانی سال 583 (1 ژولای 1187 میلادی) در حالی که از شدت حرارت و بی آبی و ناهمواری راه که 27 کیلومتر مسافت داشت رنج میبردند به سوی طبریه به راه افتادند.
در آن سو اما، نیروهای صلاح الدین ایوبی که تازه نفس بودند با شنیدن به راه افتادن صلیبیان، نه کیلومتر جلوتر در غرب دریاچهٔ طبریه در کنار روستای حطین مستقر شدند.
نیروهای صلیبی در تاریخ 23 ربیع الثانی سال 583 هجری (3 ژولای 1187 میلادی) بر روی کوه طبریه مُشرف بر تپهٔ حطین مستقر شدند. حطین منطقهای است فلات مانند که بیش از 300 متر از سطح دریا بلندتر است و دارای دو قلهٔ شاخ مانند است که به آنها شاخهای حطین میگویند.
صلاح الدین سعی بر آن داشت که مانع از رسیدن آب به صلیبیها و یا رسیدن آنان به آب شود، برای این هدف، لشکر ایوبیان چشمههای آب را به تسخیر خود درآوردند. همچنین مسلمانان با آتش زدن گیاهان و خارهایی که تپه را پوشانده بود شرایط را برای لشکر صلیبی سختتر کردند. هنگامی که صلیبیها به تپهٔ واقع میان روستای لوبیا و حطین رسیدند، نیروهای مسلمان به آنان هجوم آوردند و صلیبیها مجبور به فرار به سوی حطین شدند. با فرا رسیدن شب نبرد متوقف شد. صلیبیها شب بسیار سختی را با تشنگی و دود و صدای تکبیر مسلمانان به صبح رساندند.
صبح نبرد:
با طلوع خورشید روز شنبه 24 ربیع الثانی سال 583 هجری (4 ژولای 1187 میلادی) صلیبیها دانستند که نیروهای مسلمان با استفاده از تاریکی شب آنها را به محاصرهٔ خود درآوردهاند.
نیرهای مسلمان حملهٔ خود را به سوی ارتش صلیبیها آغاز کردند. درگیری میان دو لشکر در دو مایلی حطین رخ داد. تیراندازان مسلمان ارتش صلیبی را تیرباران کردند. سپس دو لشکر با شمشیر و نیزه به نبرد پرداختند.
مسلمانان توانستند ارتش صلیبی را به دو قسمت تقسیم کرده و به شدت به آن ضربه وارد کنند. نبرد حطین 7 ساعت به طول انجامید که به کشته و زخمی شدند هزاران صلیبی منجر گردید. پادشاه صلیبی بیت المقدس، «گای دو لوزینیان» و همچنین «رونالد دو شاتیلون» (ارناط) و تعداد زیادی از فرماندهان و بارونها به اسارت مسلمانان در آمدند. تنها تعداد کمی از صلیبیها توانستند به «صور» گریخته و در دژ آن پناه بگیرند.
نبرد حطین برای صلیبیها شکستی فاجعهبار به شمار میرفت. بخش زیادی از لشکر صلیبی نابود شده بود و بیت المقدس و دیگر سرزمینهای اشغالی نیز بدون دفاع در برابر صلاح الدین و سپاه وی قرار داشت.
صلاح الدین اسرای لشکر دشمن را گرامی داشت و دستور داد به آنان آب خنک نوشانده شود. اما برخورد وی با رونالد دی شاتیلون به گونهای دیگر بود. وی اجازه نداد به او آب داده شود و گفت: «این ملعون بی اجازهٔ من آب نوشید و از جانب من امان ندارد» سپس جنایتهای او را به او یادآوری کرد و پس از عرضه کردن اسلام بر وی و عدم قبول او وی را گردن زد.
صلاح الدین سبب این رفتار را چنین توضیح داد: «من دو بار نذر کرده بودم که اگر دستم به او برسد او را بکشم: یک بار هنگامی که قصد حمله به مکه و مدینه را نمود و بار دوم هنگامی که پیمان را شکست و به قافلهٔ مسلمانان حمله برد و آن را غارت کرد».
ارناط در سال 579 هجری (1183 میلادی) به هدف حمله به مدینه و نبش قبر رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و حمله به مکه و تخریب کعبه، چند کشتی جنگی را از طریق دریای سرخ به سرزمین حجاز فرستاده بود. صلاح الدین ایوبی برادرش الملک العادل را به هدف جلوگیری و نابودسازی نیروی دریایی ارناط به دریای سرخ فرستاد و او توانست نیروی دریایی ارناط را نابود کرده و نقشهٔ خبیث او را خنثی سازد.
نتایج نبرد حطین:
با پیروزی در حطین زمینه برای آزادسازی دیگر سرزمینهای اسلامی اشغالی فراهم شده بود. صلاح الدین ایوبی و برادرش الملک العادل به سرعت همهٔ شهرهای ساحلی و طرابلس و عکا و بیروت و صیدا و یافا و قیساریه و عسقلان را به تصرف درآوردند.
پس از فتح عسقلان و سرزمینهای محیط بر بیت المقدس، صلاح الدین ایوبی و لشکریانش به سوی قدس مبارک به راه افتادند و در تاریخ پنجم رجب سال 583 هجری به پشت دروازههای شهر رسیدند. پس از مدتی محاصرهٔ شهر در تاریخ 20 رجب سپاهیان صلاح الدین برای پایان دادن به مقاومت آنان منجنیق نصب کردند.
پس از آنکه صلیبیها از ادامهٔ مقاومت نا امید شدند و توانایی مقاومت در برابر لشکر مسلمانان را در خود ندیدند حاضر شدند در برابر شروط صلاح الدین تسلیم شوند. سرانجام بیت المقدس پس از شش روز محاصره تسلیم مسلمانان شد و در تاریخ 2 اکتبر 1187 میلادی درهای شهر بر روی لشکیان مسلمان باز شد و پرچمهای زرد رنگ صلاح الدین در آسمان بیت المقدس به اهتزاز در آمد. بر اساس قرارداد، صلیبیها ملزن به پرداخت فدیه در برابر هر نفر شدند، اما با این وجود صلاح الدین بسیاری از آنان را بخشید و از گرفتن فدیه از ناتوانان چشم پوشی کرد.همچنین صلاح الدین ایوبی گای دو لوزینیان و همسرش را آزاد کرد.
در نوامبر 1188 قلعهٔ کرک سقوط کرد و پس از آن قلعهٔ کراک دو مونریال نیز به دست مسلمانان فتح گردید. با سقوط قلعهٔ بلفور تقیریبا همهٔ آنچه پادشاهی بیت المقدس خوانده میشد به جز شهر طرابلس و صور به دست سپاه اسلام فتح شده بود.
حملهٔ سوم صلیبی:
با شکست بزرگ صلیبیها در نبرد حطین و سپس فتح قدس و سقوط پادشاهی بیت المقدس موجی در اروپا به وجود آمد. پادشاه فرانسه و پادشاه انگلستان به اعزام سپاهیان زیاد به استقبال از سومین جنگ رفتند. اما سپاهیان ۱۰هزار نفری و منظم آلمان که زودتر از بقیه به راه افتاده بودند با غرق شدن امپراتور آلمان در رودخانه سِلِف روحیه خود را از دست داده، پراکنده شده و یا اسیر حملات سریع مسلمانان گشتند و عده کمی خود را به بندر عکا رساندند.
با رسیدن سپاهیان فرانسه و انگلستان آنها توانستند سواحل و بنادر لبنان و فلسطین را از صلاح الدین بازپس گیرند اما در حمله به مصر و مناطق داخلی ناکام ماندند و نتوانستند به بیت المقدس حمله ببرند. در پایان ریچارد معاهدهٔ رمله را با صلاح الدین امضا نمود. بر اساس این معاهده زیارت بیت المقدس برای نصارا آزاد گردید و تاجران مسلمان نیز میتوانستند در شهرهای تحت کنترل صلیبیها به تجارت بپردازند.
وفات سلطان صلاح الدین:
معاهدهٔ رمله آخرین کاری بود که صلاح الدین به انجام رساند. پس از مدت کمی از این پیمان، صلاح الدین ایوبی در پی یک تب شدید به تاریخ چهارشنبه 27 صفر سال 589 هجری (برابر با سوم مارس 1193 میلادی) جان به جان آفرین تسلیم کرد.
ابوجعفر قرطبی میگوید: در بیماری وفات صلاح الدین در کنار او قرآن میخواندم تا آنکه به این سخن خداوند متعال رسیدم که میفرماید: {اوست آن الله که معبودی به حق جز او نیست، او دانای پنهان و آشکار است، او رحمان و رحیم است} [سورهٔ حشر: 22] ناگهان صلاح الدین که تا پیش از آن بیهوش بود گفت: «صحیح است» و سپس درگذشت.
پس از وفات وی در خزانهٔ شخصی او تنها یک دینار و 47 سکهٔ مسی ناصری یافتند که برای کفن و دفن او کافی نبود. سلطان صلاح الدین ایوبی خانه و ملکی بر جای نگذاشت و بیشتر مال خود را در راه صدقات صرف نمود.
زندگینامهٔ مختصر صلاح الدین ایوبی:
ـ تولد در قلعهٔ «تکریت» در عراق به سال 582 هجری قمری برابر با 1138 میلادی.
- رشد و آموزش در شهر «بعلبک» لبنان.
ـ بازگشت به دمشق در جوانی و درآمدن به خدمت عمویش «أسد الدین شیرکوه».
ـ خارج شدن به همراه أسد الدین برای بازپس گرفتن «مصر» از دست صلیبیها و حمایت آن.
ـ بر عهده گرفتن وزارت در مصر و سرنگون ساختن حکومت فاطمی (عبیدیان).
- تلاش ده سالهٔ مداوم (از سال 570 تا 582 هجری) برای آماده سازی برای رو در رویی با صلیبیان.
ـ نبردهای پی در پی با صلیبیان و آزاد سازی بیت المقدس پس از نبرد «حطین».
- متوقف ساختن حملهٔ سوم صلیبی اروپائیها برای اشغال دوبارهی بیت المقدس.
- پیمان صلح با صلیبیان، معروف به «صلح رمله».
- دستاوردهای تمدنی بسیار از جمله ساختن مساجد و مدارس و دژهای جنگی از جمله دژ مشهور به «جبل» در قاهره.
- وفات در تاریخ 27 صفر سال 589 هجری برابر با 4 مارس 1193 میلادی.
ترجمه و پژوهش: عبدالله .م
عصر اسلام
پانویسها:
1- ابن الأثير، الكامل في التاريخ، حوادث عام 564 هجري [از ویکیپدیای عربی]
2- مفرج الكروب في أخبار بني أيوب، جمال الدين محمد بن سالم بن واصل المتوفى سنة 697 هـ، ذكر نسب بني أيوب [از ویکیپدیای عربی]
منابع:
ویکیپدیای عربی، فارسی، انگلیسی. مدخلهای: صلاح الدین، حرب حطین، غي دي لوزينيان، أرناط، جنگ سوم صلیبی.
أحمد تمام، صلاح الدين.. أخلاق الفارس الإسلامي، إسلام آن لاین.نت.
أحمد تمام، حطين أحداث ونتائج، إسلام آن لاین.نت.
صلاح الدين الأيوبي، علي محمد الصلابي، دار المعرفة، بيروت، چاپ اول 2008
صلاح الدين الأيوبي ... قاهر الصليبيين، إسلام ویب.
محمد سرحان، الناصر صلاح الدين الأيوبي، سایت طریق الإسلام. |