بازگشت از غزوهٔ احد
وقتی رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- از خاک سپاری شهیدان و دعا و ثنا و راز و نیاز در پیشگاه خداوند منان فراغت یافتند، از بیابان احد بار بستند و آهنگ مدینه کردند. در راه بازگشت به مدینه نمونههای کمنظیری از عشق و فداکاری از سوی زنان صادق و با ایمان مشاهده شد که دست کمی از حماسهآفرینیهای مردان باایمان در اثنای کارزار نداشت.
در اثنای راه، حمنه بن جحش آنحضرت را ملاقات کرد. خبر مرگ برادرش عبدالله بن جحش را به او دادند؛ «انا لله و انا الیه راجعون» گفت، و برای او طلب مغفرت کرد. آنگاه خبر مرگ داییاش حمزه بن عبدالمطلب را به او دادند؛ باز هم استرجاع کرد، و برای او طلب مغفرت کرد. سپس خبر مرگ همسرش مُصعَب بن عَمیر را به او دادند، شیون و غوغا راه انداخت؛ رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- فرمودند:
«إن زوج المرأة منها بمکان».
«شوهر زن برای او جایگاه بخصوصی دارد!» [1]
حضرت رسول اکرم -صلى الله علیه وسلم- در اثنای راه، بر زنی از بنیدینار گذشتند که شوهر و برادر و پدرش هر سه در جنگ احد کشته شده بودند. وقتی خبر مرگ آنان را به او دادند، گفت: ایشان را به من نشان دهید تا ایشان را نظاره کنم! اشاره کردند؛ وقتی آنحضرت را دید، گفت: هر مصیبتی گذشته از شما کوچک است! [2]
مادر سعدبن معاذ دوان دوان به سوی آنحضرت آمد. سعد لگام اسب آنحضرت را گرفته بود. گفت: ای رسولخدا، مادرم است! گفتند: «مرحبا بها» خوش آمد! و به احترام آن زن ایستادند. وقتی به ایشان نزدیک شد، کشته شدن پسرش عمرو بن معاذ را به او تسلیت گفتند. گفت: اما، حالا که من شما را دیدم، تحمل این مصیبت برایم آسان است! آنگاه، رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- برای خانوادههای کسانی که در احد کشته شده بودند دعا کردند و گفتند:
«یا أم سعد، أبشری وبشری أهلهم إن قتلاهم ترافقوا فی الجنة جمیعا، وقد شفعوا فی أهلهم جمیعا».
«ای امّسعد، مژده بده، و خانواده این کشتهشدگان را بشارت ده که کشتهشدگانشان با هم دربهشت همگی همراهاند، و خداوند شفاعت همگی آنان را درباره خانوادههای ایشان پذیرفته است!»
امّسعد گفت: راضی شدیم، ای رسول خدا، با این ترتیب، دیگر چه کسی برای آنان گریه خواهد کرد؟! آنگاه، گفت: ای رسولخدا، برای بازماندگان شهدای احد دعا بفرمایید! پیغمبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- دست به دعا برداشتند و گفتند:
«اللهم اذهب حزن قلوبهم، واجبر مصیبتهم، وأحسن الخلف على من خلفوا».
«خداوندا، اندوه دل آنان را بزدای، و مصیبتشان را برایشان جبران کن، و سرپرستانی نیکو برای کسانی که اینان از خود برجای نهادهاند مقرر فرمای!»[3]
ورود پیامبر به مدینه
رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- شامگاه همان روز- روز شنبه هفتم ماه شوال سال سوم هجرت- به مدینه رسیدند. وقتی نزد خانوادهٔ خود بازگشتند، شمشیرشان را به فاطمه دخترشان دادند و گفتند:
«اغسلی عن هذا دمه یا بنیة، فوالله لقد صدقنی الیوم»
«این را خونهایش را بشوی، که بخدا امروز برای من شمشیر خوبی بود!»
علی بن ابیطالب نیز شمشیرش را به وی داد و گفت: این را هم، خونهایش را بشوی، که بخدا امروز برای من شمشیر خوبی بود! رسولخدا -صلى الله علیه وسلم- فرمودند: اگر امروز تو نیک کارزار کردی، سهل بن حنیف و ابودجانه نیز همراه تو نیک کارزار کردند! [4].
شمار کشتهشدگان طرفین
بیشتر روایات یک سخناند بر اینکه کشتهشدگان سپاه اسلام در جنگ احد هفتاد تن، و بیشتر آنان از انصار، بودهاند؛ زیرا، از انصار، در این جنگ شصت و پنج نفر کشته شدند، چهل و یک تن از خزرج، و بیست و چهار تن از اوس؛ یک نفر نیز از یهودیان کشته شد؛ و شهدای مهاجرین فقط چهار تن بودند.
اما، درمورد کشته شدگان سپاه مشرکین، ابن اسحاق آورده است که بیست و دو تن بودهاند. ولی، شمارش دقیق، با تأمل و دقت در تمامی تفاصیل جنگ احد که اهل مغازی و سِیر نوشتهاند، و باتوجه به کشتهشدگانی که از مشرکان در مراحل مختلف جنگ نام برده شدهاند، نشان میدهد که کشتگان مشرکین سیوهفت تن بودهاند، نه بیست و دو تن؛ والله اعلم! [5]
منبع: خورشید نبوت؛ ترجمهٔ فارسی «الرحیق المختوم» تالیف: شیخ صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: محمد علی لسانی فشارکی، نشر احسان 1388
عصر اسلام IslamAge.com
[1]- سیرهٔ ابن هشام، ج 2، ص 98.
[2]- سیرهٔ ابن هشام، ج 2، ص 99.
[3]- السیرة الحلبیة، ج 2، ص 47.
[4]- سیرهٔ ابنهشام، ج 2، ص 100.
[5]- نکـ: همان، ج 2، ص 122-129؛ فتح الباری، ج 7، ص 351؛ غزوهٔ احد، محمد احمد باشمیل، ص 278-280. |