بدگویی خوارج از برخی صحابه و تکفیر عثمان و علی رضی الله عنهما
بسم الله الرحمن الرحیم
خوارج امامت صدیق و فاروقب را قبول دارند و از این حیث از شیعیان رافضی متمایز هستند. آنان معتقدند که امامت ابوبکر و عمر امامت شرعی است و در صحت آن و شرعی بودنش شک و تردیدی ندارند و امامتشان با رضایت و علاقمندی مؤمنان بوده و آن دو بر راه مستقیمیکه خداوند به آن دستور داده رفتهاند و تغییر و تبدیل در آن ایجاد نکردند تا این که خداوند متعال عمر آنان را با عمل صالح و خیرخواهی شان برای رعیت که موجب رضایت او بود، به پایان رساند، این اعتقاد آنان بر حق و درست است و آن دو بزرگوار ب آنگونه بودند کسی جز آنانی که گرفتار عقیده رافضیها شدند، در این مورد شک نمیکند. این اعتقاد خوارج درباره شیخین همراه با استوری و درستی بود و آنان در این مورد موفق بودند اما در مورد خلفای بعد از آن دو دچار اشتباه شدند به طوری که شیطان رانده شده آنان را رهبری نمود و از راه حق و درست در اعتقادشان نسبت به عثمان و علیب خارج کرد و آنان را به انکار امامت عثمانس در زمانی که دشمنان و مخالفانش علیه او به پا خاستند، سوق داد، همان طور که آنان امامت علی را نیز بعد از حکمیت انکار کردند و بلکه اعتقاد ناشایست آنان را به تکفیر آن دو و تکفیر طلحه، زبیر، معاویه، عمرو بن عاص، ابو موسی اشعری، عبدالله بن عباس و اصحاب جمل و صفین کشاند و خوارج توهینهایی به طور عام بهاین صحابه بزرگوار نسبت میدادند و به برخی از آنان نیز به طور خاص توهین میکردند. توهین عام خوارج نسبت به آنان این بود که اعتقاد داشتند آنان کافر شدهاند و علما این اعتقاد ناشایست آنان را در کتابهای خود گرد آوری کردهاند[1].
امام ابو الحسن اشعری: میگوید: همه خوارج امامت ابوبکر و عمر را قبول دارند و امامت عثمان را در زمانی که آن حوادث موجب خشم علیه او شد، انکار میکنند، آنان امامت علی را قبل از این که حکمیت را بپذیرد قبول داشتند و وقتی که حکمیت را پذیرفت امامت او را انکار کردند، آنان معاویه و عمرو بن عاص و ابو موسی اشعری را تکفیر میکنند[2].
ابن تیمیه میگوید: شیطان خوارج وقتی که مسلمانان در دوره خلفای سه گانه، ابوبکر، عمر، عثمانش متحد و یکپارچه بودند، سرخورده بود و وقتی که امت در دوره خلافت علی رضی الله عنه دچار تفرقه شد، شیطان خوارج را در موضع خروج یافت. آنان خروج کردند و علی و معاویه و طرف داران آن دو را تکفیر کردند و نزدیک ترین طایفه به حق یعنی علی بن ابی طالب با آنان جنگید[3].
شهرستانی بعد از برشمردن گناهان کبیره فرقه خوارج میگوید: آنان در دوری جستن از عثمان و علیل اجماع داشتند و آن را بر هر طاعتی مقدم میدانستند. او درباره حکمیت اول میگوید: آنان به خاطر حوادثی که پیش آمد و موجب دشمنی آنان با عثمان شد، از عثمان بدگویی کردند و درباره اصحاب جمل و اصحاب صفین نیز بدگویی کردند[4]. او بعد از این که ذکر میکند که ارزقیها معتقد به تکفیر علی رضی الله عنه هستند، میگوید: ارزقیها بر اساس این بدعت عمل کردند و تکفیر عثمان، طلحه، زبیر، عائشه، عبدالله بن عباس و سایر مسلمین و ماندگاری آنان در آتش جهنم را بر آن افزودند[5]. این اعتقاد به محض شنیده شدن، بطلانش آشکار میگردد و اعتقاد به آن، گمراهی و انحراف و کنار نهادن حق است. شیطان به واسطهاین اعتقاد خوارج، آنان را در پی هوس کشاند و آنان نیز پیروان او شدند و این اعتقادشان درباره این اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم که نامشان ذکر شد، به چند دلیل باطل است:
اول: خداوند متعال درباره آنان خبر داد و فرمود: «بهترین امتی که برای مردم پدیدار شد ». و همچنین رسول الله صلی الله علیه وسلم خبر داده است که آنان بهترین امت هستند و خداوند متعال میفرماید:
«شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از کار ناپسند باز میدارید و به خدا ایمان دارید». آل عمران: ١١٠
خداوند متعال در این آیه شریفه آنان را این گونه گرامی میدارد که آنان بهترین امتی هستند که برای مردم پدیدار شدند. و این به دلیل اقدام کامل شان به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر است و این محقق نشده است مگر این که آنان به کمال ایمان ویقین قوی رسیده و صفات بهترین بودن را که در این آیه ذکر شده است، محقق نمودهاند. ابو عبدالله حاکم با اسناد به ابنعباسس دربارهاین قول خداوند عزیز و بزرگوارمیگوید: « آنان همان کسانی بودند که همراه با رسول الله از مکه به مدینه مهاجرت کردند»[6] و پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: بهترین مردم، مردم قرنی هستند که من در میانشان بودم، سپس قرن دوم و سپس قرن سوم[7]. قرن پیامبر صلی الله علیه وسلم بهترین مردم بودند چون آنان زمانی که مردم به پیامبر صلی الله علیه وسلم کفر ورزیدند، به او ایمان آوردند و وقتی مردم او را تکذیب کردند، آنان او را صادق دانستند و او را یاری کردند و وقتی مردم او را خوار نمودند، جهاد کردند و او را پناه دادند[8]، صحابههایی که خوارج مارقین معتقد به کفرشان هستند، همان کسانی بودند که با رسولالله از مکه به مدینه مهاجرت کردند و آنان در پیشاپیش کسانی هستند کهاین ثنا و تمجید ارزشمند، آنان را در بر میگیرد، آنان اهل هجرت بودند و کسانی بودند که زمانی به پیامبر صلی الله علیه وسلم ایمان آوردند که مردم به او کفر داشتند و آنان بودند که همراه پیامبر صلی الله علیه وسلم جهاد کردند و او را یاری دادند و از نوری که همراه با او نازل شده بود، تبیعت نمودند. بنابراین در این دو آیه و حدیث شهادت خداوند و رسول او برای عموم صحابه است که آنان بهترین امت محمدص هستند[9] و بارزترین این صحابه، همچون علی، زبیر، طلحه و سایرین جزء کسانی هستند که احادیثی در حق آنان روایت شده است که آنان از اهل بهشت هستند و رسولاللهاین مژده را به آنان داده است.
دوم: شهادت خداوند مبنی بر ایمان حقیقی و ثابت آنان که در جاهای زیادی از کتاب عزیز او آمده است:
خداوند متعال میفرماید:«در حقیقت نزدیک ترین مردم به ابراهیم، همان کسانی هستند که او را پیروی کردهاند و نیز این پیامبر و کسانی که به او ایمان آوردهاند» آل عمران: ٦٨
عبارت «والذین امنوا» و کسانی کهایمان آوردهاند، در لفظ بر همه صحابه بزرگوارش صدق میکند چون آنان بهترین کسانی هستند که بدون بحث و نزاع شامل این خطاب میباشند، اما خوارج، خداوند قلبشان را منحرف کرد و با شهادت خداوند علیم و خبیر مبنی بر حقیقت ایمان صحابهای که تکفیرشان نمودند و یا از آنان دوری جستند، هدایت نشدند[10].
سوم: پروردگار تبارک و تعالی در کتاب استوار و ارزشمند خود خبر داده است که از صحابه راضی است و آنان نیز از او راضی هستند: خداوند به آنان وعده جاودانگی در باغهای بهشتی و رستگاری عظیم، داده است و میفرماید:
« وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» التوبة: ١٠٠
«و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند، خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر درختان آن نهرها روان است، همیشه در آن جاودانهاند. این است همان کامیابی بزرگ »
خداوند متعال در این آیه به صراحت بیان کرده است که از پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار خشنود است. و این یک دلیل قرآنی آشکار است که کسانی که به کفر آنان معتقد هستند، گمراه و مخالف خداوند بزرگوار و متعال هستند چون کسی را تکفیر کردند که خدا از او خشنود است و بدون شک تکفیر کسی که خداوند از او راضی باشد، مخالفت با خداوند بزرگوار و متعال و طغیان و سرکشی است و این صفت رافضیها و خوارج از دین خارج شده میباشد[11].
خداوند متعال میفرماید:
« لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا » الفتح: ١٨
«به راستی خدا هنگامیکه مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت میکردند، از آنان خشنود شد و آن چه دردلهایشان بود باز شناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پیروزی نزدیکی به آنان پاداش داد».
خداوند متعال در این آیه رضایت و خشنودی خود را از سپاهایمان صحابه رسولالله صلی الله علیه وسلم که در میانشان، علی، طلحه، زبیر و عثمانش بودند و در حدیبیه حاضر شدند، اعلام میکند که در آنجا عثمان به عنوان فرستاده رسولالله صلی الله علیه وسلم ، در مکه بود و پیامبر صلی الله علیه وسلم به جای او بیعت کرد و دست خود را به جای دست او قرار داد و برای عثمان، دست پیامبر صلی الله علیه وسلم مایه خیر شد[12].
چهارم: کفر از قومیکه خداوند متعال درباره آنان خبر داده وکفر، فسق و عصیان را در نظر آنان ناخوشایند کرده است و آنان را از راهیافتگان قرار داده است، دور و بعید میباشد:
خداوند متعال میفرماید:
«و بدانید که پیامبر خدا در میان شماست اگر در بسیاری از کارها از رأی و میل شما پیروی کند قطعاً دچار زحمت میشوید، لیکن خدا ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانید و آن را در دلهای شما بیاراست و کفر و پلیدی و سرکشی را در نظرتان ناخوشایند ساخت آنان رهیافتگانند» الحجرات: ٧
. خداوند در این آیه خبر میدهد کهایمان را محبوب ترین چیز در نزد آنان قرار داده است و از آنان جز کارهایی که شایسته است و با ایمان سازگار است سر نمیßزند و به این دلیل مستحقند که راهیافتگان باشند. همانگونه که این آیه شریفه آن را بیان کرد، مشخص نیست این بهترین انسانها، چگونه بر اساس گمان رافضیها و خوارج مارقین کفر میورزند در حالیکه آیات خداوند بر آنان تلاوت میشود و رسول او در میان آنان است؟ و بلکه آنان چگونه کفر میورزند در حالیکه خداوند کفر را در نظر آنان ناخوشایند کرده و آنان را جز رهیافتگان قرار داده است؟. بنابراین خوارج نادان با این گمان خود درباره کفر عثمان، علی، طلحه، زبیر، ابنعباس، عائشه، عمرو بن عاص، ابو موسی اشعری، معاویه و اصحاب جمل و صفین که جز صحابه بزرگوار بودند، از راه راست منحرف شدند[13].
وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین
منبع: کتاب علی ابن ابیطالب رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی
سایت عصر اسلام
IslamAge.Com
--------------------------------------------------------------------------
[1]- عقیدة اهل السنة و الجماعة فی اصحابة الکرام (1157/3).
[2]- مقالات الاسلامیین (1/204).
[3]- مجموع الفتاوی (89/19).
[4]- الملل و النحل (1/117).
[5]- همان منبع (1/121).
[6]- المستدرک (2/294)، حاکم آن را صحیح میداند و ذهبی آن را قبول کرده است.
[7]- مسلم (4/1965).
[8]- فیض القدیر، مناوی (3/478).
[9]- عقیدة اهل السنة و الجماعة فی الصحابة الکرام (3/1160).
[10]- همان منبع (3/1163).
[11]- همان منبع (3/1163).
[12]- عقیدة اهل السنة فی الصحابة (3/1163).
[13]- همان منبع، (3/1165).
|