خلافت المقتفی لأمر الله محمد بن احمد المستظهر (530-555هـ)
الف- بیان خلافت مقتفی، همراه با ذكر پارهای از صفات وی
ابوعبدالله محمد بن احمد المستظهر بالله در ربیع الأول سال 489 هـ متولد شد. مادرش ام ولد، و ست السادة نزهة حبشیه نامیده میشد. پس از خلع پسر برادرش راشد بالله، با او بیعت شد. وی در آن هنگام چهل و یک سال از عمرش میگذشت. خلیفهی جدید به لقب "المقتفى لامر الله" ملقب گردید. علت انتخاب این لقب آن است که وی شش روز پیش از خلافت، رسول الله صلی الله علیه و سلم را به خواب دید که فرمود"امر خلافت به تو خواهد رسید، پس در آن هنگام بر امر الله اقتفا کن" به همین جهت وی را "مقتفی لامر الله" نامیدند.
مقتفى انسانی بردبار و جوانمرد و دادگر و نیک رفتار و دارای عقل و تدبیر فراوان بود. وی خود شخصا به جنگ مبادرت میورزید و این نشان دهندهی شجاعت و دلاوری او بود. امام ذهبی میگوید:
"مقتفی از بزرگان خلفا بود؛ وی شخصی عالم، ادیب، شجاع، بردبار و لایق امامت بود و مانند او در بین ائمه بسیار کم است. هیچ امری، اگر چه کوچک بود بدون اذن و امضای او اجرا نمیشد". امام سمعانی میگوید: "مقتفی سیرتی پسندیده، و دولتی مقبول داشت و در ادارهی امور به دین و عقل و فضل و رأی و سیاست باز می گشت".
خلیفه مقتفی اهل علم و استماع حدیث را دوست میداشت، وی حدیث را از أبوالحسن بن العلاف و أبی البركات بن أبی الفرج بن السنی شنیده است و روایات حدیثی نیز از وی به جا مانده است؛ سمعانی این سند را از وی ذکر کرده است: أخبرنا أبو علی بن الجوالیقی، أخبرنا الوزیر عون الدین، أخبرنا المقتفی، أخبرنا أحمد بن عبد الوهاب، أخبرنا أبو محمد الصریفینی، أخبرنا أبو طاهر المخلص، أخبرنا إسماعیل الوراق، حدثنا حفص الربالی، حدثنا أبو سحیم، حدثنا عبد العزیز بن صهیب، عن أنس، قال: قال رسول الله -صلى الله علیه وسلم: «لا يزداد الأمر إلا شدة، ولا الناس إلا شحا، ولا تقوم الساعة إلا على شرار الناس».
یکی از ویژگیهای خلیفه مقتفی این بود که به تنهایی و بدون وابستگی به سلطانی که با وی بود فرمانروایی میکرد، و چنین چیزی از روزگار دیلمیان تا به آن روز سابقه نداشت. همچنین او توانست با استفاده از قدرت خلافت، بر سرداران و سپاهیان خویش حکمرانی کند. از خلافت مستظهر تا دورهی وی ممالیک بر خلفا تحکم میکردند.
یکی از سیاستهای مقتفی این بود که به خبرآوران خویش که او را از اوضاع شهر با خبر میساختند پاداش گزاف میداد. او بدینوسیله میخواست تا از هیچ خبر و موضوعی بیاطلاع نباشد.
مقتفی در سال 531 هجری با فاطمه دختر محمد بن ملکشاه که خواهر سلطان مسعود بود ازدواج کرد، و در سال 542 هـ برای فرزندش مستنجد اعلام ولایت عهدی کرد.
ب- حوادث دوران خلافت وی
* در سال 531 هـ سلطان مسعود، همه داراییها از طلا و نقره و چهارپایان را از دار الخلافه گرفت و فقط چهار اسب و هشت قاطر برای خلیفه باقی گذاشت. گویند سلطان مسعود وزیر خویش را نزد خلیفه فرستاد و از وی درخواست هزار دینار کرد، مقتفی جواب داد: امری عجیب تر از امر تو ندیدم، تو میدانی که مسترشد با اموالش به سوی تو حرکت کرد، سپس آنچه رخ داد، رخ داد، و راشد بالله نیز از بغداد کوچ کرد و آنچه باقی ماند را تصاحب کردی و چیزی جز اثاث باقی نمانده بود که آن را هم گرفتی، پس از چه طریقی این مبلغ را برای شما تهیه کنیم؟ فقط همین مانده که از این خانه خارج شویم و آن را به شما تقدیم کنیم. همانا من با خدای خویش عهد کردهام، که یک دانه نیز از روی ظلم از مسلمانان نستانم.
* در سال 532 هـ خلیفه راشد بالله که در سال 530 هـ خلع شده بود، توسط گروهی از باطنیان در اصفهان به قتل رسید.
* در سال 543هـ فرنگیان، دمشق را محاصره کردند. نور الدین محمود زنگی خود را به دمشق رساند؛ وی صاحب حلب و برادرش صاحب موصل بود. مسلمانان در آن نبرد فرنگیان را شکست دادند، و نور الدین سرزمینهای تصرف شده را از فرنگیان باز پس گرفت.
* در سال 544 هـ صاحب مصر حافظ لدین الله وفات نمود، بعد از وی پسرش ظافر اسماعیل به جای پدرش نشست.
* در سال 547هـ سلطان مسعود وفات نمود؛ روایت شده: وقتی سوء رفتار مسعود و یارانش بر مقتفی زیاد شد، اتفاق بر این شد تا علیه او دست به دعا بر دارند، همان طور که رسول الله صلی الله علیه و سلم بر اهل رعل و ذکوان به مدت یک ماه دعا کرد. پس خلیفه و وزیرش به شکل پنهانی از سحر گاه بیست و نه جمادی الاولی شروع به دعا کردند و هر شب آن را ادامه دادند، تا اینکه بعد از یک ماه کامل سرانجام سلطان مسعود بر رختخوابش وفات کرد و لشکریان بر سلطنت ملکشاه اتفاق کردند.
* در سال 549 هـ صاحب مصر، ظافر بالله عبیدی توسط وزیرش عباس به قتل رسید؛ سپس الفائز بنصر الله ابو القاسم عیسى بن الظافر در همان روز بر کرسی خلافت نشاند. خلیفهی جدید عبیدى فقط پنج سال داشت، و عباس او را بر روی دوش خود حمل میکرد. وی هر چه در توان داشت طلا و جواهرات را از قصر خلافت خارج کرد.
ج - ذکر وفات خلیفه مقتفی، و مشاهیری که در این دوره وفات نمودند.
خلافت مقتفی لأمر الله تا سال 555 هـ ادامه یافت. همان طور که گفتیم ایام خلافت وی مورد قبول واقع شده بود. وی پس از بیست و چهار سال و سه ماه خلافت، سرانجام در ربیع الاول سال 555هـ وفات نمود. علت مرگش را ابتلا به بیماری استخوان بالای سینه روایت کردهاند. سلطان سنجر صاحب خراسان، و سلطان نورالدین محمود صاحب شام و سلطان مسعود از سلاطین معروف دولت مقتفی بودهاند.
علما و مشاهیر بزرگی در این دوران وفات نمودند که برخی از آنها عبارتند از: ابن الأبرش نحوی و یونس بن غیث و جمال الإسلام بن مسلم شافعی و أبو القاسم اصفهانی صاحب کتاب الترغیب و ابن برجان و مازری مالكی صاحب كتاب المعلم بفوائد مسلم و زمخشری صاحب تفسیر کشاف و رشاطی صاحب الأنساب و جوالیقی و ابن عطیه صاحب تفسیر و أبو السعادات ابن الشجری و امام أبو بكر ابن العربی و ناصح الدین ارجانی شاعر و قاضی عیاض و حافظ أبو الولید بن دباغ و أبو الأسعد هبة الرحمن قشیری و ابن علام الفرس مقرئ و الرفاء شاعر و شهرستانی صاحب کتاب ملل و نحل و قیسرانی شاعر و محمد بن یحیى شاگرد غزالی و أبوالفضل بن ناصر حافظ و أبو الكرم شهرزوری و وأواء شاعر و ابن جلاء فقیه شافعی.
شناسنامهی سی و یكمین خلیفهی عباسی
|
نام معروف
|
المقتفی لأمر الله
|
نام كامل
|
المقتفی لأمر الله ابن المستظهر بالله ابن المقتدی بأمر الله ابن محمد ابن القائم بأمر الله ابن القادر بأمر الله ابن المتقی لله ابن المقتدر بالله ابن المعتضد بالله ابن الموفق ابن المتوكل بالله ابن المعتصم بالله ابن الرشید ابن المهدی ابن المنصور بن محمد بن علی بن عبد الله بن عباس
|
كنیه
|
أبو عبد الله
|
ترتیب در خلافت
|
سی و یکم
|
تاریخ تولد
|
489 هـ
|
دوران خلافت به تاریخ هجری
|
530 -555
|
دوران خلافت به تاریخ میلادی
|
1136 -1160 م
|
تاریخ وفات
|
555 هـ
|
ترجمه و تحقیق: أبو أنس
سایت عصر اسلام
www.IslamAge.com
مصادر و مراجع
*سیر أعلام النبلاء- للذهبی- تحقیق شیخ شعیب الأرناؤوط. * تاریخ ابن خلدون. * الکامل فی التاریخ- لابن الأثیر. * سایت ویكیبیدیا، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت- سایت أسرة آل باوزیر العباسیة الهاشمیة. سایت المعرفه *تاریخ الخلفاء/ تألیف جلال الدین سیوطی * تاریخ الإسلام السیاسی والدینی والثقافی والاجتماعی، تألیف حسن ابراهیم حسن، دار الجیل ببیروت،الطبعة الرابعة عشرة، 1416هـ/1996م. * الدولة العباسیة، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الخامسة، 1411هـ/1991م. |