بیعت با علی رضی الله عنه
بسم الله الرحمن الرحیم
روز جمعه بیست و پنجم ماه ذیالحجه سال سی و پنج هجری اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم زیر فشار سبأیان و شمشیرهای از نیام کشیده آنها در مسجد نبوی گردهم آمدند، و بالای سر هر یک از اصحاب فردی سبأی مسلح را قرار دادند!؟
حضرت علیبن ابیطالب رضی الله عنه به مسجد آمد و بر روی منبر رفت و فرمود :
«ای مردم! تصمیمگیری در مورد انتخاب امیرالمؤمنین حق شماست و هیچکس بدون رأی و انتخاب و بیعت شما حق ندارد، آن مقام را در اختیار بگیرد!»
دیروز پس از توافق در مورد یک موضوع از هم جدا شدیم، اگر میخواهید من آمادهام با من بیعت نمایید وتوافق دیروز را عملی نماییم! اگر به صلاح نمیدانید، هر کس را که خود میخواهید انتخاب کنید! و مطمئن باشید در دل من نسبت به هیچکس هیچ چیز نخواهد بود و همراه با شما با او بیعت خواهم کرد!!»
اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم گفتند : ما بر سر توافق دیروز خود پابرجاییم و به خلافت و امارت تو رضایت داریم، اکنون دست خود را به ما بده تا با بیعت کنیم :
حضرت علی رضی الله عنه خود را برای بیعت مردم آماده نمود، و اصحاب رسول خدا برخاستند و یکی پس از دیگری با او بیعت نمودند!
آن عده از اصحابی که از جریان فتنه خود را کنار کشیده بودند، مانند : سعدبن ابیوقاص، سعیدبن زید، عبدالله بن عمر، اسامهبن زید و محمدبن مسلمه رضی الله عنهم همه آمده و با حضرت علی بیعت خلافت نمودند!
بدین ترتیب از طرف اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم با حضرت علی رضی الله عنه بیعت صورت گرفت و هیچکس نبود که با او بیعت نکند و پس از آنان همة مردم مدینه – حتی نیروهای سبأی که مدینه را اشغال کرده بودند – با او بیعت کردند!
بعضی از اصحاب ضمن بیعت خطاب به حضرت علی گفتند بر اساس اجرای کتاب و احکام او بر دور و نزدیک و بزرگان و مستمندان با تو بیعت میکنیم، حضرت علی نیز با این شرط ایشان موافقت فرمود.( تاریخ طبری : ج 4 ص 434 – 435)
خطابة پس از بیعت
پس از آنکه مردم با حضرت علی رضی الله عنه بیعت نمودند، او برخاست و بر روی منبر رفت و فرمود :
«... خداوند عزّوجلّ کتاب هدایتگری را نازل فرموده وهمه خیر و شر را در آن بیان نموده، در پی خیر باشید و از شر دوری کنید! به فرایض خداوند پایبند باشید، در جهت رضایت خداوند آنها را انجام دهید، تا به رفتن شما به بهشت بیانجامد!
خداوند حرامهایی را که ناشناخته نیستند حرام گردانیده، و احترام انسان مسلمان را بر همة حرمتها ترجیح داده و به وسیله «اخلاص و توحید» است که به مسلمانان قوّت و عزّت داده است!
مسلمان کسی است که مسلمانان دیگر از دست و زبان او در امان باشند، و به غیر از آنچه خداوند واجب گردانیده اذیت و آزار هیچ مسلمانی روا نیست.
امور مردم را دریابید! مرگ به سراغ همه انسانها خواهد آمد، مردم پیش روی شمایند و اجل و مرگ، آغوش خود را برایتان باز کرده! بردبار و اهل تسامح باشید، موفق میشوید! و مردم بیشتر در انتظار عاقبت خویش هستند.
ای بندگان خدا! در مورد مردم و میهن از خدا پروا کنید شما در مورد همه چیز حتی پرندگان و چرندگان مسئولیت دارید!
خداوند را فرمانبرداری کنید و از نافرمانی او پرهیز نمایید!
هر گاه خیری را دیدید آن را به دست آورید و هر گاه شری را مشاهده نمودید از آن دوری نمایید!
خداوند متعال میفرماید :
«وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآَوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ »(الانفال : 26)
«به یاد بیاورید هنگامی را که گروه اندک و ضعیفی (در مکه) بودید، و میترسیدید که دیگران شما را بربایند! ولی خداوند شما را (در سرزمین مدینه) پناه و مأوی داد و یاریتان نمود و نیرو بخشید و از روزیهای پاک شما را بهرهمند گردانید، تا اینکه او را سپاسگذاری کنید.»
مشروعیت بیعت با علی رضی الله عنه
بدین ترتیب بر پایة اصول و مبانی صحیح اسلامی از طرف اهل شورا و حل و عقد مسلمانان، حضرت علی رضی الله عنه انتخاب گردید و همة مردم مدینه با او بیعت کردند!
بیعت با حضرت علی به هیچوجه تحت تأثیر تسلط باند برانداز سبأیه بر مدینه قرار نگرفت و پیوستن سبأیان به سپاهیان تحت فرمان حضرت علی بر روی مشروعیت آن تأثیر نداشت.
زیرا بیعت با او، ضرورتی حتمی پیدا نموده بود، تا مسلمانان را در صف واحدی قرار دهد و امورشان را تدبیر و اداره کند و پس از آن در مورد بازخواست و محاکمه و مجازات کسانی که به فتنهانگیزی پرداخته و حضرت عثمان را به شهادت رسانیده بودند، اقدام نماید!
وقتی کسانی که او را انتخاب کرده و به خلافت او رضایت داده و با او بیعت نمودند، از اولیای امور و اصحاب اهل شورا و حل و عقد بوده، مهر تأیید و نشانة آن است که، خلافت حضرت علی از سلامت و مشروعیت کامل برخوردار بوده است!
از طرفی ملاحظه مینماییم که تن دادن حضرت علی به قبول مقام خلافت به دنبال درخواست و اصرار بزرگان اصحاب و مؤمنین پاک و پرهیزکار و چندین بار خودداری و مخالفت حضرت علی صورت گرفته بود و در نهایت از رأی خود خود صرفنظر نمود و به خواست ایشان تسلیم شد! حضرت علی به هیچوجه در پی به دست آوردن مقام خلافت نبود و آن را نمیخواست و به خاطر احراز مقام امارت مؤمنین سعی و تلاش نمیکرد، و به هیچوجه برای به دست گرفتن زمام امور خلافت – برخلاف گمان عدهای بدخواه و جاعلان روایتهای تاریخی - علیه حضرت عثمان توطئهچینی نکرده بود!
دیدیم که تن دادن حضرت علی به قبول مقام خلافت صرفاً در راستای تلاش برای نجات مسلمانان و حفظ وحدت و حل مشکلات آنان بوده است، و به درستی میدانست که مقام خلافت مسئولیت است نه غنیمت و به تلاش و زحمت نیاز دارد و به هیچوجه دست آورد و منافعی شخصی را برای او در پی ندارد.
حضرت علی رضی الله عنه همراه با قبول مقام خلافت میدانست که به چه میدانی گام مینهد و به اهمیت و حساسیت آن واقف بود، و به تبعات و پیامدهای آن آگاهی داشت، او به خاطر حفظ مصالح مردم گام نهادن در این راه سخت و پرمشقت و زحمت را افتخار و خیر و عبادتی بزرگ میدانست.
حضرت علی رضی الله عنه میتوانست خود را از کنار بکشد و وارد میدان نشود، و همچون تعدادی دیگری از اصحاب، خود را از بحران دور نگاه دارد، و آسایش و سلامت خود را برگزیند! اگر این چنین هم میکرد، خاطی و مقصر به شمار نمیآمد!
اما چه کسی باید سکاندار کشتی طوفانزدة مسلمانان میگردید و آن را به ساحل نجات میرسانید و از وحدت مسلمانان محافظت مینمود و امورشان را سر و سامان میبخشید؟!
حضرت علیبن ابیطالب رضی الله عنه با اقدام به قبول خلافت گزینة مهم و حساس و پرمسئولیتی را انتخاب کرد و در جهت حفظ مصالح امّت اسلامی از مصلحت و منافع شخصی خویش گذشت کرد، در واقع این انتخاب او ایثار و فدارکاری بسیار مهمی به شمار میآمد، خداوند او را مشمول رحمت و رضایت خویش فرماید.
و صلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
سایت عصر اسلام
IslamAge.Com
|