خلافت المسترشد بالله فضل بن احمد المستظهر (512-529هـ)
الف- ذکر پارهای از صفات مسترشد بالله
ابو منصور فضل بن احمد المستظهر در ربیع الاول سال 485 هجری دیده به جهان گشود. مادرش ام ولد بود در حالی که پسر بچهای شیر خوار، بیش نبود، برای ولایت عهدی او بیعت گرفته شده و اسمش بر روی سکه ضرب گشت.
وی مردى دلیر و با شهامت به حساب میآمد، همتی بلند داشت و دست به قلم خوبی داشت و در انشا رساء و شیوا بود، و دست خط او در زیبایی سرآمد همه بود؛ امام ابن اثیر میگوید: من خط او را دیدم که در نهایت زیبایی بود و پاسخهایش به شیواترین عبارات و زیباترین خط نگاشته شده بود.
حدیث را از ابو القاسم بن بیان و عبدالوهاب بن هبة الله سبتی و ابو الحسن بن علاف شنید و محمد بن عمر بن مکی أهوازی و وزیرش علی بن طراد و إسماعیل بن طاهر موصلی از او حدیث روایت کردند. ابن صلاح نام وی را در زیر مجموعهی طبقات شافعی ذکر کرده است و میگوید: ابوبکر الشاشی کتاب العمده در فقه را برای او تصنیف کرد. در آن هنگام این کتاب به "عمدة الدنیا و الدین" مشهور بود. همچنین ابن سبکی نیز وی را طبقات شافعی آورده و میگوید: مسترشد در آغاز امر به زهد پرداخت، لباس خشن بر تن کرده و به تنهایی در خانه برای عبادت مینشست.
با وجود آن که خلیفه دارای شجاعت و شهامت و هیبت بود ولی همچنان در دورهی او نیز مخالفتهایی با خلیفه وجود داشت، که از جملهی آنها اختلاف وی با سلطان مسعود بود که منجر به قتل وی شد.
ب- کشته شدن خلیفه
در سال 529 هـ خلیفه مسترشد برای اصلاح میان سلاطین و حل اختلاف لشکر همراه با تعداد زیادی از ترکها عازم همدان شد. اما در آنجا افراد لشکر به وی خیانت کردند، و به جمع مسعود بن محمد بن ملکشاه ملحق شدند.
دو گروه برای نبرد با یکدیگر صفآرایی کردند. چون افراد زیادی از لشکر خلیفه فرار کرده و به مسعود ملحق شده بودند، همین منجر به پیروزی سلطان مسعود شد. خود خلیفه با برخی از یارانش نیز به اسارت در آمدند، و به مراغه برده شده و در خیمهای محبوس شدند.
اهل بغداد از شنیدن این خبر بر آشفتند و دست به شورش گذاشتند، به مسجد ریختند و از خطبه و موعظه جلوگیری کردند و سپس در حالی که خاک بر سر خود میریختند و گریه میکردند به بازار هجوم بردند.
خلیفه در هنگام اسارت این ابیات را سرود:
ولا عجبا للأسد إن ظفرت بها .... کلاب الأعادی من فصیح وأعجم
فحربة وحشی سقت حمزة الردى .... وموت علی من حسام ابن ملجم
در همین اثنا میان خلیفه و سلطان مسعود مذاکراتی صورت گرفت تا به نوعی به قضیه خاتمه داده شود. خلیفه تعهد داد تا مالی به سلطان بپردازد، و برای جنگ و تفرقهانگیزی به جمعآوری سپاه نپردازد و از عمارت دار الخلافه نیز بیرون نرود. با این شروط صلح منعقد شده، و خلیفه مسترشد آزاد گردید. مسترشد بر اسب نشست و قصد بغداد کرد.
در این اثنا خبر رسید فرستادهای از سوی سلطان سنجر میآید. سلطان مسعود و سایر مردم برای ملاقات فرستادهی سلطان سنجر بیرون رفتند. از این رو حرکت خلیفه به بغداد نیز به تأخیر افتاد، و خلیفه در خیمهاش در جایی دور از لشکر به سر میبرد. کسانی هم که برای محافظت خلیفه گماشته شده بودند به تماشا رفتند و از اطراف وی پراکنده شدند.
در همین هنگام گروهی از باطنیان به خیمهی او حمله برده و او را به قتل رساندند، و آنگاه وی را مثله کرده، و بدن عریانش را رها ساختند. چند تن از یاران وی نیز به قتل رسیدند که ابو عبد الله بن سکینه از آن جمله بود.
صدقه بن حسین حداد می گوید: خلیفه نماز ظهر را ادا کرده بود، و مشغول قرائت قرآن با مصحف بود، و روزه دار نیز بود، در این هنگام جماعتی بر خمیهی او ریختند و با چاقو به جان وی افتاده و او را به قتل رساندند.
قتل خلیفهی عباسی در روز پنجشنبه هفدهم ذى القعده، در مقابل دروازهی مراغه اتفاق افتاد. جنازهی او در همان جا ماند تا اینکه اهل مراغه آن را دفن کردند. باطنیانى که دست بدان جنایت زده بودند همگی به قتل رسیدند.
خلیفه مسترشد بالله در هنگام قتلش چهل و سه سال و سه ماه سن داشت، و مدت خلافتش هفده سال و سه ماه روایت شده است. پس از کشته شدن مسترشد بالله مردم براى خلافت با پسر او ابو جعفر که ملقب به راشد بالله بود گرد آمدند و با وی بیعت نمودند.
ج - حوادث دوران خلافت وی
* در سال 520 میان فرنگیان و مسلمانان در اندلس نبردی صورت گرفت، مسلمانان در مقابل یورش و چپاول فرنگیان ایستادگی کرده ولی لشکر فرنگیان شبانه بر مسلمین یورش برده و آنها را شکست دادند، سپس به شهرهای خود باز گشتند.
* در سال 524هـ خلیفهی عبیدی الآمر ابوعلی منصور به دست باطنیان کشته شد، زیرا باطنیان خلافت را در اولاد نزار میدیدند. پس از او، پسر عمویش حافظ ابو المیمون عبدالمجید بن محمد المنتصر به حکومت رسید.
* در سال 529 هـ شهر قاهره توسط بهرام ارمنی محاصره شد.
د- بزرگانی که در این دوران وفات نمودند
بزرگانی که در ایام مسترشد وفات کردند عبارتند از: شمس الأئمة أبو الفضل امام مذهب حنفی وأبو الوفاء بن عقیل حنبلی و قاضی القضاة أبو الحسن دامغانی و ابن بلیمة مقرئ و طغرائی صاحب لامیة العجم و أبو علی صدفی حافظ و أبو نصر قشیری و ابن القطاع لغوی و بغوی صاحب کتاب (شرح السنة) و (معالم التنزیل) و (المصابیح) و ابن فحام مقرئ و حریری صاحب مقامات و میدانی صاحب الأمثال و أبو الولید بن رشد مالکی و امام ابوبکر طرطوشی و أبو الحجاج سرقسطی و ابن سید بطلیوسی و ابوعلی فارقی و ابن طراوة نحوی و ابن باذش و ظافر حداد شاعر و عبد الغفار فارسی صاحب کتاب مجمع الغرائب و منبع الرغائب در لغت، و دیگر علما و اندیشمندان جهان اسلام که در آن دوران زندگی کرده و ذکر همهی آنها در این مجال ممکن نیست.
شناسنامهی بیست و نهمین خلیفهی عباسی
|
نام معروف
|
المسترشد بالله
|
نام کامل
|
المسترشد بالله ابن المستظهر بالله ابن المقتدی بأمر الله ابن محمد ابن القائم بأمر الله ابن القادر بأمر الله ابن المتقی لله ابن المقتدر بالله ابن المعتضد بالله ابن الموفق ابن المتوکل بالله ابن المعتصم بالله ابن الرشید ابن المهدی ابن المنصور بن محمد بن علی بن عبد الله بن عباس
|
کنیه
|
أبو منصور
|
ترتیب در خلافت
|
بیست و نهم
|
تاریخ تولد
|
485هـ
|
دوران خلافت به تاریخ هجری
|
512 -529 هـ
|
دوران خلافت به تاریخ میلادی
|
1118 -1135 م
|
تاریخ وفات
|
529هـ
|
ترجمه و تحقیق: أبو أنس
سایت عصر اسلام
www.IslamAge.com
مصادر و مراجع:
*سیر أعلام النبلاء- للذهبی- تحقیق شیخ شعیب الأرناؤوط. * تاریخ ابن خلدون. * الکامل فی التاریخ- لابن الأثیر. * سایت ویکیبیدیا، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت- سایت أسرة آل باوزیر العباسیة الهاشمیة. سایت المعرفه *تاریخ الخلفاء/ تألیف جلال الدین سیوطی * تاریخ الإسلام السیاسی والدینی والثقافی والاجتماعی، تألیف حسن ابراهیم حسن، دار الجیل ببیروت،الطبعة الرابعة عشرة، 1416هـ/1996م. * الدولة العباسیة، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الخامسة، 1411هـ/1991م. |