سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

13 آذر 1403 01/06/1446 2024 Dec 03

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7339810
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 32   تعداد بازدید: 1865 تاریخ اضافه: 2016-05-09

حال نافرمانان در روز قیامت (1)

حال نافرمانان در روز قیامت (1)



کسی که با عقیدۀ توحید و بدور از شرک و پرستش غیر الله بمیرد، اما انواع گناهان صغیره و کبیره را مرتکب شده است، او تحت مشیت الله قرار دارد، اگر بخواهد، او را می‌ بخشد و اگر بخواهد معافش می‌ کند.


در احادیث فراوانی وضعیت نافرمانان در میدان محشر توصیف شده است که آنان احوال و اشکال گوناگونی خواهند داشت، و در برخی احادیث مژده و ترغیب و در پاره‌ای انذار و ترهیب آمده است، و رسول الله صلی الله علیه و سلم از اعمالی که مرتکبان آن وضعیت وخیمی خواهند داشت، برحذر داشته است. از آن جمله:


آنان که زکات مالشان را نمی‌ پردازند

این افراد بر خطر بزرگی قرار دارند، زیرا حق الله تعالی را در مال نمی‌ پردازند و حق فقرا و تهیدستان را نمی ‌دهند؛ بنابراین این افراد در اثر بخل و آز شدید و ضعف ایمانشان، مانع حقوق شده و حالشان در میدان محشر آن گونه خواهد بود که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «کسیکه پروردگار به او ثروت داده است اگر زکات مالش را پرداخت نکند، روز قیامت، مالش به شکل اژدهایی سمیکه دارای دو نیش زهرآگین می ‌باشد، در می‌آید و به گردن او می‌ پیچد و دو طرف چهره‌اش (گونه‌‌هایش) را گرفته، می ‌گوید: من مال و خزانۀ تو هستم. سپس، رسول الله صلی الله علیه و سلم این آیه را تلاوت کرد:﴿وَلَا يَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ يَبۡخَلُونَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ هُوَ خَيۡرٗا لَّهُمۖ بَلۡ هُوَ شَرّٞ لَّهُمۡۖ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِۦ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾ [آل عمران: 180].یعنی: «آنان که نسبت به آنچه الله به آنها عنایت کرده است، بخل می ‌ورزند، گمان نکنند که این کار، برایشان خوب است. بلکه این کار، برای آنها بد است. واین مالی که نسبت به آن بخل ورزیده‌اند وحق آنرا ادا نکرده‌اند، روز قیامت، طوقی بر گردنشان خواهد بود»[1].


و نیز الله عزوجل فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡأَحۡبَارِ وَٱلرُّهۡبَانِ لَيَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۗ وَٱلَّذِينَ يَكۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٖ٣٤ يَوۡمَ يُحۡمَىٰ عَلَيۡهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكۡوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمۡ وَجُنُوبُهُمۡ وَظُهُورُهُمۡۖ هَٰذَا مَا كَنَزۡتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡ فَذُوقُواْ مَا كُنتُمۡ تَكۡنِزُونَ﴾ [التوبة: 34-35].«ای مؤمنان! بسیاری از علما دینیِ یهودی و مسیحی، اموال مردم را به ناحق می ‌خورند، و دیگران را از راه الله باز می ‌دارند و کسانی که طلا و نقره را اندوخته می‌ کنند و آن را در راه الله خرج نمی‌ نمایند، آنان را به عذاب بس بزرگ و بسیار دردناکی مژده بده. * روزی (فرا خواهد رسید که) این سکّه‌ها در آتش دوزخ، تافته می ‌شود و پیشانی‌ها و پهلوها و پشت‌های ایشان با آنها داغ می ‌گردد (و) بدیشان گفته می ‌شود: این همان چیزی است که برای خویشتن اندوخته می‌ کردید، پس اینک بچشید مزۀ چیزی را که می‌ اندوختید».


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هر صاحب طلا و نقره‌ای که حق آن را (زکاتش) نپرداخته است، در روز قیامت برایش تکه‌‌هایی از آتش ساخته شده و در آتش جهنم داغ داده شده، و با آن پهلو و پیشانی و پشتش داغ داده می‌ شود و چون سرد شود، دوباره داغ داده می ‌شود، در روزی که به اندازۀ پنجاه هزار سال است تا زمانی که در میان بندگان داوری صورت گرفته و او راهش را به سوی بهشت یا دوزخ ببیند».


گفته شد: یا رسول الله! آیا شتر هم همین حکم را دارد؟


رسول الله صلی الله علیه و سلم : «و هر صاحب شتری که حق آن را ادا نکند و از جملۀ حق آن دوشیدن آن است روزی که به آب وارد شود، چون روز قیامت فرا رسد، در میدان فراخی در برابر شتران انداخته می ‌شود در حالی که شتر به چاق ترین حالت دنیایش در می‌آید، و هیچ بچه شتری را گم نمی‌ کند، مگر این که وی را به کف پایش زده و با دهانش گاز می‌ گیرد، و چون اولی بگذرد، دیگران این کار را انجام دهند، در روزی که اندازۀ آن پنجاه هزار سال است و این کار ادامه دارد تا این که در میان مردم حکم و داوری شود و مسیر وی به سوی بهشت یا دوزخ مشخص گردد.


اصحاب پرسیدند: یا رسول الله! در بارۀ گاو و گوسفند چه؟

رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «و هر صاحب گوسفند و گاوی که حق آن را نداده است، چون قیامت در رسد، در میدان فراخی در برابر آنها بر رویش انداخته می‌ شود و هیچ یک از آنها را گم نمی ‌کند، مگر شاخ دار و بی‌ شاخ و شاخ شکسته‌ اش آمده و او را به شاخ‌هایش زده و با نوک پایش او را درهم می‌ مالد و چون اولی می ‌گذرد، دیگران چنین می ‌کنند، در روزی که طول آن پنجاه هزار سال است و او چنین وضعیتی خواهد داشت تا این که در میان مردم حکم گردیده و مصیر وی به سوی بهشت یا دوزخ مشخص می ‌گردد»[2].


متكبر

تکبر، بیماری بزرگی است و الله فرد متکبر را دوست ندارد و برایش ارزشی قایل نیست و بلکه هر کس که اندازۀ ذرّه‌ای در قلبش کبر باشد، او را وارد بهشت نمی‌ کند.


انسان‌ها نیز از فرد متکبر بیزارند و خرد مندان وی را منفور می ‌دارند و بزرگ و کوچک او را ناخوشایند می ‌دانند.


رسول الله صلی الله علیه و سلم حال متکبران را بیان نموده و می‌ فرماید: «در روز قیامت، متکبران مانند مورچه‌‌های کودک حشر می‌ شوند، در شکل و صورت مردانی که ذلت و حقارت آنان را فرا گرفته است»[3].


بدان جهت از مورچۀ کوچک نام برد که مردم بدون آن که متوجه آنان شوند، آنان را در زیر پاهایشان لِه می ‌کنند. متکبران نیز در روز قیامت این گونه خواهند بود که در اثر شدت ذلت و حقارت در زیر پاهای مردم لِه می‌ شوند.


گناهانی که پروردگار با مرتکب شوندگانشان سخن نمی ‌گوید

آری، در روز قیامت افرادی با الله تعالی دیدار می ‌کنند که مرتکب گناهانی شده‌اند که سزاوار آن هستند که در اثر شدّت حقارت و زشتی اعمال و پستی مرتبه شان، پروردگار با آنان سخن نمی ‌گوید.


بنابراین، عذاب و کیفری که متوجه این گناه کاران تکذیب گران می‌ شود، گوناگون می‌ شود، از جمله این که الله عزوجل از آنان روگردان شده و با آنان سخن نمی‌ گوید و به آنان نمی ‌نگرد.


الله تعالی برخی از آنان را در قرآن کریم ذکر فرموده و رسول الله صلی الله علیه و سلم نیز در احادیث از آنان یادآوری فرموده است تا انسان‌ها از آن اعمال خود داری نموده و بر حذر باشند. برخی از این افراد عبارتند از:


علما، دانشمندان و راهبان

آنان که علوم شرعی را کتمان نموده و فتوای شرعی را برای خشنود گردانیدن مردم یا تحقق منافع شخصی و یا اغراض دنیوی عوض می ‌کنند و با وجود این که توانایی آشکار ساختن حق را دارند، آن را آشکار نمی‌ سازند.


الله سبحانه و تعالی می‌ فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَشۡتَرُونَ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلًا أُوْلَٰٓئِكَ مَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ إِلَّا ٱلنَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ [البقرة: 174].«کسانی که آنچه را الله از کتاب (آسمانی) نازل کرده است، پنهان می‌ دارند و آن را به بهای کم (و ناچیز دنیا) می‌ فروشند، آنان جز آتش چیزی نمی‌ خورند. و روز رستاخیز الله (از آنان روگردان بوده و) با ایشان سخن نمی ‌گوید و آنان را پاکیزه نمی ‌دارد. و ایشان را عذاب دردناکی است».


و نیز پروردگار فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَأَيۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِيلًا أُوْلَٰٓئِكَ لَا خَلَٰقَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيۡهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾ [آل عمران: 77].«کسانی که پیمان الله و سوگندهای خود را به بهای کمی (از مادیات و مقام‌های دنیوی) بفروشند، بهره‌ای در آخرت نخواهند داشت و پروردگار با ایشان در آخرت (با مرحمت) سخن نمی ‌گوید، و به آنان در قیامت (با محبّت) نمی ‌گرد، و ایشان را (از آلودگی‌‌های گناه) پاک نمی ‌سازد، و عذاب دردناکی دارند».


کسی که شلوارش از شتالنگ پایین‌تر است


رسول الله صلی الله علیه و سلم از اسبال ازار و دراز کردن شلوار پایین ‌تر از شتالنگ پا نهی نموده و در حدیثی فرموده است: «هر کس، ازارش پایین‌تر ازشتالنگ‌‌هایش باشد، در جهنم است»[4].


همچنین رسول الله صلی الله علیه و سلم از این عمل برحذر داشته و افرادی را که مرتکب این عمل می ‌شوند، آنان را به عذاب‌‌هایی در میدان محشر هشدار داده است.


کسی که کالایش را به سوگند دروغین می‌ فروشد

عموما سوگند خوردن زیاد مکروه و ناپسند است، الله تبارک و تعالی می ‌فرماید: ﴿وَٱحۡفَظُوٓاْ أَيۡمَٰنَكُمۡ﴾ [المائدة: 89]. «و سوگندهایتان را پاس دارید».


پس چه برسد که سوگند خورنده، در سوگندش دروغگو باشد، که در چنین صورتی گناهش بزرگتر و مسأله سنگین‌ تر خواهد شد.


بنابراین، کسی که کالایش را با سوگند دروغ می ‌فروشد، و برای زیبا و مرغوب جلوه دادن کالایش به الله سوگند یاد می‌کند، تا مردم آن را بخرند، او بسیار دروغگوست.


منّان

کسی که به مردم چیزی می‌ دهد و سپس به آنان منت می ‌گذارد و به خاطر تحقیر مردم پیوسته از نیکی‌‌هایش یاد کرده و آنها را به رخشان می ‌کشد.


ابوذر رضی الله عنه در رابطه با این هر سه مورد از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت فرموده است: «سه گروهند که الله در روز قیامت با آنان سخن نمی ‌گوید و به نگاه رحمت به آنان نمی‌ نگرد و آنان را تزکیه نمی ‌کند و برایشان عذاب دردناکی خواهد بود».


من عرض کردم: یا رسول الله! آنان چه کسانی خواهند بود؟ رسول الله صلی الله علیه و سلم تا سه مرتبه فرمود: «آنان زیان کرده و نا امید شدند! کسی که ازارش پایین ‌تر از شتالنگش است، و کسی که کالایش را با سوگند دروغین می ‌فروشد و منت گر»[5].


کسی که به آب بخل می ‌ورزد

معمولا بخل ورزیدن صفت زشتی است، و بیانگر پستی درون و خباثت نفس است، به ویژه زمانی که انسان نسبت به چیزی بخل ورزد که بذل و بخشش آن زیانی نداشته باشد و مردم نیز سخت بدان نیاز داشته باشند، از جمله این که انسان به آب بخل ورزد، آبی که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است: همۀ انسان‌ها در آن شریک هستند.


کسی که بیعت را می ‌شکند

عهدها و پیمان‌ها، توافق‌ها و قراردادها، بیعت با متولیان امور در امر طاعت و فرمانبرداری، دارای جایگاه بزرگی هستند، و بازی گرفتن عهدها و پیمان‌ها یا بکار بردن حیله و مکر در آنها، خطری بزرگ و زیانی سترگ را به دنبال خواهند داشت.


رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد همۀ این افراد می‌ فرماید: «سه گروهند که الله در روز قیامت با آنان سخن نمی ‌گوید و با نگاه رحمت به آنان نمی‌ نگرد و آنان را تزکیه نمی ‌کند و برایشان عذابی دردناک را مهیا کرده است؛ کسی که آب اضافی دارد و آن را از مسافر مانع می ‌گردد، و کسی که کالایش را بعد از عصر با سوگند دروغین می‌ فروشد، و مردی که با امامی بیعت کرده و اگر به او بدهد، به عهدش وفا می ‌کند و اگر به او ندهد، عهدش را می ‌شکند»[6].


پیرمرد زناکار

مراد از پیرمرد، کسی است که پا به سن پیری گذاشته و در اثر کهولت سنی، قوای جسمانی‌اش ضعیف شده‌اند.


برخی از مردم در اثر خباثت درون و ضعف ایمان و جرأتشان بر معصیت الله و بی ‌پروایی نسبت به امور دین، و در عین حال ضعف داعیۀ گناه، باز هم مرتکب گناه و معصیت می ‌شوند.


این موضوع را با مثالی توضیح می‌دهیم:

مردی که پا به سن پیری گذاشته، استخوان‌هایش نرم شده، و نیروی شهوانی اش ضعیف و سست گشته است، چنین فردی با این اوصاف مرتکب زنا می ‌شود، گناه این فرد از جوانی که نیروی شهوانی‌ اش قوی است، بیشتر، بزرگتر و زشت تر خواهد بود.


با وجود این که زنا، یکی از گناهان کبیره به شمار می‌رود، و زنا کار پیر باشد یا جوان، مرد باشد یا زن، پرده‌ای را که بین او و الله بوده است را دریده و خود را از مخلوق پنهان کرده اما و حرمت نگاه آفریدگار را پاره کرده است.


فرمان روای دروغگو

در مورد فرمان روای دروغگو وعید و تهدید آمده است، زیرا علاقه داشتن به بزرگی و مرتبۀ بلند در میان مردم، چیزی است که باعث می‌ گردد تا انسان دورغ بگوید و داستان‌ها و دلاورمردی‌‌های ساختگی را خلق نماید تا شأن و مرتبه‌ اش در میان مردم بالا رود یا بدان جهت دروغ می‌ گوید تا توجه مردم را به خود جلب نماید و یا با این کار دنیا و کالای دنیا را به دست آورد.


 اما پادشاه و فرمان روا از این کار بی ‌نیاز است، زیرا مردم بدون چنین کاری به او روی می‌ آروند و بدون چنین کاری در میان مردم جایگاه دارد، و دنیا در برابر او حاضر است، بنابراین، چرا دروغ بگوید؟ جز این که خباثت درون، و بی‌ اهمیت بودن شریعت در نگاه او و عدم توجه به عظمت پروردگار، او را به این کار وادار می‌ کند.


اما این بدان معنی نیست که دروغ گفتن برای غیر پادشاهان جایز است، هرگز، زیرا دروغ انسان را به فجور می ‌کشاند، و گناه و فجور انسان را به دوزخ می ‌اندازد.


فقیر متکبر

همچنین انسان عیالمند که فقیر و تهیدست باشد، لباس‌هایی کهنه، رختخوابی ناملایم، سواری‌ ای محقر و خانه ‌ای فرسوده را داشته باشد، اما با این حال بر مردم فخر و غرور فروخته و در مقابل دیگران خود نمایی می ‌کند، و از روی کبر و خود بزرگتر بینی با گوشۀ دستش با مردم سلام می‌ گوید، و در زمین با ناز و خرامان راه می ‌رود با وجودی که چنان مالی که او را به کبر و غرور بکشاند را نیز در اختیار ندارد.


با وجود این که تکبر به صورت مطلق حرام است، چه متکبر فرد تهی دستی باشد یا ثروتمند و سرمایه داری.


رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد هر سه مورد می ‌فرماید: «سه نفرند که پروردگار در روز قیامت با آنان سخن نمی ‌گوید و آنان را پاک نمی ‌کند و به آنان نمی نگرد و برایشان عذاب درد ناکی خواهد بود: پیرمرد زناکار، فرمان روای دروغگو و فقیر متکبر»[7].


 از آن جهت خداوند با آنان سخن نمی‌گوید که گناهشان بسیار سنگین است.

گناهانی که الله عزوجل به انجام دهندگانشان نمی ‌نگرد

همان گونه که پروردگار در روز قیامت با افرادی سخن نمی ‌گوید، افراد دیگری خواهند بود که الله از روی تحقیر و ذلیل گردانیدنشان، به آنان نمی ‌نگرد.


رسول الله صلی الله علیه و سلم پاره ‌ای از گناهان را بر شمرده است که پروردگار به انجام دهندگان آن‌ها نمی ‌نگرد، و هر گاه پروردگار از بنده اعراض نماید، به او نمی ‌نگرد و او رسوا شده و دچار زیان و ضرر بزرگی می‌ شود.


برخی از آنان آن‌ها افرادی خواهند بود که رسول الله صلی الله علیه و سلم در برخی از احادیث از آنان یاد کرده است:


کسی که از روی تکبر شلوارش را از شتالنگ پایی نتر می‌ کند


اسبال ازار و پایین کردن شلوار از شتالنگ، از جمله گناهان بر شمرده شده است و باید مسلمان شلوارش را بالاتر از شتالنگ قرار دهد.


و هر گاه گناه پایین بودن شلوار با تکبر و غرور همراه باشد، گناهش بیشتر و بزرگتر می ‌شود، از این رو پروردگار از روی تحقیر و اهانت به وی، در روز قیامت به او نمی ‌نگرد.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هرکس، از روی تکبر، لباسش را بر زمین بکشاند، پرودگار، روز قیامت به او نگاه نخواهد کرد»[8].


و نیز ایشان فرمود: «اسبال در ازار، پیرآهن و عمامه، هر کس یکی از این‌ها را از روی تکبر و غرور دراز کند، الله در روز قیامت به او نمی ‌نگرد»[9].


کسی که از پدر و مادرش نافرمانی می ‌کند

نافرمانی والدین از جمله گناهان بزرگ و در واقع انکار خوبی‌‌هاست، و الله عزوجل حقوق والدین را به دنبال حقوق خود ذکر نموده و می ‌فرماید:


﴿وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنًا﴾ [الإسراء: 23]. «پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید، و به پدر و مادر نیکی کنید».


و نیز الله تعالی تشکر از ووالدین را قرین تشکر و سپاس گزاری از خود قرار داده و فرموده است: ﴿أَنِ ٱشۡكُرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيۡكَ إِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ﴾ [لقمان: 14]. «هم سپاس گزار من و هم سپاس گزار پدر و مادرت باش، و (بدان که سرانجام) بازگشت به سوی من است».


خوش رفتاری با والدین راه سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت است. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هرکس که می ‌خواهد روزی‌اش زیاد گردد و عمرش طولانی شود، باید که صله رحم داشته باشد»[10].


و نیز رسول الله صلی الله علیه و سلم از حال نافرمان پدر و مادر خبر داده است که پروردگار با نگاه رحمت به او نمی‌ نگرد.




[1]- صحیح بخاری.

[2]- صحیح مسلم.

[3]- سنن ترمذی.

[4]- صحیح بخاری.

[5]- صحیح مسلم.

[6]- احمد، ترمذی و ابوداود. مفهوم حدیث این است که مسافری که در طول را هزینه‌اش در طول سفرش تمام می‌کند و به نوشیدن جرعه‌ای آب نیاز پیدا می‌کند و از کسی که آب اضافی با خود دارد، می‌خواهد تا به او آب بدهد و او از روی بخل و آز، به او آب نمی‌دهد.

دوم کسی که بعد از عصر به خرید و فروش می‌پردازد و در اثنای معامله سوگند دروغین یاد می‌کند تا مشتری را به خرید آن قانع سازد. و نیز سوگند خوردن زیاد در معامله، اگر چه راست باشد، حرام است، و اگر از روی دروغ باشد، که گناهی بس بزرگ و عظیم دارد، و مراد از سوگند بعد از عصر به اعتبار اغلب است؛ زیرا بیشتر معاملات پس از عصر انجام می‌گیرند، وگر نه سوگند خوردن در معاملات در تمام اوقات حکم واحدی دارد.

سوم مردی که با امامی بیعت می‌کند و او را به عنوان امیر خود انتخاب می‌کند ت از او اطاعت نموده و به حرفش گوش فرا دهد، اگر امیر به او اموال و هدایایی بدهد به پیمانش وفا می‌کند و اگر امام به او چیزی ندهد، به او خیانت می‌کند و پیمانش را می‌شکند،

[7]- صحیح مسلم و سنن نسائی.

[8]- متفق علیه.

[9]- سنن نسائی، ابو داود و ابن ماجه.

[10]- متفق علیه.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

حدیث: (وَيْحَ عَمَّارٍ، تَقْتُلُهُ الفِئَةُ البَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الجَنَّةِ، وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ) و رد شبهه ی روافض درباره ی معاویه رضی الله عنه.


از جمله امور واجب بر مسلمان؛ داشتن حسن ظن به صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم است. زیرا صحابه بهترین یاران برای بهترین پیامبر بودند. در نتیجه حق آنان ستایش است. و کسی که به آنان طعن زند در واقع به دین خود طعن زده است.


امام ابو زرعه رازی رحمه الله در این باره فرموده: (اگر کسی را دیدی که از شأن و منزلت صحابه می کاهند؛ پس بدان که وی زندیق است. زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم بر ما حق دارند همانطور که قرآن بر ما حق دارد. و صحابه همان کسانی بودند که قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم را به ما رسانده اند. و چنین افرادی فقط می خواهند شاهدان ما را خدشه دار کنند تا از این طریق به صحت قرآن و سنت طعن وارد کنند. در نتیجه آنان زندیق اند)[1].


و یکی از صحابه ای که به ایشان تهمت می زنند؛ صحابی جلیل معاویه رضی الله عنه است. با استدلال به حدیث: (افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند)[2]. که در این مقاله می خواهیم این شبه را رد کنیم.


همانطور که می دانیم عده ای از صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم در جنگ صفین به خاطر اجتهاد و برداشتی که داشتند؛ طوری که به نظر هر طرف چنین می رسید که وی بر حق است؛ به قتل رسیدند. به همین دلیل وقتی برای بعضی از آنها روشن شد که در اشتباه بوده اند؛ بر آنچه انجام دادند؛ پشیمان شدند. و پشمیانی توبه است. و توبه؛ گناهان گذشته را پاک می کند؛ بخصوص در حق بهترین مخلوقات و صاحبان بالاترین مقام و منزلت ها بعد از پیامبران و انبیاء الله تعالی.


و کسی که درباره ی این موضوع تحقیق می کند؛ برایش مشخص خواهد شد که سبب این قتال اهل فتنه بودند همان گروهی که باطل را انتشار می دادند.


و همانطور که می دانیم در این قتال بسیاری از صحابه رضی الله عنهم برای ایجاد صلح بین مردم خارج شدند؛ زیرا جنگ و خونریزی متنفر ترین چیز نزد آنان بود.


امام بخاری رحمه الله با سندش از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت کرده: (روزی ابوسعید خدری رضی الله عنه در حال سخن گفتن بود که صحبت از ساختن مسجد نبوی به میان آورد و گفت: ما هر كدام یک خشت حمل می ‌كردیم. ولی عمار دوتا، دوتا حمل می كرد. رسول الله صلی الله علیه و سلم او را دید. و در حالی كه گرد و خاک را از او دور می‌ ساخت، فرمود: افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند. راوی می‌ گوید: عمار بعد از شنیدن این سخن ‏گفت: از فتنه‌ها به الله پناه می ‌برم)[3].


اما در این حدیث مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به اسباب آن است که همان پیروی از امیر است. و مقصود از دعوت به سوی آتش؛ دعوت به اسباب آن یعنی اطاعت نکردن از امیر و خروج علیه وی است.


اما کسی که این کار را با اجتهاد و برداشتی که جایز باشد؛ می کند؛ معذور خواهد بود.


حافظ ابن کثیر رحمه الله درباره ی این حدیث چنین می فرماید: (این حدیث از جمله دلائل نبوت است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره ی کشته شدن عمار به دست گروهی یاغی خبر می دهد. و قطعا هم این اتفاق افتاد. و عمار را در جنگ صفین اهل شام به قتل رساندند. که در این جنگ عمار با علی و اهل عراق بود. چنان که بعدا تفاصیل آن را بیان خواهم کرد. و علی در این موضوع بر معاویه اولویت داشت.


و هرگز جایز نیست که به خاطر نام یاغی بر یاران معاویه آنان را کافر بدانیم. چنانکه فرقه ی گمراه شیعه و غیره چنین می کنند. زیرا آنان  با اینکه در این کار نافرمانی کردند؛ اما در عین وقت مجتهد بودند. یعنی با اجتهاد مرتکب چنین عملی شدند. و همانطور که واضح است و همه می دانیم هر اجتهادی صحیح و درست در نمی آید. بلکه کسی که اجتهادش صحیح درآید؛ دو اجر می برد و کسی که در اجتهادش خطا کرده باشد؛ یک اجر به وی خواهد رسید.


و کسی که در این حدیث بعد از سخن: (كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد) بیافزاید و بگوید: (الله تعالی شفاعت مرا به وی روز قیامت نمی رساند). در حقیقت افترای بزرگی بر رسول الله صلی الله علیه و سلم زده است. زیرا هرگز رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین چیزی را نگفته اند. و از طریق صحیح نقل نشده است. والله اعلم.


اما معنای این فرموده که: (عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند) چنین بوده که عمار و یارانش اهل شام را به اتحاد و همدلی دعوت می کرد. اما اهل شام می خواستند چیزی را به دست آورند که دیگران بیشتر از آنان حق داشتند آن را به دست آورند. و نیز می خواستند مردم به صورت جماعات و گروه های مختلفی باشند که هر کدام از آن جماعات برای خود امامی داشته باشند؛ در حالی که چنین چیزی امت را به اختلاف و تضاد می رساند. طوری که هر گروه به راه و روش خود پایبند می بودند و لو که چنین قصد و هدفی هم نداشته باشند)[4].


و حافظ ابن حجر رحمه الله در این باره می فرماید: (اگر گفته شود: عمار در صفین کشته شد؛ در حالی که وی با علی بود. و کسانی هم که وی را به قتل رساندند معاویه و گروهی از صحابه بود که با او همکاری می کردند. پس چطور ممکن است که رسول الله صلی الله علیه و سلم گفته باشد آنان یعنی گروه معاویه و یارانش به آتش دعوت می کردند؟


در جواب می گوییم: زیرا آنان (گروه معاویه و یارانش) گمان می کردند که به سوی بهشت دعوت می دهند. و همانطور که واضح و آشکار است همه ی آنها مجتهد بودند در نتیجه به خاطر پیروی از گمانشان هرگز سرزنش و توبیخ نمی شوند. بنا بر این مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به عوامل آن که همان اطاعت از امام است؛ می باشد. و عمار آنان را به پیروی از علی رضی الله عنه دعوت می داد؛ زیرا علی در آن زمان امام واجب الطاعه بود. در حالی که معاویه و گروهش به خلاف آنان دعوت می دادند؛ که آن هم به خاطر برداشتی بود که در آن هنگام به آن رسیده بودند)[5].


بنا بر این نکته ی مهم در این مسأله این است که بین مجتهدی که اشتباه کرده با کسی که به عمد فساد و فتنه به راه می اندازد؛ تفاوت و تباین قائل شویم.


و برای اثبات این قضیه این فرموده ی الله عزوجل را برایتان بیان می کنم که می فرماید: (و اگر دو گروه از مؤمنان با يکديگر به جنگ برخاستند، ميانشان آشتی افکنيد و اگر يک گروه بر ديگری تعدی کرد، با آن که تعدی کرده است بجنگيد تا به فرمان الله بازگردد پس اگر بازگشت، ميانشان صلحی عادلانه برقرار کنيد و عدالت ورزيد که الله عادلان را دوست دارد * يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد، و از الله بترسيد، باشد که شما مشمول رحمت شويد)[6].


همانطور که در آیه می بینیم؛ جنگ بین مؤمنین امکان دارد که پیش آید؛ اما بدون اینکه اسم ایمان از یکی از گروه ها برداشته شود. زیرا در آیه بعد فرموده: (يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد). یعنی با اینکه با یکدیگر می جنگند امام باز هم آنها را برادر نامیده و به مسلمانان دیگر دستور داده که بین آنها صلح و آشتی برقرار کنند.


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در باره ی این آیه فرموده: (همانطور که روشن و آشکار است الله سبحانه و تعالی با اینکه ذکر کرده دو گروه باهم می جنگند؛ و یکی بر دیگری تعدی می کند؛ اما هر دو را برادر نامیده و دستور داده که در ابتدا بین آنها صلح برقرار کنیم. سپس فرموده اگر یکی از آن دو گروه بر دیگری تعدی کرد؛ با آن گروه بجنگید. به عبارت دیگر از همان ابتدای امر دستور به جنگ با آنان نداده است؛ بلکه در ابتدا دستور به برقراری صلح داده است.


علاوه بر این رسول الله صلی الله علیه و سلم خبر دادند که خوارج را گروهی خواهد کشت که نردیکتر به حق هستند. و همانطور که می دانیم علی بن ابی طالب و یارانش کسانی بودند که خوارج را کشتند.


در نتیجه این سخن رسول الله صلی الله علیه و سلم که آنان به حق نزدیکتر هستند؛ دلالت دارد بر اینکه علی و یارانش از معاویه و یارانش به حق نزدیکتر بودند؛ با وجود اینکه هر دو گروه مؤمن هستند و شکی در ایمان آنان نیست)[7].


و از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: (هنگامی كه مسلمانان دچار اختلاف می شوند گروه خوارج از اسلام خارج می گردد و در چنين وضعی از ميان دو طايفه مسلمان كسی كه به حق نزدیکتر است با آنها می جنگد)[8].


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در این باره فرموده: (این حدیث صحیح دلیل بر این است که هر دو طائفه ی (علی و یارانش و معاویه و یارانش) که با هم می جنگند؛ بر حق هستند. اما علی و یارانش از معاویه و اصحابش به حق نزدیکتر هستند)[9].


پس نتیجه ای که می گیریم این است که: مجرد سخن: (به آتش دعوت می کنند)؛ به معنای کفر نیست. و از چنین برداشتی به الله تعالی پناه می بریم. و کسی که چنین برداشتی از این سخن می کند در واقع نشان دهنده ی جهل بیش از حد وی است. بلکه باید بدانیم این حدیث از احادیث وعید است؛ همانطور که ربا خوار یا کسی که مال یتیم را می خورد در آتش هستند؛ اما چنین کلامی مستلزم کفر فعل کننده ی آن نیست؛ با اینکه عملش حرام است بلکه حتی از گناهان کبیره است.


و بدین ترتیب این شبهه مردود و باطل است.

منبع: islamqa.info

مترجم: ام محمد

 

 

 

 

 

 



[1] ـ الكفاية في علم الرواية: (ص:49).

[2] ـ صحیح بخاری: (وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ).

[3] ـ صحیح بخاری: (أَنَّهُ كَان يُحَدِّث يَوْماً حَتَّى أَتَى ذِكْرُ بِنَاءِ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ: كُنَّا نَحْمِلُ لَبِنَةً لَبِنَةً، وَعَمَّارٌ لَبِنَتَيْنِ لَبِنَتَيْنِ، فَرَآهُ النَّبِيُّ r فَيَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْهُ، وَيَقُولُ:«وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ قَالَ: يَقُولُ عَمَّارٌ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْفِتَنِ).

[4] ـ البداية والنهاية: (4/538).

[5] ـ فتح الباری: (1/542)، و مجموع فتاوى شيخ الإسلام: (4/437).

[6] ـ حجرات:9-10: (وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّـهِ ۚفَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ * إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚوَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ).

[7] ـ مجموع الفتاوى (25/ 305-306).

[8] ـ صحیح مسلم: (تَمْرُقُ مَارِقَةٌ عِنْدَ فُرْقَةٍ مِنْ الْمُسْلِمِينَ يَقْتُلُهَا أَوْلَى الطَّائِفَتَيْنِ بِالْحَقِّ).

[9] ـ مجموع الفتاوى: ( 4 / 467 ).

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان