سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

1 آذر 1403 19/05/1446 2024 Nov 21

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7322677
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 31   تعداد بازدید: 1880 تاریخ اضافه: 2016-05-09

حال نافرمانان در روز قیامت(2)

حال نافرمانان در روز قیامت(2)


زنی که خود را با مردان شبیه سازد


شباهت دادن یکی از زن و مرد در نحوۀ لباس پوشیدن، سخن گفتن، رفتار و... امری بسیار زشت و ناپسند و نشانۀ عدم ثبات در شخصیت و دروازه‌ ای برای فساد و فحشا در جامعه است.


این امر در زمان ما از طریق اینترنت، و برخی از شبکه‌‌های ماهواره‌ای که ترویج دهندۀ فحشا و فساد است، نمایان گشته است، چنان که مردان لباس زنان، و زنان لباس مردان را می‌ پوشند.


بزرگتر و شگفت انگیزتر از همه این است که زن و مرد تغییر جنسیت داده و خلقتی را که الله عزوجل به آنان بخشیده است را عوض نمایند و از طریق جراحی‌‌های انجام شده و داروهای هرمونی و... زن تغییر جنسیت داده و مرد شود و مرد نیز خود را به جنس زن تغییر دهد.


رسول الله صلی الله علیه و سلم از تمام این نوع تغییرات بر حذر داشته و خبر داده است که پروردگار در روز قیامت به این دسته از افراد نمی‌نگرد.


دیوث

دیوث کسی را گویند که خباثت و فحشا را در خانواده‌اش از قبیل: همسر، دختر و فرزندانش مشاهده می ‌نماید و به پاسداری آنان از فساد توجه نکرده و آن‌ها را به حجاب و پرده دستور نمی‌ دهد. حتی برخی از زنان به روابط نا مشروع و امور ناشایست مبتلا شده، مرد غیرت به خرج نمی ‌دهد و بر آنان به خشم نمی ‌آید. چنین فردی فاقد مردانگی است و دیوث نامیده می ‌شود.


رسول الله صلی الله علیه و سلم در توصیف این هر سه نفر می ‌فرماید: «سه نفر هستند که الله در روز قیامت به آنان نگاه نخواهد کرد: نافرمان والدین، زن مردنما که خود را با مردان شباهت می ‌دهد و دیوث. و سه نفر هستند که وارد بهشت نمی‌ شوند: نافرمان والدین، شراب خوار و کسی که چیزی می‌دهد و سپس منت می ‌گذارد»[1].


کسی که از راه پشت با همسرش نزدیکی می ‌کند

الله تعالی فطرت زن و مرد را چنان آفریده است که به همدیگر میل و گرایش دارند و روابط آنان را در چارچوب شرع ابراز داشته است و آنچه را که خارج از این چارچوب باشد را حرام ساخته است. و از جمله بزرگترین گناهان کبیره این است که انسان از راه پشت با همسرش همخوابی کند.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «نفرین شده است کسیکه با همسرش از راه پشت همخوابی کند»[2].


همچنین رسول الله صلی الله علیه و سلم کسی را که مرتکب چنین عملی شود، وعید داده است که الله در روز قیامت به او با نگاه رحمت نمی ‌نگرد. ایشان فرمود: «آن کس که با همسرش از راه پشت جماع کند، پروردگار در روز قیامت به او نمی ‌نگرد»[3].

گناهانی که انجام دهندگان خود را لگام می ‌کند

لگام افساری است که بر دهان اسب گذاشته می ‌شود.


آنان که در روز قیامت افسار آتش در دهانشان انداخته می ‌شود – پناه بر الله – کسانی هستند که مردم مسایل خود را از آنان پرسیده و استفتا می ‌کنند و آنان علم را کتمان می ‌کنند و آن را به مردم نمی ‌آموزند، آن هم با وجود قدرت بر نشر علم دارند و بدون آن که زیانی متوجه آنان گردد.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هر کس از او چیزی پرسیده شود و آن را کتمان کند، روز قیامت با افساری از آتش لگام می ‌شود.»[4]


افرادی با الله عزوجل ملاقات می‌ کنند در حالی که الله نسبت به آنان خشمگین است

از خشم الله به خود او پناه می ‌بریم، و از الله می ‌خواهیم برد باری و رحمتش را شامل حال ما گرداند. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هرکس که با سوگند دروغ، مال مسلمان را تصاحب کند، در حالی الله را ملاقات می ‌کند که الله بر وی، خشمگین است»[5].


ثروتمندان در ناز و نعمت

برخوردار بودن از نعمت‌های پروردگار، در صورتی که اعتدال رعایت گردد و در آن اسرافی صورت نگیرد، امری مباح و جایز است و چه بسا که آدمی در این کار ماجور می‌ گردد اگر شکر نعمت را بجا آورده و الله تعالی را در قبال آن سپاس گوید.


اما مبالغه و زیاده روی در خوردن، نوشیده و اسراف کردن، امری نا جایز و نکوهیده است.


فردی در محضر رسول الله صلی الله علیه و سلم آروغ زد و رسول الله صلی الله علیه و سلم آن را شنید و چنین به نظر رسید که آن را ناگوار دانسته است، از این رو فرمود: «از آروغ زدن باز بیا؛ زیرا آنان که در دنیا بیشتر سیر هستند، در روز قیامت در گرسنگی طولانی‌ تری بسر می ‌برند»[6].


و نیز رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «آنان که در دنیا از مال بیشتری برخوردارند، در روز قیامت از اجر و پاداش کمتری برخوردار خواهند بود، جز آن که الله به او مال عطا کرده و آن را به سمت راست، چپ، پیش رو و عقب پخش کرده و انفاق می‌ کند و در آن به خوبی تصرف می‌ نماید.»[7]


و نیز رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «آنان که از مال بیشتری برخوردارند، در روز قیامت از جایگاه پایین تری برخوردار خواهند بود، جز آن که به این شکل و به این شکل بدهد (و آن را در میان نیازمندان انفاق نماید) و کسبش پاک باشد»[8].


حالت خیانت‌گر در روز قیامت

غدر و خیانت از صفات منافقین است و هر گاه فرد منافق وعده‌ای بدهد در آن خیانت می ‌کند، و اگر مردم او را امین اموال خود بگردانند یا با او عهد و پیمان ببندند، او غدر و خیانت می‌ کند، چنین فردی در روز قیامت رسوا شده و به شدّت خوار و ذلیل می‌گردد.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «وقتی پروردگار در روز رستاخیز اولین و آخرین را در روز قیامت گرد می ‌آورد، برای هر خیانت کننده‌ای پرچمی را بر می‌ افرازد، و گفته می ‌شود: این خیانت فلانی است، این خیانت فلانی است.»[9]


بنابراین، خیانتگر کسی است که وعده می ‌دهد و به آن وفا نمی ‌کند، وعده می ‌دهد و خلاف آن عمل می‌ کند.


پرچم چیزی است که فرماندۀ جنگ آن را در میدان جنگ برداشته و دیگر مردم به دنبال او رهسپار می‌ گردند.


روز قیامت برای خیانت گر پرچمی برافراشته می ‌شود تا واضح گردد که او خیانت کار است و بدین شکل در روز قیامت رسوا می ‌گردد و این پرچم در پشت او قرار می ‌گیرد.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «روز قیامت هر خیانتکاری پرچمی خواهد داشت که در قسمت مقعدش قرار می ‌گیرد»[10].


و هر چند که خیانت بزرگتر باشد، به همان تناسب، پرچم نیز بزرگتر می ‌شود.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «در روز قیامت، برای هر خیانتکاری پرچمی خواهد بود که به میزان خیانتش برافراشته می‌ شود؛ آگاه باشید! هیچ خیانتگری از امیر عامۀ مردم بزرگتر نخواهد بود»[11].


منظور از امیر عمومی، حاکم و فرمان روای مردم است؛ چون ضرر او متوجه انسان‌های زیادی می ‌شود و از آن جایی که او صاحب قدرت و اقتدار می‌ باشد، نیازی به خیانت نیست، و همچنین اگر او به کسی خیانت کند، آن فرد نمی ‌تواند از او انتقام بگیرد، یا حقش را از او باز ستاند؛ چون او دارای قدرت و سلطه است.


این وعید شامل هر رئیسی می ‌شود، اعم از این که آن فرد، رئیس کارگران شرکتی باشد، یا مدیر مدرسه یا دانشگاه باشد، یا هر صاحب سلطه‌ ای که پس از عقد قراردادها در آنها دخل و تصرف نموده و آنها را به بازی بگیرد.


خیانتکار زمان جاهلیت

عرب‌ها در زمان جاهلیت در موسم حج و در محافلشان، پرچمی را برای خیانتکار بر می ‌افراشتند و جنایتکار را با جنایتش در میان مردم می ‌چرخاندند، مثلا اگر کسی دزدی کرده بود او را با آن چیزی که دزدیده بود، در میان مردم می ‌چرخاندند، تا رسوا شده و دوباره این کار را انجام ندهد.


خیانتگر در اموال غنیمت

خیانت در اموال غنیمت این است که کسی قبل از تقسیم اموال غنیمت در میان مجاهدان، چیزی را بدزدد.


غنیمت، مال و کالایی است که مجاهدان اسلامی پس از پیروزی و غلبه بر دشمن آن را به دست می‌آورند.


الله سبحانه و تعالی کسانی را که در اموال غنیمت خیانت می‌ کنند، تهدید کرده و می ‌فرماید: ﴿وَمَن يَغۡلُلۡ يَأۡتِ بِمَا غَلَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ﴾ [آل عمران: 161]. «و هر کس خیانت ورزد، در روز رستاخیز آنچه را که در آن خیانت کرده است با خود (به صحنۀ محشر) می ‌آورد، سپس به هر کسی پاداش و پادافره آنچه کرده است به تمام و کمال داده می‌ شود، و بدانان ستم نخواهد شد».


از آن جایی که خیانت در اموال غنیمت، گناهی بسیار بزرگ است، رسول الله صلی الله علیه و سلم به شدت یارانش را از این کار نهی می ‌کرد.


ابوهریره رضی الله عنه می‌ گوید: رسول الله صلی الله علیه و سلم میان ما برخاست و از خیانت در غنیمت، سخن گفت و آن را گناه بزرگی برشمرد و بزرگ دانست و فرمود: «نبینم یکی از شما را در روز قیامت که گوسفندی، بر دوش دارد و آن گوسفند، بع بع می ‌کند، یا اسبی بر دوش دارد و آن اسب، شیهه می ‌کشد و آن شخص، می ‌گوید: ای رسول الله! به دادم برس. من می‌ گویم: نمی ‌توانم کاری برایت انجام دهم. به تو ابلاغ نمودم.


و نبینم که یکی از شما شتری بر دوش دارد و آن شتر، صدا می ‌دهد. و آن شخص، می ‌گوید: ای رسول الله! به دادم برس. من می ‌گویم: نمی ‌توانم کاری برایت انجام دهم. به تو ابلاغ نمودم.


و نبینم یکی از شما را که طلا و نقره بر دوش دارد و می‌ گوید: ای رسول الله! به دادم برس. من می ‌گویم: نمی ‌توانم کاری برایت انجام دهم. به تو ابلاغ نمودم.


و یا نبینم یکی از شما را که قطعه پارچه ‌ای بر دوش دارد و آن پارچه، به اهتزاز در می‌آید و آن شخص، م ی‌گوید: ای رسول الله! به دادم برس. من می‌ گویم: نمی‌ توانم کاری برایت انجام دهم. به تو ابلاغ نمودم»[12].


زیرا همۀ این افراد دزد و خیانت کارند و هر کدام در حالی می‌ آید که آنچه را دزدیده است، بر دوش خود حمل می ‌کند و با حمل آن شکنجه می ‌بیند و از سنگینی آن خسته می ‌شود و از صدای آن وحشت زده می‌ شود و با اظهار خیانتش در میان همۀ مخلوقات رسوا می ‌گردد.


برخی از خیانت‌ها عبارتند از:

  • خیانت حکام در بیت المال مسلمین.
  • خیانت کارمندان در اموال محل کارشان.
  • خیانت متولیان امور و مسئولان اموال عمومی.

در این مورد وعیدها و تهدیدهای فراوانی وارد شده است.


رسول الله صلی الله علیه و سلم برخی از صحابه را به بادیه‌ها  و قبایل می ‌فرستاد تا اموال زکات را جمع آوری نمایند. فردی به نام ابن لثبیه را به سوی قبیلۀ ازد فرستاد تا اموال زکات را جمع آوری کند. او به نزد صاحب شتر و گوسفند می‌آمد و مال زکات را از او دریافت می ‌کرد، و صاحب شتر یا گوسفند سهم زکات را به او می‌داد تا آن را به نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم ببرد تا رسول الله صلی الله علیه و سلم آن را بین فقرا و نیازمندان تقسیم کند و هدیۀ خاصی را به ابن لثبیه بدهد.


وی اموال زیادی از قبیل شتر و گوسفند جمع آوری نمود و مقداری هدیه برای خود نیز جمع کرد و آن گاه به مدینه آمد و گفت: این‌ها مال شما هستند و این‌ها متعلق به خود من می ‌باشند.


در این هنگام رسول الله صلی الله علیه و سلم به خشم آمد که چگونه او برای خود هدیه بر می ‌دارد در حالی که او کارمند است و از بیت المال حقوق دریافت می ‌کند؟ و اگر دروازۀ هدیه به روی جمع کنندگان زکات باز شود، چه بسا که آنان در شغلشان تساهل و سهل انگاری نموده و چه بسا که رشوه بگیرند یا مرتکب خطای دیگری شوند. از این رو رسول الله صلی الله علیه و سلم کاری کرد تا دروازۀ دریافت هدیه مسدود گردد.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «چرا ما برخی از جمع کنندگان زکات را برای کاری می ‌فرستیم و آنان می‌ گویند: این‌ها مال من هستند و این‌ها مال شما؟ پس چرا او در خانۀ پدر یا مادرش ننشست تا ببیند که آیا برایش هدیه‌ ای آورده می ‌شود یا خیر؟ سوگند به ذاتی که جان محمد در قبضۀ اوست، هیچ چیزی را بر نمی ‌دارد مگر این که در روز قیامت در حالی می‌ آید که آن را بر گردنش حمل می ‌کند، اگر شتری بوده است، و یا گاو و یا گوسفندی، آن حیوان صدا می ‌زند و فریاد بر می ‌آورد»[13].


این حدیث بزرگی است و هشداری است برای آنان که از مردم هدیه می ‌پذیرند، از قبیل این که معلم از دانش آموز، استاد دانشگاه از دانشجو، کارمند شهرداری، بیمارستان، مسئولین امنیتی و انتظامی از مراجع ذی ربط خود هدیه دریافت کنند.


چرا که همۀ این موارد رفاقت و دوستی را بین آن دو نفر جلب نموده و باعث ابتعاد و دوری دیگران می ‌شود و در این صورت فرد ثروتمند و قدرتمند مورد اکرام و نوازش قرار گرفته و حق ضعیف و تهدیست اهمال می ‌گردد.


بنابراین، به هیچ عنوان نباید هدیه را بپذیری در صورتی که تو در جایگاه مسئول و عهده بردار مقام و منزلت قرار داری، مگر این که در روز قیامت در حالی می ‌آیی که آن را بر گردنت حمل می ‌کنی، و هر کس خیانت ورزد، در روز رستاخیز آنچه را که در آن خیانت کرده است با خود (به صحنۀ محشر) می‌آورد.


زمین خوار

امروز ما گرفتار افرادی هستیم که با زور و قدرت زمین‌‌ های مردم یا اراضی عام المنفعه را تصاحب می ‌کنند و با مدارک بی ‌اساس یا این که با مکر و حیله آن‌ها را در تصرف خود در می ‌آورند.


در مورد کسانی که چنین عملی را مرتکب می ‌شوند، وعید و تهدید آمده است.

رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هرکس، زمین دیگری را به ناحق، تصرف کند، روز قیامت در هفت زمین، فرو برده می ‏شود»[14].


کسی که تکدی گری می ‌کند، بدون آن که نیاز داشته باشد


تهیدستی که از روی کرامت نفس به خرج روزانه‌ اش بسنده می ‌کند و به خاطر آبرو و عزت خود از مردم چیزی نمی ‌خواهد، و خود را در برابر دیگران ذلیل نمی ‌گرداند، بهتر است از کسی که به ‌سوی مردم دست دراز می‌ کند و از آنان کمک می‌ خواهد و شکایت فقر و ناداری ‌اش را به نزد دیگران می ‌برد.


اما زشت تر و قبیح تر این است که انسان با وجود برخورداری از پوشاک، غذا و نوشیدنی ‌اش به حد کافی، دست نیاز را به سوی دیگران دراز کند.


رسول الله صلی الله علیه و سلم  این گونه افراد را از چنین کاری بر حذر داشته و می‌ فرماید:«هر کس بدون آن که نیازی داشته باشد، به سوی مردم دست دراز کند، در روز قیامت در حالی می ‌آید که پوست چهره‌اش خراش برداشته است.» صحابه پرسیدند: یا رسول الله! چه مقدار داشته باشد که او را از پرسیدن بی ‌نیاز می‌کند؟ فرمود: «پنجاه درهم یا قیمت آن از طلا»[15].


کسی که پایبند نماز نیست

نماز یکی از ارکان و ستون‌ های مهم اسلام است، نماز خنکی چشمان موحدان و مایۀ لذّت ارواح محبان است.


نماز عبادتی است که الله تعالی امر آن را بزرگ نموده و اهل آن را مفتخر گردانیده است.


نماز آخرین چیزی است که از احکام دین و شریعت از میان برداشته می‌ شود و آخرین چیزی است که رسول الله صلی الله علیه و سلم توصیه فرمود و نخستین چیزی است که در مورد آن در روز قیامت در بارگاه پروردگار دانا و مقتدر پرسیده می ‌شود.


پس ما سپاس می‌ گوییم پروردگار عظیمی را که به ما اجازه داده تا در پیشگاه وی بایستیم و با دل‌هایمان به‌سوی او روی آوریم و شکوۀ نیازهای مان را به درگاه او عرضه نماییم.


نماز، ارتباط و دیدار در میان بنده در زمین و الله در آسمان است.


و هر گاه امر مهمی برای رسول الله صلی الله علیه و سلم روی می‌ داد، به نماز روی می‌آورد.


نماز به اهل خود در میدان محشر سود می ‌دهد، چنان که رسول الله صلی الله علیه و سلم می ‌فرماید: «هر کس بر نماز محافظت کند، نماز برای او نور، برهان و مایۀ نجات می‌ گردد و هر کس بر نماز محافظت نکند، نماز نه برایش نوری خواهد بود و نه برهانی و نه مایۀ نجات، بلکه حشر وی با فرعون، قارون، هامان و ابی بن خلف خواهد بود»[16].


غیبت کننده و سخن چین

غیبت آن است که کسی را پشت سر چنان یاد کنند که او ناراحت می ‌شود.

سخن چین کسی است که اخبار و سخنان بد مردم را به قصد اختلاف و ایجاد فتنه رد و بدل می‌ کند.

این‌ها اموری هستند که عموما مردم به آن‌ها مبتلا هستند و به سبب آن‌ها فتنه‌‌های بزرگی برخاسته است.

این افراد از جمله بدترین انسان‌ها هستند و بیشترین سهم ایجاد فتنه و فساد را بر عهده گرفته ‌اند؛ چون زبان دو رویی دارند که بر حسب هوا و شهوت می‌ چرخد و سخن می‌ گوید.

این افراد در میدان محشر وضعیتی وحشتناک خواهند داشت، چنان که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هر کس در دنیا گوشت برادرش را بخورد، در روز قیامت نردیک کرده می ‌شود و به او گفته می ‌شود: همان گونه که مرده بود او را می‌ خوردی، اکنون که زنده است نیز او را بخور، و او وی را می ‌خورد در حالی که چهره‌ اش عبوس و ترش است و داد و فریاد می ‌زند»[17].


دورو

انسان دو رو و ذوالوجهین، کسی است که با گروهی با یک رنگ و چهره و با گروهی دیگر با رنگ و چهره‌ای دیگر ملاقات می‌ کند.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هر کس در دنیا دو رو باشد، در آخرت، دو زبان از آتش خواهد داشت»[18].


تصویربرداران

تصویر، انواع و اشکال گوناگونی دارد، و علما بنا بر انواع و اشکال گوناگون آن اختلاف دارند، اما همگی بر حرمت مجسمه سازی اتفاق نظر دارند، به ویژه زمانی که مجسمۀ بزرگان و رهبران باشد.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: کسانی که این تصاویر را درست می ‌کنند، روز قیامت عذاب و کیفر داده می ‌شوند. به آنان گفته می ‌شود: زنده کنید، آنچه را که آفریده اید»[19].


و نیز ایشان فرمود: «هرکس، تصویر و مجسمه‌ ای بسازد، او را عذاب داده و به او دستور می ‌دهند تا در آن، رو ح بدمد ولی او نمی ‌تواند»[20].


در پایان ...

نجوای قلب...

عمل انسان در دنیا، مسیرش را در قیامت مشخص می‌ کند.





[1]- سنن نسائی با سند صحیح.

[2]- مسند احمد و ابوداود با سند صحیح.

[3]- سنن نسایی با سند صحیح.

[4]- ابوداود و ترمذی با سند صحیح.

[5]- متفق علیه.

[6]سنن ترمذی و ابن ماجه با سند صحیح، آروغ زدن نشانۀ پری معده است.

[7]- صحیح بخاری.

[8]- سنن ابن ماجه.

[9]- صحیح مسلم.

[10]- صحیح مسلم.

[11]- صحیح مسلم.

[12]- متفق علیه.

[13]- بخاری و مسلم.

[14]- صحیح بخارى.

[15]- سنن ابوداود.

[16]- مسند احمد و ابن حبان با اسناد صحیح.

[17]- ادب المفرد بخاری و معجم الاوسط طبرانی با اسناد حسن.

[18]- ابوداود با سند صحیح.

[19]- متفق علیه.

[20]- متفق علیه.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

حدیث: (وَيْحَ عَمَّارٍ، تَقْتُلُهُ الفِئَةُ البَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الجَنَّةِ، وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ) و رد شبهه ی روافض درباره ی معاویه رضی الله عنه.


از جمله امور واجب بر مسلمان؛ داشتن حسن ظن به صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم است. زیرا صحابه بهترین یاران برای بهترین پیامبر بودند. در نتیجه حق آنان ستایش است. و کسی که به آنان طعن زند در واقع به دین خود طعن زده است.


امام ابو زرعه رازی رحمه الله در این باره فرموده: (اگر کسی را دیدی که از شأن و منزلت صحابه می کاهند؛ پس بدان که وی زندیق است. زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم بر ما حق دارند همانطور که قرآن بر ما حق دارد. و صحابه همان کسانی بودند که قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم را به ما رسانده اند. و چنین افرادی فقط می خواهند شاهدان ما را خدشه دار کنند تا از این طریق به صحت قرآن و سنت طعن وارد کنند. در نتیجه آنان زندیق اند)[1].


و یکی از صحابه ای که به ایشان تهمت می زنند؛ صحابی جلیل معاویه رضی الله عنه است. با استدلال به حدیث: (افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند)[2]. که در این مقاله می خواهیم این شبه را رد کنیم.


همانطور که می دانیم عده ای از صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم در جنگ صفین به خاطر اجتهاد و برداشتی که داشتند؛ طوری که به نظر هر طرف چنین می رسید که وی بر حق است؛ به قتل رسیدند. به همین دلیل وقتی برای بعضی از آنها روشن شد که در اشتباه بوده اند؛ بر آنچه انجام دادند؛ پشیمان شدند. و پشمیانی توبه است. و توبه؛ گناهان گذشته را پاک می کند؛ بخصوص در حق بهترین مخلوقات و صاحبان بالاترین مقام و منزلت ها بعد از پیامبران و انبیاء الله تعالی.


و کسی که درباره ی این موضوع تحقیق می کند؛ برایش مشخص خواهد شد که سبب این قتال اهل فتنه بودند همان گروهی که باطل را انتشار می دادند.


و همانطور که می دانیم در این قتال بسیاری از صحابه رضی الله عنهم برای ایجاد صلح بین مردم خارج شدند؛ زیرا جنگ و خونریزی متنفر ترین چیز نزد آنان بود.


امام بخاری رحمه الله با سندش از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت کرده: (روزی ابوسعید خدری رضی الله عنه در حال سخن گفتن بود که صحبت از ساختن مسجد نبوی به میان آورد و گفت: ما هر كدام یک خشت حمل می ‌كردیم. ولی عمار دوتا، دوتا حمل می كرد. رسول الله صلی الله علیه و سلم او را دید. و در حالی كه گرد و خاک را از او دور می‌ ساخت، فرمود: افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند. راوی می‌ گوید: عمار بعد از شنیدن این سخن ‏گفت: از فتنه‌ها به الله پناه می ‌برم)[3].


اما در این حدیث مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به اسباب آن است که همان پیروی از امیر است. و مقصود از دعوت به سوی آتش؛ دعوت به اسباب آن یعنی اطاعت نکردن از امیر و خروج علیه وی است.


اما کسی که این کار را با اجتهاد و برداشتی که جایز باشد؛ می کند؛ معذور خواهد بود.


حافظ ابن کثیر رحمه الله درباره ی این حدیث چنین می فرماید: (این حدیث از جمله دلائل نبوت است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره ی کشته شدن عمار به دست گروهی یاغی خبر می دهد. و قطعا هم این اتفاق افتاد. و عمار را در جنگ صفین اهل شام به قتل رساندند. که در این جنگ عمار با علی و اهل عراق بود. چنان که بعدا تفاصیل آن را بیان خواهم کرد. و علی در این موضوع بر معاویه اولویت داشت.


و هرگز جایز نیست که به خاطر نام یاغی بر یاران معاویه آنان را کافر بدانیم. چنانکه فرقه ی گمراه شیعه و غیره چنین می کنند. زیرا آنان  با اینکه در این کار نافرمانی کردند؛ اما در عین وقت مجتهد بودند. یعنی با اجتهاد مرتکب چنین عملی شدند. و همانطور که واضح است و همه می دانیم هر اجتهادی صحیح و درست در نمی آید. بلکه کسی که اجتهادش صحیح درآید؛ دو اجر می برد و کسی که در اجتهادش خطا کرده باشد؛ یک اجر به وی خواهد رسید.


و کسی که در این حدیث بعد از سخن: (كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد) بیافزاید و بگوید: (الله تعالی شفاعت مرا به وی روز قیامت نمی رساند). در حقیقت افترای بزرگی بر رسول الله صلی الله علیه و سلم زده است. زیرا هرگز رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین چیزی را نگفته اند. و از طریق صحیح نقل نشده است. والله اعلم.


اما معنای این فرموده که: (عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند) چنین بوده که عمار و یارانش اهل شام را به اتحاد و همدلی دعوت می کرد. اما اهل شام می خواستند چیزی را به دست آورند که دیگران بیشتر از آنان حق داشتند آن را به دست آورند. و نیز می خواستند مردم به صورت جماعات و گروه های مختلفی باشند که هر کدام از آن جماعات برای خود امامی داشته باشند؛ در حالی که چنین چیزی امت را به اختلاف و تضاد می رساند. طوری که هر گروه به راه و روش خود پایبند می بودند و لو که چنین قصد و هدفی هم نداشته باشند)[4].


و حافظ ابن حجر رحمه الله در این باره می فرماید: (اگر گفته شود: عمار در صفین کشته شد؛ در حالی که وی با علی بود. و کسانی هم که وی را به قتل رساندند معاویه و گروهی از صحابه بود که با او همکاری می کردند. پس چطور ممکن است که رسول الله صلی الله علیه و سلم گفته باشد آنان یعنی گروه معاویه و یارانش به آتش دعوت می کردند؟


در جواب می گوییم: زیرا آنان (گروه معاویه و یارانش) گمان می کردند که به سوی بهشت دعوت می دهند. و همانطور که واضح و آشکار است همه ی آنها مجتهد بودند در نتیجه به خاطر پیروی از گمانشان هرگز سرزنش و توبیخ نمی شوند. بنا بر این مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به عوامل آن که همان اطاعت از امام است؛ می باشد. و عمار آنان را به پیروی از علی رضی الله عنه دعوت می داد؛ زیرا علی در آن زمان امام واجب الطاعه بود. در حالی که معاویه و گروهش به خلاف آنان دعوت می دادند؛ که آن هم به خاطر برداشتی بود که در آن هنگام به آن رسیده بودند)[5].


بنا بر این نکته ی مهم در این مسأله این است که بین مجتهدی که اشتباه کرده با کسی که به عمد فساد و فتنه به راه می اندازد؛ تفاوت و تباین قائل شویم.


و برای اثبات این قضیه این فرموده ی الله عزوجل را برایتان بیان می کنم که می فرماید: (و اگر دو گروه از مؤمنان با يکديگر به جنگ برخاستند، ميانشان آشتی افکنيد و اگر يک گروه بر ديگری تعدی کرد، با آن که تعدی کرده است بجنگيد تا به فرمان الله بازگردد پس اگر بازگشت، ميانشان صلحی عادلانه برقرار کنيد و عدالت ورزيد که الله عادلان را دوست دارد * يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد، و از الله بترسيد، باشد که شما مشمول رحمت شويد)[6].


همانطور که در آیه می بینیم؛ جنگ بین مؤمنین امکان دارد که پیش آید؛ اما بدون اینکه اسم ایمان از یکی از گروه ها برداشته شود. زیرا در آیه بعد فرموده: (يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد). یعنی با اینکه با یکدیگر می جنگند امام باز هم آنها را برادر نامیده و به مسلمانان دیگر دستور داده که بین آنها صلح و آشتی برقرار کنند.


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در باره ی این آیه فرموده: (همانطور که روشن و آشکار است الله سبحانه و تعالی با اینکه ذکر کرده دو گروه باهم می جنگند؛ و یکی بر دیگری تعدی می کند؛ اما هر دو را برادر نامیده و دستور داده که در ابتدا بین آنها صلح برقرار کنیم. سپس فرموده اگر یکی از آن دو گروه بر دیگری تعدی کرد؛ با آن گروه بجنگید. به عبارت دیگر از همان ابتدای امر دستور به جنگ با آنان نداده است؛ بلکه در ابتدا دستور به برقراری صلح داده است.


علاوه بر این رسول الله صلی الله علیه و سلم خبر دادند که خوارج را گروهی خواهد کشت که نردیکتر به حق هستند. و همانطور که می دانیم علی بن ابی طالب و یارانش کسانی بودند که خوارج را کشتند.


در نتیجه این سخن رسول الله صلی الله علیه و سلم که آنان به حق نزدیکتر هستند؛ دلالت دارد بر اینکه علی و یارانش از معاویه و یارانش به حق نزدیکتر بودند؛ با وجود اینکه هر دو گروه مؤمن هستند و شکی در ایمان آنان نیست)[7].


و از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: (هنگامی كه مسلمانان دچار اختلاف می شوند گروه خوارج از اسلام خارج می گردد و در چنين وضعی از ميان دو طايفه مسلمان كسی كه به حق نزدیکتر است با آنها می جنگد)[8].


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در این باره فرموده: (این حدیث صحیح دلیل بر این است که هر دو طائفه ی (علی و یارانش و معاویه و یارانش) که با هم می جنگند؛ بر حق هستند. اما علی و یارانش از معاویه و اصحابش به حق نزدیکتر هستند)[9].


پس نتیجه ای که می گیریم این است که: مجرد سخن: (به آتش دعوت می کنند)؛ به معنای کفر نیست. و از چنین برداشتی به الله تعالی پناه می بریم. و کسی که چنین برداشتی از این سخن می کند در واقع نشان دهنده ی جهل بیش از حد وی است. بلکه باید بدانیم این حدیث از احادیث وعید است؛ همانطور که ربا خوار یا کسی که مال یتیم را می خورد در آتش هستند؛ اما چنین کلامی مستلزم کفر فعل کننده ی آن نیست؛ با اینکه عملش حرام است بلکه حتی از گناهان کبیره است.


و بدین ترتیب این شبهه مردود و باطل است.

منبع: islamqa.info

مترجم: ام محمد

 

 

 

 

 

 



[1] ـ الكفاية في علم الرواية: (ص:49).

[2] ـ صحیح بخاری: (وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ).

[3] ـ صحیح بخاری: (أَنَّهُ كَان يُحَدِّث يَوْماً حَتَّى أَتَى ذِكْرُ بِنَاءِ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ: كُنَّا نَحْمِلُ لَبِنَةً لَبِنَةً، وَعَمَّارٌ لَبِنَتَيْنِ لَبِنَتَيْنِ، فَرَآهُ النَّبِيُّ r فَيَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْهُ، وَيَقُولُ:«وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ قَالَ: يَقُولُ عَمَّارٌ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْفِتَنِ).

[4] ـ البداية والنهاية: (4/538).

[5] ـ فتح الباری: (1/542)، و مجموع فتاوى شيخ الإسلام: (4/437).

[6] ـ حجرات:9-10: (وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّـهِ ۚفَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ * إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚوَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ).

[7] ـ مجموع الفتاوى (25/ 305-306).

[8] ـ صحیح مسلم: (تَمْرُقُ مَارِقَةٌ عِنْدَ فُرْقَةٍ مِنْ الْمُسْلِمِينَ يَقْتُلُهَا أَوْلَى الطَّائِفَتَيْنِ بِالْحَقِّ).

[9] ـ مجموع الفتاوى: ( 4 / 467 ).

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان