سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

6 مرداد 1403 20/01/1446 2024 Jul 27

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 573
بازدید کـل سايت: 7089456
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 30   تعداد بازدید: 7802 تاریخ اضافه: 2010-12-10

سلطان سلیم سوم (1203 - 1222 هـ)

سلطان سلیم سوم فرزند مصطفی سوم در سال 1175هـ دیده به جهان گشود. وی پس از وفات عمویش «عبدالحمید اول» در سال 1203هـ سلطنت را به دست گرفت. در آن هنگام نبرد میان دولت عثمانی و روسیه همچنان ادامه داشت. سلطان سلیم سوم وقت و تلاش خود را صرف نبرد نموده بود. وی مرحله‌ی جدیدی از نبرد با دشمنانش را آغاز کرد، او با یاد آوری تاریخ دولت عثمانی و پیروزی‌های آنان، سعی در زنده کردن روحیه‌ی معنوی سربازان خویش نمود.

سلطان سلیم سوم در مراسم خلافت خویش، پیروزی‌های گذشته‌ی دولت عثمانی در مقابل دشمنان را یادآور شد، سپس از اسباب شکست‌های کنونی دولت سخن گفت، و همه‌ی آن را به سبب دوری از دین‌شان، و عدم پیروی از قرآن و سنت نبوی دانست. وی آنان را بر اهمیت جهاد علیه دشمنان، و اعتماد بر الله و فداکاری تشویق نمود.

نبرد میان عثمانی‌ها و روس‌ها

اصرار و پافشاری سلطان سلیم بر جهاد، تلاش‌های اسپانیا و فرانسه را برای صلح بی فایده کرده بود. وی متوجه سبب شکست‌های دولت عثمانی شده بود، بنابراین به مرتب کردن امور سربازان خویش پرداخت، و حقوق آن‌ها را نسبت به پیش افزایش داد.

اما با این وجود، ضعف در سربازان عثمانی مانند گذشته نمایان بود، و از سوی دیگر اتحاد روسیه و اتریش، سبب پیروزی آن دو علیه عثمانی‌ها می شد، اشغال والاچیا و مولداوی توسط روسیه، و اشغال صربستان و بلگراد توسط اتریش در این دوره از تاریخ عثمانی صورت گرفته بود.

اما اتحاد بین روسیه و اتریش چندان دوام نیاورد. دوام نیاوردن اتحاد بین دو کشور روسیه و اتریش، و مشغول شدن اتریش به جنگ با فرانسه (ناپلئون)، سبب شد تا اتریش در سال 1205هـ، صربستان را به دولت عثمانی باز پس دهد، اما نبرد با روسیه همچنان ادامه داشت. روس‌ها طی این نبردها بر شهرها و مناطق مختلفی سیطره یافتند، و جنایت‌های بسیاری نیز مرتکب شدند. انگلستان و هلند و پروس (آلمان) به خاطر در خطر دیدن منافع خودشان، برای صلح بین دو طرف (عثمانی‌ها و روس‌ها) دست به کار شدند، و در سال 1206هـ با امضای «معاهده‌ی یاسی» به نبرد بین دو کشور پایان دادند، به موجب این معاهده:

1- والاچیا (بخشی از کشور رومانی) و مولداوی به دولت عثمانی باز می‌گردد.

2- دولت عثمانی به سیادت و سیطره‌ی روس‌ها بر سرزمین قرم (کریمه) و شهر «اوزی» و قسمتی از بلاد «چرکس» و «بساربیا» معترف خواهد گشت.

با امضای این قرارداد، جنگ و نبرد میان دو طرف پایان گرفته، و اهداف دول اروپایی در متوقف ساختن جنگ بین دو کشور عملی گشت، زیرا اروپا در آن هنگام مشغول تحرکات ناپلئون بود و توقف جنگ در این ناحیه سبب می‌شد، تا آن‌ها مشغول مقاومت در برابر ناپلئون شوند. این قرار داد همه‌ی آمال و آرزوهای دولت عثمانی در باز پس گرفتن سرزمین‌های اشغالی را به باد فنا داد. بسیاری از مناطق که قبلا زیر سیطره‌ی عثمانی قرار داشت، با امضای این معاهده از زیر نفوذ آن‌ها خارج شد.

اصلاحات داخلی و شورش ینی چری‌ها

سلطان سلیم سوم پس از فروکش کردن جنگ و امضای قرارداد صلح، برای اصلاحات داخلی کمر همت بست. وی برای رهایی از گروه ینی چری‌ها که همه‌ی فتنه‌ها از آن‌ها بر می‌خواست، به منظم‌سازی سیستم نظامی پرداخت. وی در همین راستا به ساخت کشتی و توپخانه و اسلحه‌ی گرم به شیوه‌ی فرانسوی‌ها پرداخت. دوران او آغاز آموزش نظامی به شیوه‌ی غربی‌ها بود. همچنین در این عصر برخی از کتب ریاضیات و کتاب‌هایی در زمینه‌ی فنون نظامی به زبان ترکی ترجمه شد.

هنگامی که سلطان سلیم اصلاحات نظامی خویش را به جلو می‌برد، گروه ینی‌چری‌ها علیه نظام جدید شورش کردند، و خلیفه را مجبور ساختند تا سیستم نظامی جدید را الغاء کند. خلیفه نیز برای خواباندن شورش مجبور به لغو نظام جدید گشت؛ ولی ینی‌چری‌ها به آن هم راضی نگشتند، و برای عزل خلیفه اقدام نمودند. آنها خلیفه سلیم سوم را در سال 1222هـ از خلافت عزل کرده، و زندانی ساختند؛ سپس پسر عمویش مصطفی چهارم را به جای وی برگزیدند.

حمله‌ی فرانسه به مصر در دوران سلطان سلیم سوم

از جمله حوادث دوران خلافت سلیم سوم، حمله‌ی فرانسه در سال 1213هـ به سرزمین مصر است. این حمله که توسط ناپلئون شکل گرفته بود منجر به تصرف مصر گشت. ناپلئون تصرفات خویش را در اراضی دولت عثمانی گسترش داد، و توانست وارد سرزمین شام شود، ولی به سبب مبارزه‌ی جانانه‌ی «احمد پاشا» والی «عکا» در تصرف این شهر ناکام ماند و شکست خورد.

کشتی‌های انگلیسی نیز به خاطر حفظ منافع خویش، در سال 1213هـ نیروی دریایی فرانسه را از اسکندریه بیرون راندند. در گوشه و کنار مصر مردم قیام کرده بودند؛ جامع الأزهر نیز در مبارزه با اشغالگران فرانسوی نقش بسیاری داشت، که از مهمترین نتایج آن کشته شدن «کلیبر» در سال 1215هـ بود. وی جانشین ناپلئون در مصر بود.

با مجاهدت‌های نیروهای عثمانی، فرانسه متحمل خسارت‌های بسیاری در مصر شد، و بسیاری از نیروهای خویش را از دست داد و سرانجام در سال 1216هـ مجبور به عقب نشینی از مصر شد. این عقب نشینی طی معاهده‌ی «عریش» در تاریخ 24 ژانویه‌ی1800م صورت گرفت. بر اساس این معاهده دولت فرانسه باید به شکل کامل مصر را ترک گوید، و در مقابل دولت عثمانی امتیازات قبلی فرانسه را تجدید می‌کرد.

پس از این کشمکش‌ها در منطقه، روسیه بار دیگر دشمنی خود را با دولت عثمانی اعلان داشت. دولت انگلیس با استفاده از اختلافات بین دو دولت، قصد سیطره بر تنگه‌ی داردانل را داشت، اما عثمانی‌ها با این امر مخافت ورزیدند، و فرانسه نیز که منافع خود را در خطر می‌دید، انگلیسی‌ها را به اجبار از این تنگه خارج ساخت.

در دوران خلیفه سلیم سوم، استقلال یونان زیر نظر اروپا در حال شکل گرفتن بود. اگر چه این جمهوری در آغاز تحت حمایت دولت عثمانی به شمار می‌آمد، ولی توسط دول اروپایی به گونه‌ای برنامه ریزی شد، تا در آینده بتوانند یونان را از عثمانی مستقل سازند.

سلطان سلیم سوم پس از عزل از خلافت توسط ینی‌چری‌ها، مدت زیادی در قید حیات باقی نماند. وی یک سال و یک ماه پس از شورش ینی‌چری‌ها، در سال 1223هجری به جوار رحمت حق شتافت.

شناسنامه‌ی بیست و هشتمین خلیفه‌ی عثمانی

نام كامل

سلطان سليم سوم فرزند مصطفى سوم فرزند احمد سوم بن محمد چهارم بن ابراهيم اول بن احمد بن محمد سوم بن مراد سوم بن سليم دوم بن سليمان قانونی بن سليم اول بن بايزيد بن محمد فاتح بن مراد بن محمد بن بايزيد بن مراد بن اورخان بن عثمان بن ارطغرل.

ترتیب در خلافت

بیست و هشتم

تاريخ ميلاد

1175هـ

دوران خلافت

(1203- 1222هـ/1788-1807م)

تاريخ وفات

1223هـ

خلیفه‌ی قبلی

سلطان عبدالحميد اول

خلیفه‌ی بعدی

سلطان مصطفى چهارم

ترجمه و تحقیق: أبو أنس

سايت عصر اسلام

www.IslamAge.com


مصادر و مراجع:

* الدولة العثمانیة- تألیف: دکتر علی محمد صلابی.

* الدولة العثمانية في التاريخ الإسلامي الحديث - تألیف: اسماعيل احمد ياغى

* سایت ويكيبيديا، سایت قصة الإسلام ، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت -  سایت المعرفه

* تاريخ الدولة العلية العثمانية - تألیف: محمد فریک بک

* التاريخ الاسلامى، العهد العثمانى ، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الثالثة، 1411هـ/1991م.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

حدیث: (وَيْحَ عَمَّارٍ، تَقْتُلُهُ الفِئَةُ البَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الجَنَّةِ، وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ) و رد شبهه ی روافض درباره ی معاویه رضی الله عنه.


از جمله امور واجب بر مسلمان؛ داشتن حسن ظن به صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم است. زیرا صحابه بهترین یاران برای بهترین پیامبر بودند. در نتیجه حق آنان ستایش است. و کسی که به آنان طعن زند در واقع به دین خود طعن زده است.


امام ابو زرعه رازی رحمه الله در این باره فرموده: (اگر کسی را دیدی که از شأن و منزلت صحابه می کاهند؛ پس بدان که وی زندیق است. زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم بر ما حق دارند همانطور که قرآن بر ما حق دارد. و صحابه همان کسانی بودند که قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم را به ما رسانده اند. و چنین افرادی فقط می خواهند شاهدان ما را خدشه دار کنند تا از این طریق به صحت قرآن و سنت طعن وارد کنند. در نتیجه آنان زندیق اند)[1].


و یکی از صحابه ای که به ایشان تهمت می زنند؛ صحابی جلیل معاویه رضی الله عنه است. با استدلال به حدیث: (افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند)[2]. که در این مقاله می خواهیم این شبه را رد کنیم.


همانطور که می دانیم عده ای از صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم در جنگ صفین به خاطر اجتهاد و برداشتی که داشتند؛ طوری که به نظر هر طرف چنین می رسید که وی بر حق است؛ به قتل رسیدند. به همین دلیل وقتی برای بعضی از آنها روشن شد که در اشتباه بوده اند؛ بر آنچه انجام دادند؛ پشیمان شدند. و پشمیانی توبه است. و توبه؛ گناهان گذشته را پاک می کند؛ بخصوص در حق بهترین مخلوقات و صاحبان بالاترین مقام و منزلت ها بعد از پیامبران و انبیاء الله تعالی.


و کسی که درباره ی این موضوع تحقیق می کند؛ برایش مشخص خواهد شد که سبب این قتال اهل فتنه بودند همان گروهی که باطل را انتشار می دادند.


و همانطور که می دانیم در این قتال بسیاری از صحابه رضی الله عنهم برای ایجاد صلح بین مردم خارج شدند؛ زیرا جنگ و خونریزی متنفر ترین چیز نزد آنان بود.


امام بخاری رحمه الله با سندش از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت کرده: (روزی ابوسعید خدری رضی الله عنه در حال سخن گفتن بود که صحبت از ساختن مسجد نبوی به میان آورد و گفت: ما هر كدام یک خشت حمل می ‌كردیم. ولی عمار دوتا، دوتا حمل می كرد. رسول الله صلی الله علیه و سلم او را دید. و در حالی كه گرد و خاک را از او دور می‌ ساخت، فرمود: افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند. راوی می‌ گوید: عمار بعد از شنیدن این سخن ‏گفت: از فتنه‌ها به الله پناه می ‌برم)[3].


اما در این حدیث مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به اسباب آن است که همان پیروی از امیر است. و مقصود از دعوت به سوی آتش؛ دعوت به اسباب آن یعنی اطاعت نکردن از امیر و خروج علیه وی است.


اما کسی که این کار را با اجتهاد و برداشتی که جایز باشد؛ می کند؛ معذور خواهد بود.


حافظ ابن کثیر رحمه الله درباره ی این حدیث چنین می فرماید: (این حدیث از جمله دلائل نبوت است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره ی کشته شدن عمار به دست گروهی یاغی خبر می دهد. و قطعا هم این اتفاق افتاد. و عمار را در جنگ صفین اهل شام به قتل رساندند. که در این جنگ عمار با علی و اهل عراق بود. چنان که بعدا تفاصیل آن را بیان خواهم کرد. و علی در این موضوع بر معاویه اولویت داشت.


و هرگز جایز نیست که به خاطر نام یاغی بر یاران معاویه آنان را کافر بدانیم. چنانکه فرقه ی گمراه شیعه و غیره چنین می کنند. زیرا آنان  با اینکه در این کار نافرمانی کردند؛ اما در عین وقت مجتهد بودند. یعنی با اجتهاد مرتکب چنین عملی شدند. و همانطور که واضح است و همه می دانیم هر اجتهادی صحیح و درست در نمی آید. بلکه کسی که اجتهادش صحیح درآید؛ دو اجر می برد و کسی که در اجتهادش خطا کرده باشد؛ یک اجر به وی خواهد رسید.


و کسی که در این حدیث بعد از سخن: (كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد) بیافزاید و بگوید: (الله تعالی شفاعت مرا به وی روز قیامت نمی رساند). در حقیقت افترای بزرگی بر رسول الله صلی الله علیه و سلم زده است. زیرا هرگز رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین چیزی را نگفته اند. و از طریق صحیح نقل نشده است. والله اعلم.


اما معنای این فرموده که: (عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند) چنین بوده که عمار و یارانش اهل شام را به اتحاد و همدلی دعوت می کرد. اما اهل شام می خواستند چیزی را به دست آورند که دیگران بیشتر از آنان حق داشتند آن را به دست آورند. و نیز می خواستند مردم به صورت جماعات و گروه های مختلفی باشند که هر کدام از آن جماعات برای خود امامی داشته باشند؛ در حالی که چنین چیزی امت را به اختلاف و تضاد می رساند. طوری که هر گروه به راه و روش خود پایبند می بودند و لو که چنین قصد و هدفی هم نداشته باشند)[4].


و حافظ ابن حجر رحمه الله در این باره می فرماید: (اگر گفته شود: عمار در صفین کشته شد؛ در حالی که وی با علی بود. و کسانی هم که وی را به قتل رساندند معاویه و گروهی از صحابه بود که با او همکاری می کردند. پس چطور ممکن است که رسول الله صلی الله علیه و سلم گفته باشد آنان یعنی گروه معاویه و یارانش به آتش دعوت می کردند؟


در جواب می گوییم: زیرا آنان (گروه معاویه و یارانش) گمان می کردند که به سوی بهشت دعوت می دهند. و همانطور که واضح و آشکار است همه ی آنها مجتهد بودند در نتیجه به خاطر پیروی از گمانشان هرگز سرزنش و توبیخ نمی شوند. بنا بر این مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به عوامل آن که همان اطاعت از امام است؛ می باشد. و عمار آنان را به پیروی از علی رضی الله عنه دعوت می داد؛ زیرا علی در آن زمان امام واجب الطاعه بود. در حالی که معاویه و گروهش به خلاف آنان دعوت می دادند؛ که آن هم به خاطر برداشتی بود که در آن هنگام به آن رسیده بودند)[5].


بنا بر این نکته ی مهم در این مسأله این است که بین مجتهدی که اشتباه کرده با کسی که به عمد فساد و فتنه به راه می اندازد؛ تفاوت و تباین قائل شویم.


و برای اثبات این قضیه این فرموده ی الله عزوجل را برایتان بیان می کنم که می فرماید: (و اگر دو گروه از مؤمنان با يکديگر به جنگ برخاستند، ميانشان آشتی افکنيد و اگر يک گروه بر ديگری تعدی کرد، با آن که تعدی کرده است بجنگيد تا به فرمان الله بازگردد پس اگر بازگشت، ميانشان صلحی عادلانه برقرار کنيد و عدالت ورزيد که الله عادلان را دوست دارد * يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد، و از الله بترسيد، باشد که شما مشمول رحمت شويد)[6].


همانطور که در آیه می بینیم؛ جنگ بین مؤمنین امکان دارد که پیش آید؛ اما بدون اینکه اسم ایمان از یکی از گروه ها برداشته شود. زیرا در آیه بعد فرموده: (يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد). یعنی با اینکه با یکدیگر می جنگند امام باز هم آنها را برادر نامیده و به مسلمانان دیگر دستور داده که بین آنها صلح و آشتی برقرار کنند.


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در باره ی این آیه فرموده: (همانطور که روشن و آشکار است الله سبحانه و تعالی با اینکه ذکر کرده دو گروه باهم می جنگند؛ و یکی بر دیگری تعدی می کند؛ اما هر دو را برادر نامیده و دستور داده که در ابتدا بین آنها صلح برقرار کنیم. سپس فرموده اگر یکی از آن دو گروه بر دیگری تعدی کرد؛ با آن گروه بجنگید. به عبارت دیگر از همان ابتدای امر دستور به جنگ با آنان نداده است؛ بلکه در ابتدا دستور به برقراری صلح داده است.


علاوه بر این رسول الله صلی الله علیه و سلم خبر دادند که خوارج را گروهی خواهد کشت که نردیکتر به حق هستند. و همانطور که می دانیم علی بن ابی طالب و یارانش کسانی بودند که خوارج را کشتند.


در نتیجه این سخن رسول الله صلی الله علیه و سلم که آنان به حق نزدیکتر هستند؛ دلالت دارد بر اینکه علی و یارانش از معاویه و یارانش به حق نزدیکتر بودند؛ با وجود اینکه هر دو گروه مؤمن هستند و شکی در ایمان آنان نیست)[7].


و از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: (هنگامی كه مسلمانان دچار اختلاف می شوند گروه خوارج از اسلام خارج می گردد و در چنين وضعی از ميان دو طايفه مسلمان كسی كه به حق نزدیکتر است با آنها می جنگد)[8].


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در این باره فرموده: (این حدیث صحیح دلیل بر این است که هر دو طائفه ی (علی و یارانش و معاویه و یارانش) که با هم می جنگند؛ بر حق هستند. اما علی و یارانش از معاویه و اصحابش به حق نزدیکتر هستند)[9].


پس نتیجه ای که می گیریم این است که: مجرد سخن: (به آتش دعوت می کنند)؛ به معنای کفر نیست. و از چنین برداشتی به الله تعالی پناه می بریم. و کسی که چنین برداشتی از این سخن می کند در واقع نشان دهنده ی جهل بیش از حد وی است. بلکه باید بدانیم این حدیث از احادیث وعید است؛ همانطور که ربا خوار یا کسی که مال یتیم را می خورد در آتش هستند؛ اما چنین کلامی مستلزم کفر فعل کننده ی آن نیست؛ با اینکه عملش حرام است بلکه حتی از گناهان کبیره است.


و بدین ترتیب این شبهه مردود و باطل است.

منبع: islamqa.info

مترجم: ام محمد

 

 

 

 

 

 



[1] ـ الكفاية في علم الرواية: (ص:49).

[2] ـ صحیح بخاری: (وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ).

[3] ـ صحیح بخاری: (أَنَّهُ كَان يُحَدِّث يَوْماً حَتَّى أَتَى ذِكْرُ بِنَاءِ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ: كُنَّا نَحْمِلُ لَبِنَةً لَبِنَةً، وَعَمَّارٌ لَبِنَتَيْنِ لَبِنَتَيْنِ، فَرَآهُ النَّبِيُّ r فَيَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْهُ، وَيَقُولُ:«وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ قَالَ: يَقُولُ عَمَّارٌ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْفِتَنِ).

[4] ـ البداية والنهاية: (4/538).

[5] ـ فتح الباری: (1/542)، و مجموع فتاوى شيخ الإسلام: (4/437).

[6] ـ حجرات:9-10: (وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّـهِ ۚفَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ * إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚوَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ).

[7] ـ مجموع الفتاوى (25/ 305-306).

[8] ـ صحیح مسلم: (تَمْرُقُ مَارِقَةٌ عِنْدَ فُرْقَةٍ مِنْ الْمُسْلِمِينَ يَقْتُلُهَا أَوْلَى الطَّائِفَتَيْنِ بِالْحَقِّ).

[9] ـ مجموع الفتاوى: ( 4 / 467 ).

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان