سلطان احمد سوم (1115 - 1143 هـ)
سلطان احمد سوم در سال 1083هـ دیده به جهان گشود، و در سن بیست و دو سالگی به سال 1115هـ متولی خلافت شد.
در این دوره پرچم جهاد بر افراشته شد، و دولت عثمانی موفق به باز گرداندن موره و آزاق گردید. همچنین جهاد آنان علیه روسها ادامه یافت. مجاهدان عثمانی «پطر کبیر» و معشوقهاش «کاترینا» را در محاصرهی شدید قرار دادند، و چیزی تا اسارت آنها باقی نمانده بود، اما صدر اعظم به فتنهی مال مبتلا گردید، و تن به معاهدۀ صلح با روسها داد. که این خیانت بزرگی در حق دولت عثمانی بود. گفته شده است که کاترینا به صدر اعظم گفته است چنانچه محاصره را بشکند، به وی جواهرات و طلای فراوانی خواهد داد، اما برخی از مورخان این واقعه را رد کردهاند.
این معاهدهی صلح به نام «فلکزنگ» در جمادی الآخر سال 1123هـ با روسها بسته شد. طی این معاهده عثمانیها میبایست شهر آزاق را برای صلیبیان روس رها کنند، همچنین تعهد به عدم دخالت در امور قوزاق بدهند.
سلطان احمد پس از این معاهده، دستور عزل صدر اعظم «بلطه چی پاشا» را صادر کرد، سپس به جنگ علیه روسها ادامه داد، تا جایی که هلند و انگلیس برای مصلحت خویش اقدام به بستن معاهدهی جدیدی با عثمانیها کردند. طی این معاهده (ادرنه) که در سال 1125هـ واقعه شد، روسیه از قسمتهای ساحلی دریای سیاه که بر آن استیلا یافته بود، کنار رفت، و در مقابل آن جزیهی سالیانهای که به حکام قرم میپرداختند، قطع شد. این جزیه در مقابل عبور کاروان تجاری روسیه از سرزمینهای عثمانی پرداخت میشد.
در بخش غرب، لشکر عثمانی بر ونیزیها پیروز شده، و بر جزیرهی کریت و بعضی جزایر دیگر سیطره یافتند. در این هنگام ونیزیها از اتریش درخواست کمک کردند، تا آنان این سرزمینها را از عثمانیها باز پس گیرند.
جنگ میان دولت عثمانی و اتریش نیز به پیروزی اتریش منجر شد، و در پی آن شهر بلگراد در سال 1129هـ 1717م سقوط کرد. سپس در سال 1130هـ معاهدهی صلحی میان طرفین امضاء شد.
بریتانیا و هلند در این معاهده نقش واسطه را ایفا کردند. به موجب این پیمان صلح، اتریش میبایست شهر بلگراد و بیشتر صربستان و قسمتی از والاچیا را رها میکرد. همچنین سواحل دالماسیا (شرق دریای آدریاتیک) به ونیز، و سرزمین موره به عثمانیان تعلق میگرفت؛ بر اساس این معاهده کشیشهای کاتولیک از مزایای پیشین خود در سرزمینهای عثمانی برخوردار میشدند، و به اتریش اجازه داده میشد تا به نام دفاع از مسیحیان کاتولیک، در امور دولت عثمانی دخالت کند. همچنین در این معاهده، آزادی تجارت میان کشورهای قرارداد شده، مورد تأیید قرار گرفت. بدین ترتیب اتریش حق حمایت از بازرگانان خارجی در داخل اراضی عثمانی را نیز کسب کرد.
روسها وقتی ضعف دولت عثمانی را دیدند، از آنها خواستند تا به تجار و زائرین بیت المقدس که از اراضی عثمانی عبور می کنند بدون گرفتن جزیه به آنها اجازۀ مرور دهد، دولت عثمانی نیز به آن موافقت کرد.
عثمانیها به سبب ضعف صفویان در این دوره، سرزمین ارمنستان و کرج، و پطرس کبیر نیز داغستان و سواحل غربی دریای خزر را تصرف نمودند، و نزدیک بود که نبرد میان طرفین (عثمانیها و روسها) دوباره از نو شکل گیرد، ولی با واسطهی فرانسه بنا به درخواست روسیه، هر یک از دو طرف به مناطق تحت تسلط طرف مقابل، معترف شدند.
اما صفویان در این دوره با عثمانیها وارد جنگ شدند، و طی آن شکست خورده، و تبریز و همدان و برخی از دژهای خویش را از دست دادند. سپس در سال 1140 هـ 1782م میان طرفین قرارداد صلح بسته شد.
در اثنای کشمکش میان صفویان و عثمانیها، فرقهی ینی چری علیه خلیفه شورش کردند، و صدر اعظم را به قتل رساندند. سپس سرکشی آنها بیشتر شد، و خلیفه را نیز در سال 1143هـ عزل کرده و پسر برادرش «محمود اول» فرزند مصطفی دوم را به جای وی برگزیدند. احمد سوم شش سال پس از عزل، دار فانی را وداع گفت. وفات او در سال 1149هـ بوده است.
تعداد انگشت شماری از عثمانیان در این دوره دعوت به اصلاح نمودند تا آنان نیز به روشهای جدیدی که اروپا در امور نظامی بدان دست یافته بود و همچنین سلاحهای جدید، دست یابند.
صدر اعظم «داماد ابراهیم پاشا» در دوران سلطان احمد سوم، اولین کسی بود که شعار «آشنایی با اروپا» را سر داد. به همین سبب، وی سفرای عثمانی را به پایتختهای اروپایی، مانند فرانسه و وین فرستاد. مأموریت این سفیران فقط به قراردادهای تجاری و دیپلماتیک مختصر نمیشد، بلکه میبایست از دیپلوماسی اروپایی و روشهای نظامی آنان نیز اطلاعاتی در اختیار دولت عثمانی قرار میدادند و این نشان دهندهی آن است که دولت عثمانی نمیتوانست از تغییرات داخلی که در اروپا رخ میداد، بی خبر باشد.
در این دوره تقلید از اروپا در بنای قصرها، و تقلید در اسراف و زیادهروی به شیوهی آنان آغاز شد، که خود سلطان احمد در آن سهم بسیاری داشت. بدین گونه با تقلید از غرب در شهوتها و اسراف و غیره، از فرهنگ اسلامی خود فاصله گرفتند، حال آنکه خداوند متعال، پیشرفت و نعمت را در ایمان و تقوا قرار داده است و میفرماید:
{وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ} (الاعراف : 96)
«و اگر اهل آن شهرها ايمان آورده بودند و پرهيزگاری كرده بودند قطعا بر آنان بركاتی از آسمان و زمین میگشودیم ولی آنان تكذيب کردند پس آنان را به سبب آنچه میكردند فرو گرفتیم».
همچنین در این دوران حرکت ترجمه به زبان ترکی شروع شد؛ سلطان احمد گروهی را به فرانسه فرستاد تا از فرهنگ و دستاوردهای آنان اطلاع پیدا کنند. وی همچنین چاپخانهای را در استانبول بنا کرد.
شناسنامهی بیست و سومین خلیفهی عثمانی
|
نام كامل
|
سلطان احمد سوم فرزند محمد چهارم بن ابراهيم اول بن احمد بن محمد سوم بن مراد سوم بن سليم دوم بن سليمان قانونی بن سليم اول بن بايزيد بن محمد فاتح بن مراد بن محمد بن بايزيد بن مراد بن اورخان بن عثمان بن ارطغرل.
|
ترتیب در خلافت
|
بیست وسوم
|
تاريخ ميلاد
|
1083هـ
|
دوران خلافت
|
(1115- 1143هـ/1703-1730م)
|
تاريخ وفات
|
1149هـ
|
خلیفهی قبلی
|
سلطان مصطفی دوم
|
خلیفهی بعدی
|
سلطان محمود اول
|
ترجمه و تحقیق: أبو أنس
سايت عصر اسلام
www.IslamAge.com
مصادر و مراجع
* الدولة العثمانیة- تألیف: دکتر علی محمد صلابی.
* الدولة العثمانية في التاريخ الإسلامي الحديث - تألیف: اسماعيل احمد ياغى
* سایت ويكيبيديا، سایت قصة الإسلام ، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت - سایت المعرفه
* تاريخ الدولة العلية العثمانية - تألیف: محمد فریک بک
* التاريخ الاسلامى، العهد العثمانى ، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الثالثة، 1411هـ/1991م. |