سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

1 آذر 1403 19/05/1446 2024 Nov 21

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7322550
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 244   تعداد بازدید: 2622 تاریخ اضافه: 2010-03-25

جنگ میان سپاه احنف بن قیس و مردم طغارستان، جوزجان، طالقان و فاریاب

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چون عبدالله بن عامر با مردم مرو مصالحه نمود، احنف بن قیس را با سپاهی متشکّل از چهار هزار سرباز به جانب طغارستان گسیل داشت. احنف در مسیر خود، در اطراف مرو اتراق کرد. هنگامی که به او خبر دادند که مردم طغارستان، جوزجان، طالقان و فاریاب، سپاهی سه هزار نفره را گرد آورده و قصد مقابله با او را دارند، سرداران خویش را فراخواند و به مشورت با ایشان پرداخت، دسته‌ای از آنان را رأی بر این بود که باید به مرو بازگشت. دسته‌ای دیگر معتقد بودند که باید به ابر شهر عقب نشینی کرد. گروهی بر این باور بودند که باید در همان‌جا ماند و از ابن عامر، تقاضای نیروهای بیشتری نمودند و افرادی نیز پیشنهاد کردند که باید، آنان آغازگر جنگ باشند و حمله‌ای غافلگیرانه به دشمن آغاز نمایند، و آنان را در موضع دفاعی قرار داد. گویند که چون احنف، شب هنگام، در میان لشکرگاه قدم می‌زد، چند نفر را می‌بیند که گرد آتش جمع  شده اند و در مورد جنگ به صحبت مشغول اند، احنف که کنجکاو می‌شود می‌ایستد و به سخنان آن سربازان گوش می‌دهد. چند نفر از آنان می‌گفتند: که امیر، مطمئناً، فردا صبح، به جانب دشمنان حرکت خواهد کرد و به نبرد با آنان می‌پردازد، زیرا او خوب می‌داند که دشمنان، به شدت از او در هراسند. در این میان یکی از آنان که مشغول پختن آش بود به ایشان گفت: اگر امیر چنین کاری بکند دچار اشتباه بزرگی خواهد شد، من گمان نمی‌کنم امیر با این نیروی اندک در میدانی باز و وسیع به مصاف انبوه سپاهیان دشمن برود، چرا که آنان در یک حمله سنگین، همه ما را خواهند کشت؛ به نظر من، امیر باید در میان رود مرغاب و کوه کنار آن استقرار یابد، به نحوی‌که رود در سمت راست او و کوه در طرف چپ او قرار گیرند، به این ترتیب، دشمن بناچار، تنها با نفراتی محدود به مصاف با ما خواهد آمد. احنف با شنیدن این نقشه، سرداران سپاه را فرا خواند و آن طرح را با ایشان در میان گذاشت، از سوی دیگر، مردم مرو نیز سپاهی را به جانب احنف بن قیس اعزام کردند تا او را در جنگ یاری دهند اما احنف به ایشان اعلام نمود که دوست ندارد مشرکان از او و سپاهیانش حمایت کنند. او به آنان گفت: که اگر در جنگ پیروز شود، بر عهد و پیمان خود با ایشان خواهد ماند اما اگر دشمنان او فاتح میدان باشند، مردمان مرو، خود، باید به دفاع از خویش بپردازند. گویند که با آغاز جنگ، احنف بن قیس در میدان کار زار، این بیت ابن جویه اعرجی را با خود زمزمه می‌‌کرد:

أَحَقُّ مَن لَم یَکرَهِ ‏المَنِیَّةَ           حَزوَرٌّ لَیسَ له ذُرَّیّةٌ

در روایتی دیگر آمده است که دو سپاه تا نیمه‌های شب نیز به نبرد با هم پرداختند، سرانجام سپاه اسلام توانست دشمنانشان را شکست دهند. چون سپاه احنف به منطقه «رسکن» که در دوازده فرسنگی لشکرگاه او بود رسید، احنف، دو مرد را به جانب مرزبان مرو رود که در انتظار نتیجه جنگ بود تا خراج سالیانه را نزد احنف بفرستد روانه کرد. هنگام عزیمت آن دو تن، احنف به ایشان سفارش نمود که چون نزد مرزبان رفتند در مورد خراج، هیچ نگویند او خود، آن را به ایشان بدهد. زمانی که آن دو نزد مرزبان رسیدند همان نمودند که احنف گفته بود و مرزبان دانست که اینان تنها به این دلیل، جرأت چنین جسارتی را به خود داده‌اند که در جنگ پیروز شده‌اند و به همین دلیل، خراج را به آنان تحویل داد[1]. احنف، همچنین، اقرع بن حابس را با سوار کارانی چند به جوزجان فرستاد تا فراریان لشکر دشمن را تعقیب نمایند. آنان نیز توانستند در نبرد با آن فراریان، ایشان را شکست دهند.

کثیر نهشلی در همین رابطه چنین سروده است:

سَقی مُزنُ السَّحابِ إِذا استَهَلَّت

الی القصرین من رستاق خوط

مَصَارِعَ فَثیَةٍ بالجوزَجانِ

أَقَادَهُمُ هُناکَ الأَ قَرعانِ

 (باران آن‌گاه که باریدن گرفت، اجساد مردانی را در جوزجان سیراب نمود که أقرع، آنان را در آن‌جا به قتل رسانید).

 

وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب عثمان ابن عفان، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

---------------------------------------

[1]- تاریخ طبری (5/317).

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

«خَيْرُ أُمَّتِي قَرْنِي ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ …» [متفق عليه]. 
بهترين مردمان، مردم قرن من است، سپس مردمي كه بعد از قرن من مى آيد، سپس مردمي كه بعد از قرن دوم مى‌آيد (سه قرن پس از پيامبر)

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان