سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

12 آذر 1403 30/05/1446 2024 Dec 02

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7337664
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 22   تعداد بازدید: 8280 تاریخ اضافه: 2016-06-24

هول و هراس‌‌ های روز قیامت

بسم الله الرحمن الرحیم


هول و هراس‌‌ های روز قیامت


در روز قیامت، آسمان و زمین، به آسمان و زمینی دیگر تبدیل می ‌شوند و حرکت نظام تمام جهان مختلّ می ‌گردد و الله جبار برای داوری بین بندگان نازل می‌ شود.


بنابراین،

·      حال آسمان‌ ها چگونه می ‌شود؟

·      زمین چگونه تبدیل شده و چه وضعی به آن می ‌گیرد؟

·      در چنین وضعی بندگان در چه وضعی قرار می‌ گیرند؟


الله ما را از هول و هراس قیامت خبرداده است، روزی که برای بندگان سخت شده و دل‌ هایشان دچار استرس و آشفته می ‌شوند.


زمین دچار زلزله شده و شکاف بر می ‌دارد، کوها به حرکت در آمده و نابود می ‌شوند، دریاها منفجر شده آتش می ‌گیرند، آسمان‌ ها شکاف برداشته و به جنبش در می ‌آیند، خورشید در هم پیچیده و بی ‌نور می ‌شود، ماه خاموش شده و تابشش از بین می ‌رود، ستارگان تیره شده و درخشش ‌شان را از دست می ‌دهند و الله زمین را با دستش و آسمان‌ ها را با دست راستش می ‌گیرد.


وضعیت آسمان‌ها و زمین در روز رستاخیز

نصوص قرآن و سنت بیانگر این مطلب هستند که الله زمین را در دست گرفته و آسمان‌ ها را درهم می ‌پیچد.

الله در مورد آسمان‌ ها فرموده است: ﴿يَوۡمَ نَطۡوِي ٱلسَّمَآءَ كَطَيِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡكُتُبِ [الأنبیاء: 104]. «ما آسمان را در هم می ‌پیچیم به همان صورت که طومار نامه‌ ها در هم پیچیده می ‌شود».


﴿وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِ [الزمر: 67]. «و آسمان‌ها با دست راست او در هم پیچیده می ‌شود».


یعنی مانند نویسنده ‌ای که در برگه هایش می‌ نویسد، و چون از نگارش دست می‌ کشد، آن‌ها را با دستش می ‌پیچد، در روز قیامت همین اتفاق می ‌افتد و الله آن‌ ها را در هم پیچیده و در دستش قرار می ‌دهد.


ابوهریره رضی الله عنه می‌ گوید: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم می ‌فرمود: «يَقْبِضُ اللَّهُ الأَرْضَ، وَيَطْوِي السَّمَوَاتِ بِيَمِينِهِ، ثمَّ يَقُولُ: أَنَا الْمَلِكُ، أَيْنَ مُلُوكُ الأَرْضِ»؟،[1] «(روز قیامت) الله، زمین را در مشتش می ‌گیرد. سپس می ‌فرماید: من پادشاه هستم. پادشاهان زمین کجایند؟»


و نیز آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمود: «الله آسمان‌ ها را درهم می‌ پیچد و آن‌ ها را با دست راست خود می ‌گیرد، آن گاه می ‌گوید: منم فرمانروا، کجایند فرمانروایان؟ کجایند جباران؟ کجایند ستمگران؟ آن گاه زمین را با دست چپش می‌ پیچد و می ‌گوید: منم فرمانروا، کجایند فرمانروایان؟ کجایند جباران؟»[2]


وضعیت زمین

رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد وضعیت زمین فرموده است: «زمین در روز قیامت به یک قرص نان، تبدیل می‌ شود و الله جبار آن را با دستش می‌ گرداند و بعنوان مهمانی به اهل بهشت، تقدیم می ‌نماید همانطور که یکی از شما نانی را که در سفر می ‌پزد، از این دست به آن دست می‌ کند و جمع و جور می‌ نماید. پس از آن، مردی از یهودیان آمد و گفت: ایابو القاسم! الله تو را مبارک گرداند. آیا از مهمانی اهل بهشت در روز قیامت، تو را مطلع نسازم؟ فرمود: «بلی». آن مرد، همانگونه که نبی اکرم صلی الله علیه وسلم فرموده بود، گفت: زمین به یک قرص نان، تبدیل می ‌شود. نبی اکرم صلی الله علیه وسلم به سوی ما نگاه کرد و خندید تا جایی که دندان‌ های مبارکش، آشکار شد. آنگاه مرد یهودی گفت: آیا از خورش بهشتیان تو را باخبر نسازم؟ خورش آن‌ ها بالام و ماهی است. صحابه پرسیدند: آن، چیست؟ مرد گفت: ماهی و گاوی هستند که ازگوشه ‌ی کبد آ‌ن ها هفتاد هزار نفر می ‌خورند»[3].


از بین رفتن کوه‌ها

چون در روز قیامت در صور دمیده می‌ شود، زمین و همۀ آنچه بر آن قرار دارد از کوه‌ های سخت، درختان برافراشته، گیاهان و نباتات، به یکباره برداشته شده و فاش فاش می ‌شوند.


الله می ‌فرماید: ﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ١٣ وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةٗ وَٰحِدَةٗ١٤ فَيَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ [الحاقۀ: 13-15]. «هنگامی که یک دم در صور دمیده شود. و زمین و کوه‌ ها از جا برداشته شوند و یکباره در هم کوبیده و متلاشی گردند. بدان هنگام است که آن واقعۀ (بزرگ قیامت در جهان) رخ می ‌دهد (و رستاخیز برپا می ‌شود)».


بنابراین، کوه‌ ها بسان ریگ‌ ها و شن های نرمی در می‌ آیند. چنان که الله فرموده است: ﴿يَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ وَكَانَتِ ٱلۡجِبَالُ كَثِيبٗا مَّهِيلًا [المزمل: 14]. «روزی، زمین و کوه‌ ها سخت به لرزش و جنبش در می ‌آید و کوه‌ ها به توده‌‌ های پراکنده و تپه‌‌ های ریگ روان تبدیل می ‌گردد».


حتی کوه‌ ها در اثر شدت هول و هراس و اضطراب، بمانند پشم ‌های نرم و رنگارنگِ حلّاجی شده در می ‌آیند، پس از آن که سخت و سفت و ثابت بودند. الله می ‌فرماید: ﴿وَتَكُونُ ٱلۡجِبَالُ كَٱلۡعِهۡنِ ٱلۡمَنفُوشِ [القارعة: 5]. «و کوه ها، همسان پشم رنگارنگِ حلّاجی شده می‌ شوند».


و الله، کوه‌ ها را از جایشان بر می ‌کند و هیچ کوهی در زمین باقی نمی‌ ماند. چنان که می ‌فرماید: ﴿وَسُيِّرَتِ ٱلۡجِبَالُ فَكَانَتۡ سَرَابًا [النبأ: 20]. «و کوه‌ ها به حرکت انداخته می ‌شوند و سراب بزرگی را تشکیل می ‌دهند».


آری، کوه‌ ها به شکل سرابی در می ‌آیند که برای بیننده بسان آبی می ‌ماند که چون انسان به آن نزدیک می‌ شود، چیزی نمی ‌یابد، سپس کوه‌ ها از بین رفته و به خاکی تبدیل می ‌شوند که بادها با آن بازی می‌ کنند. چنان که الله فرموده است: ﴿وَيَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسۡفٗا١٠٥ فَيَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا١٠٦ لَّا تَرَىٰ فِيهَا عِوَجٗا وَلَآ أَمۡتٗا [طه: 105-107]. «از تو در بارۀ کوه‌ها می ‌پرسند. بگو: پروردگارم آنها را از جا می ‌کند و پراکنده می ‌دارد. سپس زمین را به صورت فَلات صاف و هموار و بی ‌آب و گیاه رها می‌ سازد. در آن هیچ گونه پستی و بلندی نمی ‌بینی».


به هنگام برپایی قیامت، وضعیت کوه‌ ها این گونه خواهد بود، اما دریاها که سه چهارم کرۀ خاکی را به خود اختصاص داده ‌اند، وضعیتی شگفت انگیزتر از کوه‌ ها خواهند داشت.


منفجر شدن و آتش گرفتن کوه‌ها

دریاهای بزرگ و هولناک، بسیار عمیق و رعب آور، که در درون خود وضعیت‌ هایی هولناکتر از زندگان دارند، در روز قیامت منفجر شده و آتش می ‌گیرند. چنان که الله می‌ فرماید: ﴿وَإِذَا ٱلۡبِحَارُ فُجِّرَتۡ [الانفطار: 3]. «و هنگامی که دریاها منفجر می شوند».


منفجر شدن دریاها به معنای پرشدن آنها و پوشیدن قسمت‌ های خشکی است، یا این که به معنای منفجر شدن آب آن است، چون از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن تشکیل یافته است که آتش زا هستند[4].


و آتش گرفتن آنها به معنای شعله ور شدن آب آن است، و این ممکن است در اثر زلزله و شکاف برداشتن بخش‌ ها و قسمت‌ های درون دریا روی دهد که آب دریا در آن داخل می ‌شود که مواد آتش زای آن با مایعات درون زمین برخورد کرده و در نتیجه دریاها آتش گرفته و بر سطح دریاها پدیدار می‌ گردد.


جنبش و شکاف برداشتن آسمان

در روز قیامت آسمان سخت تکان خورده و دچار اضطراب می ‌شود، چنان که الله می ‌فرماید: ﴿يَوۡمَ تَمُورُ ٱلسَّمَآءُ مَوۡرٗا [الطور: 9]. «روزی آسمان سخت به تکان و جنبش می ‌افتد و تند در هم می ‌لولد».


از این رو آسمان به حرکت افتاده و مانند آسیا در جای خودش به چرخش می ‌افتد و شکاف برداشته و پاره پاره می ‌شود. الله می ‌فرماید: ﴿إِذَا ٱلسَّمَآءُٱنفَطَرَتۡ [الانفطار: 1]. «هنگامی که آسمان شکافته می ‌شود» و نیز می ‌فرماید: ﴿وَيَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلسَّمَآءُ بِٱلۡغَمَٰمِ [الفرقان: 25]. «روزی را که آسمان به وسیلۀ ابر پاره پاره می ‌گردد».


ما نمی‌دانیم شکاف برداشتن آسمان به چه کیفیتی خواهد بود، اما در حقیقت حالتی بسیار وحشتناک و دشوار خواهد داشت. چنان که الله می‌فرماید: ﴿إِذَا ٱلسَّمَآءُٱنشَقَّتۡ١ وَأَذِنَتۡ لِرَبِّهَا وَحُقَّتۡ [الانشقاق: 1-2]. «هنگامی که آسمان می ‌شکافد و فرمان پروردگارش را می ‌برد، و چنین هم می‌ سزد و حق هم همین است».


و نیز می‌فرماید: ﴿وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِيَ يَوۡمَئِذٖ وَاهِيَةٞ [الحاقة: 16]. «و آسمان از هم می‌ شکافد و می ‌پراکند، و در آن روز، سست و نا استوار می‌ گردد».


بنابراین، آسمان شکاف برداشته و سست و ضعیف می ‌گردد، پس از آن که مستحکم و استوار بود.

در آن روز آسمان چه رنگی خواهد داشت؟


رنگ آبی و نیلگونی و زیبای آسمان در آن روز متغیر شده و به رنگ‌ های مختلف در می ‌آید، گاهی زرد شده و گاهی سرخ و گاهی تیره می ‌گردد. چنان که الله می ‌فرماید: ﴿فَإِذَا ٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَكَانَتۡ وَرۡدَةٗ كَٱلدِّهَانِ [الرحمن: 37]. «بدان ‌گاه که آسمان شکافته شود، و گلگون گردد همچون روغن گداخته».


درهم پیچیده شدن خورشید

به هنگام برپایی قیامت نور خورشید خاموش شده و روشنایی ‌اش از بین می ‌رود. لذا جمع شده و پیچیده می ‌گردد و نورش از بین می رود. چنان که الله می‌ فرماید: ﴿إِذَا ٱلشَّمۡسُ كُوِّرَتۡ [التکویر: 1]. «هنگامی که خورشید درهم پیچیده می‌ شود».

ممکن است مراد آیه چیزی دیگر باشد، والله اعلم.


وضعیت ماه

ماه نیز بی‌ نور گشته و روشنایی ‌اش از بین می‌ رود. چنان که اللخپه می ‌فرماید: ﴿فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ٧ وَخَسَفَ ٱلۡقَمَرُ٨ وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ٩ يَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ يَوۡمَئِذٍ أَيۡنَ ٱلۡمَفَرُّ١٠ كَلَّا لَا وَزَرَ١١ إِلَىٰ رَبِّكَ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ [القیامة: 7-12]. «هنگامی که چشم‌ ها سراسیمه و آشفته می‌ شود. و ماه بی‌ نور می ‌گردد. و خورشید و ماه گردآوری می ‌گردند. انسان در آن روز خواهد گفت: راه گریز کجا است؟ خیر! (اصلاً گریزی در میان نیست و) هیچ گونه پناه گاهی وجود ندارد. در آن روز، قرارگاه در دست پروردگار تو است».


و نیز مراد از آیۀ: ﴿وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُاین است که جهت ماه و خورشید یکی خواهد بود و بدون این که نوری داشته باشند، از سمت مغرب طلوع می ‌کنند.


سیارات و ستارگان

ستارگان آسمان با وجود اشکال و اجرام گوناگونشان و علی رغم روشنایی و زیبایی شان، به هنگام برپایی قیامت، نورشان از بین رفته و تیره می‌ گردند و جاذبۀ خود را از دست می ‌دهند. چنان که الله می ‌فرماید: ﴿وَإِذَا ٱلنُّجُومُ ٱنكَدَرَتۡ [التکویر: 2]. «و هنگامی که ستارگان تیره و تار می ‌گردند و فرو می ‌افتند».


و نیز فرموده است: ﴿فَإِذَا ٱلنُّجُومُ طُمِسَتۡ [المرسلات: 8]. «هنگامی که ستارگان محو و تاریک می ‌گردند».


و در نتیجه فرو ریختن ستارگان، با جاذبۀ آنها دیگر ستارگان و سیاره‌ ها نیز از هم می ‌پاشند و فرو می ‌ریزند. چنان که الله می ‌فرماید: ﴿وَإِذَا ٱلۡكَوَاكِبُ ٱنتَثَرَتۡ [الانفطار: 2]. «و هنگامی که ستارگان از هم می ‌پاشند و پخش و پراکنده می ‌شوند».

و در جایی دیگر فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُمۡسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَاۚ وَلَئِن زَالَتَآ إِنۡ أَمۡسَكَهُمَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا [فاطر: 41]. «الله آسمان ‌ها و زمین را نگاه می دارد و نمی ‌گذارد نابود شوند. هرگاه نابود شوند، جز الله، هیچ کس نمی ‌تواند آنها را نگاه و محفوظ دارد. همانا الله بردبار و آمرزنده است».


کدام ستارگان گرفتار این فاجعه خواهند شد؟

والله اعلم، معلوم نیست ستارگان کهکشان ما گرفتار این فاجعه خواهند شد، یا این که همۀ ستارگان آسمان، و تعداد ستارگان و مواضع آنها را کسی جز الله نمی ‌داند.  می‌ فرماید: ﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ٧٥ وَإِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِيمٌ [الواقعة: 75-76]. «سوگند به جایگاه‌ های ستارگان و محل طلوع و غروب آنها و این قطعاً سوگند بسیار بزرگی است».


اما ما ایمان داریم که ستارگان بی ‌نور شده و روشناییشان از بین می ‌رود.


همۀ این حوادث و رویدادها قبل از حشر و گردآوری مخلوقات و بندگان روی می ‌دهد و قبل از این که در میدان محشر جمع شوند.

باور...

کرسی پروردگارمان از آسمان‌ ها و زمین وسیعتر است و هرچه بخواهد در جهان هستی انجام می ‌دهد.

 

برگرفته از کتاب "جهان آخرت" تألیف دکتر محمد العریفی

 

 



[1]- متفق علیه.

[2]- متفق علیه.

[3]- متفق علیه.

[4]- آن ‌گونه که امروز بمب‌ های اتمی و هیدروژنی منفجر می‌ شوند.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

حدیث: (وَيْحَ عَمَّارٍ، تَقْتُلُهُ الفِئَةُ البَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الجَنَّةِ، وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ) و رد شبهه ی روافض درباره ی معاویه رضی الله عنه.


از جمله امور واجب بر مسلمان؛ داشتن حسن ظن به صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم است. زیرا صحابه بهترین یاران برای بهترین پیامبر بودند. در نتیجه حق آنان ستایش است. و کسی که به آنان طعن زند در واقع به دین خود طعن زده است.


امام ابو زرعه رازی رحمه الله در این باره فرموده: (اگر کسی را دیدی که از شأن و منزلت صحابه می کاهند؛ پس بدان که وی زندیق است. زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم بر ما حق دارند همانطور که قرآن بر ما حق دارد. و صحابه همان کسانی بودند که قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم را به ما رسانده اند. و چنین افرادی فقط می خواهند شاهدان ما را خدشه دار کنند تا از این طریق به صحت قرآن و سنت طعن وارد کنند. در نتیجه آنان زندیق اند)[1].


و یکی از صحابه ای که به ایشان تهمت می زنند؛ صحابی جلیل معاویه رضی الله عنه است. با استدلال به حدیث: (افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند)[2]. که در این مقاله می خواهیم این شبه را رد کنیم.


همانطور که می دانیم عده ای از صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم در جنگ صفین به خاطر اجتهاد و برداشتی که داشتند؛ طوری که به نظر هر طرف چنین می رسید که وی بر حق است؛ به قتل رسیدند. به همین دلیل وقتی برای بعضی از آنها روشن شد که در اشتباه بوده اند؛ بر آنچه انجام دادند؛ پشیمان شدند. و پشمیانی توبه است. و توبه؛ گناهان گذشته را پاک می کند؛ بخصوص در حق بهترین مخلوقات و صاحبان بالاترین مقام و منزلت ها بعد از پیامبران و انبیاء الله تعالی.


و کسی که درباره ی این موضوع تحقیق می کند؛ برایش مشخص خواهد شد که سبب این قتال اهل فتنه بودند همان گروهی که باطل را انتشار می دادند.


و همانطور که می دانیم در این قتال بسیاری از صحابه رضی الله عنهم برای ایجاد صلح بین مردم خارج شدند؛ زیرا جنگ و خونریزی متنفر ترین چیز نزد آنان بود.


امام بخاری رحمه الله با سندش از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت کرده: (روزی ابوسعید خدری رضی الله عنه در حال سخن گفتن بود که صحبت از ساختن مسجد نبوی به میان آورد و گفت: ما هر كدام یک خشت حمل می ‌كردیم. ولی عمار دوتا، دوتا حمل می كرد. رسول الله صلی الله علیه و سلم او را دید. و در حالی كه گرد و خاک را از او دور می‌ ساخت، فرمود: افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند. راوی می‌ گوید: عمار بعد از شنیدن این سخن ‏گفت: از فتنه‌ها به الله پناه می ‌برم)[3].


اما در این حدیث مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به اسباب آن است که همان پیروی از امیر است. و مقصود از دعوت به سوی آتش؛ دعوت به اسباب آن یعنی اطاعت نکردن از امیر و خروج علیه وی است.


اما کسی که این کار را با اجتهاد و برداشتی که جایز باشد؛ می کند؛ معذور خواهد بود.


حافظ ابن کثیر رحمه الله درباره ی این حدیث چنین می فرماید: (این حدیث از جمله دلائل نبوت است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره ی کشته شدن عمار به دست گروهی یاغی خبر می دهد. و قطعا هم این اتفاق افتاد. و عمار را در جنگ صفین اهل شام به قتل رساندند. که در این جنگ عمار با علی و اهل عراق بود. چنان که بعدا تفاصیل آن را بیان خواهم کرد. و علی در این موضوع بر معاویه اولویت داشت.


و هرگز جایز نیست که به خاطر نام یاغی بر یاران معاویه آنان را کافر بدانیم. چنانکه فرقه ی گمراه شیعه و غیره چنین می کنند. زیرا آنان  با اینکه در این کار نافرمانی کردند؛ اما در عین وقت مجتهد بودند. یعنی با اجتهاد مرتکب چنین عملی شدند. و همانطور که واضح است و همه می دانیم هر اجتهادی صحیح و درست در نمی آید. بلکه کسی که اجتهادش صحیح درآید؛ دو اجر می برد و کسی که در اجتهادش خطا کرده باشد؛ یک اجر به وی خواهد رسید.


و کسی که در این حدیث بعد از سخن: (كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد) بیافزاید و بگوید: (الله تعالی شفاعت مرا به وی روز قیامت نمی رساند). در حقیقت افترای بزرگی بر رسول الله صلی الله علیه و سلم زده است. زیرا هرگز رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین چیزی را نگفته اند. و از طریق صحیح نقل نشده است. والله اعلم.


اما معنای این فرموده که: (عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند) چنین بوده که عمار و یارانش اهل شام را به اتحاد و همدلی دعوت می کرد. اما اهل شام می خواستند چیزی را به دست آورند که دیگران بیشتر از آنان حق داشتند آن را به دست آورند. و نیز می خواستند مردم به صورت جماعات و گروه های مختلفی باشند که هر کدام از آن جماعات برای خود امامی داشته باشند؛ در حالی که چنین چیزی امت را به اختلاف و تضاد می رساند. طوری که هر گروه به راه و روش خود پایبند می بودند و لو که چنین قصد و هدفی هم نداشته باشند)[4].


و حافظ ابن حجر رحمه الله در این باره می فرماید: (اگر گفته شود: عمار در صفین کشته شد؛ در حالی که وی با علی بود. و کسانی هم که وی را به قتل رساندند معاویه و گروهی از صحابه بود که با او همکاری می کردند. پس چطور ممکن است که رسول الله صلی الله علیه و سلم گفته باشد آنان یعنی گروه معاویه و یارانش به آتش دعوت می کردند؟


در جواب می گوییم: زیرا آنان (گروه معاویه و یارانش) گمان می کردند که به سوی بهشت دعوت می دهند. و همانطور که واضح و آشکار است همه ی آنها مجتهد بودند در نتیجه به خاطر پیروی از گمانشان هرگز سرزنش و توبیخ نمی شوند. بنا بر این مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به عوامل آن که همان اطاعت از امام است؛ می باشد. و عمار آنان را به پیروی از علی رضی الله عنه دعوت می داد؛ زیرا علی در آن زمان امام واجب الطاعه بود. در حالی که معاویه و گروهش به خلاف آنان دعوت می دادند؛ که آن هم به خاطر برداشتی بود که در آن هنگام به آن رسیده بودند)[5].


بنا بر این نکته ی مهم در این مسأله این است که بین مجتهدی که اشتباه کرده با کسی که به عمد فساد و فتنه به راه می اندازد؛ تفاوت و تباین قائل شویم.


و برای اثبات این قضیه این فرموده ی الله عزوجل را برایتان بیان می کنم که می فرماید: (و اگر دو گروه از مؤمنان با يکديگر به جنگ برخاستند، ميانشان آشتی افکنيد و اگر يک گروه بر ديگری تعدی کرد، با آن که تعدی کرده است بجنگيد تا به فرمان الله بازگردد پس اگر بازگشت، ميانشان صلحی عادلانه برقرار کنيد و عدالت ورزيد که الله عادلان را دوست دارد * يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد، و از الله بترسيد، باشد که شما مشمول رحمت شويد)[6].


همانطور که در آیه می بینیم؛ جنگ بین مؤمنین امکان دارد که پیش آید؛ اما بدون اینکه اسم ایمان از یکی از گروه ها برداشته شود. زیرا در آیه بعد فرموده: (يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد). یعنی با اینکه با یکدیگر می جنگند امام باز هم آنها را برادر نامیده و به مسلمانان دیگر دستور داده که بین آنها صلح و آشتی برقرار کنند.


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در باره ی این آیه فرموده: (همانطور که روشن و آشکار است الله سبحانه و تعالی با اینکه ذکر کرده دو گروه باهم می جنگند؛ و یکی بر دیگری تعدی می کند؛ اما هر دو را برادر نامیده و دستور داده که در ابتدا بین آنها صلح برقرار کنیم. سپس فرموده اگر یکی از آن دو گروه بر دیگری تعدی کرد؛ با آن گروه بجنگید. به عبارت دیگر از همان ابتدای امر دستور به جنگ با آنان نداده است؛ بلکه در ابتدا دستور به برقراری صلح داده است.


علاوه بر این رسول الله صلی الله علیه و سلم خبر دادند که خوارج را گروهی خواهد کشت که نردیکتر به حق هستند. و همانطور که می دانیم علی بن ابی طالب و یارانش کسانی بودند که خوارج را کشتند.


در نتیجه این سخن رسول الله صلی الله علیه و سلم که آنان به حق نزدیکتر هستند؛ دلالت دارد بر اینکه علی و یارانش از معاویه و یارانش به حق نزدیکتر بودند؛ با وجود اینکه هر دو گروه مؤمن هستند و شکی در ایمان آنان نیست)[7].


و از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: (هنگامی كه مسلمانان دچار اختلاف می شوند گروه خوارج از اسلام خارج می گردد و در چنين وضعی از ميان دو طايفه مسلمان كسی كه به حق نزدیکتر است با آنها می جنگد)[8].


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در این باره فرموده: (این حدیث صحیح دلیل بر این است که هر دو طائفه ی (علی و یارانش و معاویه و یارانش) که با هم می جنگند؛ بر حق هستند. اما علی و یارانش از معاویه و اصحابش به حق نزدیکتر هستند)[9].


پس نتیجه ای که می گیریم این است که: مجرد سخن: (به آتش دعوت می کنند)؛ به معنای کفر نیست. و از چنین برداشتی به الله تعالی پناه می بریم. و کسی که چنین برداشتی از این سخن می کند در واقع نشان دهنده ی جهل بیش از حد وی است. بلکه باید بدانیم این حدیث از احادیث وعید است؛ همانطور که ربا خوار یا کسی که مال یتیم را می خورد در آتش هستند؛ اما چنین کلامی مستلزم کفر فعل کننده ی آن نیست؛ با اینکه عملش حرام است بلکه حتی از گناهان کبیره است.


و بدین ترتیب این شبهه مردود و باطل است.

منبع: islamqa.info

مترجم: ام محمد

 

 

 

 

 

 



[1] ـ الكفاية في علم الرواية: (ص:49).

[2] ـ صحیح بخاری: (وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ).

[3] ـ صحیح بخاری: (أَنَّهُ كَان يُحَدِّث يَوْماً حَتَّى أَتَى ذِكْرُ بِنَاءِ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ: كُنَّا نَحْمِلُ لَبِنَةً لَبِنَةً، وَعَمَّارٌ لَبِنَتَيْنِ لَبِنَتَيْنِ، فَرَآهُ النَّبِيُّ r فَيَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْهُ، وَيَقُولُ:«وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ قَالَ: يَقُولُ عَمَّارٌ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْفِتَنِ).

[4] ـ البداية والنهاية: (4/538).

[5] ـ فتح الباری: (1/542)، و مجموع فتاوى شيخ الإسلام: (4/437).

[6] ـ حجرات:9-10: (وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّـهِ ۚفَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ * إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚوَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ).

[7] ـ مجموع الفتاوى (25/ 305-306).

[8] ـ صحیح مسلم: (تَمْرُقُ مَارِقَةٌ عِنْدَ فُرْقَةٍ مِنْ الْمُسْلِمِينَ يَقْتُلُهَا أَوْلَى الطَّائِفَتَيْنِ بِالْحَقِّ).

[9] ـ مجموع الفتاوى: ( 4 / 467 ).

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان