عمرمختار (رحمه الله)
عمرمختار که در دامان مکتب اسلام پرورش یافته بود به عنوان برجستهترین عالم سنوسی به مقام رهبری خانقاه "القصور" واقع در جبل الاخضر منصوب شد و تا سال 1911م مانند دیگر علمای خانقاهها به انجام وظایف متعارف، مشغول بود.
مرد حر محکم ز ورد لاتخف
ما به میدان سر به جیب او سربکف
مرد حر از لا اله روشن ضمیر
می نگردد بندهی سلطان و میر
صفحات زرین تاریخ اسلام، همواره مزین به شیرمردانی بوده که در مکتب آسمانی و انسانساز اسلام، تربیت یافتهاند و این منبع فیاض خداوندی از آنان مردانی ساخته که برای رسیدن به محبوب حقیقی تا آخرین قطره خون، ایستادگی نمودند، غیرت و حمیتی که اسلام در وجود آنان دمیده بود آنان را حامل چنان ایمان و قدرتی نمود که به هیچ وجه، ظلم و تجاوز را از جانب دشمنان قبول نکردند و بسان کوهی استوار در مقابل تجاوزشان ایستادگی کرده و همچون سیلی خروشان بر قدرتهای پوشالی آنان هجوم میبردند و به منظور اعلاء کلمة الله و برافراشتن پرچم توحید و عزت در اقصی نقاط عالم، جانفشانیها کرده و خواب راحت را از دشمنان اسلام گرفته، زندگی را به کامشان تلخ و بنیان آنان را به تزلزل درآوردند و برای نسلهای بعد از خود، الگو و مایه فخر و مباهات قرار گرفتند.
یکی از این دلیر مردان تاریخ که با نعره ابوبکری "أینقص الدین و انا حی" و با شعار عمری "نحن قوم اعزنا الله بالاسلام" و با ندای حسینی "هیهات منا الذلة" به میدان مبارزه و جهاد در مقابل طاغوت زمان خویش قدم گذاشت و تا سرحدّ شهادت پیش رفت، سید عمر بنمختار بنعمر المنفی است که در سال 1848م (1275هـ) در "بطنان" یکی از بخشهای ایالت برقه "لیبی" در دامن مادری با خدا و پدری متدین و خانوادهای دیندوست چشم به جهان گشود، ایشان ابتدا در یکی از مدارس خانقاه (زاویه) در "زنزور" و سپس درخانقاه "جغبوب" مشغول تحصیل شده و مراحل تربیت و رشد روحانی خویش را در این مکاتب و مدارس که جامع شریعت و طریقت به معنای کامل بودند، گذرانید.
مدارس خانقاه، وابسته به نهضت نوپای سنوسیه بود؛ سنوسیه فرقهای از مجاهدین صوفی در آفریقای شمالی و منسوب به سید محمد بنعلی سنوسی بود. سید محمد بنعلی، داعیۀ اجتهاد داشت و در اصول و کلام و تصوف چندین کتاب تالیف کرد. سنوسی در تحقق اندیشۀ وحدت اسلامی اهتمام بسیار کرد و مریدان و اخلافش نیز در تعقیب مقاصد وی تلاشهای فراوانی نمودند.
عمرمختار که در دامان مکتب اسلام پرورش یافته بود به عنوان برجستهترین عالم سنوسی به مقام رهبری خانقاه "القصور" واقع در جبل الاخضر منصوب شد و تا سال 1911م مانند دیگر علمای خانقاهها به انجام وظایف متعارف، مشغول بود تا اینکه حضور استعمارگران ایتالیایی در خاک لیبی، این غیورمرد را برآن داشت تا سلاح برکف گرفته و با پشتوانۀ ایمان و توکل بر الله برای دفاع از کیان اسلام و شرافت مسلمانان، قدم به معرکۀ جهاد بگذارد و به این ترتیب ایشان، زهد و تقوا را با جهاد و پیکار درهم آمیخت و مکاتب و خانقاه را علاوه بر ذکر و عبادت به مراکز تعلیمات جهادی مسلمانان علیه سلطۀ بیگانگان مبدل ساخت. عمرمختار رحمهالله به وسیلۀ افرادی که تحت نظارت و توجهات خودش تربیت یافته بودند، توانست انقلابی عظیم، سدی فولادین و حرکتی عزتآفرین را در مقابل دشمنان اسلام ایجاد نماید، زیرا یکی از امتیازاتی که این سردار زاهد از آن بهرهمند بود، نفوذ عمیق روحانیش در میان قبایل بود. نهضت عمرمختار در شرایطی پا به عرصۀ وجود گذاشت که ملتهای عرب بویژه مردم لیبی و مصر، زیر تازیانه بیگانگان و در آستانه اضمحلال امپراطوری عثمانی، چشم به سرنوشتی تلخ دوخته بودند، اما این نهضت، نقطۀ عطفی برای تجدید تفکر دینی مسلمانان شد بطوری که نویسندگان عرب، جنبش سنوسیه و به تبع آن، نهضت عمرمختار را از جمله عوامل مؤثر در بیداری اعراب میدانند و دلیل اینکه عمرمختار در شمار مصلحان تفکر دینی مطرح نشده است مشغولیت همه جانبه وی در جهاد و اقدام عملی در برابر هجوم استعمار بوده که مجال پرداختن به مباحث علمی و کلامی را از او گرفته بود.
خلاصه اینکه عمرمختار در قیامی که به منظور بیرون راندن ایتالیای استعمارگر از خاک لیبی، بوقوع پیوست، بیست سال پایانی عمرش را در میدان جهاد و مبارزه گذرانید و در این دوران، چنان رشادتها، دلاوریها و تاکیتیکهای جنگی را از خود نشان داد که هریک در نوع خود، بینظیر بودند. مجاهدان تحت فرماندهی ایشان - که خودش در پیشاپیش لشکر قرار داشت - با حملههای ناگهانی و برق آسا، درمدت چند دقیقه ضربههای سنگینی بر دشمن وارد کرده و با همان سرعت صحنه را ترک میکردند بطوری که دشمن متجاوز زمانی به خود میآمد که دیگر از آن قاصدان تیغ و شمشیر اثری نبود. طبق گفته یکی از فرماندهان ایتالیایی بنام "گرازیانی" فقط در مدت بیست ماه، 263 جنگ در بین دو طرف رخ داد که در هربار از جانب گروه عمرمختار، ضربههای مهلکی بر پیکره دشمن وارد میشد.
آخرین معرکهای که بین نیروهای دشمن و سپاه عمرمختار رخ داد در تاریخ 11 سپتامبر 1931م بود. در این جنگ، حدود 50 مجاهد همراه ایشان بودند که اکثر آنها به شهادت رسیدند. که در نهایت، دشمن با هدف قرار دادن اسب عمرمختار و وارد شدن جراحاتی بر بدنش، وی را دستگیر کردند و این درحالی بود که هیچ یک از نظامیان ایتالیایی نمیدانستند پیرمردی که اسیرشان شده، فرمانده مجاهدان (عمرمختار) است.
عمرمختار چهار روز در "بنغازی" زندانی بود و ساعت پنچ بعد از ظهر 15 سپتامبر1931م، ایتالیايیها، حکم اعدام وی را صادر کردند. صحنه بازجويی عمرمختار در دادگاه ایتالیایی بسیار تحسین برانگیز بود. او همچون قهرمانان حماسی با شجاعت تمام سخن گفت و مسئولیت تمام عملیات را برعهده گرفت و بالاخره صبح روز چهارشنبه 1931 (1311هـ ش) عمرمختار، این مجاهد نستوه، درحالی که سروش آسمانی (لا اله الا الله محمد رسول الله) را بطور مکرر بر زبان میراند به پای چوبه دار رفت. او به روی مرگ لبخند زد و عاشقانه و مردانه جام شهادت را نوشید. حقا که عمرمختار در دنیا مردانه و آزاد زیست و نام خود را در لیست آزاد مردان تاریخ ثبت نمود و برای نسلهای بعد از خود پیام مردانگی و آزادی را به میراث گذاشت.
آری! اینها بودند مجاهدانی که با مولایشان معامله کردند و در مقابل، عزت را برای مسلمانان، و جنت و رضای الهی را برای خویش خریدند.
اگر امروز در فلوجۀ عراق، چچن و بیت المقدس مجاهدان دلاور قیام نمودهاند، اگر در افغانستان و کشمیر، غیور مردانی به پا خواستهاند که زندگی با عزت درکوهها و درهها را بر زندگی مذلتبار کاخ نشینان بیگانه پرست ترجیح میدهند و با آغوش باز از شهادت استقبال میکنند و ... همه و همه نتیجه جهاد مجاهدان و تأثیر خون شهیدان تاریخ اسلام است که انسانیت از آن درس شهامت و شهادت را میآموزد. براستی! چه زیباست مقوله مشهور "یک دم شیری به از صد سال میش" و چه پر معناست حدیث نبی رحمت صلیاللهعلیهوسلم «و علیک بالجهاد فانه رهبانیة الاسلام» [مسند احمد 3/ 82]
و چه لذت بخش و امیدوار کننده است فرمایش پروردگار عالمیان: «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً».
والسلام
نویسنده: عبدالرحیم مرجانی
منابع:
1- عمرمختار: محمد شبلی
2- الاعلام : زرکلی 5 / 65
3- تاریخ العالم الاسلامی الحدیث و المعاصر 2/ 79
برگرفته از: سنی آن لاین
سایت عصر اسلام
IslamAge.com |