سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

6 مرداد 1403 20/01/1446 2024 Jul 27

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 573
بازدید کـل سايت: 7090447
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 164   تعداد بازدید: 4438 تاریخ اضافه: 2016-10-17

کم و زیاد شدن ایمان

بسم الله الرحمن الرحیم

کم و زیاد شدن ایمان

 

ایمان در نزد اهل سنت و جماعت یعنی: «اقرار با قلب و به زبان آوردن و عمل با اعضای بدن» است. یعنی شامل سه امر است:

1.     اقرار قلبی.

2.     بیان زبانی.

3.     عمل بدنی.

زمانی که امر اینگونه باشد بر این اساس، ایمان کم و زیاد خواهد شد؛ زیرا اقرار و پذیرش قلبی از شخصی به شخص دیگر متفاوت است، مثلا پذیرش چیزی که خبرش را شنیده ‌ایم با پذیرش چیزی که آن را با چشم دیده ‌ایم فرق دارد، و پذیرش خبری که یک نفر آورده است با پذیرش خبری که دو نفر آورده‌ متفاوت است. به همین خاطر ابراهیم علیه الصلاة والسلام فرمود: {پروردگارا! نشانم ده که چگونه مردگان را زنده می‌ کنی. فرمود: مگر ایمان نداری؟ گفت: آری اما برای آنکه قلبم آرام گیرد}[1]. بنابراین، ایمان از نظر اقرار قلب و اطمینان و آرامش آن زیاد می‌ شود و خود انسان متوجه این کم و زیاد شدن ایمان می‌ گردد؛ مثلاً هنگامی که در مجلس یاد و ذکر حضور می‌ یابد و موعظه و یاد بهشت و دوزخ را می ‌شنود ایمانش چنان زیاد می ‌شود حتی تا جایی که گویا آن را به چشم می‌ بیند، اما زمانی که غفلت به سراغش می آید و پس از خارج شدن از آن مجلس ، این یقین در قلبش کم‌ تر می ‌شود.

همچنین ایمان از نظر زبانی کم و زیاد می‌ شود. مثلا کسی که الله را فقط چند بار یاد کرده مانند کسی که او را صد بار یاد کرده نیست و ایمان دومی بیش از اولی است.

همینطور کسی که عبادتی را به صورت کامل ادا کند ایمانش بیشتر از کسی است که آن را به صورت ناقص انجام داده دهد.

عمل نیز چنین است؛ اگر انسان با اعضای بدنش عملی را بیشتر از شخص دیگری انجام دهد ایمانش بیشتر از کسی است که عمل نیک را ناقص انجام داده و این یعنی زیاد و کم شدن ایمان در قرآن و سنت وارد شده است. الله متعال می‌ فرماید: {و شمار آنها را جز برای آزمايش کافران معين نکرديم، تا اهل کتاب يقين کنند و کسانی که ايمان آورده اند بر ايمان خود بيفزايند}[2].

در جای دیگر الله جل وعلا می ‌فرماید: {و هنگامی که سوره ای نازل شود، پس بعضی از آنها – از روی استهزا و انکار – می گويد: اين ايمان کدام يک از شما را افزود ؟! اما کسانی که ايمان آوده اند، پس به ايمانشان افزوده و آنان شادمانی می کنند (124) و اما کسانی که در دلهايشان بيماری است پس پليدی به پليديشان می افزاید و در حالی که کافر بودند؛ مردند}[3].

و در حدیث صحیح از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت شده است که فرمودند: «هیچ ناقض عقل و دینی را ندیدم که مانند شما بتواند عقل و خرد مردان هوشیار را ببرد».

بنابراین، ایمان کم و زیاد می ‌شود.

 

ام احمد

برگرفته از: https://islamqa.info

 

 

 



[1] {رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي} بقره:260

[2] {وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا} مدثر:31

[3] {وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَٰذِهِ إِيمَانًا ۚفَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ﴿١٢٤﴾وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَىٰ رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ} توبه:124-125

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:

(أريت في المنام أني أنزع بدلو بكرة على قليب، فجاء أبو بكر فنزع ذنوباً أو ذنوبين نزعاً ضعيفاً والله يغفر له ثم جاء عمربن الخطاب فاستحالت غرباً فلم أر عبقريا يفري فريه حتى روى الناس وضربوا بعطن)
«در خواب دیدم که از چاهی آب می‌کشم؛ آن‌گاه ابوبکر آمد و یک دلو آب از چاه کشید و او، در کشیدن آب ضعیف بود و خداوند، او را می‌بخشد. سپس عمر آمد و دلو را به دست گرفت؛ هیچ پهلوانی سراغ ندارم که همانند او کاری را بدین قوت انجام دهد. عمر چنان آب کشید که همه‌ی مردم و شترانشان سیراب شدند و به استراحت پرداختند»
 مسلم ش 2393 .

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان