جلوگیری از استفادهی مستبدانه از ملکیت خصوصی
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی دیگر از اجتهادات عمر رضی الله عنه ترجیح دادن منافع عمومی بر منافع شخصی افراد بود. از این رهگذر حتی به افراد اجازهی مستبدانه از املاک شخصی خودشان را نمیداد. چنان که مالک در موطأ از عمرو بن یحیی مازنی به نقل از پدرش آورده که ضحاک بن خلیفه میخواست جویباری از میان زمینهای محمد بن مسلمه برای آبیاری زمینهای خود حفر نماید. ولی محمد بن مسلمه راضی نمیشد. سرانجام از او به عمر رضی الله عنه شکایت کرد. عمر رضی الله عنه محمد بن مسلمه را طلبید و گفت: چه اشکالی دارد که برادرت با کشیدن جدولی از میان زمینهای تو، بتواند زمینهای خود را آبیاری کند ودر عوض تو نیز از آن آب استفاده نمایی. به هر حال محمد بن مسلمه زیربار نرفت و سرانجام عمر رضی الله عنه خشمگین شد و گفت: به خدا اگر از روی شکمت هم که شده به او اجازهی عبور خواهم داد، آنگاه رو به ضحاک کرد و گفت: برو و جدولت را بکش. [1]
عمر رضی الله عنه حدیث ابی هریره را در این مورد بیان داشت که رسول خدا فرمود:
((لا يمنع أحدكم جاره خشبة يغرزها في جداره)).
«هیچ همسایهای، همسایه خود را از این که میخی به دیوارش بکوبد مانع نشود».
ابوهریره این حدیث را بیان میکرد و میگفت: چرا شما از آن گریزان هستید. به خدا سوگند که من آنرا بارها در میانتان بازگو خواهم کرد.[2]
بنابراین میفهمیم که عمل عمر رضی الله عنه به عنوان قیاسی شایسته محسوب میگرد، زیرا پيامبر صلي الله عليه وسلم همسایگان را از ایجاد ممانعت در راستای کوبیدن میخی به دیوار منزلشان نهی نمود، با توجه به اینکه کوبیدن میخی به دیوار نه باعث ضرر میشود و نه سودی عاید وی میشود، در حالی که جریان آبی از میان باغ کسی حاوی هر دو امر میباشد، یعنی صاحب باغ از آن ضررمند نمیشود و توسط آن سودی عاید همسایه میگردد. از این رو عمل عمربه عنوان قیاس اولی (شایسته) محسوب میگردد.
گفتنی است اگر احمد ابراهیم این عمل عمررا به اصطلاح امروزی قواعد عدالت نام داده است، اینک عبدالسلام سلیمانی اعلام داشته که این نظریهی عمر رضی الله عنه در بینش غربی به عنوان دخالت در اموری قلمداد میشود که استبداد بدان راه یافته است.
آری این نظریهای که مسلمانان قبل از چندین قرن بدان عمل نموده و آنرا در میان خود به اجرا گذاشتهاند، نظریهای که از حدیث ابوهریره برگرفته میشود و عمرآن را تعمیم میدهد. لازم به ذکر است که برخی از علما معتقد هستند جز به اجازهی همسایه، دخالت در اموال ایشان جایز نمیباشد.[3]
از این عملکرد عمر رضی الله عنه چند نکته به دست میآید که عبارتاند از:
1ـ یکی از اجتهادات قضایی عمر رضی الله عنه به شمار میرود که بنابر شکایت ضحاک و امتناع محمد بن مسلمه اتفاق افتاد.
2ـ عمر رضی الله عنه در این قضیه کورکورانه فتوا صادر نکرد، بلکه ایشان پس از احضار طرف مقابل و گوش دادن به سخنان و دلایل طرفین و در نظر گرفتن منافع و ضررهایی که از این قضیه متوجه طرفین بود، به ضحاک دستور کشیدن جدول را داد. چرا که ایشان متوجه این قضیه بود که از تصرف مستبدانهی املاک شخصی ضررهایی به منافع عمومی وارد میشود و باید جلوی این استبداد و ضرر را گرفت.
3ـ عمر رضی الله عنه در ابتدا با محمد بن مسلمه به نرمی گفتگو کرد و از او خواهش نمود که به برادر مسلمانش امکان آبیاری زمینهایش را بدهد. اما وقتی متوجه شد که التماس و خواهش کار به جایی نمیبرد از هیبت حاکمانه استفاده کرد. هیبتی که فقط در راستای حفظ حقوق و منافع عمومی مسلمانان از آن استفاده میکرد. [4]
و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین
منبع: کتاب عمر فاروق، تالیف: محمد علی صلابی
سایت عصر اســـلام
IslamAgae.Com
-----------------------------------------------------------
[1]-إسعاف المبطأ برجال الموطأ ص638 – 639، الموطأ (2/746)
[2]- سبل السلام شرح بوغ المرام (3/60)
[3]- الاجتهاد في الفقه الإسلامي ص140، 141.
[4]- الاجتهاد في الفقه الإسلامي ص141، 142.
|