سلطان سلیم دوم (974 - 982 هـ)
سلطان سلیم دوم یازدهمین خلیفهی عثمانی در سال 930هـ در دوران خلافت پدرش دیده به جهان گشود، وی پس از وفات پدرش در 9 ربیع الاول سال 974هـ خلافت را عهدهدار شد.
او فردی کریم، مهربان، دوستدار علم و علما و اهل خیر بود. صدقات را برای اهل حرمین شریفین چند برابر کرد و همچنین دستور داد تا مسجد الحرام را بازسازی کنند.
وی در زمینهی استمرار فتوحات، ضعیف بود، و نتوانست فتوحات پدرش سلیمان را حفظ کند، و اگر وزیر زیرک و سیاستمدارش محمد پاشا الصقلی نبود، حکومت وی از بین رفته بود. محمد پاشا برای بازگشت هیبت عثمانیها و کاشت هیبت و ترس در قلوب دشمنان اقدامات مؤثری از خود نشان داد.
در سال 976هـ پیمان صلح با اتریش بسته شد، که به موجب این معاهده آنها ملزم به پرداخت جزیهی سالیانه به عثمانیها بودند.
تجدید آتش بس با پادشاه فرانسه (شارل نهم)
عثمانیها در سال 980هـ با پادشاه لهستان و پادشاه فرانسه (شارل نهم) تجدید آتش بس نمودند، بر اساس این آتش بس به امتیازات کنسولگری فرانسه افزوده شد، و برادر پادشاه فرانسه (هنری دی فالوا) به عنوان پادشاه پولونیا تعیین شد، دادن برخی از امتیازات به فرانسه سبب شد تا آنها گروههای دینی نصرانی را به تمامی نقاط دولت عثمانی که نصاری در آنجا ساکن بودند ارسال کنند، به ویژه سرزمین شام که در ارسال گروههای دینی نصرانی به آن منطقه بیشتر تلاش شد.
این مساله یعنی زیاد شدن نفوذ فرانسه در میان نصاری در سرزمینهای زیر سلطهی عثمانی سبب عصیان و بیشتر شدن شورشها شد که به نوبهی خود بعدها به ضعف دولت عثمانی کمک کرد. حفاظت از جنسیات و زبان اقلیتهای مسیحی یکی از مهمترین نتایج ارسال گروههای دینی نصرانی بود، تا چنانچه دولت عثمانی رو به ضعف نهاد این گروهها بتوانند با کمک و تایید حکومتهای اروپایی دست به شورش زده، و خواستار استقلال شوند.
تجدید امتیازات قبلی در دورهی خلفای بعدی بر نتایج سوء این امتیازات افزود، و بر ضعف دولت در امور مختلف تأثیرات به سزایی نهاد.
حاکم خوارزم از سلطان سلیم دوم درخواست حمایت میکند
حاکم خوارزم در طی نامهای به سلطان سلیم دوم شکایت برد که شاه فارس حجاج ترکستان را هنگام عبور از مرز دستگیر میکند، و همچنین مسکو بعد از سیطره بر آستراخان، از عبور حجاج و تجار ممانعت به عمل میآورد، و در مقابل آنها مانع قرار میدهد. به همین سبب حاکم خوارزم و حاکم بخارا و سمرقند از سلطان سلیم دوم خواستند تا به قصد باز شدن مسیر حجاج، شهر آستراخان را فتح کند. دولت عثمانی درخواست آنها را پذیرفت، و در طی سالهای 976 - 977هـ برای استیلاء بر آستراخان ارتش بزرگی را تدارک دید.
این حمله به خاطر اسباب طبیعی به شکست انجامید، اما اعتراض دولت عثمانی نسبت به توسعهی روسیه در شمال و غرب دریای سیاه برای آنها مشخص گشت.
فتح قبرص
جزیرهی قبرص یکی جزایر مهم و استراتژیک برای غرب به شمار میرفت. ایتالیا و اسپانیا به اهمیت این جزیره پی بردند، به همین خاطر قصد ایجاد پیمانی علیه عثمانیها داشتند، ولی هیچ کاری برای نجات قبرص در برابر لشکر عثمانی انجام ندادند.
فتح قبرص در ربیع الثانی سال 979هـ مصادف با آگوست 1571م صورت گرفت. عثمانیها پس از فتح قبرص تعداد زیادی از ساکنان آناتولی را به آنجا انتقال دادند، که تا به امروز از نسل و نوههای آنان در این جزیره باقی مانده است. بیشتر لشکر عثمانی هنگام رسیدن فصل زمستان آن منطقه را ترک گفتند، و نبردها نیز در این وقت از سال متوقف میشد.
نبرد لیپانتو
پس از زیاد شدن خطر عثمانیها بر اروپا، به ویژه پس از فتح جزیرهی قبرص و برخی مواضع در دریای آدریاتیک و جنگ جزیرهی کریت، اتحاد جدید اروپاییها شکل گرفت. ناوهای جنگی ونیز با اسپانیا و گروه سواران مالت متحد شدند و خود را برای نبرد دریایی با عثمانیها آماده کردند.
در این نبرد دریایی که در سال 979هـ بین گروه اورپاییها و عثمانیها صورت گرفت، نیروی دریایی عثمانیها با شکست مواجه شد. در طی این جنگ مسیحیان به 130 کشتی جنگی و 300 توپ و 30 هزار اسیر دست یافتند.
این پیروزی در اروپا سر و صدای زیادی به پا کرد؛ پاپ در کلیسای واتیکان از رهبر این نبرد دریایی به نام «دون جوان» تشکر کرد. هنگامی که خبر شکست عثمانیها به استانبول رسید، مسلمانان میخواستند با تشکیل نیروی جدید دریایی علیه نصاری جهاد کنند، اما وزیر، محمد صقلی مانع این امر شد، و آن را در آن زمان به صلاح ندانست.
دولت عثمانی پس از این شکست تعداد زیادی کشتی جنگی را برای نبرد با نصاری آماده ساخت، تا جایی که ونیز ترسید و پیشنهاد صلح را به عثمانیها داد. آنها در مقابل صلح حاضر شدند تا غرامت جنگی را به عثمانیها پرداخت کنند، و به سیادت عثمانیها بر جزیره قبرص نیز معترف شدند.
حملهی سلطان سلیم برای فتح یمن
اوضاع داخلی یمن با ظهور شخصی به نام مطهر بن شرف الدین که زیدی مذهب بود، نا آرام شده بود، وی مردم را به شورش علیه سلطان سلیم تشویق مینمود، لذا خطر بزرگی برای دولت عثمانی به شمار میآمد.
سلطان سلیم دوم لشکر بزرگی به رهبری عثمان پاشا، به سوی سرزمین یمن فرستاد. لشکر عثمانی توانستند بر عدن و صنعاء سیطره یابند، و در سال 980هـ با مرگ امام زیدی مطهر بن شرف الدین این شورش به پایان رسید. و دولت عثمانی از شر این فتنه راحت شد.
سیاست عثمانیها پس از نبرد لیپانتو تغییر یافت، به گونهای که اولویت را برای محافظت از اماکن مقدسهی اسلامی، و سپس محافظت از دریای سرخ و خلیج فارس قرار دادند. اما این امر مستلزم نیروی دریایی نیرومندی برای مقابله با پرتغالیها بود.
آزاد نمودن تونس از اشغال اسپانیا
اسپانیا در سال 980 هـ پس از پیروزی اروپا در نبرد لیپانتو قصد اشغال تونس نمود،. آنان توانستند در همان سال تونس را به اشغال خویش در آورند، اما عثمانیها به سرعت برای بیرون راندن اسپانیا اقدام نمودند و در سال 981هـ تونس به امپراتوری عثمانی باز گردانده شد. سنان پاشا کسی بود که در نبرد آزادی تونس رهبری نبرد را بر عهده داشت.
دفاع از سلطان سلیم و ذکر وفات وی
مستشرق "کارل بروکلمان" سلطان سلیم دوم را به اسم "سکیر" (دائم الخمر) وصف کرده است. همچنین وی را شخصی فاسق و همنشین با دوستان بد و فاسق و عاصی تلقی نموده است. «دکتر عبدالعزیز الشناوی» رحمه الله تحت تأثیر کلام این مستشرق واقع شده است، اما «دکتر جمال عبدالهادی» این اتهامات را رد نموده، و دلایل خود را چنین بیان داشته است:
اولاً: شهادت کافر علیه مسلمان مردود و غیر قابل قبول است، و چگونه نویسندگانی از جامعهی مسلمان به ذکر این گواهی و افترا میپردازند، آیا در مدرسهی اسلام یاد نگرفتهاند که خداوند میفرماید: {لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا} (نور: 12).
ثانیاً: مستشرقان و کسانی که بر راه و روش آنان هستند، عادت کردهاند که حکام مسلمان و مجاهدان را به شکل مست شدگانی نشان دهند که از ارتکاب گناه و جنایت پرهیز نمیکنند.
آنان حتی عادت به طعن وارد کردن در دین خدا و انبیا و رسل دارند، پس چگونه در حالی که به امانتدار نبودن آنها آگاه هستیم نوشتههای آنان را در مورد حکام و مجاهدان مسلمان قبول میکنیم؟
در مورد وفات وی مورخین غربی سبب آن را زیاده روی در نوشیدن خمر ذکر کردهاند، ولی مورخان مسلمان سبب مرگ وی را لغزیدن وی در حمام بیان کردهاند، که به خاطر آن به شدت به زمین خورد و بیمار گشت، سپس با همین بیماری در سال 982هـ دار فانی را وداع گفت.
شناسنامهی یازدهمین خلیفهی عثمانی
|
نام كامل
|
سلطان سليم دوم فرزند سليمان قانونی بن سليم اول بن بايزيد بن محمد فاتح بن مراد بن محمد بن بايزيد بن مراد بن اورخان بن عثمان بن ارطغرل
|
ترتیب در خلافت
|
يازدهم
|
تاريخ ميلاد
|
930هـ
|
دوران خلافت
|
(974-982هـ/1566-1574م)
|
تاريخ وفات
|
982هـ
|
خلیفهی قبلی
|
سلطان سلیمان قانونی
|
خلیفهی بعدی
|
سلطان مراد سوم
|
ترجمه و تحقیق: أبو أنس
سايت عصر اسلام
www.IslamAge.com
مصادر و مراجع:
* الدولة العثمانیة- تألیف: دکتر علی محمد صلابی.
* الدولة العثمانية في التاريخ الإسلامي الحديث - تألیف: اسماعيل احمد ياغى
* سایت ويكيبيديا، سایت قصة الإسلام ، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت - سایت المعرفه
* تاريخ الدولة العلية العثمانية - تألیف: محمد فریک بک
* التاريخ الاسلامى، العهد العثمانى ، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الثالثة، 1411هـ/1991م. |