رأفت و مهربانی عمر فاروق در حق چهارپایان
بسم الله الرحمن الرحیم
رأفت و مهربانی عمرفاروق نسبت به حیوانات از ایمان عمیق ایشان سرچشمه میگرفت که در وجود انسان رحمت، رأفت و احسان را میآفریند. قلب ایشان با ذکر خدا رئوف شده بود، بنابراین نسبت به خلق خدا مهربان بود، و در روشنی آموزههای اسلام دریافته بود که خدمت به هر موجود زندهای باعث اجر و پاداش است و شرعا جایز نیست که از هیچ حیوانی اضافه بر تحمل و توانش کار گرفت و به آن بی رحمیکرد. تا جایی که ایشان میگفت: اگر حیوانی در عراق بر اثرخرابی راه بمیرد، عمر رضی الله عنه روز قیامت مسئول مرگ آن خواهد بود. و اکنون به مواردی از رفتار او در این مورد که در صفحات زرین تاریخ به یادگار مانده است اشاره میکنیم:
ـ بار اضافی روی شتر
مسیب بن دارم میگوید: عمربن خطاب را دیدم، مردی را به خاطر این تنبیه میکرد که روی شترش بار اضافی گذاشته بود.( محض الصواب. 2/ 469)
ـ نمیدانید که حیوانات نیز بر شما حقوقی دارند؟
احنف بن قیس میگوید: ما در حالی که به فتح بزرگی دست یافته بودیم نزد عمر رضی الله عنه آمدیم. ایشان از ما پرسید: کجا فرود آمدهاید؟ گفتیم: در فلان مکان. او با من تا آنجا آمد و چون نگاهش به چارپایان افتاد، گفت: در مورد این حیوانات از خدا نمیترسید؟ مگر نمیدانید که آنها نیز بر شما حقوقی دارند، چرا آنها را آزاد نگذاشتهاید. تا از چراگاههای زمین، استفاده کنند.( نظام الحکم فی الشریعة و التاریخ 2/605)
ـ مداوای شتران بیت المال
احنف بن قیس با هیئتي از مردم عراق در یکی از روزهای گرم، نزد عمر رضی الله عنه رسید. او در حال روغن مالی شتران بیت المال بود. وقتی نگاهش به احنف افتاد گفت: ای احنف! لباسهایت را در بیاور و امیرالمومنین را کمک کن. چرا که اینها از آن ایتام، بیوهها و مساکین هستند. فردی گفت: ای امیرالمومنین! خدا شما را بیامرزد چرا به بردهای از بردگان دستور ندادید این کار را بکند؟ عمر رضی الله عنه گفت: چه کسی از من و احنف بردهتر است؟ و افزود که ولی امر مسلمین باید در مقابل رعیت خود همانند برده در مقابل آقای خود، انجام وظیفه نماید.( اخبار عمر. ص 343)
ـ حیوانی به خاطر اشتهای عمر تاخته شده
همچنین روزی عمر رضی الله عنه اشتهای خوردن ماهی تازه نمود. غلامش، یرفا سوار بر مرکب خویش، قصد نزدیکترین بندر را جهت فراهم نمودن ماهی کرد. و سرانجام پس از دو شبانه روز (رفت و برگشت) ماهی مورد نظر را تهیه کرد و به مدینه آورد. و مشغول شستشو و عرقگیری مرکب خود شد. وقتی چشم عمر رضی الله عنه به آن افتاد، گفت: حیوانی به خاطر اشتهای عمر تاخته شده و به زحمت انداخته شده است. به خدا سوگند که عمر، لب به این غذا نخواهد زد. (الریاض النضره. ص 408)
ـ میترسم که فردای قیامت در مورد تو از من بازخواست به عمل آید
همچنین باری چشمش به شتری افتاد که خسته و رنجور به نظر میرسید، عمر نزدیک رفت و دست بر کوهان او کشید و گفت: میترسم که فردای قیامت در مورد تو از من بازخواست به عمل آید.( الطبقات (3/215))
اینها پارهای از عملکرد عمر است که بیانگر میزان رأفت و رحمت او نسبت به حیوانات میباشد و ای کاش جوانان مسلمان همت به خرج داده، تاریخ و سرگذشت این رادمرد اسلام را میخواندند و اسلام را به خوبی مطالعه میکردند تا متوجه میشدند که هیچ قانون منصفانه و بشر دوستآنهای نیست که برای جامعه مفید باشد مگر این که در اسلام دارای ریشه و سابقه است.
بنابراین نباید مبهوت سازمآنها و مؤسسات مختلف غربی بشویم که تحت عناوینی از قبیل حمایت از حیوانات اهلی و وحشی و یا پرندگان و غیره گوش جهانیان را کر نمودهاند. و باید جوانان مسلمان بدانند که ما مسلمانها در این مورد و هر مورد انسانی دیگری اساتید آنها هستیم.( شهید المحراب. ص 228)
آری ناظر دانستن خدا در همه حال، راز هدایت و اوج نیکی و مغز عبادت است. و از این رهگذر بود که عمراز دیدن شتر خسته و رنجور، میترسید که فردای قیامت در مورد او بازخواست شود. این است حقیقت اسلام و خوف و خشیتی که قلب را فرا میگیرد. و هیچ حاکمی بدون این ترس و خشیت راه نجات را نخواهد پیمود، چرا که خداوند او را بر بندگان خود حاکم قرار داده است.( همان: 229)
و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین
منبع: کتاب عمر فاروق، تالیف: محمد علی صلابی
سایت عصر اســـلام
IslamAgae.Com
|