سلطان سلیمان قانونی و دوران طلایی حکومت عثمانی (926 - 974 هـ)
سلیمان قانونی یکی از مشهورترین سلاطین عثمانی است، که در سال 900هـ در شهر طرابوزان بدنیا آمد. پدر وی در آن هنگام والی آنجا بود. سلیمان همراه با محبت علم و ادب و علما و فقها رشد یافت و از همان دوران جوانی به جدیت و وقار معروف بود.
وی در سن 26 سالگی عهده دار سلطنت شد. سلیمان اول در همهی امور بسیار تأنی میکرد، و در اجرای آن هیچ عجلهای به خرج نمیداد، بلکه به عمق موضوع فکر میکرد و سپس تصمیم میگرفت و اگر پس از آن دستوری از سوی وی صادر میشد، دیگر از آن باز نمیگشت.
وی در ادارات دولت عثمانی تعدیلاتی انجام داد؛ وضعیت افراد جامعه را از ادیان و نژادهای مختلف مشخص نمود، و با علمای ربانی عصر خویش برای وضع قوانین اداری که میبایست برگرفته شده از شریعت سلامی میبود به مشورت نشست.
یکی از مهمترین کارهای وی وضع قانون دولت عثمانی به نام «قانون سلیمان نامه» است، که «ابوالسعود أفندی» صاحب تفسیر، در این امر با سلطان مشارکت بسیاری داشت. پس از وضع قوانین، سلطان آن را به بهترین نحو تطبیق نمود، و از آنجا بود که به سلیمان قانونی معروف گشت.
گفته شده وی نامههای خویش را با آیهی {إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ} (نمل/ 30) شروع میکرد، تا تیمنی به نبی الله سلیمان علیه السلام باشد. حتی مورخان نیز به خاطر لشکر عظیم و هیبت وی او را سلیمان زمان وصف نمودهاند. یکی از شعرا در هنگام متولی شدن خلافت این شعر را در وصف او سرود:
قل للشياطين البغاة اخسأوا قد أوتى المُلك سليمانُ
(شیاطین سرکش را بگو که خفه شوند، که ملک به سلیمان رسید!)
سلیمان اول با مردمِ خویش بسیار مهربان و رئوف بود، و 600 نفر را از زندان مصر آزاد ساخت. امنیت و عدالت در دوران حکومت وی انتشار یافت، و در رفع ظلم و ستم و بدعت تلاش نمود.
وی در میان سلاطین مسلمان بیشترین جهاد و غزوات را در ناحیهی اروپا داشته است و لشکر وی توانست تا قلب اروپا پیش برود.
خطر وی برای اروپا تا حدی بود که مورخ آلمانی، «هالمر» میگوید: "این سلطان (سلیمان قانونی) از صلاح الدین ایوبی برای ما خطرناکتر است" و مورخ انگلیسی، «هارولد» میگوید: "روز مرگ سلیمان، از روزهای عید نصاری بود".
مدت حکومت وی در بین سلاطین عثمانی از همه بیشتر است. او توانست در طول دوران حکومت خویش مساحت امپراتوری عثمانی را به چندین برابر افزایش دهد، به گونهای که شمال افریقا را فتح نمود، و در اروپا بر مجارستان غالب شد و وین و بلگراد را نیز فتح کرد.
جهاد سلطان سلیمان قانونی
سلطان سلیمان قانونی موفق شد، وسعت حکومت عثمانی را تا سه قاره بکشاند؛ وی در فتوحات خویش بیش از 360 قلعهی جنگی را فتح کرده است، که تا به حال این رقم برای کسی دیگر ذکر نشده است؛ پس با ما باشید تا جهاد و فتوحات وی را به شکل خلاصه بیان کنیم.
الف- خاموش کردن شورشها
استقلال برخی از اقالیم مانند مصر و شام از جمله مشاکلی بود که سلیمان قانونی در آغاز حکومتش با آن مواجه بود. وی نخست در فکر پایان دادن به این فتنه بود. وی توانست در طی چهار سال نخست حکومت خویش به این شورشها پایان دهد، و فکر استقلال را از سر آنها به در کرد. از جملهی این افراد میتوان جان بردی الغزالی در شام، و احمد شاه در مصر را نام برد و همچنین قلندر چلپی در مناطق قونیه و مرعش که نزدیک به سی هزار شیعه از پیروان این شورش بودند.
پس از خاموش شدن این فتنهها، سلطان سلیمان استراتژی جنگی خویش را برای گسترش فتوحات در اروپا متمرکز نمود.
ب- فتح بلگراد (25 رمضان 926هـ)
هنگامی که سلیمان قانونی بر کرسی خلافت نشست، نخست به پادشاهان اروپا نامه نوشته، و آنها را به پرداخت جزیهی مقرر شده در پیماننامهی پدرش (سلطان سلیم اول) امر نمود، ولی هنگامی که فرستادهی سلطان به مجارستان رسید، پادشاه مجارستان وی را به قتل رساند.
سلطان سلیمان از شنیدن این خبر بسیار خشمگین شده و گفت: آیا سفیر دولت اسلامی را میکشد؟! آیا پادشاه مجارستان مرا تهدید میکند؟!
سلطان آن شب را به صبح نکرد تا اینکه لشکر خویش را به همراه کشتیهای جنگی برای فتح بلگراد آماده ساخت. بلگراد در آن دوران به عنوان دروازهی اروپا و قلعهی مسیحیان شناخته میشد. پس از سقوط قسطنطنیه، این شهر جایگانه بزرگی نزد نصاری داشت.
جالب است که بدانیم سلطان محمد فاتح در دورهی خویش برای فتح بلگراد اقدام نمود ولی موفق به این فتح نشد، و این جمله را بر زبان آورد که: امیدوارم خداوند به دست یکی از نوههایم این فتح را عملی سازد.
سلطان سلیمان قانونی همراه با لشکر دلاورش پس از دو ماه و نیم محاصره، سرانجام در دوم رمضان سال 927 هجری قلعهی بلگراد را فتح نمود، سپس در 26 رمضان همان سال وارد شهر شد، وی دستور داد تا از بالای قلعه اذان داده شود. خبر سقوط این شهر رعب و ترس نصاری را بیشتر کرد و راهبان مسیحی از این واقعه بسیار وحشتزده بودند.
سلطان سلیمان تا روز عید فطر در این شهر باقی ماند و نماز عید را در یکی از بزرگترین کلیساهای شهر که به مسجد تبدیل گشته بود، بر پا داشت. اما متأسفانه این شهر نیز بعدها مانند اندلس از دست مسلمانان خارج شد.
ج- فتح جزیرهی رودس (13 صفر 929هـ)
رودس یکی از جزایر یونان است که در آن زمان تبدیل به مقر و پایگاه گروهی از صلیبیان جنگجو به نام «سواران قدیس یوحنا» یا همان «سواران مالت» (Sovereign Military Order of Malta) شده بود، این گروه زیر نظر پاپ در رومانی بودند. این دسته از مسیحیان تعصب شدیدی علیه مسلمانان داشتند. قلعهای که در شکل زیر مشاهده میکنید، مربوط به جزیرهی رودس است، که به دست سلطان سلیمان قانونی فتح شد.
این جزیره از نظر استراتژیک برای عثمانیها حائز اهمیت بود. به جز جنگهای صلیبی، آنها مانع از رسیدن مسلمانان ترک به سرزمین حجاز برای ادای حج میشدند. همچنین آنان برای رفت و آمد دریایی عثمانیها نیز خطرناک به شمار میآمدند. به همین جهت سلطان سلیمان اقدام به فتح آن نمود، و خود را برای حملهای بزرگ آماده ساخت؛ عوامل زیر به محقق ساختن این فتح کمک شایانی نمود:
1- مشغول بودن اروپا به جنگ بزرگی که میان شارل پنجم (امپراتور رومانی) و فرانسوا پادشاه فرانسه بر پا بود.
2- وجود پیمان صلح میان دولت عثمانی و ونیزیها.
3- رشد و نمو نیروی دریایی عثمانیها از دوران سلیم اول.
سلیمان قانونی از نیمهی سال 1522م جنگ شدیدی را علیه رودس آغاز نمود و توانست در 13 صفر 929 مصادف با 1 ژانویهی 1523 آن را فتح کند. با فتح رودس، قلوب صلیبیان به لرزه در آمد، و بر اندوهشان افزوده شد. سلیمان به سواران قدیس یوحنا اجازه داد تا از آنجا کوچ کنند، و آنان نیز به مالت رفتند. و به «سواران مالت» معروف شدند.
د- نبرد موهاکس (21 ذوالقعده 932 هـ)
در تاریخ اسلام نبردهای افتخارآمیزی داشتهایم، همچون یرموک و قادسیه و حطین و عین جالوت و قسطنطنیه و...
نبرد «موهاکس» نیز یکی از نبردهای افتخار آمیز مسلمانان است، که در صفحات تاریخ نبردهای اسلامی میدرخشد.
توسعهی نفوذ شارل پنجم (شارلکان) در اسپانیا و پرتغال و آلمان و هلند و... باعث شده بود، که امپراتوری نیرومندی تشکیل دهد و این مسالهای خطرناک و جدی برای عثمانیها به شمار میرفت زیرا آنها در پی سیطره بر مجارستان بودند تا بدینوسیله بر دولت عثمانی نیز سیطره یابند؛
اما سلطان سلیمان اول که خود یک سیاستمدار حرفهای نیز بود بلافاصله با صد هزار جنگجو و هشصد ناو جنگی در 11 رجب 932هـ از پایتخت عثمانی (استانبول) خارج شد، و خود را به بلگراد رساند، و تا عید فطر در آنجا باقی ماند، سپس به راه افتاد تا اینکه به رودخانهی طونه (دانوب) رسید و دستور داد برای عبور لشکر، پلی بر روی آن بسازند. این امر در مدت زمان کوتاهی صورت گرفت، و لشکر اسلام در طی چهار روز از آنجا عبور کردند.
پس از عبور لشکر، سلطان سلیمان دستور عجیبی صادر کرد، و آن هم انهدام پل بود، تا بدینوسیله کسی در فکر بازگشت نباشد.
سلطان مسیر خویش را به سوی نبرد موهاکس ادامه داد و در 20 ذوالقعده 932 به آنجا رسید، و در آنجا اتراق نمو. وی پروردگارش را به دعا و زاری فرا خواند، سپس لشکریان خویش را در مورد فضیلت شهادت و جهاد مورد خطاب قرار داد، به گونهای که وی و مجاهدین همگی به گریه افتادند.
پادشاه مجارستان برای نبرد با مسلمانان از دیگر کشورهای غربی کمک خواست و لشکریان خویش را 200 هزار جنگجو رساند.
در هنگام صبح دو لشکر به صف آرایی پرداختند؛ سلطان سلیمان اول لشکر خود را به سه قسمت تقسیم کرد، و خودش در بین صفوف ینی چریها در صف سوم قرار گرفت، بگونهای که نخست صف اول وارد جنگ میشدند، سپس به پشت صف سوم باز میگشتند. بدین گونه توپخانه، لشکر دشمن را بمباران میکرد.
نبرد به شکل بسیارهولناکی شروع شده بود و دو لشکر با تمام نیروی خود میجنگیدند. نصرت خداوند همراه مسلمانان بود، رعب و ترس در دل دشمن افتاد، و به عقب بر گشتند، و پادشاه مجارستان (لویس دوم) نیز در این هنگام پا به فرار گذاشت، ولی در اثنای فرار غرق شد و جان سپرد.
نبرد موهاکس بیش از یک و ساعت نیم به طول نیانجامید؛ کشته شدهگان مسلمانان 150 نفر و تعداد کشتههای کفار 25هزار نفر بوده است.
پس از این نبرد و شکست لشکر مجارستان، امپراتوری مجارستان که نزدیک به شش قرن پا بر جا بود، بدست این شیر مرد عثمانی سقوط کرد. این نبرد در واقع شکستی برای کل اروپا و جهان مسیحیت به شمار میآمد.
سلطان سلیمان قانونی نماز مغرب را در همان جا بر پا کرد، سپس به پایتخت مجارستان یعنی شهر "بوداپست" رفته، و عید قربان را در این شهر گذراندند.
دیگر نبردهای عثمانیها در دوران سلطان سلیمان اول
نبرد با شیعیان صفوی
سلطان سلیمان قانونی سه نبرد جنگی سنگین را علیه دولت صفوی آغاز نمود، آن هم به این خاطر که شیعیان متعصب صفوی در سرزمین فارس و عراق توهین فراوانی نسبت به اهل سنت روا میداشتند، حتی گفته شده که آنان قصد نبش قبر امام ابوحنیفه را داشتند. از سوی دیگر صفویها با دولت مجارستان بر ضد دولت عثمانی هم پیمان شده بودند.
در سال 941هـ عثمانیها نخست حملهی خویش را به عراق و بغداد آغاز کردند، و این سرزمین را از شیعیان صفوی پاکسازی کردند، و بغداد را نیز به فتوحات خویش افزودند.
سپس در سال 955هـ تبریز را نیز فتح کردند؛ شاه طهماسب در این هنگام به آذربایجان گریخت. عثمانی ها در حملهی سوم خویش به سال 962هـ توانستند بر آذربایجان و قفقاز و شرق آناتولی سیطره پیدا کنند. سلطان سلیمان با این حملات خطر نفوذ شیعیان صفوی را به پایینترین درجه رساند.
نبرد پِرِوِزا (Preveza)
یکی دیگر از نبردهای افتخار آمیز مسلمانان، نبرد دریایی «پروزا» در 4 جمادی الاولی 945 هـ است، که فرماندهی این نبرد به عهدهی «خیر الدین بارباروس» بوده است. اکثر نبردهای دریایی به فرماندهی این جنگجوی شجاع برگزار میشد. در تصویر پایین نبرد دریایی عثمانیها و صلیبیان در دریای مدیترانه به تصویر کشانده شده است.
نبرد پِرِوِزا (Preveza) با پیروزی مسلمانان به پایان رسید و لشکر مسلمانان به بیش از 36 کشتی و 3000 اسیر دست یافتند، و از همه مهمتر کنترل آنان بر دریای مدیترانه یکی از امتیازات این نبرد به شمار میآمد. سلطان سلیمان قانونی نبردهای بسیاری داشته است، که ما در اینجا به این مقدار اکتفا میکنیم.
دستاوردهای فرهنگی و تمدنی در دوران سلطان سلیمان قانونی
دوران سلطان سلیمان قانونی دورهی طلایی امپراتوری عثمانی به شمار میآید. در این دوران نه تنها جهاد و فتوحات پیشرفت کرده بود، بلکه جنبش علمی و فرهنگی و تمدنی نیز از جنبههای گوناگون رشد شایانی نمود.
هنر معماری در این دوره رشد بسیاری کرد. یکی از مهندسان معماری به نام «معمار سنان» مساجد و قصرها و بیمارستانها و حمامها و مدارس بزرگی را به شیوهی معماری جدید در این دوره برای سلطان سلیمان بنا نهاد.
«نجم الدین الغزی» در کتاب «الکواکب السائرة» ذکر کرده است که روزی سلطان سلیمان رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ را به خواب می بیند، که وی را به ساخت مسجد جامع امر مینماید، و به مکان آن نیز اشاره میکند. هنگامی که سلطان از خواب بیدار شد به معمار سنان دستور داد تا در آن محل مسجد بزرگی بنا کنند. این مسجد، به «مسجد سلیمانیه» معروف است و در زیبایی بینظیر است، و در کنار آن مدارس بزرگی بنا شد که در آن به تدریس علوم حدیث پرداخته میشد.
وفات سلطان سلیمان قانونی
سلطان سلیمان قانونی در اواخر عمر خویش با وجود آنکه پا به سن پیری گذاشته بود، در میدانهای نبرد شرکت میکرد. وی در اواخر عمرش به مرض نقرس (التهاب مفصل) مبتلا شد، و نمیتوانست بر اسب سوار شود، ولی با این وجود باز در مقابل دشمن اظهار قدرت میکرد.
سلطان سلیمان قانونی سرانجام در تاریخ 20 صفر 974هـ (5 سبتامبر 1566م) در سن هفتاد و چهار سالگی دارفانی را وداع گفت؛ وی در آن هنگام در یکی از جبهههای نبرد مشغول جهاد بود؛ وقتی خبر فتح را به سلطان رساندند، وی که در حال جان دادن بود خداوند را ستایش نمود و گفت: اکنون مرگ خوش است! و جان به جان آفرین تسلیم نمود.
وی از آغاز عهده دار شدن خلافت یک لحظه را برای آسایش خویش نگذاشت، بلکه همیشه در نبرد و گسترش فتوحات بود. خداوند سلطان سلیمان قانونی را به بهشت برین خود وارد سازد. آمین . و الحمدلله رب العالمین.
شناسنامهی دهمین خلیفهی عثمانی
|
نام كامل
|
سلطان سليمان قانونی فرزند سليم اول بن بايزيد بن محمد فاتح بن مراد بن محمد بن بايزيد بن مراد بن اورخان بن عثمان بن ارطغرل
|
ترتیب در خلافت
|
دهم
|
تاريخ ميلاد
|
900هـ
|
دوران خلافت
|
(926-974هـ/1520-1566م)
|
تاريخ وفات
|
974هـ
|
خلیفهی قبلی
|
سلطان سليم اول
|
خلیفهی بعدی
|
سلطان سليم دوم
|
در تصاویر پایین مسجد جامع سلیمانیه در نماهای مختلف نشان داده شده است:
ترجمه و تحقیق: أبو أنس
سايت عصر اسلام
www.IslamAge.com
مصادر و مراجع:
* الدولة العثمانیة- تألیف: دکتر علی محمد صلابی. * الدولة العثمانية في التاريخ الإسلامي الحديث - تألیف: اسماعيل احمد ياغى * سایت ويكيبيديا، سایت قصة الإسلام ، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت.سایت فرسان السنة - سایت المعرفه * تاريخ الدولة العلية العثمانية - تألیف: محمد فریک بک * التاريخ الاسلامى، العهد العثمانى ، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الثالثة، 1411هـ/1991م.
|