سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

13 مهر 1403 30/03/1446 2024 Oct 04

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7243481
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 127   تعداد بازدید: 3004 تاریخ اضافه: 2010-02-25

سريهٔ ذات السلاسل

رسول‌خدا -صلى الله علیه وسلم- که در تجربهٔ تلخ موته از موضع قبایل عرب ساکن مناطق اطراف شام، مبنی بر همدستی با رومیان بر علیه مسلمانان، باخبر شدند، احساس نیاز کردند نسبت به اینکه تدبیری حکیمانه بیاندیشند تا میان شامیان و رومیان جدایی بیافکنند، و انگیزه‌ای پدید بیاورند تا زمینهٔ ائتلاف شامیان با مسلمانان فراهم گردد، و بار دیگر چنین لشکریانی انبوه بر علیه مسلمین متشکل نگردند.

پیامبر بزرگ اسلام، برای اجرای این نقشه، عمرو بن عاص را درنظر گرفتند؛ زیرا، مادر پدر وی زنی از طایفهٔ بلی بود. آنحضرت وی را پس از پایان پذیرفتن جنگ موته در ماه جمادی‌الاولی سال هشتم هجرت بسوی اعراب شام فرستادند تا اُنس و اُلفت آنان را نسبت به مسلمانان جلب کند بعضی هم گفته‌‌اند: نیروهای اطلاعاتی خبر رسانیده بودند که جماعتی از قضاعه فراهم آمده‌اند و می‌خواهند به حومهٔ مدینه نزدیک شوند؛ پیامبراکرم -صلى الله علیه وسلم- نیز این سریه را اعزام فرمودند. این هم ممکن است که هر دو انگیزه با هم در کار بوده باشند.

رسول‌خدا -صلى الله علیه وسلم- برای عمرو بن عاص یک لوای سفید بستند، و یک لوای سیاه نیز همراه او کردند، و او را با سپاهی بالغ بر سیصد تن از اشراف مهاجر و انصار، که سی اسب در اختیار داشتند، اعزام فرمودند، و به او دستور دادند که هنگام عزیمت به شام، از طوایف بلی و عذره بلقین که بر سر راه او قرار می‌گیرند، مدد جوید. وی شبانه سیر می‌کرد، و روزها کمین می‌نشست.

وقتی به نزدیکی اردوگاه دشمن رسید، به او خبر دادند که لشکریان دشمن فراوان‌اند. وی نیز، رافع بن مکیث جهنی را نزد رسول‌خدا -صلى الله علیه وسلم- فرستاد، و از آنحضرت نیروی کمکی درخواست کرد. پیامبراکرم -صلى الله علیه وسلم- ابوعبیده بن جراح را با دویست تن از رزمندگان مسلمان بسوی او فرستادند، و برای وی لوای جداگانه‌ای بستند، و سران مهاجر و انصار را، از جمله ابوبکر و عمر، همراه او فرستادند، و او را سفارش کردند که به عمرو بن عاص بپیوندد، و با هم کار کنند، و با یکدیگر اختلاف پیدا نکنند. وقتی نیروهای ابوعبیده به عمرو بن عاص پیوست، ابوعبیده خواست به امامت جماعت پیشاپیش لشکریان بایستد؛ عمرو بن عاص گفت: تو به عنوان نیروی کمکی برای سپاه من آمده‌ای، و امیر لشکر منم! ابوعبیده نیز از او اطاعت کرد، و همچنان عمرو بن عاص پیش‌نماز لشکریان اسلام بود.

عمرو بن عاص به راه خویش ادامه داد تا به سرزمین قضاعه پای نهاد، و آن مناطق را درنوردید تا به واپسین اراضی آنان رسید، و در آن اراضی دوردست، با جماعتی از اعراب رویاروی شد. مسلمانان بر آنان حمله ور شدند، و آنان همگی به درون سرزمین‌هایشان گریختند و پراکنده شدند. عمرو بن عاص، عَوف بن مالک اشجعی را با پیامی از جانب خود به نزد رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- فرستاد، و آنحضرت را از مراجعت و سلامت سپاه اسلام واخبار مربوط به نبردشان باخبر گردانید.

«ذات سَلاسِل» یا «ذات سُلاسِل» سرزمینی است پشت وادی‌القُری که ده روز راه با مدینه فاصله دارد. ابن اسحاق یادآور شده است که مسلمانان بر سر چشمه‌ای در سرزمین جُذام فرود آمدند که آن را «سَلسَل» می‌نامیدند؛ این غزوه نیر «ذات السلاسل» نام گرفت [1].


منبع: خورشید نبوت؛ ترجمهٔ فارسی «الرحیق المختوم» تالیف: شیخ صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: محمد علی لسانی فشارکی، نشر احسان 1388

عصر اسلام
IslamAge.com


[1]- نکـ: سیرهٔ ابن‌هشام، ج 2، ص 623-626؛ زاد المعاد، ج 2، ص 157.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:

(أريت في المنام أني أنزع بدلو بكرة على قليب، فجاء أبو بكر فنزع ذنوباً أو ذنوبين نزعاً ضعيفاً والله يغفر له ثم جاء عمربن الخطاب فاستحالت غرباً فلم أر عبقريا يفري فريه حتى روى الناس وضربوا بعطن)
«در خواب دیدم که از چاهی آب می‌کشم؛ آن‌گاه ابوبکر آمد و یک دلو آب از چاه کشید و او، در کشیدن آب ضعیف بود و خداوند، او را می‌بخشد. سپس عمر آمد و دلو را به دست گرفت؛ هیچ پهلوانی سراغ ندارم که همانند او کاری را بدین قوت انجام دهد. عمر چنان آب کشید که همه‌ی مردم و شترانشان سیراب شدند و به استراحت پرداختند»
 مسلم ش 2393 .

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان