بقایای دین و آیین ابراهیم (عليه السلام)
قوم عرب- چنانکه دیدیم، پیش از ظهور اسلام در جاهلیت بسر میبردند؛ اما، در عین حال، بقایایی از دین حنیف و آیین حضرت ابراهیم (علیه السلام) در فرهنگ و جامعهٔ آنان وجود داشت، و دین ابراهیم را به کلی ترک نکرده بودند. از جمله بیتالله الحرام را همچنان بزرگ میداشتند؛ دور آن را طواف میکردند؛ حج میگزاردند، عمره بجای میآوردند؛ وقوف به عرفات و وقوف در مزدلفه داشتند؛ و شتران قربانی را در منی نحر میکردند؛ جز آنکه این موارد یاد شده را با بدعتهایی درآمیخته بودند:
1) قریش میگفتند: ما فرزندان ابراهیم واهل حرم هستیم، و متولیان خانهٔ خدا و ساکنان مکه؛ از میان قوم عرب هیچکس این چنین حق و منزلتی ندارد که ما داریم، و خودشان را «حُمس» مینامیدند. و براساس آن، میگفتند: ما را سزاوار نیست که از محدودهٔ «حرم» بیرون برویم و به منطقه «حل» (خارج از حرم) پای بگذاریم! از این رو، در عرفات وقوف نداشتند، و همانند مردم از عرفات به مشعرالحرام سرازیر نمیشدند؛ بلکه به طور اختصاصی از مزدلفه به دیگر حاجیان میپیوستند؛ چنانکه خداوند متعال خطاب به آنان این فرمان را فرستاده است:
﴿ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ النَّاسُ﴾[1]. «آنگاه سرازیر شوید از همان جایی که مردم سرازیر میشوند!»
2) و نیز قریش میگفتند: «حمس» را سزاوار نیست که سرشیر درست کنند، یا از شیر روغن بگیرند، در حالی که محرماند؛ همچنین، نباید داخل خیمهای بشوند که از موی چارپایان درست شده است؛ و نیز نباید زیر سایبان بروند در حالی که محرماند؛ و اگر بخواهند زیر سایبانی بروند، باید در خیمههایی سرپناه بگیرند که از چرم ساخته شده باشد. [2]
3) هم آنان میگفتند: «اهل حل» - یعنی غیر اهل حرم- سزاوار نیست از خوراکیهایی که از منطقه حل به محدودهٔ حرم آوردهاند، در حرم بخورند، هرگاه حج میگزارند یا عمره به جای میآورند.[3]
4) قریشیان- به عنوان اهل حرم- اهل حل (دیگر مردم) را امر میکردند که وقتی وارد حرم میشوند، برای نخستین بار، کعبه را طواف نکنند مگر در جامهٔ «حمس»؛ و در اجرای این امر، افراد قبیله قریش مردم را تحتنظر و مراقبت میگرفتند؛ مرد جامهاش را به مرد میداد تا با آن طواف کند، و زن جامهاش را به زن میداد تا طواف کند و جامه را برگرداند. حال، اگر بعضی از حجگزاران دستشان به جامهای نمیرسید، مردان برهنه طواف میکردند، و زنان نیز همهٔ جامههایشان را از تن بیرون میکردند و تنها یک نیم تنهٔ توری میپوشیدند، و با آن طواف میکردند، و در حین طواف چنین میسرودند:
الیوم یبدو بعضه او کله
و ما بدا منه فلا احله
«امروز قسمتی از آن یا تمامی آن هویدا میگردد، و هر اندازه از آن که هویدا شود، من بر کسی حلال نمیکنم!»
خداوند سبحان در این ارتباط، در قرآن کریم چنین فرمان داد:
﴿یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ﴾[4]. «به هنگام رفتن به مسجد آرایشهای خود را با خود داشته باشید.»
بر پایهٔ این بدعت، هرگاه مرد یا زنی تن به اجرای حکم مزبور نمیداد، و با جامهای که از منطقه حل بر تن داشت طواف میکرد، پس از طواف میبایست آن جامه را از تن بدر کند، و نه خود او و نه هیچکس دیگر نمیبایست از آن جامه استفاده کند [5].
5) قریشیان در حال احرام، از در ورودی خانههایشان وارد نمیشدند، بلکه از پشت خانههایشان نقب میزدند و از آن سوراخی که در پشت خانه تعبیه کرده بودند وارد و خارج میشدند، و این جفای مسلم را عملی نیکو تلقی میکردند. قرآن از این عمل آنان را نهی فرمد. قال الله تعالی:
﴿وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[6].
«نیکی به آن نیست که از پشت خانههایتان به خانهها درآیید؛ بلکه نیکی این است که همگان تقوا پیشه کنند؛ و از در خانههایتان به خانهها درآیید؛ و با خدا باشید تا آنکه رستگار شوید».
منبع: خورشید نبوت؛ ترجمه فارسی «الرحیق المختوم» تالیف: شیخ صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: محمد علی لسانی فشارکی، نشر احسان 1388
عصر اسلام
IslamAge.com
[1]- سورهٔ بقره آیه 199
[2]- سیرهٔ ابنهشام، ج 1، ص 202
[3]- همان.
[4]- سورهٔ اعراف، آیه 31.
[5]- سیرهٔ ابنهشام، ج 1، ص 202، 203؛ صحیح البخاری، ح 1665.
[6]- سورهٔ بقره، آیه 189؛ تفسیر ابن جریر طبری، ذیل آیه شریفه، صحیح البخاری، ح 1803، 4512؛ فتح الباری، ج 3، ص 621-622. |