اساسيترين برنامهها و شيوههاي جنگي ابوبكر صديق رضی الله عنه
بسم الله الرحمن الرحیم
بازنگاهي به فتوحات دوران ابوبكر صديق رضی الله عنه اين امكان را فراهم ميآورد تا اساسيترين برنامههاي جنگي اين خليفهي بزرگوار و چگونگي كاربري اسباب و زمينهها از سوي وي، به عنوان يك سنت الهي نمايان گشته و از چند و چون عوامل نزول نصرت و پيروزي مسلمانان در جريان فتوحات خليفهي اول آگاهي يابيم. برخي از اين برنامهها عبارتند از:
1ـ پرهيز از شتابزدگي در ورود به قلمرو دشمن
ابوبكر صديق رضی الله عنه به شدت مسلمانان را از ورود پرشتاب و نسنجيده به قلمرو دشمن پيش از فتح كامل برحذر ميداشت كه اين امر، در جريان فتح عراق و شام كاملاً واضح ميباشد. ابوبكر صديق رضی الله عنه در جريان فتح عراق به خالد و عياض دستور داد تا بهطور جداگانه از شمال و جنوب وارد عراق شوند. در فرمان ابوبكر رضی الله عنه به اين دو فرمانده آمده بود: «زماني كه در حيره گرد هم آمديد، هر يك از شما كه زودتر به حيره رسيده بود، امير آن يكي است. در حيره كه با هم شديد و ديدهبانهاي پارسيان را در هم شكستيد و مطمئن شديد كه مسلمانان از پشت سرشان غافلگير نميشوند، يكي از شما در حيره براي پشتيباني از همكارش و ديگر مسلمانان بماند و ديگري، بر شهرهايي كه دشمنان خدا و دشمنان خودتان از پارسيان در آن، قدرت و جا گرفتهاند، شبيخون بزند. با آنها بجنگيد تا آنچه را كه در دست دارند، فراچنگ آوريد و از خداي متعال بترسيد و از او ياري بخواهيد. آخرت را بر دنيا ترجيح دهيد تا هر دو، نصيبتان گردد و دنيا را بر آخرت مقدم نشماريد كه هم دنيا و هم آخرت را از دست ميدهيد. از طريق دوري از گناهان و شتاب در توبه ، از نواهي خداوند، باز آييد و از پافشاري بر گناه و به تأخير انداختن توبه جداً بپرهيزيد.»( تاريخ طبري (4/188،189))
اين نامهي پرمحتواي ابوبكر صديق رضی الله عنه نشاندهندهي انديشهي والاي وي و باريكبينيش در راهنمايي فرماندهان لشكري است و البته توفيق الهي بر اين توانمندي ابوبكر رضی الله عنه مقدم ميباشد. برنامهي جنگي ابوبكر صديق رضی الله عنه در كمال تناسب و سازگاري با مصالح قشون اسلامي در جريان عملياتي كردن اين رهنمود قرار داشت و به قدري پخته و كامل بود كه جنگاوراني چون خالد رضی الله عنه به ژرفانديشي نظامي ابوبكر رضی الله عنه گواهي دادهاند. چنانچه خالد رضی الله عنه در جريان انجام مأموريتش كه در ادامهي كار عياض رضی الله عنه در فتح شمال عراق بود، به كربلاء رسيد و مسلمانان از انبوه مگسهاي پرآزار آنجا به ستوه آمدند. خالد رضی الله عنه به عبدالله بن وثم فرمود: «صبر كن كه من، ميخواهم قلعههايي را كه عياض رضی الله عنه مأمور فتح آن شده، از نيروها و ديدهبانهاي دشمن خالي كنم تا مسلمانان در آن مستقر شوند و قشون اسلامي از اين ناحيه در امان باشند و عربها با اطمينان خاطر و بدون آشفتگي به نزد ما بيايند كه اين، فرمان خليفه است و نظرش، با توانايي و كارآيي تمام امت برابري ميكند.»( تاريخ طبري (4/189))
مثني بن حارثه رضی الله عنه نيز در جريان فتح عراق بر اساس همين رهنمود، انجام وظيفه ميكرد كه فرماندهي كل دستور داده بود: «با ايرانيها در نزديكترين نقطهي مرزيشان با سرزمين عربها بجنگيد و در نقاط مركزي و اندروني خاكشان وارد جنگ نشويد كه اگر خداي متعال، مسلمانان را پيروز كرد از پشت سر ايمن هستند و اگر نتيجه عكس اين بود، باز هم در بازگشت مشكلي ندارند كه راهشان را خوب ميشناسند و در خاكشان بيباكترند تا اينكه خداي متعال، آنها را در يورشي دوباره موفق كند.»
در فتح شام نيز بياباني كه پشت سر مسلمانان بود، آنان را از پشت سر در امان قرار ميداد. البته باز هم مسلمانان هرگونه زمينهاي را كه به دشمن اميد ميداد تا مسلمانان را از پشت غافلگير كنند، برچيدند و با بستن همهي شكافهايي كه از آن احتمال حملهي دشمن ميرفت، به فتح شهرها پرداختند و توجه ويژهاي به رعايت اين اصل جنگي نمودند.
2ـ بسيج و فراخوان عمومي براي جهاد در راه خدا
ابوبكر صديق رضی الله عنه پس از آنكه به خلافت رسيد، فراخوان يا بسيج عمومي را يكي از اصليترين ابزار آمادگي نظامي حكومت اسلامي قرار داد و مسلمانان را براي رويارويي با جريان ارتداد و همين طور حضور در حركت فتوحات به خدمت فراخواند كه از آن جمله ميتوان به نامهاي اشاره كرد كه به يمنيها نوشت و آنان را به خروج در راه خدا فرا خواند.
3ـ تشكيل نيروهاي امداد و پشتيباني
زماني كه جبههي شرق، شديد شد و خالد و مثني احساس كردند كه نيروهايشان براي انجام مأموريتشان كافي نيستند و به نيروي انساني بيشتري نياز دارند، به ابوبكر صديق رضی الله عنه نامه نوشتند و از وي درخواست نيروي كمكي كردند. ابوبكر صديق رضی الله عنه در پاسخشان چنين نوشت: «كساني را به همراهي لشكر اسلام فرابخوانيد كه پس از رسولخدا صلی الله علیه وسلم بر اسلام ثبات ورزيده و با مرتدها جنگيدهاند؛ هيچ يك از كساني را كه پيشينهي ارتداد دارند، براي جهاد با خود همراه نكنيد تا بعداً ببينم چه ميشود.»( تاريخ طبري (4/163)) ابوبكر رضی الله عنه تا واپسين لحظات حياتش از گسيل نيروهاي كمكي و پشتيباني به جبهههاي عراق و شام دريغ نكرد.
4ـ هدفمند كردن جنگ
هدف مشخصي در جريان فتوحات اسلامي، فراروي مجاهدان بود تا عمليات هدفمند جهادي، كوششي همگاني در راستاي دستيابي به مقصود ايجاد كند. ابوبكر صديق رضی الله عنه بر همين اساس، برنامهاش را بر اين مبنا قرار داد كه هر رزمندهاي بداند كه هدف نهايي مسلمانان از فتوحات، گسترش اسلام و رساندن آن به تمام ملتها از طريق نابودي حكام و سركشاني است كه مردمشان را از اين خير عمومي و فراگير محروم ميكنند. فرماندهان مسلمان، پيش از آغاز جنگ سه انتخاب فراروي دشمن قرار ميدادند كه عبارتند از: *پذيرش اسلام؛ *پرداخت جزيه *و يا جنگ.
5 ـ اولويتبندي و سنجيدگي در عمليات نظامي
ابوبكر صديق رضی الله عنه شخصاً عمليات سركوبي مرتدها را در ابتدا عهدهدار شد و سپس سپاهياني براي اين امر فراهم آورد و در عين حال از ساير صحنههاي نبرد نيز غفلت نكرد و اسامه رضی الله عنه را برابر فرمان رسولخدا صلی الله علیه وسلم به شام گسيل نمود. ابوبكر رضی الله عنه در سال نخست خلافتش، فعاليت جهادي را در سركوبي مرتدها متمركز كرد و پس از يكسان سازي شبهجزيره و برقراري امنيت، دو جبههي عراق و شام را فعال كرد و چون جبههي شام به نيروي كمكي و پشتيباني نياز پيدا كرد، خالد رضی الله عنه را از عراق به شام فرستاد و مثني رضی الله عنه را در عراق گذاشت و بدين ترتيب به حسب شرايط، جهاد برونمرزي را در شام فعالتر نمود.
6ـ عملكرد فرماندهان، سنجهي عزل و نصب
ابوبكر صديق رضی الله عنه پس از فراخوان مردم براي خروج در راه خدا به قصد جنگ با روميان، خالد بن سعيد رضی الله عنه را به تبوك فرستاد تا در آنجا كه مركز پيشروي بود، سپاهياني فراهم آورد و به عنوان نيروي پشتيباني انجام وظيفه نمايد و چون خالد بن سعيد رضی الله عنه به خوبي از عهدهي مأموريتش بر نيامد، ابوبكر صديق رضی الله عنه عزلش نمود و عكرمه بن ابوجهل را به جاي او به مقام فرماندهي منصوب كرد.
7ـ ايجاد تحول در شيوههاي عملياتي بر اساس شرايط
زماني كه ابوبكر صديق رضی الله عنه از پيشروي روميها و پيوستن مردم دمشق به آنها اطلاع يافت، در فرماني به ابوعبيده رضی الله عنه نوشت: «سوارانت را در روستاها پراكنده كن و با قطع رسيدن خواربار و خوراكي به دشمن، آنها را در تنگنا قرار بده و از محاصرهي شهرها خودداري كن تا اينكه فرمان بعدي من، به تو برسد. پس اگر به جنگ با تو برخاستند، با آنان بجنگ و براي پيروزي بر دشمن، از خدا مدد بخواه و من، نيز آنگونه كه براي آنان نيروي كمكي ميآيد، برايت نيروي كمكي ميفرستم.»
8 ـ بينق صلی الله علیه وسلم بودن خطوط ارتباطي خليفه با فرماندهان لشكري
خطوط ارتباطي ابوبكر صديق رضی الله عنه با فرماندهان قشون اسلامي بهگونهاي منظم و بينق صلی الله علیه وسلم بود كه گزارشهاي فرماندهان، در سلامت و امنيت كامل به خليفه ميرسيد و پاسخ خليفه نيز مخفيانه و بدور از دسترسي دشمن به آن و در سريعترين وقت ممكن، در اختيار فرماندهان قرار ميگرفت و مجالي به دشمن نميداد كه مسلمانان را غافلگير كنند و بدين ترتيب مكاتبات خليفه و فرماندهان، در سلامت و ظرافت بينظيري به انجام ميرسيد و همين، يكي از عوامل شكست دشمن در جريان فتوحات اسلامي بود.
9ـ فراست و تيزبيني خليفه
برنامههاي عملياتي فتوحات از همان نخست، برخاسته از فراست و هشياري ابوبكر صديق رضی الله عنه و انديشهي استوار وي بود كه ميتوان آن را پيامد همراهي ابوبكر رضی الله عنه با رسولخدا صلی الله علیه وسلم دانست كه همواره از آموزهها و رهنمودهاي آن حضرت صلی الله علیه وسلم بهره گرفت و دانستنيهاي زيادي كسب كرد و به همين سبب نيز توانست پس از رسولخدا صلی الله علیه وسلم در مقام خلافت، به بهترين نحو و با بصيرت تمام، انجام مسؤوليت نمايد و به لشكريان اسلام، نصايح ارزندهاي ارائه كند و در مناسبترين زمانها كه مجاهدان، در تنگنا قرار ميگرفتند، برايشان نيروي كمكي بفرستد و از طريق جزمانديشي و ارادهي استوار، ياريگرشان باشد.( تاريخ الدعوة الي الاسلام، ص336)
و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین
منبع: کتاب ابوبکر صدیق، محمد علی صلابی
سایت عصر اسلام
IslamAge.Com
|