سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

12 آذر 1403 30/05/1446 2024 Dec 02

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7337698
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 10   تعداد بازدید: 12586 تاریخ اضافه: 2013-03-09

ایجاد نسل پیروز؛ نورالدین زنگی به عنوان الگو

ما عادت کرده‌ایم در رویدادهای بزرگ تاریخی به لحظات پیروزی و شکست نگاه کنیم تا به پیروزی‌ها افتخار کنیم و برای شکست‌ها، اندوهگین شویم.

به این عادت نکرده‌ایم که از دلایل و زمینه‌سازی‌ها بحث کنیم از آبهای زلالی که درختان پرثمر را تغذیه می‌کنند، یا چه کرمهایی داخل تنه و پوست درخت شده است که آنرا نابود کرده است.

واقعاً فلسطین در رنج و عذاب خود فرو رفته است و امت اسلامی پنج قرن است غیر از داستان صلاح‌الدین و فتح او چیز دیگری ندارد و هرگاه مسأله‌ی فلسطین به میان بیاید نام صلاح‌الدین نیز می‌آید. حتی فرا‌تر از این هرگاه از جهاد و فداکاری نیز سخن می‌رانند می‌گویند خدا رحمت کند صلاح‌الدین را که اگر در میان ما بود ما را به سوی پیروزی رهبری می‌نمود!

اما این خیال [باطلی] است، زیرا صلاح‌الدین ثمره بود... آیا ثمره بدون درخت وجود دارد؟ و درختی بدون ریشه؟ و آیا ریشه‌ای شکوفا می‌شود بدون بذر؟ چه کسی بود که بذر این درخت را کاشت؟ و چه کسی عهده‌دار آبیاری و حفظ آن از آفت‌ها شد تا آن درخت، صلاح‌الدین را به ثمر برساند؟

مسلماً صلاح‌الدین بصورت ناگهانی ظهور نکرد و بعنوان معجزه از آسمان نزول نکرد یا ملائکه مأمور از جانب خدا نبود تا بال‌هایش را به هم بزند و امت را پیروز کند و بیت‌المقدس را آزاد گرداند.

قبل از صلاح‌الدین، هزاران صلاح‌الدین بودند که حتی از او بزرگ‌تر و مؤثر‌تر بوندند. [در این نوشتار] امروز من فقط به یکی از کسانی که صلاح‌الدین را آماده و پرورش داد می‌پردازم.

مردی که به اذن پروردگار همه چیز را برای صلاح‌الدین آماده نمود، قهرمانی رادمرد که نسل پیروز را تأسیس نمود و صلاح‌الدین را بسوی فلسطین رهبری کرد.

این مرد کیست؟ و چگونه نسل پیروز را تأسیس نمود؟ چگونه زمینه‌ها را مهیا نمود تا صلاح‌الدین امت را به سوی پیروزی رهبری کند؟ وی [در مسیر تأسیس نسل پیروز] چه گامهایی برداشت؟ چگونه آن گام‌ها را طراحی نمود؟ چه کارهایی انجام داد؟ و بر اساس چه روش و سیاستی؟

این آن چیزی است که امروز می‌خواهیم بدانیم...

این شخص نورالدین زنگی است... رهبری نادر و استثنایی که راه را برای صلاح‌الدین هموار نمود.

کسی که با دقت و تأمل زندگی و سیره نورالدین را بخواند درمی‌یابد که او راه آزادی قدس را بر مبنای چهار اصل مهم شروع کرد:

اصل اول: تأسیس رهبری نمونه

نورالدین به عنوان نخستین کار برای ساختن رهبری رشید و پرهیزگار برای امت، [همه آن ویژگی‌ها] را در وجود و شخصیت خویش نمایان کرد، دین، تقوی، علم، شجاعت و بصیرت در نبرد و فنون جنگ را همه در وجود خویش جمع کرده بود.

بشنوید که «ابن اثیر» درباره‌ی آن بزرگوار چه می‌گوید: «سیره‌های زیادی را مطالعه نموده‌ام، بعد از سیره خلفای راشدین و عمر بن عبدالعزیز، سیره‌ای نیکو‌تر مانند نورالدین نیافته‌ام و مانند او عادل باشد، او از غیر سهم غنیمت خود نمی‌خورد و نمی‌پوشید. هنگامی که همسرش از او چیزی طلب کرد سه دکان به وی بخشید و وقتی که همسرش آنرا کم دانست او گفت بیش از این ندارم، نورالدین بسیار نماز شب را به پا می‌داشت».

«الذهبی» می‌گوید: «نورالدین شخصی خوش‌خط و اهل مطالعه بود نماز را به جماعت می‌خواند، اهل روزه گرفتن و قرآن خواندن بود. در خوراکش بسیار دقت می‌کرد و از کبر و خودخواهی پرهیز می‌نمود. او مانند دانشمندان برگزیده بود... هر کسی او را می‌دید عظمت سلطان و هیبتش او را متعجب می‌کرد. هرکسی با او روبرو می‌شد لطف و تواضع او را محیر می‌کرد. کسانی که با او بوده‌اند بازگو می‌کنند که چه در سفر و چه در محل اقامت، چه در آرامش و چه در عصبانیت، هرگز سخنی ناسزا از او نشنیدند».

او خیلی باهوش و تیزبین بود و سرگردان نمی‌شد و آراستن‌های دروغین وی را متزلزل نمی‌کرد.

او بعد از نماز عشا می‌خوابید، در نصف شب بیدار می‌شد برای خواندن نماز و قرآن و دعا تا اذان صبح. وی همیچنین بسیار روزه می‌گرفت. پیامی از سوی خلیفه عباسی به او رسید که روی منبر با این عبارات برای او دعا شود:

اللهم أصلح المولى السلطان الملک العادل العالم العامل الزاهد العابد الورع المجاهد المرابط نور الدین وعدته، رکن الإسلام وسیفه، قسیم الدولة وعماد‌ها، اختیار الخلافة ومعز‌ها.. سید ملوک المشرق والمغرب وسلطان‌ها، محیی العدل فی العالمین، منصف المظلوم من الظالمین، ناصر دولة أمیر المؤمنین

همه را حذف کرد و به این عبارت بسنده کرد: اللهم اصلح عبدک الفقیر محمود بن زنکی

اصل دوم: اتحاد الگو و نمونه

به شدت برای تحقق بزرگ‌ترین و فراگیر‌ترین اتحاد میان مسلمانان بدون اینکه خونی ریخته شودتلاش کرد. براستی او خیلی برای حفظ وحدت تلاش می‌کرد و می‌گفت نیازی نیست با یکدیگر جنگ و قتل به راه اندازند من آن‌ها را وادار می‌کنم که برای جهاد با مشرکین آماده شوند.

اُمَرا نیز وقتی که تدین و جدیت وی را مشاهده نمودند با خوشحالی و افتخار به او پیوستند و تحت حاکمیتش قرار گرفتند.

شهرهای حمص و دمشق نیز به نورالدین پیوستند و به دنبال آن بر شهرهای دیگری و قلعه‌های شام بدون خونریزی مسلط شد. سپس تلاش کرد مصر را تحت سیطره خویش درآورد که آنزمان بدست فاطمیون بود. با این پیروزی‌ها فلسطین را که در اشغال صلیبیون بود محاصره نمود. بدینسان حلقه‌ی متحد زیبایی شکل گرفت که تأثیر بسیار زیادی در آزادی فلسطین داشت. پس از این‌ها توانست موصل و مناطق دیگری را نیز به قلمروش پیوست دهد. با این پیروزی‌ها امتداد جبهه متحد اسلامی از عراق شروع شد تا شام و مصر و یمن. این‌‌ همان چیزی بود که صلیبیون را ترساند و پایان کار را برای آن‌ها نزدیک می‌نمایاند.

نورالدین بسیار بر حفظ وحدت حریص بود به همین دلیل از خلیفه مسلمین اعلام استقلال ننمود بلکه خود را امیری تابع فرمان خلیفه عباسی در بغداد می‌خواند. وقتی مصر را فتح کرد و خلافت فاطمی را ساقط نمود بر منبر‌ها برای خلیفه عباسی دعا می‌کرد.

اصل سوم: تأسیس جامعه اسلامی

همچنین نورالدین بر اجرای احکام شریعت، از بین بردن ظلم و رعایت انصاف و عدالت در حق مردم بسیار پافشاری می‌نمود. او می‌گفت: «بر یاران و اصحاب من حرام باد اگر صدای مظلومی که به من دسترسی ندارد را به من نرسانند».

از فقه او بود وقتی تعداد غزواتش زیاد شد بعضی از مستشارانش به او گفتند بعضی از اموالی که برای فقرا و مساکین در نظر گرفته‌اید را برای جهاد و مصارف آن هزینه کنیم. نورالدین رحمه الله در جواب گفت: «سوگند به خدا! من امیدی به پیروزی مگر با آنان (فقرا و مساکین) ندارم. شما‌ها روزیتان و پیروزی‌هایتان بخاطر ضعفاست. چگونه حمایت شمشیرهای کشیده شده‌ی اقوامی را از خود قطع کنم که در حالی که من در بسترم می‌خوابم از من دفاع می‌کنند بدون اینکه هیچکدام از تیرهای آنان به خطا برود (منظور دعای فقراست) و حق آن‌ها را به کسانی بدهم که با تیرهایی از من دفاع می‌کنند که ممکن است به خطا برود؟؟ چگونه در حالی‌که در بیت‌المال آنان نیز سهم دارند بر من رواست که حق آنان را به کس دیگری بدهم؟»

همچنین بر تربیت نسل مسلمان بر مبنای ایمان و ترویج فرهنگ ایمانی حریص بود. بنابراین علمای عامل را پیش انداخت و راه عمل و دعوت را برایشان هموار نمود و به ساخت مساجد و مدارس اهتمام ورزید و با بدعت‌ها و گمراهی‌ها جنگید، حلقه علما را احیا و آنان را ارج نهاد. درباره‌ی علما می‌گفت: آنان سربازان خدا هستند و با دعای آنان بر دشمنان پیروز می‌شویم، در بیت‌المال حقشان چندبرابر آن‌چیزی است که الآن به آنان می‌دهیم و اگر به بخشی از حقوقشان راضی باشند بر ما منت می‌گذارند. در زمان او بلاد شام مقر علما و دانشمندان شد.

او می‌گفت: «بلخی- که یکی از علمای عصر او بود- بگوید‌ ای محمود!، تمام موهای بدنم سیخ می‌شود و دلم به لرزه در می‌آید».

همانطور توجه داشت به آبادانی و بنیاد تمدن و رشد اجتماعی، زیرا درک کرده بود جامعه از هم گسسته و با تمدنهای مختلف نمی‌توانند صانع پیروزی باشند و برای همین بود که سرپرستی ایتام را به عهده گرفت. بیوه‌ها را شوهر داد و فقرا را غنی کرد، بیمارستان‌ها را ساخت و خانه‌ی ایتام و بازار‌ها و حمام و راههای عمومی را توسعه داد و چادرنشینان را اسکان و به آنان زمین داد. زکات و توزیع آن را براساس موازین شرعی سروسامان داد و تجارت را تشویق و راه‌ها را امن نمود. مالیات را که باعث حرکت کند تجارت می‌شد برداشت. و بدینسان با همه این‌ها جامعه‌ای پویا و بیدار از جهات دینی و تمدن و اخلاق ساخت.

اصل چهارم: ایجاد روحیه جهادی

نورالدین تلاشی واقعی را برای احیای معانی جهاد در امت اسلامی و تربیت امت بر مبنای آن به کار بست. او برای پایه ریزی عزت مسلمانان و استواری آنان و قدرتشان بسیار کوشش نمود که مهمات را برای نیرو‌ها آماده کند و حمایت شهر‌ها را بدست آورد مرز‌ها را سروسامان دهد و روحیه مسلمانان را حفظ کند. آنان را به اسب سواری تشویق می‌کرد که بازی هجوم و فرار در آن بود. و جنگهایی که با نصاری کرد از بزرگ‌ترین وسایل برای احیای روحیه در امت اسلامی بود. در خلال بیست و هشت سال حکومت او، هیچ وقت جنگ با صلیبیون متوقف نشد و او توانست مناطق «ر‌ها» و «انطاکیه» را آزاد کند و او سهم زیادی در شکست حمله صلیبیون دوم داشت. پیروزی بزرگ وی در «تل حارم» چون نگینی بر پیشانیش می‌درخشد. او توانست در آن معرکه بزرگ دوازده هزار صلیبی را به قتل برساند و ده هزار را اسیر کند. در میان اسرا امیر انطاکیه، امیر طرابلس و حاکم قلقلیه نیز بودند.

اینگونه بود که نورالدین همه چیز را مهیای برداشت ثمر که آزادی بیت المقدس بود کرد. سال ۵۶۹ هجری قمری او در آستانه برداشت این ثمر بود و همه وسایل و مهمات را آماده کرده بود برای آزادی بیت المقدس از دست صلیبیون. حتی منبر جدید و زیبایی را برای مسجد الاقصی آماده نمود تا بعد از پیروزی آن را نصب کند اما مرگ به او این اجازه را نداد و در سال ۵۷۰ وفات نمود.

بدینسان راه برای صلاح الدین جانشینش آماده شد که ثمر را برداشت کند و شرف آزادی «اقصی» را بدست بیاورد. او این مهم را در سال ۵۸۴ بعد از جنگ حطین به انجام رسانید. آماده سازی نورالدین ۲۸ سال طول کشید و صلاح الدین در مدت چهارده سال آن را برداشت کرد. براستی که اعداد و آماده سازی طولانی‌تر از برداشت ثمر بود. و این البته سنت خدا در کائنات است. آیا ما از این درس و عبرت می‌گیریم؟

به این امید این تلاش خالصانه برای خدا باشد و مورد تأییدشان قرار گیرد.

نویسنده: دکتر عادل باناعمه ـ ترجمه: عبدالواحد توفیقی ذهابی

منبع: سایت اصلاح

عصر اسلام

IslamAge.com

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم   فرموده است: 
(علیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین المهدیین من بعدی):
«به سنت من و سنت خلفای راشدین پس از من، چنگ بزنید».
سنن ابی داود (4/201) ترمذی (5/44)؛ این حدیث، حسن و صحیح است

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان