اوصاف جهنم به استناد قرآن و سنت نبوی
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد :
در این مقاله به بررسی خلاصه وار سیمای جهنم در قرآن و احادیث صحیح نبوی می پردازیم:
الف)سیمای جهنم در قرآن کریم :
خداوند تعالی میفرماید:
« فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ »(البقره / 24)
«و اگر نتوانستید که چنین کنید و هرگز نخواهید توانست پس خود را از آتشی که افروزینه آن انسان و سنگ است به دور سازید، آتشی که برای کافران آماده شده است».
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ » (البقره / 161)
«کسانی که کفر ورزیده و در حال کفر مردهاند، نفرین خدا و فرشتگان و همه مردمان بر آنان خواهد بود».
« أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ »(البقره / 175)
«آنان کسانیند که گمراهی را با هدایت، و عذاب را با آمرزش مبادله و خریداری کردهاند چقدر در برابر آتش دوزخ بردبارند».
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ » (آلعمران / 91)
«کسانی که کفر میورزند و با کفر از دنیا رخت میبندند اگر زمین پر از طلا باشد و آن را به عنوان فدیه بپردازند هرگز از هیچ کدام از آنان پذیرفته نخواهد شد، برای ایشان عذاب دردناکی بوده و یاوری ندارند».
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآَيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا » (النساء / 56)
«بیگمان کسانی که آیات و دلایل ما را تکذیب نمودهاند بالاخره آنها را به جهنم میبریم و میسوزانیم، هر زمان که پوست بدنشان بریان و سوخته شود آن را عوض میکنیم تا مزه عذاب را بچشند، خدا بس توانمند و حکیم است».
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (36) يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنْهَا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ » (المائده / 36-37)
«بیگمان اگر همه آنچه در زمین است و همانند آن، مال کافران باشد و آن را برای نجات خود از عذاب روز قیامت بپردازند و بخواهند خویشتن را بدان بازخرید کنند از ایشان پذیرفته نمیگردد و دارای عذاب دردناکی خواهند بود * آنان پیوسته میخواهند از آتش دوزخ بیرون بیایند، ولی نخواهند توانست، و دارای عذاب دایم و مستمرند».
« إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآَيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ » (الأعراف / 40)
«بیگمان کسانی که آیات ما را تکذیب میکنند و خویشتن را بزرگتر از آن میدانند که بدانها گردن نهند درهای آسمان بر آنها باز نمیگردد و وارد بهشت نمیشوند مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن خیاطی بگذرد (که محال است) این چنین ما گناهکاران را جزا و سزا میدهیم».
« فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ (106) خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ »(هود / 106-107)
«و در آن ناله و فریاد (در دم و بازدم) سر میدهند، آنان در دوزخ جاودانه میمانند تا آنگاه که آسمانها و زمین برپا است مگر اینکه خدای تو بخواهد، بیگمان پروردگار تو هر کاری را که بخواهد انجام میدهد».
« وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا » (الأسراء / 97)
«و چون روز قیامت شود بر چهرههایشان به صورت کور و گنگ و کر محشورشان خواهیم کرد، جایگاهشان دوزخ خواهد بود، هر زمان که زبانه آتش فروکش کند، بر زبانه آتششان میافزاییم».
« هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ (19) يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ (20) وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ (21) كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ » (الحج / 19-22)
«اینان که دو دسته مقابل هم میباشند درباره خدا به جدال پرداخته و به کشمکش نشستهاند کسانی که کافرند جامههایی از آتش برایشان بریده شده است و از بالای سرهایشان آب بسیار گرم و سوزان ریخته میشود * تا پوست بدنشان و آنچه در درون آنهاست با آن آب سوزان گداخته شود * و تازیانههایی از آتش برایشان مهیا شده است * هر گاه بخواهند از دوزخ به درآیند و از غم و اندوه آن نجات یابند، بدان برگردانده شوند و گویند: باز باید عذاب آتش سوزان را بچشید».
« تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ (104) أَلَمْ تَكُنْ آَيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ (105) قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ (106) رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ (107) قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ (108) إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آَمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (109) فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ (110) إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ » (المؤمنون / 104-111)
«شعلههای آتش دوزخ صورتهای ایشان را فرامیگیرد و آنان در میان آن با چهرهای درهم کشیده به سر میبرند * خداوند خطاب میکند: مگر نه اینکه آیات من بر شما خوانده میشد و شما آنها را دروغ میپنداشتید * پاسخ میدهند: پروردگارا! بدبختی ما بر ما چیره گشته بود و ما مردمان گمراهی بودیم * پروردگارا! ما را از آتش دوزخ بیرون بیاور و اگر برگشتیم ستمگر نخواهیم بود * خداوند گوید: بتمرگید در آن، و با من سخن مگویید * گروهی از بندگانم میگفتند: پروردگارا! ایمان آوردهایم، پس ما را ببخش و به ما رحم فرما و تو بهترین رحمکنندگان هستی * شما ایشان را به باد مسخره گرفتید و این کار، ذکر و عبادت را از یادتان برده بود و همیشه فقط به آنها میخندیدند * من امروز به خاطر صبرشان به آنها پاداش دادهام و آنها حقیقاً رستگارند».
« إِذَا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا (12) وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا (13) لَا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا »(الفرقان / 11-14)
«واقعیت این است که آنها قیامت را دروغ میپندارند و ما برای کسی که قیامت را تکذیب نماید آتش سوزانی مهیا کردهایم * هنگامی که ایشان را از دور میبیند، صدای خشمآلود و جوش و خروشان آن را میشنوند * و وقتی که با غل و زنجیر به مکان تنگی از آتش دوزخ افکنده میشوند در آنجا مرگ را به فریاد میخوانند (آرزوی مرگ میکنند) * امروز نه فقط یک بار بلکه بارها مرگ را فراخوانید (ولی فایدهای ندارد)».
« الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (65) وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ (66) وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ » (یس / 64-67)
«به سبب کفری که میورزیدید امروز به دوزخ وارد شوید و بدان بسوزید * امروز بر دهانهایشان مُهر میزنیم و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان نیز بر اعمالشان گواهی میدهند * و اگر ما بخواهیم ایشان را در دنیا کور میگردانیم که هرگز نتوانند را را ببینند و از یکدیگر به جلو بزنند * و اگر بخواهیم ایشان را با وجود مقام و پستشان در جای خود مسخ مینماییم که نه بتوانند به جلو حرکت کنند و نه به عقب برگردند».
« احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ (22) مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ (23) وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ (24) مَا لَكُمْ لَا تَنَاصَرُونَ (25) بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ (26) وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ (27) قَالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ (28) قَالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ (29) وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِينَ (30) فَحَقَّ عَلَيْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ (31) فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِينَ (32) فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ (33) إِنَّا كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ (34) إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ (35) وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آَلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ » (الصافات / 22-36)
«ای فرشتگان من، کسانی را که به خود ستم کردهاند همراه با همسرانشان جمعآوری کنید و همه معبودهایشان * به غیر از الله جمع نمایید و آنگاه آنان را به راه دوزخ راهنمایی کنید * آنان را نگاه دارید که باید بازپرسی شوند * ای مشرکان! شما چرا امروز همدیگر را یاری نمیدهید؟ * بلکه آنان امروز کاملاً مطیع و تسلیمند * در این حالت بعضی رو به بعضی کرده و از یکدیگر بازخواست میکنند * مستکبران به مستضعفان میگویند شما از راه خیرخواهی به سوی ما آمده بودید * آنان در جواب میگویند: بلکه خودتان بیایمان و بیباور بودید * ما که هیچگونه سلطه و قدرتی بر شما نداشتیم، بلکه خودتان مردمان سرکش و نافرمانی بودید * پس عذاب پروردگارمان گریبانگیرمان شده و ما باید آن را بچشیم * ما خودمان گمراه بودیم و شما را هم گمراه کردیم * در نتیجه آنان در عذاب با یکدیگر مشترکند * ما اینگونه با بزهکاران رفتار میکنیم * چون وقتی که به آنان گفته میشد جز خدا معبودی نیست تکبر میورزیدند * و میگفتند: ما برای چکامهسرایی دیوانه، معبودهای خویش را رها سازیم».
« وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آَيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ (71) قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ » (الزمر / 71-72)
«و کافران گروه گروه به سوی دوزخ رانده میشوند و هنگامی که بدانجا رسیدند، درهای آن به رویشان گشوده میشود و نگهبانان دوزخ بدانها میگویند: آیا پیامبرانی از جنس خودتان به سویتان نیامدهاند تا آیات پروردگارتان را برایتان بخوانند و شما را از رویارویی با چنین روزی بترسانند؟ میگویند: آری، ولیکن فرمان عذاب بر کافران ثابت و قطعی است * بدیشان گفته میشود: از درهای دوزخ داخل شوید، جاودانه در آن میمانید، جایگاه متکبران چه بد جایگاهی است».
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ (10) قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ (11) ذَلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَإِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ » (غافر / 10-12)
«کافران ندا زده میشوند که قطعاً خدا بیش از اینکه خودتان بر خویشتن خشمگمین باشید بر شما خشمگین است چرا که دعوت به ایمان میشدید، ولی کفر میورزیدند * کافران میگویند: پروردگارا ما را دوباره میراندهای و دوباره زنده نمودهای و ما به گناهان خود اعتراف میکنیم آیا راهی برای رهایی از عذاب وجود دارد؟ * [به آنها گفته میشود: ] این عذابی که میچشید، بدان خاطر است که شما هنگامی که خدا به یگانگی خوانده میشد نمیپذیرفتند و اگر برای برای خدا شریک و انباز قرار داده میشد میپذیرفتید. پس در این صورت فرمانروایی و داوری از آن خداوند والامقام و بزرگوار است».
« إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ (43) طَعَامُ الْأَثِيمِ (44) كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ (45) كَغَلْيِ الْحَمِيمِ (46) خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِيمِ (47) ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذَابِ الْحَمِيمِ (48) ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ (49) إِنَّ هَذَا مَا كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ »(الدخان / 43-50)
«قطعاً درخت زقوم (درختی تلخ و بدبو) * خوراک گناهکاران است * همچون فلز گداخته در شکمها میجوشد * جوششی همچون آب گرم و داغ * (به مأموران دوزخ دستور داده میشود) این کافر فاجر را بگیرید و به میان دوزخ پرتش کنید * سپس بر سر او آب جوشان بریزید بچش که تو قدرتمند و بزرگواری * این همان چیزی است که پیوسته درباره آن مشکوک و متردد بودید».
« مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آَسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ » (محمد / 15)
«وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است در آن نهرهایی از آب زلالی است که گندیده و بدبو نگشته است، و نهرهای شیری که طعم و مزه آن متغیر نشده است، و نهرهایی از شراب سراپا لذت جهت نوشندگانش است، و نهرهایی از عسلی است که خالص و پالوده است و در آنجا از هر گونه میوهای برخوردارند، و از همه بالاتر از آمرزش پروردگارشان بهرهمندند آیا اینان همچون کسانی هستند که در آتش دوزخ جاویدان میمانند و از آب داغ و جوشان نوشانده شده به طوری که رودههایشان را پاره پاره کرده و از هم میگسلد».
و آیات در این باره بسیار زیاد است که ما فقط به ذکر نمونه هایی بسنده کردیم.والعیاذبالله من عذاب جهنم.
اوصاف جهنم به روایت احادیث نبوی :
در احادیث نبوی و آثار وارده از صحابه، تابعین و علمای سلف روایات بسیاری در وصف جهنم و کیفیت عذاب آن در حق تبهکاران وارد شده که بسیاری از آن صحیح و مقبول و بسیاری دیگر ضعیف و غیر قابل قبول میباشد و ما به ذکر روایات صحیح و ثابت بسنده نمودهایم. هر چند معتقدیم جهنم حق است و تمام عذاب و درد و رنجهای آن حقیقت دارد؛ چه ما آن را بدانیم و چه از حیطه علم ما خارج باشد.
امام مالک در موطأ از ابوهریره رضی الله عنه روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«آتش دنیا که شما آن را روشن میسازید، یک هفتادم آتش جهنم است». گفتند: یا رسولالله صلی الله علیه وسلم ! هر چند این آتش نیز کافی است! فرمودند: «آن آتش شصت و نه برابر مضاف بر این آتش است». بخاری و مسلم.
در روایتی دیگر فرموده است: «همه آنها همچون این یکی گرما و حرارت دارند». امام احمد.
امام بخاری از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت کرده که فرمود: در حضور رسولالله صلی الله علیه وسلم یادی از عمویش ابوطالب شد، ایشان فرمودند:
«شاید شفاعتم در قیامت به دردش بخورد. او در آتش کمی که به قوزکهایش رسیده قرار میگیرد و بر اثر آن وسط مغزش به جوش میآید».
امام مسلم از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«خوشبختترین معذب در جهنم کسی است که دو کفش آتشین را بر او بپوشانند، که بر اثر آن مغزش به جوش آید».
بخاری از نعمانبن بشیر رضی الله عنه روایت میکند که از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیده که میفرمودند:
«کمترین عذاب اهل آتش در قیامت، عذاب فردی است که یک پاره آتش را در گودی پایش گذارند و مغزش به جوش آید».
بخاری از نعمانبن بشیر رضی الله عنه روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«سبکترین عذاب جهنم در قیامت عذاب فردی است که دو پاره آتش را در گودی پایش قرار میدهند و مغزش همچون دیگی بزرگ و ظرفهایی که در آن آب جوشانده میشود به جوش میآید».
مسلم از ابن عباس روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«سبکترین عذاب جهنم به ابوطالب میرسد او دو کفش [آتشین] پوشیده که بر اثر آن مغزش به جوش میآید».
امام احمد از ابوهریره نقل میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«اگر آنچه را که من میدانم شما نیز میدانستید، مسلماً کمتر میخندیدید و بیشتر گریه میکردید».
در روایتی از انسبن مالک رضی الله عنه چنین میفرماید:
«سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست، اگر آنچه را که من دیدم شما نیز میدیدید، یقیناً کمتر میخندیدید و بیشتر گریه میکردید». گفتند: یا رسولالله صلی الله علیه وسلم ! شما چه دیدید؟ فرمودند: «من بهشت و جهنم را دیدم».
امام احمد از حدیث زهری از ابوهریره رضی الله عنه روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«آتش به خدا شکوه نمود که خداوندا! خودم خودم را خوردهام اجازه فرما نفسی بکشم. خداوند اجازه داد که در هر سال دو بار تنفس نماید. شدیدترین سرمایی که به شما میرسد، از زمهریر جهنم است و شدیدترین گرمای شما از گرمای جهنم است». بخاری و مسلم نیز روایت کردهاند.
احمد از انسبن مالک رضی الله عنه روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«در قیامت از میان اهل جهنم، خوشگذرانترین و خرمترین فرد دنیا را احضار میکنند و او را یک بار در جهنم فروبرده (همان طوری که لباس یا هر پارچهای را در رنگ فرومیبرند.) از او میپرسند: ای فرزند آدم، آیا تا به حال به تو خیری رسیده است؟ آیا تا به حال در نعمت و خوشی بودهای؟ گوید: به خدا سوگند هرگز! سپس بینواترین و بیچارهترین فرد دنیا را از اهل بهشت احضار میکنند و او را یک بار در بهشت فروبرده، از او میپرسند: آیا تا به حال بینوا و بیچاره بودهای؟ آیا سختی و مشکلی داشتهای؟ گوید: به خدا سوگند نه بینوا بودهام و نه هرگز سختی کشیدهام».
همچنین امام احمد از انسبن مالک روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«در قیامت کافری احضار میگردد و به او گفته میشود: اگر فرضاً به پُری زمین طلا داشتی آن را جهت نجات خود فدا مینمودی؟ جواب میدهد: آری خداوندا! به او گفته میشود: ما چیز کمتری از تو خواسته بودیم و این مضمون آیهای است که میگوید:
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ»(آلعمران / 91)
در صحیحین از طرق مختلفی از رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت شده که فرمودند: «پیوسته انسانها به جهنم انداخته میشود و جهنم فریاد میزند: [هَلْ مِنْ مَزِيدٍ] {ق:30} ؟ (آیا بیش از این هم هست؟) تا اینکه رب العزه قدم در آن گذاشته که درهم میپیچد و فریاد میزند: سوگند به عزتت کافی است، کافی است.
مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «انسان گاهی سخنی را به زبان میآورد که به آن بیاهمیت است، ولی به سببش به عمقی دورتر از مابین مشرق و مغرب در جهنم فرومیرود و در روایت بخاری: «در جهنم به مسافتی دورتر از مشرق پرت میشود». (ابن عبدالبر میگوید : منظور این سخن، سخنی است که فرد نزد پادشاه ظالم جهت جلب رضایتش به زبان میآورد. و ابن بطام سخنانی که افراد علیه مسلمانان دیگر به زبان میآورند را نیز اضافه نمود، هر چند انسان هدفی نداشته، ولی به علت بیتفاوتی و بیبند و باری در سخن گفتن و تعرض به دیگران، به این مجازات میرسد)
در صحیحین از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «در جهنم مابین دو کتف کافر به مسافت سه روز سریع رفتن است». (کنایهای است از بزرگ شدن اجسام کفار جهت تعذیب بیشتر آنها)
امام احمد از طریق عبدالله بن عمروبن العاص حدیث را از رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت میکند که فرمودند: «متکبران در روز قیامت همچون مورچگانی به شکل انسان محشور میشوند. هر چیز کوچکی بر آنها چیره میباشد تا اینکه به زندانی در جهنم وارد میشوند که نامش (بولیس) است که در آنجا بزرگترین آتشها بر آنها چیره شده و از چرک جسد دوزخیان نوشانده میشوند». ترمذی و نسائی.
ظاهراً این حدیث با حدیث قبلی تعارض دارد، ولی چنین نیست. چون کافران و متبکران در روز قیامت و وقت حشر این چنین خوار و زبون خواهند بود و هنگام ورود به جهنم جهت چشیدن عذاب بیشتر، اجسادشان بزرگتر میشود تا بهتر به جزای اعمالشان برسند «لیذوقوا العذاب».
« وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ »(آلعمران / 180)
«آنان که نسبت به آنچه خداوند از فضل و نعمت خود بدیشان عطا کرده، بخل میورزند گمان نکنند که این کار برایشان خوب بوده و به سودشان است، بلکه این کار برایشان بد است و به زیان ایشان خواهد بود، در قیامت همان چیزی که بدان بخل ورزیدهاند طوق گردنشان میگردد».
در صحیح بخاری از ابوهریره رضی الله عنه ثابت گشته که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هر سرمایهداری که زکات اموالش را پرداخت نکند، در قیامت اموالش به شکل مار و یا اژدهایی نر و بیمود که دهانش کف کرده است، درآمده و دو طرف فکش را گرفته به او میگوید: من اموال تو هستم، من گنجینههای تو هستم».
در روایتی آمده است: او از آن ترسیده و فرار میکند، ولی به دنبالش رفته و او را با دستانش گیر انداخته و در گردنش آویخته میشود. سپس آیه فوق راتلاوت نمود.
امام در مورد این گفتة قرآن میفرماید:
« تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ »(المؤمنون / 104)
«شعلههای آتش دوزخ، چهره ایشان را فراگرفته و به صورت چهره درهم کشیده در آن به سر میبرند».
امام احمد از ابوسعید خدری روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «وَ هُمْ فيها كالِحُون»، یعنی: تشویه چهره با آتش، لب بالاییش تا وسط سرش بالا آمده و لب پایینیاش کشیده شده تا به نافش برسد».
در مورد این آیة قرآن که میفرماید:
« فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ*وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ » (القارعه / 8-9)
«و اما کسی که ترازوی حسنات او سبک باشد * پس مادر او پرتگاه است».
گفته شده است: پناهگاه کافر و ملجأ و مأوای وی، پرت شدن در قعر جهنم است.
چنانکه در حدیث وارد شده گاهی انسان سخنی را به زبان میآورد که فکر میکند بیاهمیت است، ولی به خاطر آن هفتاد سال در جهنم پرت میشود.
گفته شده: درک اسفل را هاویه گویند (والله اعلم).
از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم در مورد:
« سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا »(المدثر / 17)
«به زودی او را مجبور به بالا رفتن میکنم».
فرمودند: «کوهی است از آتش در جهنم که تبهکاران مجبور به بالا رفتن از آن هستند، با گذاشتن دست بر آن، دستان ذوب میشود. چون آن را بردارد، به حالت اصلی برگردد و با گذاشتن پا بر آن پاها ذوب شده و چون بردارد برگردد».( ابن جریر، ابن ابیحاتم، و ابن مردویه روایت نمودهاند. )
قتاده از ابن عباس روایت میکند که میگوید: صعوداً: به معنی سنگ بزرگ یا پلهای است در جهنم که صورت کافر بر آن کشیده میشود.
سُدی میگوید: صخرهای لیز در جهنم است که مجبورند به بالایش بروند. مجاهد میگوید: مقصود عذابی طاقتفرسا است. قتاده میگوید: عذابی است که هیچ آسایشی در آن نیست.( ابن جریر این سخن را بیشتر پسندیده است. )
خداوند میفرماید:
« لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ (6) لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ » (الغاشیه / 6-7)
«آنان خوراکی جز ضریع نخواهند داشت * که نه فربه کند و نه از گرسنگی رها سازد».
ضریع: خاری است معروف در سرزمین حجاز که به آن شبرق نیز گویند.
« وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (15) مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِيدٍ (16) يَتَجَرَّعُهُ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ » (ابراهیم / 15-17)
«و پیامبران طلب فتح و پیروزی کردند و هر گردنگش منحرفی زیانمند گردید * جلو او دوزخ قرار دارد و از خونابه نوشانده میشود * آن را جرعه جرعه مینوشد و به هیچوجه گوارایش نمییابد و مرگ از هر سوی به او روی میآورد در حالی که نمیمیرد و بر سر راهش عذابی سخت قرار دارد».
« ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ (51) لَآَكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52) فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ (53) فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (54) فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (55) هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ » (الواقعه / 51-56)
«سپس شما ای گمراهان تکذیبکننده * قطعاً از درخت زقوم خواهید خورد * و شکمها را از آن پر خواهید کرد * و روی آن آب جوشان و سوزان خواهید نوشید * شما همچون شتران مبتلا به بیماری تشنگی از آن خواهید نوشید * این وسیله پذیرایی از آنها در دوزخ است».
« أَذَلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62) إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63) إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ (64) طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ (65) فَإِنَّهُمْ لَآَكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66) ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْهَا لَشَوْبًا مِنْ حَمِيمٍ » (الصافات / 62-67)
«آیا آنکه بهشتیان را با آن پذیرایی میکنند بهتر است یا درخت زقوم * ما آن را مایه رنج و محنت ستمگران کردهایم * زقوم درختى است كه از قعر آتش سوزان مىرويد * شکوفه و میوه آن انکار کلههای شیاطین است * دوزخیان از آن میخورند و شکمها را پر و آکنده میسازند * سپس آب داغ، کثیف و آلودهای را بر آن مینوشند».
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
سایت عصر اسلام
IslamAge.Com
|