تاریخ چاپ :

2024 Nov 22

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

تعيين حكام و گارگزاران منطقه‌اي در حکومت ابوبکر رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ابوبكر صديق رضی الله عنه براي مناطق مختلف، كارگزاراني تعيين كرد و اداره‌ي عمومي هر منطقه‌اي را به والي و كاردار آن منطقه سپرد. ابوبكر رضی الله عنه در گزينش كارداران و واليان، شيوه‌ي رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم را ادامه داد و به همين جهت نيز والياني را كه رسول اكرم صلی الله علیه وسلم پيش از وفاتشان بر مناطق مختلف گماشته بودند، هم‌چنان بر كارشان ابقا نمود و هيچ يك را بركنار نكرد مگر كه او را به امارت منطقه‌اي گمارد كه از موقعيت مهم‌تري برخوردار بود.

 استراتژي ابوبكر رضی الله عنه در تعيين و نصب واليان و كارگزاران، در درجه‌ي اول، ادامه‌ي مسؤوليت‌هاي كارداران زمان رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم بر پايه‌ي توانمندي‌هاي آنان بود؛ ابوبكر رضی الله عنه در راستاي اجراي اين سياست، شرح وظايف كارداران را بر اساس وظايف و مسؤوليت‌هاي كارداراني قرار داد كه شخ صلی الله علیه وسلم رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم آنان را تعيين و نصب نموده بودند. اختيارات و وظايف كارداران در دوره‌ي خلافت ابوبكر صديق رضی الله عنه از اين قرار بود:

1ـ اقامه‌ي نماز و امامت مردم، وظيفه‌ي اساسي كارداران و واليان بود؛ چراكه نماز، داراي معاني ديني و دنيوي گسترده‌اي است كه اهداف سياسي و اجتماعي مهمي در خود دارد و بدين سبب نيز مسؤوليت امامت مردم و به ويژه نماز جمعه بر عهده‌ي واليان و كارداران بود؛ به عبارت ديگر واليان منطقه‌اي يا فرماندهان جنگي، مسؤول اقامه‌ي نماز نيز بودند.

2ـ فرماندهان لشكرها، براي جهاد و گسترش قلمرو اسلام، به سرزمين‌هاي مختلف اعزام مي‌شدند و در عين حال مسؤول اداره‌ي امور مناطق فتح‌شده نيز بودند؛ گاهي خود فرماندهان جهادي، اداره‌ي اموري از قبيل تقسيم غنايم و نگهداري اسيران جنگي را عهده‌دار مي شدند و گاهي نيز افراد ديگري را به نمايندگي خود براي انجام اين امور يا مسايل ديگري نظير مذاكره و صلح با دشمن، تعيين مي‌كردند. اختيارات و وظايف فرماندهان جهادي شام و عراق، هم‌سان و برابر بود و تفاوت چنداني با حدود اختيارات و وظايف فرماندهاني كه به جنگ مرتدين يمن، بحرين و عمان گسيل شده بودند، نداشت؛ چراكه با وجود تفاوت در دلايل و انگيزه‌هاي جبهه‌هاي آن روز، عمليات جهادي، ساختار و چارچوبي هم‌سان داشت.

3ـ اداره‌ي امور سرزمين‌هاي فتح‌شده و تعيين قاضيان و كارگزاران آن‌ها، معمولاً توسط فرماندهان لشكرها صورت مي‌گرفت و به تأييد خليفه مي‌رسيد و گاهي نيز ابوبكر رضی الله عنه از طريق مشورت و رايزني، واليان مناطق فتح‌شده را تعيين مي‌فرمود.

4ـ كارگزاران مناطقي از قبيل يمن، مكه و طائف و ديگر بلاد اسلامي، از مردم قلمرو حاكميت خود براي خليفه بيعت گرفتند.

5 ـ كارداران منطقه‌اي، در پهنه‌ي امور مالي و اقتصادي نيز عهده‌دار جمع‌آوري زكات از ثروتمندان و توزيع آن درميان فقرا يا گرفتن جزيه از غيرمسلمانان منطقه‌ي خود بودند؛ البته گاهي نمايندگان خليفه يا كاردار منطقه، اين مسؤوليت را در ادامه‌ي شيوه‌ي جمع‌آوري زكات و جزيه در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم انجام مي‌دادند.

6 ـ تجديد قراردادهايي كه در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم بسته شده بود، از كارهاي انجام شده توسط كارگزاران ابوبكر رضی الله عنه مي‌باشد كه از آن جمله مي‌توان به تجديد قراردادي اشاره كرد كه در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم و مسيحيان نجران بسته شده بود و والي نجران، بنا به درخواست مسيحيان آن‌جا، آن را تمديد كرد.

7ـ اقامه‌ي حدود و مجازات‌هاي شرعي و هم‌چنين برقراري امنيت در مناطق مختلف بر عهده‌ي والي و كاردار بود. كارداران براي اجراي احكام و قوانين در صورت نبود نص، به اجتهاد خود عمل مي‌كردند كه از آن دست مي‌توان به عمل‌كرد والي صنعاء (مهاجر بن ابي‌اميه) در مورد دو زن اشاره كرد كه در نكوهش رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم و ابراز شادماني بر وفات آن حضرت، ترانه‌سرايي كرده بودند.

8 ـ كارگزاران، نقش مهمي در آموزش مسايل ديني به مردم و گسترش آموزه‌هاي اسلامي در مناطق تحت حاكميت خود داشتند. بسياري از كارداران دوره‌ي خلافت ابوبكر رضی الله عنه بر اساس سنت رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم در مساجد كلاس‌هاي آموزش قرآن و احكام برپا مي‌كردند. چراكه گسترش تعاليم و آموزه‌هاي ديني در اولويت حركت رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم و خلافت ابوبكر صديق رضی الله عنه قرار داشت. براي نمونه مي‌توان به كلاس آموزشي كارگزار ابوبكر رضی الله عنه در حضرموت اشاره كرد.

فعاليت‌هاي ديني كارگزاران ابوبكر رضی الله عنه نقش مهمي در گسترش اسلام داشت؛ برپايي كلاس‌هاي آموزشي، موجب شد تا ارزش‌هاي اسلامي و پايه‌هاي ديني، در سرزمين‌هاي فتح‌شده يا مناطقي كه مرتد شده و با جهاد ابوبكر رضی الله عنه دوباره مسلمان شده بودند، محكم و استوار گردد؛ چراكه نومسلمانيِ برخي از مردم و عدم شناخت درست و بنيادين از آموزه‌هاي ديني، يكي از مهم‌ترين علل ارتداد بود. علاوه بر اين بايد دانست كه فعاليت‌هاي ديني به مناطق تازه فتح‌شده يا نوبنياد منحصر نبود و اين فعاليت‌ها، در مناطقي چون مدينه، مكه و طائف كه پيشينه‌ي مسلماني بيش‌تري داشتند نيز وجود داشت و افرادي به دستور مستقيم خليفه يا كارگزار وي، به مسؤوليت آموزش مناطق، گماشته مي‌شدند.

والي و كارگزار هر منطقه، به طور مستقيم، محدوده‌ي خود را اداره مي‌كرد؛ البته در نبود وي جانشينش عهده‌دار اداره‌ي امور آن منطقه مي‌شد. چنان‌چه مهاجر بن ابي‌اميه كه از سوي رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم به امارت كنده گماشته شده بود و در زمان ابوبكر رضی الله عنه نيز مأموريت يافت كه در همان پست، انجام وظيفه كند، پيش از رفتن به يمن، بيمار شد و نتوانست بلافاصله پس از دريافت حكمش به يمن برود؛ به همين سبب پيكي به نزد زياد بن وليد فرستاد كه تا بهبود حالش، اداره‌ي كنده را عهد‌ه‌دار شود؛ اين كار مهاجر بن ابي‌اميه مورد تأييد ابوبكر صديق رضی الله عنه قرار گرفت.

ابوبكر رضی الله عنه پيش از آن‌كه كسي را به فرماندهي لشكر يا منطقه‌اي بگمارد، با ديگران مشورت و رايزني مي‌نمود. مشاوران اصلي ابوبكر رضی الله عنه عمر بن خطاب و علي بن ابي طالب و برخي ديگر از صحابه‌ي بزرگوارy بودند.

 البته ابوبكر صديق رضی الله عنه با شخصي كه قصد داشت او را به امارت بگمارد، مشورت مي‌فرمود و هر‌گاه مي‌خواست كاردار يا فرماندهي را به جاي ديگري منتقل نمايد، از خود آن فرد نيز نظر مي‌خواست؛ چنان‌چه پيش از آن‌كه عمرو بن عاص رضی الله عنه را به فرماندهي لشكر فلسطين منتقل كند، از او نظر خواست و موافقتش را بدين منظور جلب نمود. ابوبكر صديق رضی الله عنه انتخاب ولايت حضرموت و يمن را بر عهده‌ي مهاجر بن ابي‌اميه نهاد و چون مهاجر، يمن را برگزيد، ابوبكر رضی الله عنه نيز او را والي يمن كرد.

ابوبكر رضی الله عنه همانند رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم عادت داشت كه شايستگان قبايل و اقوام را والي و كاردار امورشان كند. چنان‌چه در مورد طائف، شخصي از خود طائفيان را به امارت گماشت. ابوبكر رضی الله عنه هنگام انتصاب اميران و كارگزاران، در حكمي كه به كارگزارش مي‌نوشت، حدود ولايتش را تعيين مي‌كرد و حتي در بسياري از موارد مسير حركت كارگزار به منطقه‌ي مأموريتش را مشخ صلی الله علیه وسلم مي‌نمود. خليفه‌ي اول رضی الله عنه در پاره‌اي از موارد، برخي از ولايت‌ها و مناطق حكومتي را ضميمه‌ي استان‌ها و مناطق ديگر كرد؛ به عنوان مثال ولايت كنده را به زياد بن لبيد بياضي سپرد كه والي حضرموت نيز بود و بدين ترتيب زياد بن لبيد هم‌زمان كاردار كنده و حضرموت بود.

برخورد و تعامل ابوبكر صديق رضی الله عنه با واليان و كارگزاران، رابطه و تعاملي احترام‌آميز و در عين حال شفاف و روشن بود. كميت و كيفيت ارتباط كاري و حكومتي كارگزاران و خليفه، خوب و پيوسته بود. چنان‌چه واليان و كارداران به خليفه نامه مي‌نوشتند و از وي براي اداره‌ي امور راهنمايي مي‌گرفتند؛ ابوبكر صديق رضی الله عنه نيز همواره كارگزاران را در اداره‌ي امور راهنمايي مي‌كرد و درخواست‌هايشان را پاسخ مي‌داد. فرماندهان و كارگزاران از طريق نامه و پيك به خليفه گزارش كاري مي‌دادند و خليفه را از كم و كيف فعاليت‌هاي جهادي يا اداري خود آگاه مي‌ساختند.

 اميران و كارداران جهادي و منطقه‌اي هم از طريق پيك يا ملاقات، با يكديگر رابطه داشتند كه مي‌توان به روابط واليان يمن و حضرموت با هم و يا ارتباط تنگاتنگ فرماندهان جنگي در شام اشاره كرد كه در نشست‌هاي زيادي، مسايل جنگي و نظامي را با هم بررسي كردند. بايد توجه داشت كه بيش‌تر نامه‌هاي ابوبكر صديق رضی الله عنه به واليان و فرماندهان، حاوي مطالبي بود كه آنان را به زهد و بي‌رغبتي به دنيا و رغبت به آخرت فرامي‌خواند. گاهي ابوبكر رضی الله عنه نامه‌اي مشترك به تمام فرماندهان و واليان مي‌نوشت و آنان را پند و اندرز مي‌داد.

در دوره‌ي ابوبكر صديق رضی الله عنه حكومت اسلامي به چندين ولايت و حوزه‌ي حكومتي تقسيم شده و براي هر ولايت، والي و كارگزاري از سوي خليفه تعيين شده بود؛ مهم‌ترين حوزه‌هاي حكومتي دوره‌ي ابوبكر رضی الله عنه عبارتند از:

1ـ مدينه: پايتخت حكومت اسلامي بود.

2ـ مكه: اميرش عتاب بن اسيد بود كه در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم بدين سِمت گمارده شد و در دوره‌ي ابوبكر رضی الله عنه بر پُستش باقي ماند.

3ـ طائف: عثمان بن ابي‌العا صلی الله علیه وسلم در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم به امارت طائف منصوب شد و ابوبكر صديق رضی الله عنه او را بر اين منصب باقي گذاشت.

4ـ صنعاء: مهاجر ابي اميه، آن را فتح كرد و پس از پايان جنگ با مرتدين به عنوان والي آن‌جا منصوب شد.

5ـ حضرموت: فرماندارش، زياد بن لبيد بود.

6ـ زبيد: فرماندارش، ابوموسي اشعري رضی الله عنه بود.

7ـ خولان: يعلي بن ابي‌اميه به امارت آن گماشته شد.

8ـ جند: معاذ بن جبل رضی الله عنه والي آن بود.

9ـ نجران: امير آن، جرير بن عبدالله رضی الله عنه بود.

10ـ بحرين: علاء بن حضرمي رضی الله عنه والي آن بود.

11ـ جرش: عبدالله بن نور حاكم آن بود.

12ـ عراق و شام: فرماندهان لشكرهايي كه بدين مناطق گسيل مي‌شدند، زمام‌داري اين مناطق را نيز عهده‌دار بودند.

13ـ عمان: حذيفه بن محصن رضی الله عنه والي آن بود.

14ـ يمامه: سليط بن قيس به فرمانداري آن منصوب شد.( الدول العربية الإسلامية از منصور حرابي، ص96و97)

 

و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب ابوبکر صدیق، محمد علی صلابی


 

سایت عصر اسلام

IslamAge.Com