تاریخ چاپ :

2024 Nov 23

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

گلایه‌مندی علی و زبیر رضی الله عنهما از ابوبکر صدیق رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه ‏الی یوم ‏الدین و ‏اما بعد‏:‏

 

عبدالرحمن بن عوف خطبة دیگری را از ابوبکر صدیق پس از پایان بیعت دوم نقل نموده است.

عبدالرحمن بن عوف می‌گوید : ابوبکر بر روی منبر رفت و گفت :

«هیچ وقت چه آشکارا و یا پنهانی خود را کاندید نکرده و یا به دنبال امارت و رهبری نبوده‌ام!

علی‌بن ابیطالب و زبیر بن عوم رضی الله عنهم   گفتند : ما از این موضوع گلایه‌مندیم که دیر با ما مشورت شده است. هر چند ما بر این باوریم که برای مسئولیت ابوبکر از هر کس دیگری شایسته‌تر است، او یار غار است و ما منزلت او را می‌دانیم، از طرف دیگر رسول خدا صلی الله علیه وسلم  هنگامی که زنده بود به او فرمود که پیشنماز مردم بشود! » (البدایة و النهایة : ج 5 ص 250)

 

علی بن ابیطالب رضی الله عنه  دو بار با ابوبکر صدیق بیعت نمود.

بار اول : روز سه‌شنبه – یعنی یک روز پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم  - که با شتاب و قبل از آنکه ردای خویش را بپوشد و تنها با یک پیراهن – آنگونه که حبیب‌بن ثابت روایت نموده – به مسجد آمد و با او بیعت فرمود.

بار دوم : پس از وفات حضرت فاطمه رضی الله عنه  که شش ماه پس از وفات رسول خدا وفات یافت!( البدایة والنهایة : ج 5 ص 286)

 

در طول آن شش ماه علی یار و همراه و مشاور ابوبکر بود و هیچگاه راه خود را از راه او جدا ننمود، و گروه و جماعتی را تشکیل نداد و با او قطع رابطه ننمود و برای اداره امور مسلمانان طرف مشورت و رایزنی ایشان بود.

موضوعی که باعث گلایه‌مندی حضرت فاطمه از حضرت ابوبکر صدیق گردید، این بود که نزد او آمد و درخواست میراث رسول خدا صلی الله علیه وسلم  را نمود. ابوبکر صدیق نیز در پاسخ به او فرمود که : رسول خدا ارثی از خود بر جای ننهاده است.

ابوهریره از رسول خدا صلی الله علیه وسلم  روایت نموده که فرموده است :

«وارثین من هیچ درهم و دیناری را در میان خود تقسیم نکنند. هر چه را از دارایی من که از هزینه زندگی زنان و اجرت کارگران اضافه آمد، صدقه و احسان است.»

عایشه رضی الله عنها  می‌گوید : وقتی رسول خدا صلی الله علیه وسلم  وفات یافت، همة همسرانش با هم جمع شدند و تصمیم گرفتند که عثمان بن عفان را نزد ابوبکر صدیق بفرستند تا میراث رسول خدا را در میان آنها تقسیم کند.

 

عایشه می‌گوید به آنان گفتم : مگر نشنیده‌اید که رسول خدا فرموده‌اند :

«از ما پیامبران ارثی برده نمی‌شود، هر چه را که از خود برجای نهاده باشیم صدقه و احسان است؟»

همسران رسول خدا این را پذیرفتند!

عروه بن الزبیر ازعایشه روایت می‌نماید که : «فاطمه و عباس رضی الله عنهم   نزد ابوبکر صدیق آمدند، و سهم خود را از ارثی که رسول خدا بر جای نهاده بود می‌خواستند و خواهان زمین فدک و سهم رسول خدا از خیبر بودند!

 

ابوبکر صدیق رضی الله عنه  به او فرمود : از رسول خدا صلی الله علیه وسلم  شنیدم که فرمود : «از ما ارثی برده نمی‌شود و هر چه را که از خود برجای نهادیم صدقه است و خانوادة محمد تنها از بیت‌المال استفاده کنند.»

ابوبکر در ادامه سخنان خود گفت : سوگند به خداوند، هر کاری را که دیده‌ام رسول خدا انجام داده، انجام خواهم داد.

فاطمه آزرده خاطر شد و با ناراحتی حضرت ابوبکر را ترک کرد! » (البدایة والنهایة : ج 5 ص 285)

 

اما ابوبکر قبل از مرگ به منزل فاطمه رضی الله عنها  رفت و رضایت او را به جای آورد!

عامر شعبی می‌گوید : وقتی فاطمه بیمار بود، ابوبکر به منزل ایشان آمده و برای عیادت از او اجازه خواست.

حضرت علی به فاطمه فرمود : ابوبکر آمده و اجازه ورود می‌خواهد؟

فاطمه گفت : دوست داری به او اجازه ورود بدهم؟

حضرت علی فرمود : آری، دوست دارم!

حضرت فاطمه رضی الله عنه  به ابوبکر اجازه داد وارد منزل شود. حضرت ابوبکر به قصد عیادت و جلب رضایت وارد منزل شد و گفت :

«ای دختر رسول خدا! من دارایی و ثروت و خانواده و عشیره و محل سکونت خویش را تنها در راستای رضایت خداوند و پیامبرش و شما خانوادة او ترک کردم!

حضرت ابوبکر برای جلب رضایت حضرت فاطمه تلاش نمود، و در نهایت فاطمه از او اظهار رضایت نمود. » (البدایة و النهایة : ج 5 ص 289)

 

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.‏

وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.‏


 

سایت عصر اسلام

IslamAge.Com