تاریخ چاپ :

2024 Sep 08

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

اوضاع سیاسی عربستان (بطور خلاصه)

حکومت‌ها و امارتهای دیرین عربستان را بازشناختیم؛ اینک باید به ذکر شمه‌ای از احوال و اوضاع سیاسی قوم عرب بپردازیم تا صحنه‌های تاریخی آن روزگاران به روشنی گراید.

سه منطقه‌ای که همسایهٔ بیگانگان بودند، اوضاع سیاسی آنها از نابسامانی فراوانی رنج می‌برد و در سراشیبی سقوط بسر می‌برد. در این مناطق، مردم به عدهٔ معدودی اربابان و عدّه زیادی بردگان تقسیم شده بودند، که گروه اول همواره حاکم بودند، و گروه دوم پیوسته محکوم. اربابان (سادات) به خصوص بعضی از آنان که عرب نژاد نبودند، از همهٔ مزایا برخوردار بودند، و بردگان (عبید) به همهٔ گرفتاری‌ها و دردسرها دچار! و به عبادت روشن‌تر، رعایا به مثابه کشتزارهایی بودند که محصولات آنها به نفع حکومت‌ها درو و برداشت می‌شد؛ و حکومت‌ها، آنان را درجهت کامیابی‌ها و شهوترانی‌ها و تمایلات و زورگویی‌ها، و تعدّی و تجاوزهای خویش استخدام می‌کردند. مردم نیز، با افت و خیزهای کورکورانهٔ خود سرگرم بودند، و ستم‌ها و حق‌کشی‌ها از هر سوی بر سر آنان فرو می‌ریخت، و حتی توان گلایه و شکایت نیز نداشتند؛ و پیوسته، ستم‌ها و بی‌قانونی‌ها و شکنجه‌های گوناگون و رنگارنگ را تحمل می‌کردند؛ زیرا، حکومت کاملاً استبدادی بود، و حقوق فردی و اجتماعی مردم اصلاً به حساب نمی‌آمد.

قبائل همسایهٔ این مناطق، به گونهٔ دیگری، بی‌سامان بودند، و تندباد هوس‌ها و غرض‌ها آنان را به این سوی و آن سوی می‌کشانید؛ گاه، در زمرهٔ اهل عراق درمی‌آمدند؛ و گاه، در عداد اهل شام به حساب می‌آمدند!

درون جزیره‌العرب نیز، اوضاع و احوال قبائل از هم پاشیده بود و زمام امورشان را درگیری‌های قبیلگی و اختلافات نژادی و دینی در دست داشت؛ تا جایی که سخنگوی آنان چنین سرود:

وما أنا إلا من غزیة؛ إن غوت

غویت، وإن ترشد غزیة أرشد

«باری، من چیزی جز جنگ نیستم؛ اگر به بیراهه رود، من نیز به بیراهه می‌روم؛ و اگر به راه راست برود، من نیز سر به راه خواهم بود!».

اهل جزیره پادشاهی نداشتند، که پشتیبان استقلال آنان باشد، یا ملجأ و مرجعی باشد که بتوانند به او مراجعه کنند، و در هنگامهٔ سختی‌ها و گرفتاری‌ها تکیه‌گاهی مورد اعتماد برای ایشان بوده باشد.

حکومت حجاز را قوم عرب با دیدهٔ ستایش و احترام می‌نگریستند، و حاکمان حجاز را پیشوایان و صاحب منصبان مرکز دینی مکّه می‌دانستند، و آن حکومت، در حقیقت، آمیخته‌ای از زمامداری دنیایی و حکومتی و پیشوایی و رهبری دینی بود که در میان قوم عرب، به نام رهبری دینی حکومت می‌کرد؛ بر حرم و متعلّقات آن به عنوان تشکیلاتی که امور زائران بیت‌الله الحرام را سامان می‌دهد، و احکام شریعت ابراهیم را اجرا می‌کند، حاکمیت داشت؛ و چنانکه پیش از این گفتیم، ادارات و تشکیلاتی بسیار همانند تشکیلات پارلمانی امروزی داشت. اما، با این همه، حکومتی ضعیف بود که تاب و توان تحمل فشارهای زیاد را نداشت؛ چنانکه در ماجرای یورش احباش، این ضعف آشکار گردید.

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.‏


منبع: خورشید نبوت؛ ترجمه فارسی «الرحیق المختوم» تالیف: شیخ صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: محمد علی لسانی فشارکی، نشر احسان 1388

عصر اسلام

IslamAge.com