تاریخ چاپ :

2024 Nov 23

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

بعث و نشور

بعث و نشور


پس از دمیدن دومین بار در صور، بندگان برای بعث و نشور بر می ‌خیزند.

بنابراین،

بعث چیست؟

دلایل وقوع آن کدامند؟

نشور یعنی چه؟

کیفیت آن چگونه است؟

حال آنان که در بیرون قبرها بوده‌اند، چگونه است؟

درآمد

بعث و نشر به معنای بیرون آوردن مردگان از قبرهایشان به صورت زنده، و زنده گردانیدن همه ی مردگان، حتی آنان که سوخته ‌اند، یا غرق شده و ماهیان آنان را بلعیده‌اند، یا درندگان آنان را خورده‌اند، چرا که هیچ چیزی پروردگار مان را درمانده و ناتوان نمی ‌گرداند.


دلایل وقوع بعث

ایمان به برانگیختن بندگان برای حساب و جزا، یکی از اصول ایمان است، و تکذیب و انکار آن به منزله ی تکذیب و کفر ورزیدن به الله است. الله متعال می ‌فرماید: ﴿بَلۡ كَذَّبُواْ بِٱلسَّاعَةِۖ وَأَعۡتَدۡنَا لِمَن كَذَّبَ بِٱلسَّاعَةِ سَعِيرًا﴾ [الفرقان: 11]. «واقع قضیّه این است که آنان قیامت را دروغ می ‌دانند، و ما برای کسی که قیامت را دروغ بداند آتش شعله ور و سوزانی را آماده کرده ایم».


الله عزوجل در آیات فراوانی از بعث و نشور یاد کرده است، از جمله:

﴿وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ) [الأنبیاء: 104].

 «(این امر) روزی (تحقّق می ‌پذیرد که) ما آسمان را در هم می‌ پیچیم به همان صورت که طومار نامه‌ها در هم پیچیده می ‌شود. همان گونه که آفرینش را سر دادیم، آفرینش را از نو بازگشت می‌ دهیم. اینوعده‌ای است که ما می ‌دهیم، و ما قطعاً آن را به انجام می‌ رسانیم».


﴿قُلۡ يَتَوَفَّىٰكُم مَّلَكُ ٱلۡمَوۡتِ ٱلَّذِي وُكِّلَ بِكُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ تُرۡجَعُونَ﴾ [السجدة: 11].

 «بگو: فرشته ی مرگ که بر شما گماشته شده است، (به سراغتان می ‌آید و) جان شما را می ‌گیرد، سپس به‌ سوی پروردگارتان بازگردانده می‌ شوید».


﴿زَعَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَن لَّن يُبۡعَثُواْۚ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتُبۡعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلۡتُمۡۚ وَذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ﴾ [التغابن: 7].


«کافران می‌ پندارند که هرگز زنده و برانگیخته نخواهند گردید! بگو: چنین نیست که می ‌پندارید، به پروردگارم سوگند! زنده و برانگیخته خواهید شد، و سپس از آن چیزهایی که می‌کرده اید با خبرتان خواهند کرد. و این کار برای الله ساده و آسان است».


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «يُبْعَثُ كُلُّ عَبْدٍ عَلَى مَا مَاتَ عَلَيْهِ»[1]. «هر انسانی بر هر عقیده‌ای که مرده است، محشور می‌ گردد».


«إنما يُبْعَثُ الناس على نِيَّاتِهِمْ».[2] «مردم بر نیت‌هایی که داشته‌اند، برانگیخته می‌ شوند».


دلایلی بر ممکن بودن بعث و برانگیختن

الله عزوجل در برابر دیدگانمان دلایل فراوانی را قرار داده است که این دلایل ما را وادار می ‌کنند تا به بعث و نشور ایمان بیاوریم. پاره‌ای از این دلایل عبارتند از:

فرود آمدن باران بر زمین، که پس از نزول آن به اجازۀ الله زنده می ‌شود.

ما به سرزمینی خشک، بی ‌حاصل و مرده گذر می ‌کنیم که در آن نه گیاهی وجود دارد و نه کشت و حیاتی، و چون پروردگار باران را فرود می ‌آورد، به اهتزاز در آمده و زندگی و حیات به آن باز می‌ گردد و سرزمینی زنده و سرسبز قرار می ‌گیرد.


پس همان گونه که زمین خشک و بی‌ حاصل بود، سرسبز و خرم گردید، به همین شکل، الله تعالی مردگان را زنده خواهد کرد و به این استخوان‌های پوسیده و اجساد خشکیده حیات خواهد بخشید. چنان که پروردگار می‌فرماید: ﴿وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّىٰ إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَٰلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ﴾ [الأعراف: 57]. «او کسی است که بادها را به عنوان مژده رسانهای رحمت خود پیشاپیش می‌ فرستد. هنگامی که بادها ابرهای سنگین (بر دوش خود) برداشتند، آنها را به خاطر زمینی (خشکیده همچون) مرده می‌ رانیم و آب را در آنجا می ‌بارانیم و با آن هر نوع میوه و محصولی را (از خاک تیره) پدید می ‌آوریم. و همان گونه (که زمین مرده را پرجنب و جوش و زنده می ‌کنیم) مردگان را (نیز از دل خاک) بیرون می‌ آوریم (و زندگی دوباره می‌ بخشیم. در بارۀ این امثال که بیانگر نمونه ی معاد در این دنیا است بیندیشید) تا شما متذکّر شوید و عبرت گیرید».


در حدیثی از طریق ابی رزین رضی الله عنه روایت شده است که گفتم: یا رسول الله! چگونه الله مردگان را زنده می‌ کند؟ فرمود: آیا به سرزمین خشکی گذر نکرده‌ای؟ گفتم: بله، فرمود: آیا دوباره گذرت بر آن سرزمین نیفتاده است که سرسبز و شاداب باشد و دو باره گذر نمایی که خشکیده و بار دیگری آن را سرسبز و خرم ببینی؟ گفتم: بلی، فرمود: الله این گونه مردگان را زنده خواهد کرد»[3].


استدلال به آغاز آفرینش بر اعاده ی آن

ذاتی که ابتدا وقتی خواست، آفریدگان را آفرید و آنان را صورت بخشید، تواناست که باری دیگر، در چه وقت و چگونه آنان را زنده گرداند؛ زیرا اعاده کردن از آفرینش نخستین آسان ‌تر است. چنان که الله عزوجل می ‌فرماید: ﴿يَوۡمَ نَطۡوِي ٱلسَّمَآءَ كَطَيِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡكُتُبِۚ كَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِيدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَيۡنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ﴾ [الأنبیاء: 10]. «(این امر) روزی (تحقّق می ‌پذیرد که) ما آسمان را در هم می ‌پیچیم به همان صورت که طومار نامه‌ ها در هم پیچیده می ‌شود. همان گونه که آفرینش را سر دادیم، آفرینش را از نو بازگشت می ‌دهیم. این وعده‌ای است که ما می‌ دهیم، و ما قطعاً آن را به انجام می‌ رسانیم.»


و نیز می ‌فرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِي يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَيۡهِ﴾ [الروم: 27]. «او است که آفرینش را آغاز کرده است و سپس او را باز می‌ گرداند، و این برای او آسانتر است».


زنده گردانیدن برخی از مردگان در دنیا

در دنیا نیز برای برخی از بندگان مرگ صورت گرفته و الله تعالی آنان را زنده گردانیده است، مانند مانند زنده کردن فردی که در بنی اسرائیل کشته شد و وقتی پاره‌ای از گوشت گاو را به او زدند، زنده شد.[4] چنان که الله عزوجل می‌ فرماید:


﴿فَقُلۡنَا ٱضۡرِبُوهُ بِبَعۡضِهَاۚ كَذَٰلِكَ يُحۡيِ ٱللَّهُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ﴾ [البقرة: 73].«پس گفتیم: پاره‌ای از آن (قربانی) را به آن (کشته) بزنید. (و این کار را کردید و الله کشته را زنده کرد). الله مردگان را (در روز قیامت) چنین زنده می ‌کند و دلایل (قدرت) خود را به شما می ‌نمایاند تا این که (حقیقت و اسرار شریعت را) دریابید».


همان گونه که فردی از روستایی گذر نمود که ویران شده و سقف خانه‌‌هایش بر زمین افتاده بود[5].


یا این داستان که پروردگار از حضرت ابراهیم یادآور نموده است: ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِ‍ۧمُ رَبِّ أَرِنِي كَيۡفَ تُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰۖ قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِي﴾ [البقرة: 260]. «و (به خاطر بیاور) هنگامی را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده می‌ کنی. گفت: مگر ایمان نیاورده‌ای؟! گفت: چرا! ولی تا اطمینان قلب پیدا کنم (و با افزودن آگاهی بیشتر، دلم آرامش یابد)».


از کمال قدرت الهی این است که چیزی را از ضد آن بیرون می‌آورد

یعنی الله جل و علا تواناست که جسدی زنده و تر و تازه را از استخوانی خشک و مرده بیرون آورد، آن‌گونه که آتش را از درخت سبز بیرون می‌ آورد.


چنان که الله عزوجل می ‌فرماید: ﴿وَضَرَبَ لَنَا مَثَلٗا وَنَسِيَ خَلۡقَهُۥۖ قَالَ مَن يُحۡيِ ٱلۡعِظَٰمَ وَهِيَ رَمِيمٞ٧٨ قُلۡ يُحۡيِيهَا ٱلَّذِيٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٖۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلۡقٍ عَلِيمٌ٧٩ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلشَّجَرِ ٱلۡأَخۡضَرِ نَارٗا فَإِذَآ أَنتُم مِّنۡهُ تُوقِدُونَ٨٠﴾ [یس: 78-80]. «برای ما مثالی می ‌زند و آفرینش خود را (از خاک) فراموش می‌ کند و می ‌گوید: چه کسی می‌ تواند این استخوان‌هایی را که پوسیده و فرسوده‌اند زنده گرداند؟! * بگو: کسی آنها را زنده می ‌گرداند که آنها را نخستین بار (از نیستی به هستی آورده است و آنها را بدون الگو و مدل) آفریده است، و او بس آگاه از (احوال و اوضاع و چگونگی و ویژگی) همۀ آفریدگان است. * آن کسی که از درخت سبز، برای شما آتش بیافریده است، و شما با آن، آتش روشن می‌ کنید. (او که قادر بر رستاخیز انرژی‌ها است، قادر به برانگیختن مردگان و بازگرداندن به زندگی دوباره ی ایشان است)».


قدرت الله تعالی بر آفرینش آسمان‌ها و زمین

پروردگار آسمان‌ها و زمین با آن عظمت، شگفتی و استحکامی که دارند، را الله آفریده است، پس ذاتی که بر آفریدن این اشیای بزرگ و با عظمت تواناست، بر آفریدن چیزی کمتر و حقیرتر بیشتر قدرت دارد. چنان که الله عزوجل می ‌فرماید: ﴿أَوَ لَيۡسَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۚ بَلَىٰ وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ٨١﴾ [یس: 81]. «آیا کسی که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، قدرت ندارد (انسان‌های خاک شده را دوباره) به گونه ی خودشان بیافریند؟ آری! (می تواند چنین کند) چرا که او آفریدگار بس آگاه و دانا است».


وضعیت کسانی که در قبرها قرار نگرفتند

کسی که در آب غرق شده و ماهی‌ها وی را بخورند و در شکمشان متلاشی گردند، یا سوخته و خاکستر گردد، یا درندگان وی را بخورند، یا هر کسی که به مرگ طبیعی خویش نمیرد و مانند سایر مردم در قبر دفن نشود، قطعا بعث و نشور شامل این گونه افراد نیز خواهد شد.


 رسول الله صلی الله علیه و سلم داستان فردی از گذشتگان را نقل کرده و می ‌فرماید: «... الله به او مال و فرزند بخشید، وقتی زمان مرگش فرا رسید، رو به فرزندانش گفت: من چگونه پدری برایتان بوده‌ام؟ آنان می‌گویند: تو برایمان بهترین پدر بوده‌ای. می‌ گوید: پس من هیچ عمل خیری را انجام نداده ام. لذا هر گاه مردم، مرا بسوزانید، و چون به زغال تبدیل شدم، آن گاه مرا خُرد نمایید، و هرگاه طوفانی آمد، خاکسترهایم را به دریا بیندازید، سوگند به الله! اگر الله بر برانگیخته کردن من قدرت پیدا کند، چنان عذاب و کیفری به من دهد که به هیچ یک از جهانیان نداده است[6]. از این رو از آنان پیمان گرفت که پس از مرگش چنین بکنند».


چون این فرد وفات کرد، فرزندان به وصیتش عمل کردند و در روزی طوفانی ذرّه‌‌های بدنش را به باد دادند. پروردگار به زمین دستور داد: همه ی آنچه را که در درونت داری، گرد آور و زمین نیز به فرمان الهی عمل نمود، ناگهان آن فرد در بارگاه الهی حاضر شده و ایستاد. الله از او پرسید: ای بندۀ من! چه چیزی تو را وادار کرد که چنین کاری انجام دهی؟ گفت: پروردگارا! از ترس تو چنین کاری انجام دادم. از این رو الله نیز او را به خاطر این کارش بخشید[7].


آری، همه ی آفریدگان زنده بر می ‌خیزند، و به تجمع گاه رستاخیز سوق داده می ‌شوند تا جزای اعمالشان را ببینند و در میانشان داوری صورت گیرد.




[1]- صحیح مسلم (8 / 165).

[2]- صحیح ابن ماجه،صحیح (10 / 24).

[3]- مسند الإمام أحمد با روایت حسن (20 / 29).

[4]- مردی در بنی اسرائیل وجود داشت که فرزندی نداشت وی سرمایۀ فراوانی داشت و جز یک برادرزاده وارث دیگری نداشت. لذا برادرزه‌اش در میراث عمویش شتاب نموده و او را به قتل رساند و شبانه نعشش را برداشت و بر دروازۀ فرد دیگری گذاشت و صبح آن روز ادعی نمود که او آن را کشته است. در نتیجۀ آن نبرد بزرگی بین آنان درگرفت، تا جایی که دست به اسلحه برده و در مصاف هم قرار گرفتند.


آنگاه خردمندان آنان گفتند: چرا به جان هم افتاده و اختلاف می‌کنید در حالی که پیامبر خدا، موسی در میان شماست.


لذا در نزد موسی آمدند و ماجرا را برای وی تعریف کردند. آن گاه خداوند برای موسی وحی فرستاد و فرمود: ﴿وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تَذۡبَحُواْ بَقَرَةٗۖقَالُوٓاْأَتَتَّخِذُنَاهُزُوٗاۖقَالَأَعُوذُبِٱللَّهِ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ٦٧﴾ [البقرة: 67].«و (به یاد آورید) آن هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: خدا به شما دستور می‌دهد که گاوی را سرببرید، گفتند: آیا ما را مسخره می‌کنی؟ گفت: به خدا پناه می‌برم از این که جزو نادانان باشم».


اگر آنان از موسی اطاعت کرده و اعتراض نمی‌کردند و گاوی را می‌کشتند، این کار برای آنان کفایت می‌کرد، اما آنان سختی کردند و در نتیجه کار برایشان دشوار گردید تا این که به گاوی که آن ویژگی‌ها را دارا بود، را پیدا کرده و صاحبش فقط صاحب همان یک گاو بود. گفت: به خدا سوگند آن را به کمتر از پری پوستش از طلا نخواهم فروخت. لذا آن گاو را به همان قیمت خریده و آن را ذبح نموده و پاره‌ای از آن را به مقتول زدند، آن گاه او برخاست. از او پرسیدند: چه کسی تو را به قتل رسانده است؟ به برادرزاده‌اش اشاره نمود و گفت: این. آن گاه دوباره به زمین افتاد و مرد. تفسیر ابن کثیر، سوره بقره، (1/145).


[5]- این ماجرا را خداوند در این آیه بیان فرموده است:﴿أَوۡ كَٱلَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرۡيَةٖوَهِيَخَاوِيَةٌعَلَىٰعُرُوشِهَاقَالَأَنَّىٰيُحۡيِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۖ فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِاْئَةَ عَامٖثُمَّبَعَثَهُۥۖ قَالَ كَمۡ لَبِثۡتَۖ قَالَ لَبِثۡتُ يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖۖقَالَ بَل لَّبِثۡتَ مِاْئَةَ عَامٖفَٱنظُرۡ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمۡ يَتَسَنَّهۡۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجۡعَلَكَ ءَايَةٗلِّلنَّاسِۖوَٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡعِظَامِ كَيۡفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكۡسُوهَا لَحۡمٗاۚفَلَمَّاتَبَيَّنَلَهُۥ قَالَ أَعۡلَمُ أَنَّٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖقَدِيرٞ٢٥٩﴾[البقرة: 259]. «یا (آیا آگاهی از) همچون کسی که از کنار دهکده‌ای گذر کرد، در حالی که سقف خانه‌ها فرو تپیده بود و دیوارهای آنها بر روی سقف‌ها فرو ریخته بود؛ گفت: چگونه خدا این (اجساد فرسوده و از هم پاشیدۀ مردمان اینجا) را پس از مرگ آنان زنده می‌کند؟ پس خدا او را صدسال میراند و سپس زنده‌اش گرداند و (به او) گفت: چه مدّت درنگ کرده‌ای؟ گفت: (نمی‌دانم، شاید) روزی یا قسمتی از یک روز. فرمود: (نه) بلکه صدسال درنگ کرده‌ای. به خوردنی و نوشیدنی خود (که همراه داشتی) نگاه کن (و ببین که با گذشت این زمان طولانی به ارادۀ خدا) تغییر نیافته است. و بنگر به الاغ خود (که چگونه از هم متلاشی شده است. ما چنین کردیم) تا تو را نشانۀ (گویایی از رستاخیز) برای مردمان قرار دهیم. (اکنون) به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را برمی‌داریم و به هم پیوند می‌دهیم و سپس بر آنها گوشت می‌پوشانیم. هنگامی که (این حقائق) برای او آشکار شد، گفت: می‌دانم که خدا بر هر چیزی توانا است».


[6]- یعنی این فرد از شدت دیدار خداوند چنین فرمانی را صادر نمود و چون هیچ عمل نیکی را برای آخرتش ذخیره نکرده بود، یا این کار می‌خواست از بعث و نشور فرار کند، تا سوخته و خُرد گردد و خاکسترش در دریا متلاشی شود و خداوند نتواند دوباره او را زنده گردانده و برانگیزد.


[7]- متفق علیه.