|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
خلافت الراشد بالله منصور بن الفضل المسترشد (529-530 هـ) | ||||||||||||||||||
منصور بن الفضل المسترشد ملقب به راشد بالله در سال 502هـ دیده به جهان گشود. در سال 513 هـ پدرش مسترشد بالله برای ولایت عهدی او خطبه خواند، وی در آن هنگام نوجوانی یازده ساله بود، و پس از کشته شدن پدرش در ذی القعده سال 529 هـ برای خلافتش بیعت گرفته شد. او در هنگام عهدهدار شدن خلافت جوانی بیست و هفت ساله بود. سلطان مسعود سلجوقی از خلیفه راشد بالله خواست تا مبلغ چهار هزار دینار که به خاطر صلح با پدرش مسترشد، منعقد شده بود پرداخت کند. راشد از دفع آن خوداری کرد، و گفت: هیچ مالی نزد او نیست و هر چه بوده به تاراج برده شده است. با این پاسخ، اختلاف میان خلیفه راشد بالله و سلطان مسعود بالا گرفت. خلیفه راشد برای حملهی احتمالی سلطان مسعود به فکر تدابیری بود؛ خلیفه عماد الدین زنگی را از موصل فرا خواند. امرا و مردم دور خلیفه جمع شده بودند، و داود بن محمود بن محمد بن ملکشاه به بغداد آمد؛ خلیفه دستور داد تا خطبه برای او خوانده شود، و به عنوان پادشاه با او بیعت کرد، و نام سلطان مسعود را نیز از خطبه حذف کرد، اینجا بود که اختلاف میان خلیفه و سلطان مسعود شدت بیشتری گرفت. سلطان مسعود با ارتش بسیار بزرگی وارد بغداد شد، و بیش از پنجاه روز بغداد را در محاصرهی خویش قرار داد. خلیفه راشد بالله نیز با توصیههای عماد الدین زنگی از بغداد روانه موصل شد. سلطان مسعود برای خلع خلیفه دست به کار شد، و برخی از فقها را قانع ساخت تا به خلع راشد بالله فتوا دهند. گفته شده سلطان مسعود تعهد خلیفه راشد بالله را با خط خود وی به فقها و قضات نشان داد که مضمون آن اینگونه بود: "هر گاه لشکری جمع کردم و یا خروج کردم و با یکی از یاران سلطان با شمشیر روبرو شدم، خودم را از خلافت خلع کردهام". بدینوسیله فقها و قاضیان به خلع او رضایت دادند. چون راشد باللّه را از خلافت خلع کردند با محمد بن المستظهر بیعت کردند و او را المقتفى لامر الله لقب دادند. راشد بالله هنگامی که خبر خلع از خلافت به گوشش رسید، از موصل خارج شده و به سوی آذربایجان حرکت کرد. سپس همراه با جماعت خویش به همدان آمده و سپس با آنها به اصفهان آمد. راشد بالله در آنجا به بیماری سختی مبتلا شد؛ در آن هنگام جماعتی از عجم بر او داخل شدند و در شانزدهم رمضان سال 532هـ وی را به قتل رساندند. گفته شده است، قاتلان وی از فرقهی باطنیه بودند. خلیفه راشد فردی فصیح، ادیب، شاعر، شجاع، و اهل جود و کرم بود، از بدی کراهت داشته و عدالت را دوست داشت. وی دارای سیرتی پسندیده و خوب بود.
ترجمه و تحقیق: أبو أنس سايت عصر اسلام www.IslamAge.com
*سیر أعلام النبلاء- للذهبی- تحقیق شيخ شعيب الأرناؤوط. |