تاریخ چاپ :

2024 Nov 23

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

از ديدگاه علي، اولویّت ابوبكر از همه بیش تر بود

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در روايات متواتر از علي ثابت است كه‌ از ديدگاه وي ابوبكر از همه صحابه فضيلت بيشتري دارد و در خلافت از همه‌ مقدمتر است، از جمله:

1- از محمّد بني حنيفه روايت است: به پدرم گفتم: بعد از رسولالله صلی الله علیه وسلم  چه كسي بهتر است؟ گفت: ابوبكر، گفتم: بعد از او؟ گفت: عمر و ترسيدم بگويد عثمان، گفتم: بعد از آن دو تو هستي؟ فرمود: من مردي از مسلمانان بيش نيستم.[1]

2- از علي رضی الله عنه  روايت است كه فرمود: شما را خبر ندهم كه بهترين اين امّت بعد از پيامبر كيست؟ ابوبكر. سپس گفت: آيا به شما بگويم كه بعد از ابوبكر از همه چه كسي بهتر است؟ عمر[2].

از ابووائل شقيق بن سلمه روايت است: به علي گفتند: آيا براي خودت جانشيني تعيين نمي‌كني؟ گفت: رسولالله ‏ص خليفه تعيين نكرد كه من تعيين كنم، ليكن اگر خداوند برای مردم اراده‌ي خيری کرده باشد، به زودي آنها را پس از من بر بهترين‌شان جمع خواهد كرد، همان طور كه بعد از پيامبر بر بهترينشان جمع كرد.[3]

3- علي رضی الله عنه  می‌گويد: هر كس مرا از ابوبكر و عمر رضی الله عنهم  برتر و افضل‌تر بداند، بر او حد تهمت زننده را اجرا مي‌كنم‌[4].

4- سخن معروف علي در پاسخ ابوسفيان كه گفت: ما براي آن – خلافت – فرد شايسته‌اي‌ يافته‌ايم.

آثار و روايات ديگري نيز وجود دارد كه‌ از آنها به روشني پيداست علي و ابوبكر رابطه‌ي بسيار خوب و صمیمی‌ با هم داشته‌اند، از جمله:

الف- از عقبه بن حارث روايت است: پس از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم  با ابوبكر صدّيق از نماز عصر بيرون آمديم كه علي نيز با ما بود، در راه كه مي‌رفتيم به حسن بن علي كه با بچه‌ها بازي مي‌كرد، رسيديم، ابوبكر او را به ‌آغوش گرفت و بر گردنش سوار كرد و گفت: «بأبي یشبه النبي – ليس شبيهاً بعلي» پدرم فدايش باد! شبيه پيامبر است نه علي، علي می‌خنديد[5].

ب- از علي رضی الله عنه  روايت است: «هر کس ‌يك وجب از جماعت مسلمانان فاصله گيرد، بي‌گمان از اسلام خارج شده ‌است»[6]: آيا علي كه چنين مي‌گويد، خودش مخالف اين سخن رفتار مي‌كند؟ او كه‌ اختلاف را ناپسند مي‌داند و بر حفظ جماعت و اتحاد حريص است، قطعاً بر خلاف اين اصل رفتار نمي‌كند. قرطبي گويد: هر كس در آنچه بين ابوبكر و علي از گله و معذرت خواهی‌هایی که رد و بدل شده ‌است، تأمّل كند و به هم نظری و هماهنگی آنها دقّتي داشته باشد، به خوبي در مي‌يابد كه هر‌ يك از آن دو به فضيلت و احترام ‌يكديگر معترف بوده‌اند و قلبهايشان بر احترام و محبّت متقابل مي‌تپيد؛ هر چند طبيعت بشري گاهي بر وی غلبه كند، امّا دينداري آن را دفع مي‌كند.[7] اين كه در روايات آمده كه زبير بن عوام از بيعت تخلّف كرده، از طريق روایت صحيح ثابت نيست و حتي در روايات صحيح حقيقت به گونه‌اي است كه ‌اين ادعا را رد مي‌كند، حقیقت این است كه در همان ابتداي امر، بيعت كرده و این مساله در روايت صحيحي به روايت ابوسعيد و ديگر آثار وارده ثابت شده است.[8]

ج- ابن تيميه می‌گويد: به تواتر از علي روايت است كه مي‌گفت: «بهترين افراد امّت بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم  ابوبکر، سپس عمر است» اين روايت از او به طُرق مختلف نقل شده‌ است تا جايي كه گفته‌اند: به هشتاد طريق مي‌رسد. از او روايت است كه فرموده: «هيچ كس پيش من آورده نخواهد شد كه مرا بر ابوبكر و عمر برتري دهد مگر اين كه بر او حد تهمت زننده را اجرا خواهم نمود».[9] و نيز مي‌گويد: هرگز علي نگفته كه من به خلافت مستحق‌ترم ‌يا فلاني مستحق‌تر است، بلكه فقط كساني كه در آنها آثار و نشانه‌هاي جاهليّت عربي و تقليد از فارس (ايرانيان) بوده ‌است، گفته‌اند: اهل بيت به ولايت سزاوارترند، چون در دوران جاهليّت عربها خانواده‌اي رئيس و رؤسايشان را به ولايت عهدي ترجيح مي‌دادند و مقدم مي‌دانستند. همين رسم دقيقاً در ميان فارس‌ها رواج داشته كه خانواده‌ی پادشاه را براي رياست و پادشاهي مقدم مي‌دانستند و موروثی بود، ابن تيميه قول كساني را كه به ‌اين حقيقت اشاره دارد، نقل كرده ‌است.[10]

د- به كار بردن لقب صديق براي ابوبكر و گواهي علي به پيشي گرفتن ابوبكر رضی الله عنه  در اسلام و شجاعت: از‌ يحيي حكيم بن سعد روايت است كه می‌گفت: شنيدم علي سوگند مي‌خورد و می‌گفت: «قسم به خداوند كه نام صدّيق از آسمان براي ابوبكر نازل شده‌ است».[11]

از صله بن زخر عبسي روايت است: هرگاه پيش علي نام ابوبكر برده مي‌شد، مي‌گفت: از سبقت گيرنده حرف مي‌زنيد و ‌ياد مي‌كنيد، سوگند به ‌آن كه جانم در دست اوست در هيچ امر خيري پيشي نگرفتيم مگر اين كه مي‌ديديم ابوبكر از ما پيشي گرفته‌ است.[12]

از محمّد بن عقيل بن ابي طالب روايت است: علي رضی الله عنه  براي ما سخنراني كرد و گفت: اي مردم! شجاع‌ترين مردم كيست؟ گفتيم: شما، اي امير مؤمنان! گفت: ابوبكر صديق رضی الله عنه  شجاع‌ترين مردم است، در روز جنگ بدر ما براي رسولالله صلی الله علیه وسلم  سايه‌باني درست كرده بوديم، گفتيم: چه كسي در كنار پیامبر صلی الله علیه وسلم  از ايشان نگهباني مي‌کند تا كسي از مشركان به او نزديك نشود؟ كسي جز ابوبكر براي نگهباني نايستاد، او بود كه با شمشير از غلاف كشيده كنار سر مبارك او ايستاده بود، هرگاه كسي مي‌خواست به رسولالله صلی الله علیه وسلم  نزديك شود ابوبكر با شمشيرش جلوي او را مي‌گرفت و من خودم (علي) ديدم كه مشركان گلوي رسولالله صلی الله علیه وسلم  را گرفته‌اند و تكان مي‌دهند و مي‌گويند: تو همان كسي هستي كه معبودان را‌ يكي دانسته‌اي، سوگند به خدا كسي جز ابوبكر رضی الله عنه  به ‌او نزديك نشد، در آن زمان ابوبكر دو گيسوي بلند داشت، در حالي كه با سرعت مي‌آمد گيسوانش را كنار مي‌زد، آمد و گفت: واي بر شما! آيا مردي را مي‌كشيد كه مي‌گويد: پروردگارم الله ‌است و برايتان از جانب پروردگارش آيات و نشانه‌هاي واضح و و روشن آورده‌است! در آن روز ‌يكي از دو گيسوي ابوبكر كنده شد. راوي می‌گويد: علي مخاطبان را سوگند داد كه ‌آيا نزد شما مؤمن آل فرعون بهتر بوده ‌يا ابوبكر؟ مردم چيزي نگفتند، علي گفت: سوگند به خدا ابوبكر از مؤمن آل فرعون بهتر است، آن مرد که ايمانش را پوشيد، خداوند او را ستود. امّا ابوبكر جان و خون و مالش را در راه خدا فدا كرد[13].

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب علی ابن ابیطالب رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اسلام

IslamAge.Com

------------------------------------------------------------------------------

[1]- بخاري

[2]- مسند احمد 1/106، 110-127، احمد شاكر بيشترطُرُق اين احاديث را صحيح دانسته‌است.

[3]- مستدرک حاکم(3/79)اسنادش صحیح است,ذهبی موافق آن است.

[4]- فضايل الصحابه، 1/83 در سند آن ضعف وجود دارد

[5]- مسند احمد، با تحقيق احمد شاكر، إسناد آن صحيح است. 1/170.

[6]- مصنف ابن ابي شيبه 15/24 از مرسل، ابي طارق أزدي كه و رجال سند ثقه‌اند، خلافت ابي بكر /80.

[7]- فتح الباري 7/495

[8]- خلافه‌ابي بكر/81.

[9]- منهاج السنة 3/162.

[10]- منهاج السنة 3/26، مرويات أبي مخنف /309.

[11]- المعجم الكبير، طبراني 1/55، حافظ در الفتح گويد: رجال آن ثقه‌اند.

[12]- طبراني في الاوسط 7/2507 إسناد آن ضعيف است.

[13]- المستدرک(3/67)صحیح است برشرط مسلم و ذهبی موافق آن است.