|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 23 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
دوران سیطرهی سلجوقیان | |||||||||||||||||||||||||||||||||
این دوره از خلافت عباسی معروف است به دوران نفوذ و سیطرهی سلجوقیان. این دوران از سال 447 هجری، روزی که طغرل بک سلجوقی وارد بغداد شد تا سال 656 هجری روزی که بغداد به دست هلاکوخان مغول سقوط کرد، و خلافت عباسی در این شهر پایان پذیرفت، ادامه یافت. حکومت سلجوقیان نخست در خراسان و بلاد ماوراء النهر ظهور کرد، و تبعیت خویش را از حکومت عباسی اعلان کرد. طولی نکشید که آنان بر سرزمین فارس و عراق سیطره یافتند، و در سال 447 هجری با ورود طغرل بک به بغداد، نفوذ خویش را بیشتر کردند. مورخان طغرل بک را مؤسس حقیقی حکومت سلجوقیان میدانند. در این دوره که دویست و نه سال به طول انجامید دوازده خلیفهی عباسی بر منصب خلافت نشستند، که برخی از آنها، مانند خلیفه ناصر بیش از چهل و شش سال بر قدرت باقی مانده، و برخی دیگر مانند راشد و ظاهر خلافتشان یک سال بیشتر به طول نیانجامید. خلفا در این مرحله بر درجهای از عدل و تقوی و احسان و مهربانی با مردم بودند، و مردم نیز خلفای خویش را بسیار دوست میداشتند؛ هنگامی که مسترشد و راشد کشته شدند مردم بسیار متأثر گشته، و از این واقعه ناراحت و اندوهگین گشتند. به غیر از این دو (مسترشد و پسرش راشد)، خلیفهی دیگری در این دوره به قتل نرسید، و قتل مستعصم آخرین خلیفهی عباسی، بدست مغولان بوده، و یک نوع شهادت به حساب میآید. خلیفهی اول در این مرحله قائم بأمر الله اولین کسی بود که در سال 447 هجری طغرل بک سلجوقی را برای کمک به بغداد فرا خواند، و از این سال نفوذ و سیطرهی سلجوقیان در خلافت عباسیان شروع شد. اما به گفتهی بسیاری از مورخان قدرت و سیطرهی آنها بر خلافت، با زور و ظلم و ستم همراه نبود، در حالی که سیطرهی پشینیان مانند ترکها و بویهیون (خاندان بویه) همراه با ظلم و ستم و اهانت به خلفا بود و هر گاه خلیفهای خواستههای نامشروع آنها را برآورده نمیساخت وی را خلع کرده و سرانجام به قتلش میرساندند. به خصوص آل بویه که از شیعیان متعصب بودند نسبت به خلفای عباسی بسیار کینهتوز بودند، و با انتشار اندیشهها و روشی غیر صحیح از دین اسلام و اهل بیت رسول صلی الله علیه و سلم، چهرهی پاک و سالم جامعهی اسلامی را خدشهدار میساختند. پس یقینا تصرف و سیطرهی بویهیون همراه با جور و ستم و اهانت به خلفا بود، اما سلجوقیان اگر چه در دستگاه خلافت نفوذ داشتند ولی تا حدودی در این دوران، هیبت و عظمت به خلفای عباسی باز گردانده شد. خلفا در این دوره به طور کلی، رویکردی اسلامی داشتند به جز خلیفه ناصر که متمایل به تشیع بود و علی را بر ابوبکر برتری میداد، گرچه این برتری دادن بدون ناسزا و دشنام نسبت به صحابی دیگر، خروج از راه و روش اسلامی به حساب نمیآید، بلکه بیشتر به خاطر عدم آشنایی وی نسبت به فضایل دیگر صحابه مانند ابوبکر و عمر بود. در این مرحله اختلافات میان اهل سنت و شیعه بسیار کمرنگ شد، و شوکت شیعیان پس از متلاشی شدن دولتهایشان رو به ضعف و انحلال گذاشت؛ برای نمونه دولت سامانیان در سال 396 هجری و آل بویه در سال 447 هـ رو به زوال گذاشتند. با زوال آل بویه، قرامطه نیز رو به ضعف گذاشتند، و در سال 458 هجری جزیرهی بحرین از تصرف آنها خارج شده و در سال 470هـ به طور کلی نابود شدند. در این دوران یکی از فرماندهان ملکشاه بن آلپ ارسلان توانست بیت المقدس و رمله را از عبیدیها باز پس بگیرد؛ و در سال 465 هجری آلپ ارسلان همراه با دویست هزار جنگجو به سمت بلاد ما وراء النهر و چین حرکت کرد ولی بدست یکی از جاسوسان کشته شد. سلطنت سلجوقیان تا سال 656 هجری ادامه یافت، آنها در سال 590 هـ بر بلاد خوارزمیان نیز سیطره یافتند. در میان دولتمردان سلاجقه ملکشاه بیشترین پیشرفت و قدرت را برای سلجوقیان به ارمغان آورد، و آثار اسلامی زیادی از خود به جایی گذاشت. تصویر مقابل قلمرو و دامنهی نفوذ و سلطهی سلاجقه را در قرن پانزده هجری نشان میدهد. در جدول زیر نام خلفای عباسی در این عصر ذکر شده است.
ترجمه و تحقیق: أبو أنس سايت عصر اسلام www.IslamAge.com
* تاريخ ابن خلدون. |