|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 27 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
علي در حجت الوداع |
بسم الله الرحمن الرحیم
در حج وداع، علی خود را به رسولالله صلی الله علیه وسلم رساند، وقتی که پیامبرص شصت و سه شتر را با دستان مباركش قرباني كرده بود و اين عدد، شمارهي سالهای عمر مبارك ايشان بود، سپس دست نگه داشت و به علي دستور داد بقیهی شترها را كه سی و هفت رأس بودند قرباني كند، در مجموع صد شتر بود، علي برخي از مناسكش را كه با رسولالله صلی الله علیه وسلم انجام داده است، براي ما بازگو ميكند و ميگويد: پیامبر صلی الله علیه وسلم در حالي كه اسامه بن زيد را درپشت سر خود بر روی شترش جای داده بود، در سر زمین عرفه ايستاد و فرمود: «هذا الموقف و كل عرفه موقف»: (موقف همين جا است و تمام عرفه موقف است) و به آرامیاندكي به جلو رفت، مردم به سمت راست و چپ ميرفتند و رسولالله ص نگاه میكرد و ميگفت: «السّكينه، السكينه، ايّها الناس»: (اي مردم! آرامش تان را حفظ كنيد، آرام گيريد) تا اينكه به «وادي محسر» آمد و شتر را خواباند و با تواضع و فروتني نشست تا اين كه به مسير حركت اوّل بازگشت، تا محل رمیجمرات (پرتاب سنگ ریزه به نمادها) رفت و سنگ ریزهها را پرتاب کرد و سپس به قربانگاه آمد و گفت: «هذا المنحر و كل مني منحر»: (اين قربانگاه است و تمام سرزمین مِنی قربانگاه است). سپس زن جواني از قبيلهي خثعم آمد و گفت: پدرم پير و از پا افتاده است و حج هم بر او فرض شده است و نميتواند فريضهي حج را اداء كند، آيا ميتوانم به جايش حج كنم؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «آري» اين در حالي بود كه فضل بن عباس كه پشت سر ايشان بر شتر سوار بود به آن زن نگاه ميكرد، رسولالله صلی الله علیه وسلم چهرهي فضل را به این طرف و آن طرف بر ميگرداند؛ سپس مردي ديگر آمد و گفت: من بعد از رمیجمره از عرفات برگشتم، لباسم را پوشيدم و مويم را نتراشيدم، فرمود: «ايرادي ندارد، بتراش! » سپس مردي ديگر آمد و گفت: من بعد از رمیجمره، مويم را تراشيدم و لباسهایم را پوشيدم و قرباني نكردم، فرمود: «ايرادي ندارد، قرباني كن». سپس رسولالله صلی الله علیه وسلم از عرفات بازگشت و دستور داد یک سطل از آب زمزم آوردند، از آن نوشيد و وضوء گرفت و سپس گفت: «انزعوايا بنى عبد المطلب، فلولا أن تُغْلَبوا عليها لَنَزَعْتُ [1]»: (اي فرزندان عبدالمطلب، آب بكشيد، اگر بيم آن نداشتم كه – از شدّت تهاجم مردم – مغلوب ميشويد، من هم آب ميكشيدم). عباس پرسيد: اي رسول خدا ديدم چهرهي برادرزادهات را بر ميگرداني، چرا؟ فرمود: «پسر و دختر جواني ديدم كه به يكديگر نگاه ميكنند، بيم آن ميرفت كه شيطان آنها را بفريبد».[2] آن روزها تمام پيامهاي رسولالله صلی الله علیه وسلم را علي به مردم اعلام ميكرد، عمرو بن سليم از مادرش روايت میکند كه در مِني بوديم، علي ميگفت: رسولالله صلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «إنّ هذه ايّام أكل و شرب، فلايصومها أحد»: (اين روزها، روزهاي خوردن و نوشيدن است، كسي اين روزها روزه نگيرد). مردم به پيروي از علي همه با صداي بلند اين خبر را اعلان ميكردند[3].
وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین منبع: کتاب علی ابن ابیطالب رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی
سایت عصر اسلام -------------------------------------------------------------------------- [1]- المرتضی ندوی, ص57، و در روایت بخاری آمدهاست که که پیامبر هفت شتر را با دست خود ایستاده قربانی کرد، ش1712، و علی تقسیم گوشت آنها را تکفّل کرد، ش1718. [2]- مسند احمد 2/9 الوسوعهالحديثيه، ش/564 إسناد آن حسن است. [3]- الموسوعة الحدیثیة، ش/567 إسناد آن صحيح است. |