|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
سلطان عبدالمجيد اول (1255 - 1277 هـ) | ||||||||||||||||
سلطان عبدالمجید اول در سال 1237هـ دیده به جهان گشود. وی پس از وفات پدرش محمود دوم عهدهدار سلطنت شد. سن او در آن هنگام کمتر از 18 سال بود. سلطان عبدالمجید از نظر جسمی ضعیف بود اما هوشی بالا داشت. او فردی رحیم بود و در بین سلاطین عثمانی قدر و منزلتی والا داشت. سلطان دوستدار اصلاحات بود، به همین جهت اصلاحات زیادی در لشکر عثمانی انجام داد، و در دوران وی علوم و معارف و تجارت رونق خاصی گرفت. ادامهی نبرد با محمد علی باشا توسعه طلبی «محمد علی پاشا» در این دوره نیز ادامه داشت، و اختلافات او با حکومت عثمانی افزایش یافت، به ویژه پس از آنکه فرماندهی دریایی عثمانیها «احمد پاشا» با ناوهای جنگی عثمانی به سوی اسکندریه رفت، و آنها را به محمد علی پاشا» تحویل داد. وی بر این باور بود، که تنها محمد علی است که میتواند هیبت و شکوه را به عثمانیها باز گرداند، و او را به منصب خلافت لایق تر میدانست تا خلیفهی عثمانی. در این هنگام حکومتهای اروپایی از قدرت روز افزون محمد علی ترسیدند، و باری دیگر خود را به میدان کشاندند، و در سال 1256هـ کشورهای انگلیس، روسیه، اتریش و پروس، اجتماع نموده و معاهدهی جدیدی را وضع کردند، که بر اساس این معاهده محمد علی مجبور میشد از اراضی اشغال شده، عقب نشینی کند، و در مقابل، پادشاهی مصر برای او و فرزندانش وراثتی میگردید. همچنین بر اساس این پیماننامه، معاهدهی «خونکار اسکله سی» که در سال 1833م با روسیه منعقد شده بود، الغاء گردید. طبق معاهدهی جدید (1257هـ 1841م) تنگهها در برابر همهی حکومتها بسته میشد. بدین سان انگلیس و فرانسه قصد داشتند، از نفوذ روسیه بکاهند؛ بر اساس معاهدهی قبلی تنگهها میبایست در برابر همهی دول باز میبود. اختلاف میان دُرزیها و مارونیها در خلال حکومت سلطان عبدالمجید اول بین دو گروه دُرزیها و مارونیها جنگی رخ داد، که در این میان انگلیس به یاری دُرزیها شتافت و فرانسه مارونیها را یاری میداد. در سال 1257هـ فرقهی دُرزیها به مارونیها تجاوز کردند، و تعداد زیادی از آنها را به قتل رساندند. اختلافات بر سر حاکمیت جبل لبنان بود، که چه کسی بر آن حکومت داشته باشد. عثمانیها خود شخصا آن منطقه را به تصرف خویش در آوردند، ولی درگیریها تا سال 1277هـ همچنان ادامه داشت، در نتیجه فرانسه در این قضیه دخالت کرد، و حکومت عثمانی را مجبور کرد تا این منطقه استقلال یابد و قائم مقامی از دو گروه بر آن تعیین شود. در مقابل امتیازاتی برای نفوذ بیشتر اروپا در آن منطقه به دست آورد. جنگ با روسها و پیماننامههای جدید فرانسه با امتیازات کنسولی که به دست آورده بودند، مالکیت اشراف بر کلیساهای قدس را بر عهده داشت. در اثنای نبرد ناپلئون، روسیه نیز به این امتیاز دست یافت. هنگامی که نبردهای فرانسه پایان پذیرفت، آنها قصد بازگشت اشراف بر کلیساها را داشتند، و بر سر همین مسأله راهبان کلیسای کاتولیک و ارتدوکس اختلاف کردند. دولت عثمانی گروهی متشکل از آن دو گروه را تشکیل داد، و در نهایت نظارت کلیسا را به فرانسه سپرد. روسیه با از دست دادن این امتیاز دولت عثمانی را تهدید به جنگ کرد. روسها نخست از دولت عثمانی درخواست بازگشت معاهدۀ «خونکار اسکله سی» را نمودند، ولی خلیفه موافقت ننمود. همچنین خلیفه حق حمایت روسیه برای نصارای مقیم در امپراتوری عثمانی را رد نمود. روسیه پس از رایزنی با انگلستان و فرانسه برای تصرف سرزمینهای عثمانی، با عدم پاسخ مثبت از هر دو طرف روبرو شد. در این هنگام روسیه به سوی والاچیا و مولداوی لشکر کشی کرد، و آنجا را اشغال نمود. فرانسه و انگلیس طی نبرد میان عثمانیها و روسها، علیه روسیه بودند، که این به سبب ترس از نفوذ روسها بود، نه دوستی مسلمانان. سرانجام در سال 1272هـ (1856م) با رایزنی انگلیس و فرانسه برای پایان دادن نبرد میان طرفین معاهدهی پاریس منعقد شد، که بر اساس آن: مناطق اشغال شده در اثنای جنگ رها شده، و اسرا آزاد گردیدند. حق کشتیرانی در دریای سیاه از آنِ همهی کشورها گردید و والاچیا و مولداوی تحت حمایت عثمانیها باقی ماندند. همچنین صربستان مرتبط به دولت عثمانی باقی ماند، و خودمختار گردید. پس از این معاهده حکومتهای اروپایی برای ایجاد دولتی مستقل برای والاچیا و مولداوی اتفاق کردند، تا این دو سرزمین نیز از تبعیت دولت عثمانی خارج گردیده، و به صورت امارت متحده تحت حمایت همهی دولتها باشد. این معاهده در سال 1275هـ در پاریس بسته شد. همچنین دولتهای اروپایی در صدد استقلال کامل صربستان و مونته نِگرو و بوسنی و هرزگوین از دولت عثمانی بودند و برای این هدف به ایجاد شورش و ناآرامی در این مناطق کمک کردند. از سوی دیگر دولت عثمانی را از سرکوب این شورشها بر حذر میداشتند. در این دوره قانون «گلخانه» در سال 1839هـ از سوی سلطان عبدالمجید اول صادر شد، که بر اساس آن اصلاحاتی در نطام دولتی صورت میگرفت؛ این اصلاحات عبارتند: 1- ضرورت ایجاد امنیت برای تمامی اقشار جامعه. 2- ضرورت ایجاد نظام ثابت برای مالیات. 3- ضرورت ایجاد نظام ثابت برای نظامیان، به گونهای که همهی زندگی خود را در ارتش نگدرانند، بلکه مدت خدمت نظامی به چهار یا پنج سال محدود شود. به موجب این دستور، برای اولین بار همهی مردم در مقابل قانون یکسان خواهند بود. به همین صورت در سال 1856هـ قانون همایونی وضع شد، که در آن به غیر از تکرار تعهدات قبلی، قانون عدم تطبیق اعدام برای مرتدان از اسلام، و مساوات برای همهی رعایای دولت در حقوق و واجبات، برای دولت عثمانی ملزم دانسته شد. وضع این قوانین نماینگر این است که دولت قدرتمند عثمانی دیگر به مانند سابق نتوانسته اقتدار خویش را حفظ کند، بلکه با تصویب قوانینی که بیگانگان خواهان آن بودند، راه را برای نفوذ فرهنگ غربی و فاصله از فرهنگ و احکام اجتماعی اسلام هموار میساختند. آنچه که باعث اقتتدار دولتمردان عثمانی طی قرون نخست شده بود، التزام محکم آنها به احکام شرعی بود نه پیروی از دشمنان اسلام، اما اکنون با فاصله گرفتن از احکام اسلامی راه را برای نابودی دولت خویش مهیا مینمودند. خلیفهی عثمانی عبدالمجید اول در 17 ذوالحجه 1277هـ (1861م) چشم از جهان فرو بست. پس از وی برادرش عبدالعزیز متولی خلافت شد.
ترجمه و تحقیق: أبو أنس سايت عصر اسلام
* الدولة العثمانیة- تألیف: دکتر علی محمد صلابی. * الدولة العثمانية في التاريخ الإسلامي الحديث - تألیف: اسماعيل احمد ياغى * سایت ويكيبيديا، سایت قصة الإسلام ، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت - سایت المعرفه * تاريخ الدولة العلية العثمانية - تألیف: محمد فریک بک * التاريخ الاسلامى، العهد العثمانى ، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الثالثة، 1411هـ/1991م. |