|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
خلافت المقتدی بأمر الله عبدالله بن محمد بن عبدالله القائم (467 -487 هـ) | ||||||||||||||||||
پس از وارد شدن سلاجقه به بغداد در سال 447 هجری، خلیفه قائم تقریبا بیست سال دیگر بر منصب خلافت خویش باقی ماند. وی اولین کسی است که اجازه داد طغرل بک که از رهبران سلاجقه بود وارد بغداد شود. قائم بأمر الله دارای فرزندی به نام محمد بود که در حیات خود خلیفه وفات نمود، و کنیزش ارغوان که ام ولد بود از وی حامله گشته، و بعد از وفات همسرش فرزند خویش را بدنیا آمد. جدش قائم او را عبدالله نامگذاری کرد، و ولیعهد خویش ساخت، و سپس به وی لقب مقتدی داد. پس از وفات قائم، برای او بیعت گرفته شد؛ عبدالله بن محمد بن عبدالله القائم، در آن روز جوانی نوزده ساله بود و در سیزدهم شعبان سال 467 هـ خلافت را عهدهدار شد، بیعت خلیفهی جوان در حضور مشایخ بزرگی همچون أبو إسحاق شیرازی و ابن صباغ و دامغانی صورت گرفت. وی فردی متدین، خیر خواه، قوی النفس، و دارای همتی بالا بود. در ذکر محاسن و فضایل وی آمده، که خلیفه در دوران خلافتش زنان فاسد و خوانندگان را از بغداد بیرون رانده و به جای دیگری تبعید کرد، و از ریخته شدن فاضلاب به رود نیل جلوگیری کرد. در دوران خلافت وی خیرات بسیار بود و قحطی و گرسنگی نیز کم شده بود. کنیهی وی ابوالقاسم بود، و در سال 474 هجری از دختر ملکشاه خواستگاری کرده، و در سال 480 هجری با او ازدواج کرد، ولی همسرش دو سال بعد یعنی در سال 482هـ وفات نمود. ملکشاه در سال 479 هجری وارد بغداد شده و به دار المملکه وارد شد، و چند صباحی در آنجا باقی ماند، سپس به اصفهان باز گشت. سپس باری دیگر در سال 485 هـ به بغداد باز گشت، ولی در این قدومش شر دیده میشد، زیرا از خلیفه خواسته بود تا بغداد را رها کرده و به هر کجا که میخواهد برود. خلیفه نیز خشمگین گشته، و از ملکشاه خواست تا یک ماه به او مهلت دهد، ولی ملکشاه پاسخ داد که مهلتی به او داده نمیشود حتی اگر یک ساعت باشد. خلیفه نیز قاصدی نزد وزیر فرستاد و ده روز مهلت خواست. در همین اثناء بود که ملکشاه مریض گشته و وفات نمود؛ گفته شده که خلیفه در این ایام روزه گرفته، و علیه ملکشاه دست به دعا بر داشته است و خداوند نیز دعای او را مورد استجابت قرار داد. در دوران مقتدی مسلمانان انطاکیه را از روم باز پس گرفتند. این پیروزی به دست سلیمان بن قطلمش سلجوقی در سال 477 هـ صورت گرفت، رومیها این شهر را در سال 358 هـ به تصرف خویش در آورده بودند. در دوران مقتدی در سال 468هـ در شهر دمشق خطبه به نام عباسیان خوانده شد و در شهر مکه نیز در سال 474هـ خطبه به نام آنها خوانده شد. حوادث دوران خلافت مقتدی * در سال 468 هجری در شهر دمشق، خطبه به نام خلیفه عباسی خوانده شد، و جمله "حی علی خیر العمل" را در اذان حذف کردند، و مردم بدان خوشحال شدند. * در سال 469 هـ أبو نصر بن الأستاد ابو القاسم قشیری وارد مدرسهی نظامیهی بغداد شد، و در آنجا فتنهای بزرگی با حنابله رخ داد، زیرا ابو نصر بر مذهب اشاعره بود، متعصبان دو گروه به یکدیگر حمله برده، و جماعتی کشته شدند. * در سال 475 هـ خلیفه مقتدی، ابو اسحاق شیرازی را نزد سلطان فرستاد، تا ضامن گله و شکایت وی از ابو الفتح بن ابی لیث عمید بغداد باشد. * در سال 477هـ سلیمان بن قطلمش سلجوقی با لشکرش به سوی شام رفت، و انطاکیه را از روم باز پس گرفت. * در سال 478 هـ طوفان سهمگینی همراه با شن و خاک در بغداد شروع به وزیدن کرد؛ این طوفان به حدی شدید بود که مردم گمان کردند قیامت بر پا شده است. امام ابوبکر طرطوشی این حادثه را در کتاب امالیه خویش ذکر کرده است. * در سال 481 پادشاه غزنه، مؤید ابراهیم بن مسعود بن محمود سبکتکین وفات نمود و فرزندش جلال الدین مسعود به مقام او بر گزیده شد. * در سال 485 هـ، ملکشاه با قصد شر وارد بغداد شد، و از خلیفه خواست تا بغداد را برای وی ترک گوید، و در همین اثناء ملک شاه در گذشت، و این فتنه نیز بر طرف شد؛ هنگامی که او وفات کرد، همسرش ترکان خاتون آن را پنهان داشت تا بدینوسیله جانشینی را برای فرزند پنج سالهاش، محمود مهیا کند. وی قاصدی به نزد خلیفه فرستاد تا او را برای سلطنت قبول کند، خلیفه مقتدی نیز پذیرفت و به وی لقب "ناصر الدنیا و الدین" عطا کرد. ج- بزرگانی که در این دوران وفات نمودند علما و اندیشمندان بزرگی همچون عبد القادر جرجانی (گرگانی) وأبو الولید باجی و شیخ أبو إسحاق شیرازی و الأعلم نحوی و ابن صباغ صاحب کتاب الشامل و متولی و إمام الحرمین، فقیه و مجتهد مذهب شافعی و دامغانی حنفی و ابن فضالة مجاشعی وبزدوی شیخ حنفیة و دیگران، در این عصر وفات نمودند. د- وفات خلیفه مقتدی در پانزدهم محرم سال 487 هـ، خلیفه المقتدی بأمر الله به مرگ ناگهانی در گذشت. وزیر را باخبر ساختند و مقدمات بیعت با ولیعهدش مستظهر بالله را فراهم ساختند. مستظهر بر وی نماز خواند و او را بخاک سپرد. گفته شده است، کنیزش شمس النهار در غذای وی سم ریخته و او را به قتل رسانده است. خلیفه مقتدی به هنگام وفات جوانی سی و هشت ساله بود، مدت خلافتش نوزده سال و هشت ماه روایت شده است. مادرش ارغوان که ام ولد بود، دوران خلافت پسر، و نوهاش مستظهر، و پسر نوهاش مسترشد را درک نمود. وزرای او به ترتیب عبارتند از: فخر الدوله ابو نصر بن جهیر، سپس ابو شجاع و پس از او ابو منصور عمید الدوله که هر کدام به نوبهی خود در وزارت مقتدی ایفای نقش کردند. ابو عبدالله دامغانی و ابوبکر شامی نیز از قاضیان معروف وی بودند. حکومتها و اماراتهایی مانند سلجوقیان، غزنویان، خوارزمشاهیان، عبیدیان، مرابطان، امارت مغراویه و حکومتهای متفرقهی اندلس، در دوران خلیفه مقتدی همچنان بر منصب قدرت بودند، که برخی از آنها مانند سلجوقیان و غزنویان با خلیفه بیعت کرده بودند، و برخی دیگر مانند عبیدیها حکومتی مستقل داشته، و با خلیفهی عباسی در جهت مخالف بودند.
ترجمه و تحقیق: أبو أنس سایت عصر اسلام www.IslamAge.com
*سیر أعلام النبلاء- للذهبی- تحقیق شیخ شعیب الأرناؤوط. |