|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 23 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
تشریع ادای نماز برای مسلمانان |
یکی از نخستین احکام شریعت اسلام، دستور شارع مقدس دائر بر وجوب نماز است. ابن حجر گوید: «پیش از اسراء، قطعاً رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- نماز میگزاردهاند؛ همچنین، اصحاب ایشان نماز میگزاردهاند، اما، اختلاف بر سر این است که آیا پیش از تشریع نمازهای پنجگانه یومیه نماز واجبی در کار بوده است یا نه؟ بعضی گفتهاند: در آن اوان، یک نماز پیش از طلوع آفتاب ، و یک نماز پیش از غروب آفتاب واجب بوده است». حارث بن ابی اسامه از طریق ابن لهیعه به سند موصول از زیدبن حارثه روایت کرده است. که در نخستین دفعات نزول وحی، جبرئیل نزد رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- آمد و وضو را به ایشان یاد داد. وقتی از وضو گرفتن فراغت یافتند، مشتی آب برگرفتند و به عورت خویش پاشیدند. ابن ماجه نیز این حدیث را نزدیک به همین مضمون روایت کرده است. نیز نظیر آن را از براءبن عازب و ابن عبّاس روایت کرده است. در حدیث ابن عبّاس آمده است: این از نخستین فرائض بود. [1] ابن هشام یادآور شده است که نبی اکرم -صلى الله علیه وسلم- و صحابهٔ آن حضرت هنگامی که وقت نماز داخل میشد به درههای اطراف پناهنده میشدند، و نمازشان را از قوم و قبیلهٔ خویش پنهان میکردند. ابوطالب روزی دید که رسولاکرم -صلى الله علیه وسلم- با علی به نماز جماعت ایستادهاند؛ در آنباره با هر دوی ایشان سخن گفت؛ امّا، وقتی با واقعیت امر آشنا شد، آن دو را امر به ثبات کرد. [2] نماز، عبادتی بوده است که [دردوران مکّی] مسلمانان مأمور به انجام آن بودهاند، و زیاده بر آن [در آن دوران] امر و نهی و عبادتی در کار نبوده است، جز آنچه به نماز مربوط میشده است. وحی نیز، به بیان و تبیین جوانب مختلف توحید میپرداخته، و مسلمانان را به تزکیهٔ نفس مشتاق میساخته؛ و درجهت مکارم اخلاق ترغیب و تشویق میکرده، و بهشت و دوزخ را آنچنان برای آنان توصیف میکرده است که گویی با چشم سر آنها را میدیدهاند؛ و با مواعظ مؤثر و تکان دهنده دلهای مسلمانان را روشن میگردانیده، و ارواحشان را تغذیه میکرده است؛ و آنان را آرام آرام به سوی جو دیگری متفاوت با جوی که بشریت در آن روزگار با آن خو گرفته بود، سوق میداده است. این چنین، سه سال بر همین منوال گذشت، و دعوت اسلام همچنان محدود به دعوتهای فردی بود، و هنوز پیامبر گرامی اسلام -صلى الله علیه وسلم- در مجامع و محافل به دعوت علنی نپرداخته بودند. البته، در نزد قریشیان دعوت اسلام شناخته شده، و صیت شهرت اسلام در شهر مکه پیچیده بود، و مردم همواره از آن سخن میگفتند. گاه نیز بعضی از مردم در برابر اسلام موضع میگرفتند و نسبت به برخی از مسلمانان ستمهایی را روا میداشتند؛ امّا، از آنجا که هنوز رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- به دین و آئین جاهلیت تعرضی نکرده بود، و راجع به خدایان و بتهایشان سخنی نگفته بود، دعوت اسلام را چندان به خرج برنمیداشتند.
منبع: خورشید نبوت؛ ترجمهٔ فارسی «الرحیق المختوم» تالیف: شیخ صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: محمد علی لسانی فشارکی، نشر احسان 1388 عصر اسلام
[1]- مختصره السیرة، شیخ عبدالله النجدی، ص 88. [2]- سیرهٔ ابن هشام،ج 1، ص 247؛ نیز نکـ: مسند ابی داود الطیالسی، ص 26. |