|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 23 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
حال و وضع بندگان در روز داوری و محاسبه |
حال و وضع بندگان در روز داوری و محاسبه روز محشر و داوری، روز فیصله و قضاوت، روزی بس دشوار و سخت خواهد بود، جز کسی که الله عزوجل آن را برایش آسان بگرداند. در آن روز مردم حالتهای گوناگونی خواهند داشت. زیرا به هنگام عرضه شدن در محضر الله کریم، در آن ایستگاه مخوف و سراسیمگی گناهکار، انسانها از همدیگر اعلام بیزاری و برائت می کنند، و هر فرد نسب و قرابت خویش را فراموش می کند. چنان که الله تعالی می فرماید:﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَلَآ أَنسَابَ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ وَلَا يَتَسَآءَلُونَ﴾ [المؤمنون: 101]. «هنگامی که (برای بار دوم) در صور دمیده شود، هیچ گونه خویشاوندی و نسبتی در میان آنان نمی ماند (چرا که هر کسی در اندیشۀ نجات خویشتن است) و در آن روز از همدیگر نمی پرسند». هر چند که دو نفر در صداقت و رفاقت خویش رابطه ای قوی و محکم داشته باشند، اما در صحنۀ قیامت از همدیگر تبری می جویند و هر کدام، نفسی نفسی می گویند. چنان که الله تعالی می فرماید: ﴿وَلَا يَسَۡٔلُ حَمِيمٌ حَمِيمٗا﴾ [المعارج: 10]. «و هیچ دوستی از دوستش نمی پرسد». بلکه انسان از اهل و دوستانش می گریزد و از برادران و یارانش فرار می کند و همگی گردنها در برابر فرمانروا ذلیل و خوار شده و دشواریها نرم و ملایم گشته و صاحبان درک و خورد فروتن شدهاند. پروردگار می فرماید: ﴿وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَيِّ ٱلۡقَيُّومِۖ وَقَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا﴾ [طه: 111].«در آن روز همۀ چهرهها در برابر پروردگارِ باقی و جاویدان، و گرداننده و نگهبانِ جهان (همچون اسیران) خضوع و خشوع می کنند و کُرنِش می برند، و کسی که (در آن روز کوله بارِ) کفر را بر دوش کشد، (از لطف الله) نا امید می گردد». چه صحنه ای بس وحشتناک خواهد بود!! پروردگارا بر ما رحم بفرما!. مردم می لرزند، پیامبران تضرع و زاری می کنند، زبانها بند آمده، خِرَدها بیدار شده اند، در حالی که اعمالی متنوع و مختلف انجام شده است!. در آن روز، بندگان اعمالی را که انجام دادهاند، حاضر می بینند، چنان که الله تعالی می فرماید: ﴿يَوۡمَ تَجِدُ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَيۡرٖ مُّحۡضَرٗا وَمَا عَمِلَتۡ مِن سُوٓءٖ تَوَدُّ لَوۡ أَنَّ بَيۡنَهَا وَبَيۡنَهُۥٓ أَمَدَۢا بَعِيدٗاۗ وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ وَٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ﴾ [آل عمران: 30]. «روزی که هر کسی آنچه را از نیکی انجام داده است حاضر و آماده می بیند (و مایۀ سرور او می شود) و دوست می دارد کاش میان او و آنچه از بدی انجام داده است فاصلۀ زیادی می بود، و الله شما را از (نافرمانی) خودش برحذر می دارد، و الله نسبت به بندگان مهربان است». بنابراین، در آن روز هیچ عملی که انسان در حیاتش انجام داده است، پنهان نمی شود. آثار به جا مانده ﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَنَكۡتُبُ مَا قَدَّمُواْ وَءَاثَٰرَهُمۡۚ وَكُلَّ شَيۡءٍ أَحۡصَيۡنَٰهُ فِيٓ إِمَامٖ مُّبِينٖ﴾ [یس: 12]. «ما خود مان مردگان را زنده می گردانیم، و چیزهایی را که (در دنیا) پیشاپیش فرستادهاند و (کارهایی را که کردهاند، و همچنین) چیزهایی را که (در آن) بر جای نهاده می نویسیم. و ما همه چیز را در کتاب آشکار (لوح محفوظ) سرشماری می نماییم و می نگاریم». پروردگار اینگونه حال و عمل انسان را توصیف می نماید، هر آنچه را که قبل از مرگش از پیش فرستاده و اعمالی که پس از مرگش برجا گذشته که آثار او به شمار میآیند را ثبت می کند. آری، محاسبه دقیق انجام می شود، به طوری که اعمالی که قبل از مرگ انجام داده و اعمالی که پس از مرگش رها نموده است، همه حاضر می شوند. پس از اگر قرآنی را برجا گذاشته، چاهی را حفر نموده، نهری را به جریان انداخته، یتیمی را سرپرستی نموده، علمی را نشر نموده، فرزند صالحی را برجا گذاشته است، همۀ این موارد باقی می مانند و برایش صدقۀ جاری به شمار می روند. همین گونه خواهد بود حال کسی که چیزی حرام را ترک نموده است، مانند این که مرده و محل فروش شراب را برجا گذاشته، یا رقاص خانهای بنا نموده، یا شبکۀ ماهوارهای را راه اندازی نموده که فساد را نشر می کند، و یا کتابهای فاسدی از وی بر جا مانده است. همگی را انسان در جلوش حاضر می بیند، چنان که الله تعالی می فرماید: ﴿يُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ يَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ١٣ بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِيرَةٞ١٤ وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِيرَهُۥ١٥﴾ [القیامة: 13-15]. «در آن روز انسان را آگاه می سازند از چیزهایی که پیشاپیش فرستاده است و از چیزهایی که برجای گذاشته است. * اصلاً انسان خودش از وضع خود آگاه است. * در حالی که (به زبان) عذرهایی برای (دفاع از) خود می آورد». هر چندت که انسان گناه را حقیر و ناچیز بداند، اما الله آن را در روز قیامت بزرگ می کند. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «از گناهان کوچک و حقیر بپرهیزید، زیرا گناهان صغیره مانند گروهی هستند که در درّهای جمع می شوند و هر کدام تکه چوبی را می آورد، تا این که آن مقدار چوب جمع می کنند که نانشان را می پزند، و هر گاه بنده از گناهان صغیره مورد مؤاخذه قرار گیرد، نابود می شود»[1]. |