تاریخ چاپ :

2024 Nov 21

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

چشم انداز تاریک سودان پس از تجزیهٔ جنوب و پیامدهای آن برای کشورهای منطقه

پس از برپائی رژیم صهیونیستی در سال 1948م و پس از جنایت‏های هولناک علیه مسلمانان در بوسنی و هرزگوئین، چچن، فیلیپین، کشمیر و پاکستان و پس از تجزیه "تیمور شرقی" در اندونزی و اشغال افغانستان و عراق این بار نوبت سودان است تا طعم تلخ تجزیه وتکه تکه شدن را بچشد.

اما آنچه که در این لحظه تاریخی و سرنوشت ساز اهمیت دارد، این سوال است که آیا تجزیه جنوب سودان آخرین حلقهٔ این زنجیره است یا این سلسله همچنان ادامه دارد؟

بنابر اخبار منتشر شده نتیجهٔ نهایی این همه پرسی قرار است 14 فوریه سال جاری [2011 میلادی] اعلام شود. صرف نطر از نتیجه این همه پرسی آنچه که باید به آن توجه شود این است که این همه پرسی فقط قسمت پایانی سناریویی بود که سالها پیش با عنایت و پشتیبانی کشورهای غربی و مسیحی طراحی شده بود و این رفراندوم فقط اجرای دقیق آن بود.[1]

ساکنان جنوب مدتها پیش از آنکه پای صندوق های رأی بروند، عزم جدی برای تجزیه گرفته بودند. کشیشهای مسیحی با تبلیغات و سخنرانی های گسترده، مردم جنوب را برای تجزیه و برپائی حکومتی مستقل در جنوب سودان تشویق می کردند. "جان کری"، کاندیدای ریاست جمهوری دوره گذشته آمریکا، با زیر پا گذاشتن شخصیت سیاسی و دیپلماتی خود و با افتخار به کاتولیک بودن خود، پیشاپیش مسیحیان جنوب، برای این پیروزی نماز شکر به جای آورد و خطاب به آنها چنین گفت: ما گام اول را با تجزیه جنوب سودان برداشتیم و در گام دوم برای استقلال "دارفور" تلاش خواهیم کرد.

در سر مقاله مجلۀ نیویورک تایمز به نقل از باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، آمده است: «برگزاری آرام و منظم این همه پرسی، سودان را در مرحلۀ تازه ای قرار خواهد داد تا روابطش را با ولایات متحده آمریکا از سر بگیرد و اگر برگزاری این همه پرسی با شورش و بی نظمی همراه باشد، به طور حتم سودان را بیش از این گوشه گیر خواهد کرد.»

باراک اوباما در بخش دیگری از سخنان خود با لحن تهدیدآمیز خطاب به رهبران سیاسی سودان می گوید: «اگر شما به تعهداتتان پایبند بوده و راه سازش  را برگزینید، مرحله  تازه ای در روابط سیاسی سودان با ولایات متحده آغاز خواهد شد و تحریم‏های اقتصادی برداشته شده و سودان از لیست کشورهای حامی تروریست خط خواهد خورد، اما درغیر این صورت با پایمال کردن تعهداتتان فشارها رو به افزایش خواهد بود.»

دولت جنوب سودان به زودی به عنوان یک دولت آفریقایی اظهار وجود خواهد کرد و هویت عربی و اسلامی آن از بین خواهد رفت؛ زیرا اساس این دولت بر انکار هویت عربی و اسلامی ریخته شده است و فرهنگ ملی و دینی دولت جدید همگام و هماهنگ با کشورهای همسایه و مجاور آن مانند: اتیوپی، کنیا، اوگاندا، کنگو و آفریقای مرکزی خواهد بود، و راه برای انتشار مسیحیت و عقاید شرکی در این کشور هموار خواهد شد و زبان عربی که پیش از این زبان رسمی این کشور بود، جای خود را به لهجه های عامیانه و محلی خواهد داد.

دولت نوپای جنوب پس از استقلال در زمینه های سیاسی، اقتصادی و نظامی نیاز به حمایت کشورهای دیگر دارد و بنابر پیش بینی‏ها این دولت حامی کشور همسایه سودان، یعنی اتیوپی خواهد بود؛ کشور اتیوپی در دشمنی با اسلام سابقه دیرینه ای دارد. در درگیری‏های صومال و نیز در ماجرای آبهای نیل، کشور اتیوپی در مقابل مصر و سودان به حمایت از آمریکا پرداخت. بنابراین احتمال می رود که پرونده آبهای نیل بار دیگر پس از تجزیه جنوب سودان، مجددا گشوده شود و نهایتا منجر به نزاع و درگیری بین دو دولت شود.

با تجزیه جنوب سودان، دولت مرکزی بیش از یک سوم از مساحت اراضی خود را به همراه منابع سرشار طبیعی، به ویژه نفت، از دست داد و باید به تنهائی بار 40 میلیاردی دیون دولت را یدک بکشد، اما این نکته را نباید فراموش کرد که زمینهای باقی مانده سودان در کنار منابع طبیعی دیگر برای آبادانی و عمران سودان کافی خواهند بود، به شرط اینکه رهبران سیاسی دولت مرکزی اجازه ندهند تا بحران تازه ای در دارفور و شرق سودان به وجود بیاید.

یکی از مهمترین چالشهای دولت مرکزی پس از تجزیه جنوب، وجود 20% مرز مشترک بین دولت مرکزی و دولت جنوب است که در بین آنها منطقه «ابیی» به خاطر دارا بودن منابع نفتی سرشار و موقعیت استراتیژیکی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک درگیری‏ها بین قبایل عربی شمال و آفریقایی‏های جنوب بار دیگر تشدید شود.

از دیگر موارد نگران کننده در سودان منطقه بحران زده "دارفور" است؛ زیرا زمین‏هایی که گروههای تجزیه‏طلب دارفور در اختیار دارند بخش بزرگی از دولت مرکزی را تشکیل می دهند و با تجزیه جنوب قدرت آنها بیشتر شده و در مقابل موقعیت دولت خارطوم رو به ضعف خواهد نهاد و احتمال اینکه آنها راه گروههای تجزیه طلب جنوب را اختیار کرده و برای استقلال دارفور با همکاری و پشتیبانی دولتهای غربی با دولت مرکزی وارد جنگ بشوند، تقویت می شود.

تجزیه سودان می تواند پیامدهای بسیار بزرگ و خطرناکی برای کل آفریقا داشته باشد، به ویژه غرب آفریقا، همان مناطقی که مسلمانان و مسیحیان مشترکا در آنها زندگی می کنند و مرزبندی آنها در دوران استعمار در سالهای 1884م و 1885م در کنفرانس برلین بدون در نظر گرفتن تفاوتهای دینی، فرهنگی و سیاسی انجام گرفته است. به عنوان مثال نگرانی هایی در مورد تقسیم و تجزیه کشور نیجریه وجود دارد؛ نیجریه پرجمعیت ترین کشور آفریقا است که گاه و بیگاه در آن درگیری های خونین بین مسلمانان شمال و مسیحیان جنوب صورت می گیرد، و آنچه که در سودان رخ می دهد می تواند نمونه و الگویی برای مردم نیجریه قرار گیرد تا بار دیگر کشمکشهای تجزیه طلبانه در این کشور اوج بگیرد.

در کشور ساحل عاج نیز درگیری های قومی بین مسلمانان و مسیحیان وجود دارد و تجزیه سودان می تواند به این درگیری ها دامن بزند و شاید در بلندمدت تقسیم و تجزیه ساحل عاج راه حل مناسبی برای این کشور باشد، اما از این نکته نباید غافل شد که تقسیم ساحل عاج بغرنج‏تر و پیچیده تر از سودان خواهد بود، زیرا در این کشور بیش از 250 گروه با تفاوتهای دینی، فرهنگی و زبانی زندگی می کنند و این امر در آینده می تواند به درگیریها در این منطقه دامن بزند.

بخش بزرگی از تبعات و پیامدهای تجزیه جنوب متوجه شخص رئیس جمهور (عمرالبشیر) است؛ زیرا او با عملکرد ضعیف در راه حفظ استقلال و تمامیت ارضی سودان زمینه را برای تجزیه طلبان و شبه نظامیان فراهم می کند.

اگر نتیجه نهایی همه پرسی به جدایی جنوب از شمال سودان منتهی شود- که البته احتمال وقوع این جدایی تا حدودی حتمی به نظر می رسد- این تجزیه، این درس مهم را به حکمرانان کشورهای اسلامی می دهد که باید طرح‏ها و پروژه های آبادانی و عمران به صورت عادلانه و مساوی بین مناطق و استانها تقسیم شود. اگر دولت سودان در گذشته به آبادانی و عمران جنوب توجه نمی کرد باید در آینده به پیشرفت و آبادانی منطقه دارفور بیشتر توجه کند و این منطقه را در سرلوحه لیست مناطقی که نیاز به عمران و آبادانی دارند، قرار دهد.

تجزیه سودان تلنگری است برای بیداری کشورهای اسلامی تا نگذارند دارفور، سرزمین حافظان قرآن و حکومت اسلامی آن، به سرنوشت جنوب دچار شود و سودان اسلامی برای بار دوم تجزیه شود.

منبع: سنی آنلاین

عصر اسلام
IslamAge.com


[1]  این مقاله پیش از نظرسنجی جدایی جنوب نگاشته شده است و نتیجهٔ این رفراندوم همانطور که از قبل پیش‌بینی می‌شد به جدایی جنوب از کشور مادر انجامید. (عصر اسلام)