|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 23 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
ادریس علیه السلام |
{وَاذْکرْ فِی الْکتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقًا نَبِیا (٥٦) وَرَفَعْنَاهُ مَکانًا عَلِیا}[1] (مریم: 57- 56)
ادریس علیه السلام یکی از پیغمبران بزرگواری است که خداوند در قرآن کریم از او سخن به میان آورده و در برخی از سورههای قرآن به بیان او پرداخته است. او جزو آن عده از پیغمبرانی است که واجب است به صورت قطعی و جزمی به نبوت و رسالت همهی آنها ایمان داشته باشیم، چون قرآن نام او را به صراحت ذکر کرده و شخصیت او را به عنوان نبی و صدیق تعریف کرده است.
نسب ادریس علیه السلام:
نام او ادریس پسر یارد پسر مهلائیل است. نسب او به شیث فرزند حضرت آدم علیه السلام منتهی میشود. نام او نزد عبرانیها (یهودیان) خنوخ است و در ترجمهی عربی اخنوخ آمده است. او از اجداد نوح علیه السلام به شمار میرود. برخی از تاریخ نویسان گمان بردهاند که ادریس قبل از نوح نیامده بلکه در زمان بنیاسرائیل بوده است. اما این گمان خطاست، و حافظ ابن کثیر و غیر او از تاریخ نویسان معتبر این گمان را رد کردهاند.
مولد و نشأت ادریس:
ادریس اولین کسی است که بعد از آدم و شیث به مقام نبوت نائل گشته ابن اسحاق میگوید: ادریس اولین کسی است که به وسیلهی قلم نوشت، او 308 سال از عمر خود را در زمان آدم سپری کرده است. چون آدم علیه السلام عمر طولانی داشته و قریب هزار سال زیسته است چنانکه در قصهی زندگی او آمد.[2]
علماء در مورد مولد و نشأت او اختلاف کرده اند بعضی گفتهاند: ادریس در بابل به دنیا آمده و گروهی گفتهاند: در مصر چشم به جهان گشوده است، اما قول صحیح، قول اول است.
در ابتدای عمر از علم شیث پسر آدم استفاده میکرد و چون بزرگ شد خداوند به او نبوت عطا کرد و انسانهای مفسد را از مخالفت با شریعت آدم و شیث باز میداشت، گروه قلیلی از وی اطاعت ورزیدند. و کسان بسیاری با وی به مخالفت برخاستند، لذا قصد کرد از میان آنها بیرون رود و به سرزمین و مملکت دیگری هجرت کند، پیروان خود را به هجرت دعوت کرد، ترک وطن بر آنها سخت و دشوار مینمود، گفتند: اگر از سرزمین بابل هجرت کنیم به کجا برویم؟ گفت: اگر در راه خدا هجرت کنیم خداوند مکان دیگری به ما ارزانی خواهد کرد. از سرزمین بابل خارج شدند و راهی سرزمین مصر گشتند، چون رود نیل را دیدند ادریس بر روی آن توقف کرد و خدا را تسبیح گفت. ادریس و همراهان او در مصر استقرار پیدا کردند و مردم را به سوی خدا... و مکارم اخلاقی، فرا خواندند.[3]
مدت اقامت ادریس علیه السلام در روی زمین 82 سال بود. بعد خداوند او را بسوی خویش بازگردانید و رفعت بخشید چنانکه گوید:{وَرَفَعْنَاهُ مَکانًا عَلِیا}
مواعظ و آدابی از او بر جای مانده است، مردم را به دین خدا فرا میخواند و به سوی عبادت خداوند و خلاصی نمودن نفس خود از عذاب آخرت به وسیلهی عمل صالح در دنیا دعوت مینمود و بر زهد در این دنیای فانی تشویق و ترغیب میکرد، آنها را به نماز و روزه و زکات دستور میداد، بر انجام غسل جنابت بسیار تاکید میورزید، مسکرات را حرام میدانست و مردم را به شدت از آن نهی میکرد. گویند: در زمان او مردم با 72 زبان با هم صحبت میکردند که خداوند همهی آن زبانها را به او یاد داده بود، تا آموزههای دینی را با زبان خاص هر قومی به آنها آموزش دهد، چنانکه خداوند میفرماید:{وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیبَینَ لَهُمْ}[4] (ابراهیم: 4).
ادریس اولین کسی بود که سیاست مدنی را تعلیم داد و قواعد شهرسازی را برای قومش پایهگذاری کرد. هر قوم و ملتی در سرزمین خود شهری بنا نهادند تا آنجا که در زمان او 188 شهر بنا نهاده شد.
به حکمت و خرد و فلسفه شهرت داشت، از جمله ی سخنان گهر بار و حکیمانه او: «خوبیهای دنیا مایه حسرت و بدیهای آن مایهی پشیمانی است» و «خوشبخت و سعادتمند کسی است که به درون خود بنگرد و نگهدار افعال و کردار خود باشد و اعمال صالحهاش نزد خداوند شفیع او باشند» و «صبر همگام با ایمان فتح و ظفر میآورد» و غیره از سخنان گهربار و حکیمانهای که او به آنها شهرت داشته است. سلام و درود خداوند بر پیغمبر ما و بر او باد.
عصر اسلام
IslamAge.com
منبع: پیغمبری و پیغامبران در قرآن، مؤلف : شیخ علی صابونی، مترجم : محمد ملازاده
[1] در كتاب آسماني (قرآن) از ادريس بگو، او بسيار راستكار و راستگو و پيغمبر بزرگي بود.
[2] البداية والنهاية ج1 ص99.
[3] قصص الأنبياء، نجار، ص26.
[4] ما هيچ رسولي را جز به زبان قومش نفرستاديم تا (وحي به زبان خودشان) براي آنها بيان كند و توضيح دهد. |