تاریخ چاپ :

2024 Dec 04

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

نامه جعلی‌اي که حکم مرگ معترضان بود

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پس از بازگشت معترضان به دیار خود، فتنه‌انگیزان نقشه دیگری را طرح‌ریزی کردند تا آن صلحی را که میان معترضان و عثمان رضی الله عنه  بسته شده بود از میان ببرند. آنان نامه‌ای را جعل کردند و به دست مردی سپردند تا آن را به جانب مصر ببرد. او در میانه راه از کنار کاروان مصریان عبور کرد و به گونه‌ای رفتار می‌کرد که نظر آنان را به خود جلب نمود. او وانمود می‌کرد که از مصریان می‌ترسد گویا که نزد او چیزی است که نباید مصریان آن را ببینند؛ چون مصریان او را دستگیر کردند نامه‌ای را نزد او یافتند که در آن عثمان خطاب به عبدالله بن ابی سرح، حاکم مصر، دستور داده بود تا همه معترضان را که به مصر باز می‌گردند یا به قتل رساند و یا مثله نماید.

مصریان نیز خشمگین به مدینه بازگشتند و آن‌را بر عثمان رضی الله عنه  عرضه داشتند[1]. عثمان به آنان گفت: که او چنین نامه‌ای را ننوشته است و به آنان پیشنهاد کرد که یا دو مرد مسلمان را که شاهد بوده‌اند او این نامه را نوشته نزد او بیاورند و علیه او شهادت دهند و یا به خداوند یکتا و بی‌همتا سوگند یاد کند که او نه خود، نامه را نوشته و نه دستور نوشتن آن را داده است. او به آنان اعلام نمود که از وجود چنین نامه‌ای خبر نداشته است و هیچ بعید نیست که دیگران این نامه نوشته و به عثمان نسبت داده‌اند و سپس مهر خاتم او را جعل کرده‌اند. اما با وجود توضیحات عثمان رضی الله عنه  باز معترضان قانع نشدند و سخنان او را باور نکردند.[2]

مهمترین دلایل مجعول بودن این نامه که عثمان در آن حکم مرگ معترضان مصری را امضا نموده و سپس آن را به غلام خود داده که آن‌را به دست عبدالله بن ابن سرح برساند تا او نیز آن حکم را اجرا کند، عبارتند از:

1- نامه وانمود می نمود که عثمان بارفتارهای خود شک مصریان را بر انگیخته و به گونه‌ای وانمود می‌کرد که گویا او از مصریان می‌هراسد. در واقع، این رفتار او این گمان را نزد مردم تقویت می‌کرده که نزد او چیزی است که نباید مصریان از آن اطلاع یابند. اگر واقعاً این نامه را عثمان رضی الله عنه  نوشته بود به حامل آن دستور می‌داد از راهی برود که به مصریان برخورد نکند و در اسرع وقت آن را دست عبدالله بن ابی سرح برساند تا آن را اجرا کند.

2- باید این سؤال را مطرح کرد که عراقیان که فاصله بسیاری با مصریان داشتند چگونه از وجود آن نامه با خبر شدند. آنان که در شرق بودند چگونه اطلاع یافتند که مصریان چنین نامه‌ای را یافته‌اند؟ عجیب‌تر آنکه هر دو گروه همزمان و در آن واحد به مدینه رسیدند. تنها می‌توان چنین جواب داد که آنان‌که این نامه را جعل کرده و آن‌را به دست فردی داده تا به مصر ببرد، مردی دیگر را اجیر نموده تا خبر این ماجرا را به عراقیان اطلاع دهد!! این همان سؤالی است که علی بن ابی طالبس از کوفیان و بصریان پرسید که شما با وجود آن فاصله بسیار با مصریان چگون از وجود آن نامه با خبر شدید[3]. علیس خود، پاسخ این پرسش را چنین بیان داشت که این ماجرا در مدینه طرح‌ریزی شده بود تا بار دیگر، مردم دچار فتنه و آشوب شوند.[4]

3- این سؤال مطرح است که عثمان چگونه به عبدالله بن ابی سرح دستور می‌دهد تا معترضان مصری را به قتل برساند حال آن‌که خود عبدالله پس از عزیمت معترضان به مدینه و پس از شورش محمد بن ابی حذیفه، مصر را ترک گفته و قصد مدینه نموده بود. او در عقبه فلسطین منتظر بود تا عثمان به نامه او مبنی بر اذن ورود به مدینه پاسخ دهد.

4- چگونه ممکن است که عثمان رضی الله عنه  در نامه خود به عبدالله بن ابی سرح، فرمان قتل معترضان را داده باشد حال آن‌که در طول مدتی که آنان، عثمان را به محاصره خود در آورده بودند، او همه صحابه و دیگر مسلمانان را از جنگ با معترضان و سرکوب آنان منع می‌نمود.

5- سو‌ال دیگری که این‌جا مطرح می‌شود این است که حکیم بن جبله و مالک اشتر چرا و بدون هیچ دلیل روشنی در مدینه ماندند و با دیگر عراقیان به سرزمین خود برنگشتند. شاید بتوان چنین ادعا نمود که آنان با پیشنهاد ابن سبأ آن نامه دروغین را جعل کردند و سپس آن سناریوی ننگین را به راه انداختند. در واقع، این سبئیان بودند که از وجود این نامه، سود می‌بردند و می‌توانستند از طریق آن به اهداف پلید خود دست یابند.[5]

از طرف دیگر، آنان با انتساب آن به مروان بن حکم قصد داشتند تا عثمان را فردی بی‌خبر از حکومت خود و طبیعتاً نالایق جلوه دهند و چنین وانمود کنند که فساد، دستگاه حکومت عثمان رضی الله عنه  را فراگرفته است. اگر مروان چنین نامه‌ای را نوشته بود به حامل آن توصیه می‌کرد از راهی حرکت کند که به مصریان بر نخورد و در غیر این صورت، اگر او عمداً چنین شیوه رفتاری را به نامه‌رسان گفته باشد تا مصریا را به شک اندازد، باید گفت که خود مروان نیز همدست آشوب طلبان بوده است که این احتمال، براساس شواهد و قراین و اقدامات بعدی او، کاملاً غیر ممکن می‌نمایاند.

6-         این نامه، اولین نامه مجعولی نبود که مسلمانان را دچار فتنه می‌کرد بلکه فتنه‌انگیزان پیشتر از قول ام المؤمنین عائشهل و صحابه‌ای چون علیس، طلحهس و زبیرس چنین نامه‌های را جعل کرده بودند که در آن‌ها آن بزرگواران، مردم را به شورش علیه عثمان رضی الله عنه  تشویق می‌کردند. بعدها خود عائشهل در رد این اتهام چنین گفت: سوگند به پروردگاری که مؤمنان به او ایمان دارند و کافران او را انکار می‌کنند من هرگز چنین نامه‌ای را ننوشته‌‌ام[6]. همچنین آنان نامه‌های دیگری را به سایر صحابه رضی الله عنهم   منتسب کرده بودند که آن بزرگواران در آن نامه‌ها چنین گفته‌اند که دین محمد در خطر است و باید همه‌ي مردم به مدینه بیایند که در این شرایط، جهاد در مدینه واجب‌تر از جهاد در مرزهاست[7]. ابن کثیر نیز در این رابطه چنین گفته است: فتنه‌انگیزان نامه‌هایی را جعل و سپس به صحابه‌ای چون علی، زبیر و طلحهس منتسب می‌کردند و چنین وانمود می‌کردند که این نامه‌ها را آن صحابه به آنان نوشته‌اند، اما صحابه با انکار و رد این اتهام، خود را از این افترا مبرا نمودند. منافقان چنان گستاخ بودند که نامه‌ای را از قول خلیفه جعل کردند که در آن حکم مجازات معترضان مصری به حاکم مصر ابلاغ شده بود، حال آن‌که عثمان رضی الله عنه  از وجود چنین نامه‌ای نیز خبر نداشت[8]. در واقع، این گفته‌های ابن کثیر تأکیدی است بر روایتی که طبری و خلیفه بن خیاط نقل کرده‌اند که طبق آن، علی، عائشهل، زبیر و طلحه خود را از آن نامه‌ها مبرا اعلام نمودند[9]. بیقین وجود این نامه‌های دروغین تاثیر بسیار مهمی در آغاز و انجام آن فتنه بزرگ داشت. منافقان از طریق جعل آن نامه‌ها توانستند اذهان مردم را فریب دهند و افرادی ساده لوح و نادان را با خود همراه سازند. باید دانست که در این میان عثمان رضی الله عنه  شهید شد و فدای کج فهمی‌ها و ندانم‌کار‌های مسلمانان گردید، اما قربانیان حقیقی این نامه‌ها و شایعات، خود اسلام، تاریخ آن و نسل‌هایی است که فریب این روایات نادرست و مجعول را خورده‌اند، اما امروز دیگر نباید چنین اسیر و دربند این تاریخ مشکوک شد، باید دست به کار شد و تاریخ واقعی و بدور از کینه‌ها و هوی و هوس دشمنان اسلام و مسلمین را یافت؛ باید با تحقیق و کاوش موشکافانه به مطالعه این تاریخ پرداخت تا بار دیگر چون پیشینیان، زبان و دست خود را به تهمت‌ها و دروغ‌هایی که به ناحق در مورد بزرگ مردان پاک سیرت تاریخ این امت جعل شده‌اند نیالاییم و در پیشگاه پروردگارمان سربلند باشیم.[10]

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع:کتاب عثمان ابن عفان رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

---------------------------------------

[1]- تاریخ الطبری (5/379).

[2]- فتنه مقتل عثمان (1/132). البدایة و النهایة (7/191).

[3]- عثمان بن عفان الخلیفة الشاکر الصابر، ص227.

[4]- تحقیق مواقف الصحابة (1/334).

[5]- تاریخ خلیفة بن خیاط، ص169.

[6]- تحقیق مواقف الصحابه (1/335).

[7]- تحقیق مواقف الصحابه (1/335).

[8]- البدایة و النهایة (7/175).

[9]- تحقیق مواقف الصحابة (1/335).

[10]- عثمان بن عفان الخلیفة الشاکر الصابر، ص228.