|
تاریخ چاپ : |
2024 Dec 02 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
موضع ضمام بن ثعلبه رضی الله عنه در برابر قبیلهی بنیسعد |
موضع ضمام بن ثعلبه رضی الله عنه در برابر قبیلهی بنیسعد قبیلهی بنیسعد گروهی را به سرپرستی ضمام بن ثعلبه نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم فرستاد؛ ضمام بن ثعلبه به مدینه رفت و شترش را جلوی در مسجد خوابانیده و او را بست. سپس وارد مسجد شد درحالیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم در میان اصحاب و یارانش نشسته بود. ضمام فردی صبور و بردبار بود. به سوی آنها رفت تا اینکه مشرف به جمع آنها ایستاده و گفت: کدامیک از شما محمد است؟ صحابه گفتند: این مردی که چهرهی سفید داشته و تکیه زده است. ضمام به رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: ای پسر عبدالمطلب؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «قَدْ أَجَبْتُكَ» (بگو) میشنوم. ضمام به رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: من چند سوالی دارم و در آنها سختگیری به خرج میدهم، پس از من خشمگین مشو. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «سَلَا عَمَّا بَدَا لَك» هرچه میخواهی بپرس. وی گفت: ای محمد، فرستادهات نزد ما آمده و به ما گفته گمان میکنی الله تو را فرستاده است؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «صدق» درست گفته است. ضمام گفت: چه کسی آسمان را آفریده است؟ فرمود: الله. گفت: چه کسی زمین را آفریده است؟ فرمود: الله. گفت: چه کسی این کوهها را بر پا کرده و در آنها قرار داده آنچه قرار داده؟ فرمود: الله. گفت: تو را به کسی که آسمان و زمین را آفریده و این کوهها را بر پا داشته، سوگند میدهم، آیا الله تو را فرستاده است؟ فرمود: آری؛ سپس گفت: و فرستادهات بیان داشته که پنج نماز در شبانه روز بر ما واجب است؟ فرمود: «صدق» درست گفته است. ضمام گفت: به کسی که تو را فرستاده سوگندت میدهم، آیا الله تو را بدان امر کرده است؟ فرمود: بله؛ ضمام گفت: و فرستادهات بیان داشته که بر ما واجب است در اموالمان زکات بپردازیم؟ فرمود: «صدق» درست گفته است. پس ضمام گفت: به کسی که تو را فرستاده سوگندت میدهم، آیا الله تو را بدان امر کرده است؟ فرمود: بله؛ ضمام گفت: و فرستادهات بیان داشته که در هر سال، روزهی ماه رمضان بر ما واجب است. فرمود: «صدق» راست گفته است. ضمام گفت: به کسی که تو را فرستاده سوگندت میدهم، آیا الله تو را بدان امر کرده است؟ فرمود: بله؛ ضمام گفت: و فرستادهات بیان داشته که حج بیت الله بر هریک از ما که استطاعت و توانایی آن را داشته باشد، واجب است. فرمود: «صدق» راست گفته است. ضمام گفت: به کسی که تو را فرستاده سوگندت میدهم، آیا الله تو را بدان امر کرده است؟ فرمود: بله؛ پس از این سوالات درحالیکه بازگشت گفت: سوگند به کسی که تو را به حق فرستاده، نه بر این امور چیزی میافزایم و نه از آنها چیزی میکاهم. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «لَئِنْ صَدَقَ، لَيَدْخُلَنَّ الْجَنَّةَ» اگر (در آنچه گفت) صادق باشد، قطعا وارد بهشت میشود».[1] پس ضمام به سوی شترش آمده و افسارش را باز کرده و به سوی قومش روانه شد تا اینکه به آنها رسید و گرداگرد او جمع شدند، پس اولین سخنی که گفت این بود: چه زشت هستند لات و عزی؛ (دو بت مشهور عرب)؛ قومش گفتند: ساکت باش ضمام! بترس از برص و پیسی و بترس از جذام، بترس از جنون. اما ضمام رضی الله عنه گفت: وای بر شما! آن دو (لات و عزی) نه نفعی میرسانند و نه ضرری، براستی الله رسولی فرستاده و کتابی را بر او نازل کرده که شما را از آنچه در آن هستید، نجات میدهد؛ من گواهی میدهم که معبود بر حقی جز الله نیست، یکتاست و شریکی ندارد و محمد بنده و فرستاده اوست. من با آنچه شما را بدان امر کرده و از آن نهی کرده، نزد شما آمدهام. راوی میگوید: به الله سوگند، پیش از شامگاه آن روز همهی مردان و زنانی که در آن جمع حضور داشتند، مسلمان شدند. براستی شنیده نشده از میان نمایندگان اقوام مختلف، کسی برتر از ضمام بن ثعلبه رضی الله عنه باشد.[2] و این بر حکمت ضمام بن ثعلبه رضی الله عنه دلالت میکند، زیرا او ابتدا از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد خالق و آفرینندهی مخلوقات سوال نمود. سپس به الله متعال سوگند یاد کرد که آیا در دعوای رسالت از سوی خالق این مخلوقات صادق است؟ و چون از رسالت رسول الله صلی الله علیه وسلم اطلاع یافت، به کسی که او را به حق فرستاده است سوگند یاد کرد. و این ترتیب نیازمند و برخاسته از حکمتی والا و عقلی استوار و متین میباشد؛ و چنین سوال کردن در واقع نشان از روش نیکوی او در سوال کردن و شیوهی زیبای وی در سخن گفتن و ترتیب جملات است.[3] و به این مقدار نیز اکتفا نکرد بلکه عمل دیگری نیز انجام داد که بر حکمت و صدق و راستی وی در گفتهاش دلالت میکرد. چنانکه اسلام را بر قومش عرضه کرد و بطلان لات و عزی و عدم نفع و ضرر آنها را بیان نمود و اینگونه ایمان را در قلوب آنها جای داده و به آنها درس داد که نفع و ضرر تنها از سوی الله متعال است و هر چیزی غیر او در این امر عاجز و ناتوان است؛ و هرچه از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیده بود به آنها منتقل کرد؛ و نتیجه آن شد که قبل از فرارسیدن شب همگی اسلام آوردند. و این بر حکمت ضمام رضی الله عنه در دعوت قومش به سوی الله متعال دلالت میکند؛ ضمام رضی الله عنه در مورد آنها چنین موضع حکیمانه و چنین اسلوب پیروزمندانه و استواری را به خدمت گرفت و این فضل بزرگی برای ضمام و هرآنکه الله متعال به وی توفیق دعوت حکیمانه عطا کرده، میباشد؛ حکمتی که به هرکس داده شده، در حقیقت خیر فراوانی بدو عطا شده است. منبع: برگرفته از کتاب اصول و مبانی دعوت در سیرت اصحاب احمد صلی الله علیه وسلم. مؤلف: د. سعید بن علی بن وهف قحطانی. مترجم: امین پور صادقی.
[1]- نگا: بخاری و شرح آن الفتح، کتاب العلم، باب ما جاء في العلم (1/148)، (ش: 63)؛ و مسلم، کتاب الإیمان، باب السؤال عن أرکان الإسلام (1/41)، (ش: 11)؛ و أحمد در المسند (3/143)، (3/193)؛ و الفاظ این روایت از تمام این روایات ذکر شده است. [2]- نگا: البدایة والنهایة (5/60)؛ و سیرة ابن هشام (4/342)؛ و الإصابة في تمییز الصحابة (2/210). [3]- نگا: شرح نووی بر مسلم (1/170)؛ و فتح الباری (1/149). |