|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 23 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
روشهای عثمان رضی الله عنه در نظارت بر اعمال والیان و کارگزاران خود |
بسم الله الرحمن الرحیم
مهمترین روشهایی که عثمان در زمینه نظارت بر اقدامات کارگزاران خود به کار میبرد عبارتند از: 1- حضور در مراسم حج عثمان نسبت به حضور در حج و دیدار با حجاج و شنیدن شکایات و دادخواهیهای آنان از والیان و امرای خود اهمیت بسیار میداد. او همچنین به والیان خود در اقصی نقاط بلاد اسلامی و نیز مردمان آن سرزمینها اعلام نموده بود تا هر سال در موسم حج حضور یابند و با او دیدار نمایند[1]. در واقع این روش، تداوم شیوهای بود که عمر بنیان نهاده بود و هر سال و در موسم حج، با والیان خود در سرزمینهای مختلف و همچنین مردمان آن ولایات دیدار و گفتگو میکرد.[2]
2- پرسوجو از مسافرانی که از ولایات و سرزمینهای دیگر به مدینه می آمد ند این روش جزو آسانترین شیوههایی بود که هیچگونه زحمت و هزینهای را بر خلیفه تحمیل نمیکرد. در عین حال این روش، همیشه و بدون برنامهریزی خاصّی میسّر بود و همهي خلفای راشدین، این شیوه را انجام میدادند و به ویژه، در دوران سه خلیفه اول که در مدینه استقرار داشتند، این شیوه به دلیل انبوه مسافران مدینه و حضور حجاج و زائران و علی الخصوص در ایّام حج، به مراتب بهتر نتیجه میداد و ثمرات آن بیشتر بود.[3]
3- مردمانی که در سرزمینهای مختلف به عثمان رضی الله عنه نامه مینوشتند عثمان از نامههایی که مردم دیگر سرزمینها به او مینوشتند استقبال مینمود. به عنوان مثال او شکوائیههایی را که مردمان کوفه، مصر و شام به او نوشتند مطالعه و به مواردی که در آنها ذکر شده بود، رسیدگی نمود.[4]
4- اعزام بازرسان به ولایات مختلف عثمان، در طول خلافت خود، بازرسانی را به ولایات مختلف میفرستاد تا از اوضاع و احوال آن مناطق آگاه شده و اخباری را که در مورد ظلم و ستم والیان به مردم میشنوند به اطلاع عثمان برسانند. آن بازرسان گزارشات جامع و کاملی را از آن ولایات به عثمان ارائه میدادند[5]. به عنوان نمونه، عثمان، عمار بن یاسر را به مصر، محمد بن مسلمه را به کوفه، أسامه بن زید را به بصره، عبدالله بن عمر را به شام و افرادی دیگر را به دیگر ولایات اعزام نمود.[6]
5- مسافرت به ولایات مختلف و ملاحظهي مستقیم اوضاع و احوال آن سرزمینها عثمان در موسم حج به مکّه میرفت تا هم از اوضاع آن دیار مطّلع شود و هم با والیان خود در دیگر ولایات و نیز مردمان آن سرزمینها دیدار کند و از اوضاع و احوال آنها با خبر شود.
6- احضار هیأتهایی از ولایات به مدینه بسیار پیش میآمد که خلفای راشدین، از والیان خود بخواهند که هیأتهایی از سرزمین تحت نظر خود را به مدینه اعزام نمایند تا در مورد والیان و کارگزاران آن ولایت و اوضاع و شرایط آنجا از آنها پرسوجو نماید. عمر، عثمان و علی، به این کار مبادرت میورزیدند اما ابوبکر به دلیل سرگرم شدن به جهاد با مرتّدین و نیز دوران کوتاه خلافت خود، فرصت این کار را پیدا نکرد.[7]
7- احضار خود والیان و صحبت با آنان در رابطه با اوضاع ولایت تحت امر آنان همهي خلفای راشدین به این کار دست میزدند و همیشه با والیان خود در ارتباط بودند. عثمان نیز چون دیگر خلفای راشدین، ارتباط دائم خود با والیان را حفظ مینمود و با آنان جلساتی برگزار مینمود تا به بحث و گفتگو در مورد مسايل مختلف دولت بپردازند. مهمترین این جلسات، جلسهای بود که با حضور والیان مدینه، بصره، کوفه، شام، مصر ودیگر ولایات و نیز بزرگان صحابه برگزار شد و در آن راجع به رویدادهایی که پیش از بروز فتنه اتفاق افتاده بود صحبت شد و هر یک از آنان دیدگاهها و نگرشهای خود را در رابطه با آن جریانات و نیز نحوهي برخورد و مقابله با آنها را مطرح نمودند.[8]
8- مکاتبه با والیان عثمان چون دیگر خلفای راشدین، به طور مداوم، با والیان خود مکاتبه مینمود و از آنان میخواست که در مورد اوضاع و شرایط ولایت و مردمان آن دیار، به او گزارش دهند. این اقدام، در دوران خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه و علی بن ابی طالب رضی الله عنه مهمترین شیوههای کسب اطلاعات در مورد ولایات بود.[9] این موارد، مهمترین شیوههایی بودند که عثمان از طریق آنها در جریان أوضاع و احوال ولایات خود قرار میگرفت. او تاکید داشت که آنان به وظایف خود به طور کامل، عمل کنند. به محض اطلاع از وقوع هر نوع اشتباه و حضوری در انجام آنها، والیانی را که مرتکب آن قصور شدهاند، تنبیه مینمود و اگر اثبات میشد که والیان به آن سهلانگاریها اقدام نمودهاند، بدون در نظر گرفتن اعتماد خود او به آن والیان، آنان را مجازات میکرد و بر همین اساس بود که پس از اثبات وقوع علائم شرب خمر در ولید و بدون در نظر گرفتن کذب شهادت شاهدان ولید را به اتهام شرب خمر، تازیانه زد و سپس او را از منصب ولایت کوفه، عزل نمود. عثمان در طول خلافت خويش، همیشه، هنگام تعیین والیان، نامههایی را خطاب به مردمان آن ولایات مینوشت که در آنها، مردم و خود والیان را نسبت به انجام وظایف خویش در مقابل یکدیگر توصیه مینمود تا بدین وسیله والیان را در ادارهي هر چه بهتر امور ولایات یاری رساند؛ از جملهي این نامهها، میتوان به این نامه اشاره نمود که در آن عثمان، خطاب به مردم چنین گفته است. بدایند که من هر سال در موسم حج با والیان خود دیدار میکنم، بدانید که من به این شرط به خلافت رسیدم که امت را به راه راست فراخوانم و آنان را از ضلالت و گمراهیها حفظ نمایم، بنابراین هر کس در خواستی از من و یا والیانم نماید، به آن خواهد رسید و بدانید که من و خانوادهام را بر شما هیچ امتیازی نیست. بدانید که هر کس به موسم حج آید و حق خود را از من یا والیان مطالبه نماید آنرا به دست خواهد آورد.... یا از آن بگذرید که خداوند عزوجل انفاقکنندگان و بخشندگان را دوست میدارد.[10]
وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین منبع:کتاب عثمان ابن عفان رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی
سایت عصر اســـلام -------------------------------------------- [1]- الولایة علی البلدان (1/216). [2]- الولایة علی البلدان (1/216). [3]- الولایة علی البلدان (2/122). [4]- الولایة علی البلدان (1/217). [5]- الولایة علی البلدان (1/217). [6]- الولایة علی البلدان (1/217). [7]- الولایة علی البلدان (2/122). [8]- الولایة علی البلدان (2/123). [9]- الولایة علی البلدان (2/122). [10]- تاریخ طبری (5/349). |