|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 23 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
خلافت راضی بالله محمد بن جعفر المقتدر (322- 329 هـ) | ||||||||||||||||||
محمد بن جعفر المقتدر در سال 297 هجری دیده به جهان گشود. مادرش ام ولد و نامش ظلوم بود. بعد از خلع عمویش قاهر در سال 322 هجری با او بیعت کردند، وی در آن هنگام جوانی بیست و پنج ساله بود. رنگ صورتش گندمگون، و چشمانش درشت و زیبا و ریشش خفیف و کممو بود. قاهر جوانی کریم، فصیح، دوست دار علما و اهل شعر و ادب بود و معاشرت و مصاحبت ادبا را دوست داشت و همنشین آنها بود. یکی از آنها سنان بن ثابت صابی طبیب بود. وی حدیث را از امام بغوی شنیده است. خلیفه راضی شعر نیز میسرود و اشعارش در دیوان وی جمعآوری شده است؛ ابیات زیر نمونهای از اشعار خلیفه راضی بالله میباشد: یصفر وجهی إذا تأمله طرفی و یحمر وجهه خجلا حتی کأن الذی بوجنته من دم جسمی إلیه قد نقلا چون چشمان من او را مینگرد چهرهام زرد میگردد، و روی او نیز از خجالت سرخ میشود. انگار آنچه در چهرهی اوست از خون جسم من به او منتقل شده است. و در جای دیگر چنین می سراید: کل صفو إلی کدر کل أمن إلی خطر و مصیر الشباب للموت فیه او الکبر درّدرّ المشیب من واعظ ینذر البشر أیها الامل الذی تاه فی لجة الغرر أین من کان قبلنا، ذهب الشخص و الأثر رب اغفر خطیئتی أنت یا خیر من غفر یعنی: هر صفا و صمیمیتی به تلخی و تیرگی و هر امن و آسودگی به خطر منتهی میشود؛ و عاقبت جوانی هم یا مرگ است یا پیری. خوشا پیری که بشر را پند می دهد. ای آرزوی امیدوار که در دریای غرور گم شده است. آنانی که پیش از ما بودند چه شدند، هم اشخاص رفتند و هم اثرشان، پروردگارا، گناهان مرا ببخش، ای که تو بهترین بخشنده هستی. خلیفه راضی در چند چیز خاتمهی خلفا شمرده میشد. 1- آخرین خلیفهای بود که اشعارش در دیوان جمعآوری شده است. 2- آخرین خلیفهای بود که بر منبر بسیار خطبه ایراد کرد. اگر چه دیگران هم خطبه مینمودند، ولی از اعتبار چندانی برخوردار نبودند. 3- آخرین خلیفه ی بود که با همنشینان و ندیمان می نشست و آنها را به نزد خویش میپذیرفت. 4- آخرین خلیفهای بود که مخارج و عطایا و مجالس و خادمان و نگهبان و دربان و نظم و ترتیب در کلیهی امور دربار داشت، اما پس از وی، این ترتیبات لغو شد. در دورهی راضی حرکت کاروان حج از بغداد، به خاطر هجوم قرامطه قطع شد، آنها به چپاول و غارت کاروانها میپرداختند. انقطاع حج تا سال 327 هجری ادامه داشت، تا اینکه با دخالت شریف أبوعلی محمد بن یحیی، توافق شد که آنها در مقابل هر شتر که به حج میرود پنج دینار به قرامطه پرداخت کنند. ابن اثیر رحمه الله دولت عباسی را در عهد راضی اینگونه وصف میکند: تنها بغداد و اعمال آن در دست خلیفه مانده بود، و ابن رائق، زمام امور را در دست داشت. اما باقی اطراف: بصره در دست ابن رائق بود، و خوزستان در دست بریدی، و فارس در دست عماد الدولة بن بویه، و کرمان در دست ابو علی محمد بن الیاس و ری و اصفهان و جبل در دست رکن الدولة بن بویه و وشمگیر برادر مرداویج، که با یک دیگر در کشمکش بودند. موصل و دیار بکر و مضر و ربیعه در دست بنی حمدان بود، مصر و شام در دست محمد بن طغج، و اندلس در دست عبد الرحمان بن محمد، ملقب به الناصر الاموی، و خراسان و ما وراء النهر در دست نصر بن احمد سامانی و طبرستان و گرگان در دست دیلم، و بحرین و یمامه در دست ابو طاهر القرمطی بود. خلیفه راضی بالله پس از هفت سال خلافت، سر انجام در سن سی و دو سالگی در سال 329 هجری وفات نمود، نقش خاتم خلیفه "لله الراضی بالله" روایت شده است.
ترجمه و تحقیق: أبو أنس سایت عصر اسلام www.IslamAge.com
مصادر و مراجع *سیر أعلام النبلاء- للذهبی- تحقیق شیخ شعیب الأرناؤوط. |