تاریخ چاپ :

2024 Nov 21

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

نبرد «ذات الصواری» در عهد عثمان رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پس از شکست‌های سنگینی که رومیان در آفریقا متحمل شدند و گسترش سیطره ناوگان مسلمانان بر مدیترانه از بندر ردوس تا بندر برقه، آنان سواحل خود را در معرض تهدید مسلمانان می‌دیدند. به همین دلیل کنستانتین پسر هراکلیوس، امپراتور بیزانس، ناوگانی متشکل از هزار کشتی را فراهم آورد تا با حمله به مسلمانان، انتقام شکست‌های پیشین را از آنان بگیرد؛ عثمان نیز فرمان داد تا مسلمانان نیروهای خود را برای مقابله با رومیان گردهم آورند. معاویه، کشتی‌های شام را به فرماندهی بشر بن ارطاه به جانب اسکندریه گسیل داشت. او نیز چون به آن‌جا رسید به ناوگان عبدالله بن سعد بن ابی سرح ملحق شد و تحت فرماندهی او قرار گرفت. مجموع کشتی‌های این ناوگان، تنها دویست عدد بود، در این ناوگان شجاع‌ترین مجاهدان مسلمان قرار داشتند که بارها با رومیان به نبرد پرداخته و بارها آن‌ها را شکست داده بودند و به همین دلیل علی رغم اين‌كه از نظر کمی از رومیان به مراتب کمتر بودند ولی هیچ واهمه‌ای از رومیان نداشتند؛ این دلیر مردان تنها به این می‌اندیشیدند که دین خدا را پیروز گردانند و ابهت رومیان را در هم شکنند. مهمترین دلایل وقوع این جنگ عبارتند از:

1-    ضربات سهمگینی که مسلمانان در آفریقا بر رومیان وارد ساخته بودند.

2-    شکست رومیان در سواحل شرقی و جنوبی خود که حاصل سیطره مسلمانان بر آن‌ها بود.

3-    ترس رومیان از قدرت گرفتن مسلمانان و احتمال حمله‌ی آنان به قسطنطنیه.

4-    کنستانتین قصد داشت تا با جبران شکست‌های پیشین رومیان در شام و مصر و سواحل برقه، ابهت سابق بیزانس را به آنان برگرداند.

5-    رومیان گمان می‌کردند با جنگی که پیروزی در آن قطعی است می‌توانند سلطه خود بر دریای مدیترانه و جزایر آن را حفظ نموده و از طریق آن بر سواحل قلمرو اعراب حمله برند.

6-    تلاش برای باز پس‌گیری اسکندریه که از موقعیت استراتژیک و مهمی نزد رومیان برخوردار بود. کتب تاریخ نیز مکاتبات ساکنان آن‌جا با کنستانتین، امپراتور روم را به ثبت رسانیده‌اند و این حکایت از اهمیت آن نزد رومیان دارد.[1]

این نبرد در کجا روی داد؟

مؤرخان به این سؤال جواب یکسانی نداده‌اند و تا آن‌جا که می‌دانیم جز یک مورد، هیچکدام از منابع عربی محل دقیق این نبرد را ذکر نکرده‌اند و آن یک مورد نیز محل آن را سواحل برقه دانسته است.

* در کتاب «فتح مصر و اخبارها»[2] خطبه‌ای از عبدالله بن سعد بن ابی سرح نقل شده که در آن چنین گفته است: به من خبر داده‌اند که هراکلیوس با یک هزار کشتی به جانب شما در حرکت است. اما کتاب‌ها محل این جنگ را مشخص نکرده‌اند.

* طبری[3] در کتاب خود و در بررسی حوادث سال31 ه‍ جنگ ذات الصواری را با نبردهای مسلمانان در آفریقا ربط داده و در این خصوص چنین گفته است: رومیان نیرویی را علیه مسلمانان فراهم آوردند که تا آن زمان سابقه نداشت.

* کتاب «الکامل فی التاریخ»[4] نیز مکان دقیق این نبرد را مشخص نکرده است اما علّت وقوع آن‌را با جنگ‌ها و پیروزی‌های مسلمانان در آفریقا مرتبط دانسته است.

* در «البدایه و النهایه»[5] نیز چنین آمده است: چون عبدالله بن سعد بن ابی سرح رومیان و بربرها را در آفریقا شکست داد، این امر بر رومیان سخت آمد. به همین دلیل کنستانتین پسر هراکلیوس سپاهی عظیم را که تا آن روز به خود ندیده بود فراهم آورد و با پانصد کشتی به جانب مسلمانان و عبدالله بن سعد بن ابی سرح در سرزمین‌های غرب حرکت کردند.

* «تاریخ الأمم الإسلامیه»[6] نیز محل دقیق این نبرد را مشخص نکرده است. اما شوقی ابو خلیل معتقد است که این نبرد در سواحل اسکندریه روی داده است[7]، و برای این ادعای خود دلایل زیر را بیان می‌کند:

- کتاب «النجوم الزاهده فی ملوک مصر و القاهره» به طور صریح چنین بیان می‌کند: نبرد ذات الصواری در سواحل اسکندریه روی داد.[8]

-  تاریخ ابن خلدون نیز چنین می‌گوید[9]: پس از اين‌كه ابن ابی سرح، سرزمین‌های آفریقا را در نَوردید و مردمان آن‌ها را به اطاعت خویش در آورد به مصر بازگشت. کنستانتین نیز با ششصد کشتی به قصد جنگ با او عزم اسکندریه نمود.

-  تمامی منابع عربی که محل دقیق این نبرد را ذکر نکرده‌اند، معتقدند که آن نبرد و شکست‌های رومیان در شمال آفریقا با هم در ارتباط بوده‌اند.

-  ناوگان روم، سابقه طولانی داشت، او پیش از نبرد ذات الصواری، سرور دریای مدیترانه بود و به همین دلیل جرأت آن را داشت که به سواحل قلمرو مسلمانان حلمه کند. بر همین اساس دکتر شوقی ابوخلیل، معتقد است که رومیان به سواحل اسکندریه آمدند تا هم آن مکان ارزشمند را بار دیگر به دست آورند و هم به درخواست کمک ساکنان شهر پاسخ مثبت دهند. آنان قصد داشتند تا ناوگان جوان مسلمانان را به طور کامل از بين ببرند و سلطه رومیان بر دریای مدیترانه و جزایر آن‌را تثبیت کنند.

-  منابع غربی، نبرد ذات الصواری را بنام جنگ «فونیکه» می‌شناسند و فونیکه «مکانی بود در غرب بندر اسکندریه و نزدیک لنگرگاهی در آن ناحیه.[10]

حوادث مهم این جنگ

مالک بن اوس بن حدثان روایت می‌کند که چون دو سپاه در دریا به هم رسیدند، کشتی‌هایی را دیدیم که تا به حال به چشم خود ندیده بوديم. آن روز باد بر ضد ما و به نفع رومیان می‌وزید، سپس هر دو سپاه، نزدیک یکدیگر لنگر انداختند و چون باد آرام گرفت به رومیان پیشنهاد کردیم که امروز بین ما صلح برقرار باشد و رومیان نیز پذیرفتند[11]. همچنین مسلمانان از رومیان پرسیدند که: اگر می‌خواهید به ساحل می‌رویم و در آن‌جا با هم می‌جنگیم تا پیروز میدان مشخص شود و الاّ در دریا با هم نبرد خواهیم کرد، رومیان فریاد زدند: ما در آب با شما می‌جنگیم. در واقع آنان چون از مهارت‌ها و فنون دریانوردی اطلاع بسیار زیادی داشتند، امیدوار بودند که با کمک این تجارب خویش بتوانند بر مسلمانان که در دریانوردی و فنون آن مهارت لازم را نداشتند. چیره شوند.[12]

موقعیت مسلمانان متزلزل و خطرناک بود و به همین دلیل، چون فرا رسید، فرمانده آنان، سردارانش را فراخواند و نظر آنان را در مورد شرایط خود جویا شد، ایشان بدو گفتند: امشب را صبر می‌کنیم تا در مورد شرایط خود و توانمندی‌های دشمن فکر کنیم. مسلمانان آن شب را به نماز و دعا گذراندند، صدای زمزمه آنان چونان صدای زنبور، با نغمه امواج دریا به هم آمیخته بود، در مقابل رومیان ناقوس‌ها را به صدا در آوردند. چون صبح فرا رسید کنستانتین از مسلمانان خواست که خود را برای جنگ آماده کنند، اما عبدالله بن سعد بن ابی سرح بعد از امامت نماز صبح، بار دیگر سرداران خود را فراخواند و با آنان به مشورت پرداخت، آنان در این جلسه، به تصمیمی جالب دست یافتند؛ نقشه این بود که عرشه کشتی‌ها را به میدانی برای جنگ تبدیل کنند، اما این کار چگونه امکان‌پذیر بود؟ عبدالله دستور داد تا مسلمانان کشتی‌هایشان را به کشتی‌های رومیان نزدیک کنند، کشتی‌ها آن‌قدر به هم نزدیک شدند که بدنه آن‌ها با یکدیگر برخورد نمود، سپس غواصانی – یا به تعبیر امروز مردان قورباغه – به زیر آب رفته و کشتی‌های رومیان را با طناب‌هایی محکم به کشتی‌های مسلمانان بستند. به این ترتیب1200 کشتی در دریا به هم متصل شدند، آن غواصان هر ده یا بیست کشتی را به هم بسته و میدان کارزاری را برای مسلمانان فراهم آورده بود. عبدالله بن سعد، مسلمانان را در اطراف کشتی‌ها به صف نموده و برایشان آیات قرآن، به خصوص آیات سورة انفال را که در آن تاکید بر حفظ وحدت و استقامت شده است، می‌خواند.[13]

جنگ شروع شد؛ رومیان گمان می‌کردند که چون نبرد دریا را برگزیده‌اند پیروز جنگ خواهند شد و به همین خاطر بر کشتی‌های مسلمانان حمله‌ور شدند تا بتوانند با نخستین ضربات مهلکی که بر آنان وارد می‌سازند، ابهت ناوگان آنان را در هم شکنند، رومیان به صفوف مسلمانان حمله کردند، جنگ میان دو طرف بسیار شدید بود، خون همه جا را فرا گرفت تا آن‌جا که سطح آب دریا را گلگون نمود، اجساد به درون آب پرتاب می‌شدند و امواج دریا نیز کشتی‌ها را به ساحل نزدیک می‌کرد. در این جنگ هر دو طرف تلفات بی‌شماری دادند و افراد بسیاری را از دست دادند. ثیوفانس، مؤرّخ رومی، در توصیف شدّت این جنگ، آن را به یرموک دوم رومیان مانند کرده است[14]. طبری نیز در مورد آن چنین نوشته است: انبوه تلفات تا بدان حدّ بود که خون سطح آب دریا را پوشانید[15]

در اثنای جنگ رومیان تلاش نمودند تا کشتی عبدالله بن سعد را از دیگر کشتی‌ها جدا سازند و به این ترتیب سپاهیان اسلام را از وجود فرمانده‌شان محروم کنند، اما چون کشتی رومیان به کشتی عبدالله نزدیک و زنجیرهایش را به سوی آن پرتاب نمود، علقمه بن زید عظیفی خود را به آن‌ها رسانید و همه زنجیرها را با شمشیرش قطع کرد[16]

مسلمانان در این جنگ، چونان سایر جنگ‌های خود، راه صبر و استقامت را در پیش گرفتند و خداوند متعال نیز به پاداش این صبر و استقامت، نصرت را نصیب آنان نمود، در دیگر سو، سپاهیان روم از هم پاشیدند و بنا به قول ابن عبدالحکم، خود امپراطور نیز تا آستانه‌ي مرگ پیش رفت او چنین دید که نیروهایش از هم متلاشی شده‌اند و اجساد سربازانش بر روی آب شناورند، فرار را بر قرار ترجیح داد و خود را از مهلکه به در برد، او به چشم خود دید سپاهیانی که انتظار داشت از طریق آنان شکست‌های پیشین را جبران کند و عظمت و شکوه روم را باز گرداند می‌دید که یکی پس از دیگری غرق می‌شوند، او با تحمل جراحات سنگین و با امیدی از دست رفته، راه خفّت بار فرار را برگزید، باد او را به جزیره سیسیل رسانید[17]. و هنگامی که بزرگان سیسیل از ماجرا و آن شکست ذلّت‌بار آگاه شدند او را مورد ملامت شدید قرار دادند که با این کار خود مردان روم را به کشتن داده و رومیان را در برابر مسلمانان بی‌دفاع گذاشته‌اند و به همین دلیل او را به قتل رسانیدند[18]، و همراهان او را آزاد کردند.[19]

نتایج نبرد ذات الصواری

1- این نبرد، اولین نبرد مهم و سرنوشت سازی بود که مسلمانان در دریا انجام داده بودند و آنان در آن جنگ، صبر و استقامت، شجاعت، ایمان و تدبیری درست را از خود به نمایش گذاشتند و از طریق آن، جنگ را بر دشمن سخت نمودند؛ آنان با به کار بردن طناب‌های محکم و به هم بستن کشتی‌ها، ناوگان دشمن را به دنبال خود به طرف ساحل کشانده و مانع آن شدند که دشمن صفوف آنان را از هم متلاشی نماید و به این صورت مصیبتی عظیم را بر پیکره دشمن وارد آوردند.

2- این نبرد، خط پایانی بود بر تمام سیاست‌های خصمانه روم در قبال مسلمانان؛ رومیان، پس از این نبرد به این نتیجه رسیدند که دیگر قادر نیستند آن شکوه و ابهت سابق خویش و نیز سرزمین‌های از دست رفته را باز پس گیرند. پس از این جنگ بود که مسلمانان بر پهنه این دریا مسلط شدند و توانستند جزایر قبرص، کرت، کورسیکا، ساردینا، سیسیل و جزایر بلیار را به تصرف خود در آورده و قلمرو خود را تا جنوا و مرسیلیا گسترش دهند.

3- با مرگ کنستانتین، فرزند چهارم و کم سن و سال او، بر تخت سلطنت نشست و این قضیه، فرصت مناسبی را به مسلمانان داد تا حملات خود را متمرکز بیزانس، پایتخت روم، نماید.

4- تقویت روحیه و آماده سازی معنوی سربازان، قبل از آغاز نبرد، تاثیر بسزایی در تحقق آن پیروزی عظیم داشت. سربازانی که قلب‌هایشان را متوجه درگاه خداوند نموده‌اند و شب‌ها را به نماز و راز و نیاز و تضرع و دعا به بارگاه الهی گذرانده‌اند و از قدرت و عظمت او استعانت می‌جویند، بدون شک با روحیه والا و بدون هراس از مرگ به میدان کارزار می‌روند و به این یقین رسیده‌اند که خداوند عزوجل  از هر چیز دیگري والاتر و بزرگتر می‌باشد. هدف ما از بیان و توصیف این جنگ‌ها، آن است که نسخه‌ای را به امت اسلام تقدیم نماییم تا از طریق اجرای راه و روش آن‌ها در زندگی امروز خود، به ثمرات عظیم آن‌ها دست یابند که حیات پربار صحابه همه درس است و الگویی خواهد بود برای پیروان آنان.[20]

5- پس از این نبرد دریای روم به دریای اسلام تبدیل شد و ناوگان مسلمانان سرور بلا منازع آن گردید، اما این ناوگان قصد ظلم و جور و غارت دیگران را نداشت، بلکه هدف آن این بود که مردمان را به دین خداوند عزوجل  فراخواند و شوکت و شکوه مشرکان را در هم شکنند و به نشر و گسترش تمدنی بپردازد که از قرآن و سنت رسول خدا صلی الله عليه وسلم نشأت گرفته بود.

6- مسلمانان به مطالعه و فراگیری علوم و فنون دریانوردی، صنعت ساخت کشتی، روش‌های نبرد با کشتی و نیز نحوه استفاده از نقشه‌های دریایی روی آوردند. آنان بعدها روش استفاده از اسطرلات (قطب‌نمای دریایی) را فرا گرفته و با تلاش‌های خود آن‌را پیشرفته‌تر از سابق نمودند، به نحوی‌که قرن‌ها بعد، دریانوردان اروپایی چون کریستف کلمب و امریکو فیسبوشی، در اکتشافات خود از این نوع اسطرلاب‌ها، استفاده‌های بسیاری بردند.[21]

7- این نبرد، نمونه‌ای است از برتری اعتقاد صحیح و محکم بر تجارب نظامی و تفوق کمی و امکانات و تجهیزات. رومیان، از قرن‌ها پیش، دریانورد بودند و در آن و نبردهای آن، تجارب عظیمی داشتند. در مقابل، مسلمانان چند سالی بیشتر نبود که با دریانوردی آشنا شده بودند، اما خداوند متعال، علی‌رغم این تفوق رومیان، مسلمانان را بر آنان پیروز گردانید. به واقع خداوند سبحان، آن رادمردان با ایمان را برای نشر و گسترش دین خود و اعلای پرچم اسلام در سرتا سر عالم، انتخاب نموده بود؛ در عین حال، باید از شجاعت و قدرت مدیریت عبدالله بن سعد بن ابی سرح غافل نشد. این نبرد، صفحه‌ای دیگر از شجاعت‌ها و رادمردی‌های مسلمانانی بود که در راه سرافرازی و عزّت دین خداوند و دولت اسلامی، به جنگ و کارزار می‌پرداختند.[22]

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع:کتاب عثمان ابن عفان رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

--------------------------------------------------------

[1]- ذات الصواری، شوقی أبو خلیل، 60-61.

[2]- ذات الصواری، 61.

[3]- تاریخ طبری (5/290).

[4]- الکامل فی التاریخ (3/58).

[5]- البدایة و النهایة (7/163).

[6]- تاریخ الامم الاسلامیه، شیخ الخضری (2/29).

[7]- ذات الصواری، 62.

[8]- النجوم الزاهر (1/80).

[9]- تاریخ ابن خلدون (2/468).

[10]- ذات الصواری، 64.

[11]- تاریخ طبری (5/292).

[12]- ذات الصواری، 64.

[13]- ذات الصواری، 67.

[14]- ذات الصواری، 67.

[15]- تاریخ طبری، (5/293)

[16]- ذات الصواری، 68.

[17]- تاخری ابن خلدون (2/468).

[18]- تاریخ ابن خلدون (2/468).

[19]- ذات الصواری، 68.

[20]- ذات الصواری، 71-72.

[21]- ذات الصواری، 76.

[22]- التاریخ الإسلامی، مواقف و عبر (12/407).