|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
دورهی نفوذ ترکها (232- 334 هـ) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوران خلیفه متوکل عباسی را آغاز انحلال و ضعف در دولت عباسی میدانند، این ضعف سرانجام به نابودی آنان به دست مغول در سال 656 هجری انجامید. ضعف و انحلال حکومت در این دوره به دو عامل اساسی بر میگردد: اولا: اعتماد عباسیان به فارسها و سپس ترکها، و در مقابل عدم اعتماد آنها به عربها. دوم: دادن منصبهای دولتی و نظامی به این دسته از افراد و ترجیح دادن آنها بر اعراب سبب ضعف قدرت آنها و در پی آن کاهش منزلت، وعدم تأیید دولت عباسی شد. اکثر مورخان بر این باورند که با آغاز خلافت متوکل در سال 232 هجری دورهی دوم خلافت عباسی آغاز شده، و در سال 334 هجری در خلافت مستکفی بالله پایان پذیرفته است. مورخان این دوره را دوران نفوذ ترکها مینامند، به گونهای که آنها بر دستگاه دولتی و نظامی کنترل پیدا کردند؛ اکثر این ترکها از بلاد ترکستان و ماوراء النهر برای کمک گرفتن از آنها در دستگاه نظامی آورده شده بودند. اگر نگاهی به دوران عباسی تا این عصر داشته باشیم، به راحتی می توان دریافت که نفوذ فارسها و سپس ترکها سبب ضعف عباسیان در این دوره شد، با اضافه شدن دو عنصر دیگر در عرصهی قدرت، حال دیگر سه عنصر (فارسها، عربها و ترکها) در دستگاه خلافت عباسی در پی سلطهی نظامی و سیاسی بودند، که نخست در آغاز تشکیل حکومت، کفهی حکومت به دست عربها بوده، سپس فارسها نیز نفوذ پیدا کردند، تا این که سرانجام در دورهی مأمون نفوذشان بیشتر شد. در دورهی معتصم میدان برای ترکها باز شده، تا اینکه در دوران واثق نفوذ آنها در حکومت بیشتر شد، و در دوران متوکل در دستگاه حکومتی نفوذی کامل پیدا کردند. اما آنچه که برخی از مورخان سبب ضعف عباسیان، را زیادی کنیزکان و همچنین فساد و لهو و لعب در قصرها بیان میکنند، بیشتر به مبالغه نزدیک است تا به واقعیت. متأسفانه غلو در این مسائل هم در مورد عباسیان و هم امویان تا حدی در کتابها ذکر شده، که دیگر باور آن برای نویسندگان یقین گشته است. لازم به ذکر است که وجود کنیزان در قصرها در آن دوران مسالهای عادی بود و جامعه و عرف آن را قبول داشت و این کنیزان نتیجهی جنگها و فتوحاتی بود که مسلمانان در آن زمان با رومیان و دیگر بلاد کفر داشتند. در نتیجه غنایم و اسیران زیادی از زن و مرد را به دست میآوردند، و اما تعداد آنها در قصرها در حدی قابل قبول بوده است. اگر چه ممکن است در قصر برخی از خلفا فسادهایی وجود داشته، اما با این وجود آنها صدها برابر بهتر از ملوک و حاکمان جهان امروزی بودند که در قصرهای خود انواع فساد از رقص و زنا تا خمر و قمار و دیگر مسائل غیر اخلاقی را بر پا کردند. هنگامی که ترکها بر خلافت عباسی سیطره پیدا کردند، روز به روز ارتکاب منکرات و غارت و همچنین رقابت و کشمکش میان رهبران نظامی رو به افزایش یافت، تا جایی که برخی از آنها برخی دیگر را میکشتند، بدینگونه ضعف در حکومت نمایان گشته، و امنیت جامعه نیز کاهش یافت. با نمایان شدن ضعف در حکومت، یهود و مجوس نیز در فکر وارد شدن در سیاست شده، و حرکات ضد اسلامی خویش را آغاز کردند. آنها از راه فقر فقراء و دفاع از ضعیفان و مستمندان وارد شده، سپس ادعای نسب هاشمی کردند، و حق و حقوق آنها را طلبیدند. اینجا بود که حرکات سری رو به افزایش یافت، و بنیان اصلی تشیع نیز در این مرحله نهاده شد، و در پی آن ادعای امامت مطرح شد، سپس معصوم بودن آنها را انتشار دادند، سپس به این بندگان صالح خداوند سخنان و کردارهایی نسبت داده شد، که این پرهیزگاران از آن پاک و منزه هستند، بلکه آنها نیز مانند دیگر علما و صالحان امر به معروف و نهی از منکر میکردند، اما هیچ وقت از خطا و اشتباه معصوم نبودند. ظهور ملحدان و زنادقهای مانند راوندیه و خرمیه و متکلمین در این دوران بیشتر شد، معتزله و طرفدران آنها رونق بیشتری گرفتند، و این سبب شد تا مسلمانان به گروههایی متفرق تقسیم شوند. علی رغم همهی این عوامل، در دورهی دوم از خلافت عباسی پیشرفتهای تمدنی نیز وجود داشت، و تعداد زیادی از خلفا سعی داشتند قدرت و شکوه را به حکومت عباسی باز گردانند. در این دوره حکومتهای کوچکی مانند سلجوقیان و غزنویان و حمدانیان با هم رقابت میکردند و برخی از پادشاهان آنان مانند محمود غزنوی تأثیر مثبتی در علوم و فنون و پیشرفت مسلمانان گذاشتند، اما با این وجود، همهی این موارد ضعفی برای دولت عباسی به حساب میآید، چرا که باعث متفرق شدن سرزمینهای اسلامی گشتند. جدول خلفای عباسی در دورهی نفوذ ترکها (232- 334 هـ)
سايت عصر اسلام
* تاريخ الإسلام السياسي والديني والثقافي والاجتماعي، تألیف حسن ابراهيم حسن، دار الجیل ببیروت،الطبعة الرابعة عشرة، 1416هـ/1996م. |