تاریخ چاپ :

2024 Jul 27

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

موضع‌گیری‌های عثمان بن عفان رضی الله عنه

موضع‌گیری‌های عثمان بن عفان رضی الله عنه

از عثمان رضی الله عنه نیز در طول حیات مبارکش، مواضع حکیمانه بسیاری به جای مانده و به ثبت رسیده است که به چند نمونه از آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

انفاق نمودن اموال بسیار در راه الله متعال

عثمان رضی الله عنه از جمله ثروتمندانی بود که الله متعال آنان را (از مال دنیا) بی‌نیاز کرده بود. او صاحب تجارت و ثروت و اموال هنگفتی بود، اما این اموال را در راه فرمانبرداری از الله متعال و در راستای کسب رضای الله متعال استفاده نمود و این‌گونه در هر امر خیری سبقت گرفت چنان که انفاق می‌کرد و از فقر و تنگدستی نمی‌ترسید.

اکنون تنها به نمونه‌هایی از انفاق‌ عثمان رضی الله عنه در راه الله متعال اشاره می‌کنیم:

الف) زمانی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم وارد مدینه شد، متوجه شد در مدینه آب شیرین اندک بوده و منبع آن فقط چاه رومه می‌باشد. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَنْ يَشْتَرِي بِئْرَ رُومَةَ فَيَجْعَلَ دَلْوَهُ مَعَ دِلاَءِ الْمُسْلِمِينَ بِخَيْرٍ لَهُ مِنْهَا فِي الْجَنَّةِ؟»[1] «چه کسی چاه رومه را خریده و پس از آن سطل خویش را همچون سطل‌های مسلمانان قرار داده (چاه ‌را در اختیار مسلمانان قرار می‌دهد) و برای وی بهتر از آن در بهشت باشد؟» و نیز فرمودند: «مَنْ حَفَرَ بِئْرَ رُومَةَ فَلَهُ الْجَنَّةُ»[2] «هرکس چاه رومه را حفر کند، پاداش وی بهشت خواهد بود».

پیش از ورود رسول الله صلی الله علیه وسلم به مدینه، هرکس از آب رومه استفاده می‌کرد باید بهای آن را می‌پرداخت؛ هنگامی‌که مهاجران به مدینه رسیدند آبی برای خوردن نیافتند. مردی از بنی‌غفار صاحب چاهی بود که به آن رومه گفته می‌شد و هر سطل آن را به ازای یک مد گندم یا دیگر حبوبات و میوه‌جات می‌فروخت.

رسول الله صلی الله علیه وسلم به وی فرمودند: «تبِيعنِيها بِعَيْنٍ فِي الْجَنَّةِ» «آن را در برابر چشمه‌ای در بهشت می‌فروشی؟» وی گفت: ای رسول الله صلی الله علیه وسلم، من و خانواده‌ام درآمدی جز آن نداریم. چون این خبر به عثمان رضی الله عنه رسید، چاه ‌را به قیمت سی و پنج هزار درهم خرید. سپس نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده و گفت: آیا پاداشی را که برای صاحب چاه قرار دادی (بهشت در عوض چاه) برای من نیز قرار می‌دهی؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: آری، عثمان رضی الله عنه گفت: آن را در اختیار مسلمانان قرار می‌دهم».[3]

و گفته شده: چاه رومه متعلق به فردی یهودی بود که آب آن را به مسلمانان می‌فروخت و عثمان رضی الله عنه آن را به بیست هزار درهم خرید و در اختیار ثروتمند و فقیر و در راه مانده قرار داد.[4]

ب) پس از اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینه مسجدالنبی را بنا نمود و مسلمانان در آن جمع می‌شدند تا نمازهای پنجگانه را خوانده و سخنان رسول الله صلی الله علیه وسلم را بشنوند - که در آن‌ها اوامر و نواهی صادر می‌شد - و در مسجد امور دین‌شان را فراگرفته و از آنجا روانه غزوات شده و سپس به آن بازگردند؛ مسجدالنبی نیاز به وسعت بیشتری داشت و با توجه به اینکه نشات همه‌ی این امور از مسجد بود، مسجد دیگر گنجایش همه‌ی مردم را نداشت، پس رسول الله صلی الله علیه وسلم برخی از صحابه را تشویق نمود تا قطعه‌ی زمین کنار مسجد را خریده و به مسجد اضافه شود تا اینکه مسجد وسعت یابد، پس فرمودند: «مَنْ يَشْتَرِي بُقْعَةَ آلِ فُلاَنٍ فَيَزِيدَهَا فِي الْمَسْجِدِ بِخَيْرٍ لَهُ مِنْهَا فِي الجَنَّةِ؟» «هرکس قطعه زمین آل فلان را خریده و به مسجد اضافه کند، پاداشی بهتر از آن برای وی در بهشت می‌باشد». پس عثمان رضی الله عنه از اصل مال خویش[5] آن را به قیمت بیست و پنج هزار درهم یا بیست هزار درهم خریده و به مسجد اضافه نمود.[6] و این‌گونه عثمان بن عفان رضی الله عنه در توسعه مسجد برای مسلمانان نقش محوری داشت؛ که الله متعال از او راضی باد و او را راضی کند.[7]

ج) زمانی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم تصمیم گرفت برای غزوه‌ی تبوک حرکت کند، ثروتمندان صحابه را به بذل و بخشش در راه الله تشویق نمود تا اینکه جیش‌العسرة تجهیز شود؛ سپاهی که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را برای جنگ با روم ترتیب داده بود، پس هریک از صحابه که اموالی داشت، برحسب توانایی خود انفاق نمود. اما در این میان بزرگ‌ترین انفاق از سوی عثمان رضی الله عنه بود، انفاقی که هیچکس مانند آن‌ انفاق نکرد؛ چنان‌که در تاریخ ثبت شده، عثمان رضی الله عنه در این غزوه سیصد شتر با همه‌ی بار و بنه‌اش انفاق نموده و با هزار دینار به خانه رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده و آن‌ها را در اختیار ایشان قرار داد و رسول الله صلی الله علیه وسلم درحالی‌که آن‌ها را در خانه‌ زیرورو می‌کرد، فرمود: «مَا ضَرَّ عُثْمَانَ مَا عَمِلَ بَعْدَ هَذَا الْيَوْمِ»: «پس از امروز عثمان هر عملی انجام دهد زیان نخواهد دید». و این را چند بار تکرار فرمود.[8]

براستی این انفاق بزرگی است که بر صدق عثمان رضی الله عنه و قوت ایمان و اشتیاق وی نسبت به پاداش الله متعال و ترجیح آخرت بر دنیا نزد وی دلالت می‌کند؛ براستی به ثوابی بزرگ و پاداشی که پس از آن پاداشی نیست دست یافت، آنجا که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «مَنْ جَهَّزَ جَيْشَ الْعُسْرَةِ فَلَهُ الْجَنَّةُ»:[9] «هرکس جیش‌العسرة را تجهیز کند پاداش وی بهشت است».

 

منبع: برگرفته از کتاب اصول و مبانی دعوت در سیرت اصحاب احمد صلی الله علیه وسلم. مؤلف: د. سعید بن علی بن وهف قحطانی. مترجم: امین پور صادقی.

 



[1]- نسائی، کتاب الوصایا، باب وقف المساجد (6/235)، (ش: 3605)؛ و نگا: صحیح النسائی (2/766)؛ و ترمذی، المناقب، باب مناقب عثمان (5/627)، (ش: 3699)؛ و نگا: صحیح الترمذی، (3/209)؛ وتحفة الأحوذی (10/196)؛ و فتح الباری (7/54).

[2]- بخاری و شرح آن الفتح، کتاب الوصایا، باب إذا وقف أرضاً أو بئراً (5/407)، (ش: 2778)، (7/52)، (8/111)؛ و نگا: تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص151.

[3]- این داستان را ابن حجر در فتح الباری (5/407) ذکر نموده و آن را با سندش به بغوی در «الصحابة» نسبت می‌دهد؛ ونگا: تحفة الأحوذی شرح سنن الترمذی (10/196).

[4]- نگا: تحفة الأحوذی شرح سنن الترمذی (10/190)؛ و أعلام المسلمین، خالد البیطار (3/39)؛ و فتح الباری (5/408).

[5]- ترمذی، کتاب المناقب، باب مناقب عثمان (5/627)، (ش: 3703)؛ و نگا: صحیح الترمذی (ش: 3209)؛ و النسائی، کتاب الوصایا، باب وقف المساجد (6/235)، (ش: 3606).

[6]- نسائی، کتاب الوصایا، باب وقف المساجد (6/234)، (ش: 3605)؛ و نگا: صحیح النسائی (2/766).

[7]- نگا: فتح الباری (5/408)؛ و أعلام المسلمین، خالد البیطار (3/41).

[8]- ترمذی، کتاب المناقب، باب مناقب عثمان (5/626)، (ش: 3700) و حاکم آن را روایت و صحیح دانسته و ذهبی با وی موافقت کرده است (3/102)؛ و نگا: فتح الباری شرح صحیح بخاری (7/54)، (5/408)، (8/111)؛ وسیرة ابن هشام (4/172)؛ والبدایة والنهایة (5/4)، (7/201)؛ و تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص151؛ وحیاة الصحابة (2/264، 265)؛ ونگا: صحیح الترمذی (3/208، 210)؛ وتاریخ إسلامی، محمود شاکر (3/223)، (2/353).

[9]- بخاری و شرح آن الفتح، کتاب الوصایا، باب إذا وقف أرضاً أو بئراً (5/407)، (ش: 2778)؛ وپیش‌تر تخریج آن گذشت؛ و نگا: البدایة والنهایة (7/201).