تاریخ چاپ :

2024 Nov 21

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

شورا

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از قوانین حتمی دولت اسلامی، ‌شورا است که باید فرماندهان و حکام مسلمان با زیر دستان خود به مشورت بپردازند، و طبق آراء و نظرات آنان عمل نمایند و قوانین دولتی را با توجه‌ به‌ اصل شوری امضا کنند. چنان که خداوند متعال می‌فرماید:

 

« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ »   آل عمران: ١٥٩

«از پرتو رحمت الهي است كه تو با آنان (كه سر از خطّ فرمان كشيده بودند) نرمش نمودي. و اگر درشتخوي و سنگ‌دل بودي از پيرامون تو پراكنده مي‌شدند. پس از آنان درگذر و برايشان طلب آمرزش نما و در كارها با آنان مشورت و رايزني كن. و هنگامي كه (پس از شور و تبادل آراء) تصميم به انجام كاري گرفتي (قاطعانه دست به كار شو و) بر خدا توكّل كن‌؛ چرا كه خدا توكّل‌كنندگان را دوست مي‌دارد». ‏

 

« وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ» الشورى: ٣٨

«و كسانيند كه دعوت پروردگارشان را پاسخ مي‌گويند، و نماز را چنان كه بايد مي‌خوانند، و كارشان به شيوه رايزني و بر پايه مشورت با يكديگر است، و از چيزهائي كه بديشان داده‌ايم (در كارهاي خير ) صرف مي‌كنند». ‏

 

در این آیه اقامه‌ی نماز که امری واجب است با شورا یک جا ذکر شده و دلالت بر اهمیت و وجوب آن دارد.

بنابراین، عمربن خطاب به مسأله‌ی شورا اهمیت ویژه‌ای قايل بود و بدون مشورت اطرافیان و مشاورین خود هیچ مسأله ای را تصویب نمی‌کرد. در این مورد می‌گفت: در کاری که بدون شورا تصمیم گرفته شود خیری نیست همچنین می‌گفت: نظر یک فرد مانند نخ نابافته و نظر دو نفر مانند دو نخ بهم بافته و نظر سه نفر مانند سه نخ بهم بافته و غیر قابل کندن است. همچنین نقل است که می‌گفت: از کسی مشورت بگیر که از خدا می‌ترسد. و در جایی دیگر فرمود: مردان سه نوع‌اند: یکی آن که به تنهایی و با قاطعیت در امور تصمیم می‌گیرد. دوم آن که از اطرافیان خود مشورت می‌گیرد و به رأی آن‌ها عمل می‌نماید. سوم آن که هیچ یک از این خصوصیتها را ندارد و در کارها ناموفق است. همچنین می‌گفت: شایسته است که مسلمانان در همه‌ی امور از رایزنی و مشورت استفاده نمایند. هر کس چنین باشد مسلمانان تابع او خواهند بود. زیرا او با این عمل خود رضایت همه را جلب می‌نماید.( الطبري (3/481)، به‌ نقل از: الإدارة العسكرية.)

بنابراین عمربن خطاب فرماندهان خود را به رعایت این اصل توصیه می‌کرد. چنان که وقتی اباعبیده ثقفی را برای جنگ با فارسیان عراق فرستاد به او چنین توصیه نمود: سخن صحابه پیامبر را بشنو و بپذیر و آنان -به ویژه ‌اصحاب بدر- را در امور مشارکت ده.( مروج الذهب 2/315)

 

همچنین به فرماندهان خود در عراق نوشت: در جنگها از رأی و مشورت طلحه‌ی اسدی و عمرو بن معدیکرب استفاده کنید. البته به آن‌ها مسئولیت ندهید، زیرا هر که را بهر کاری ساخته‌اند.

و به سعد بن ابی وقاص نوشت: باید مشاورین تو از عربهای دلسوز و صادق باشند چرا که از دروغگویان به تو نفعی نمی‌رسد اگر چه در برخی موارد، راست گفته باشند و افزود که اهل تغلب بیشتر به ضرر تو هستند تا به نفع تو.

همچنین وقتی که عتبه بن غزوان را به بصره فرستاد، فرمود: به علاء بن حضرمی نوشته‌ام که تو را با عرفجه بن هرشمه یاری کند. او مردی است که برای دشمن دردسر می‌آفریند. از مشورت او استفاده کن و او را همنشین خود قرار ده.

معمولا عمرفاروق  رضی الله عنه  نخست در یک رایزنی عمومی نظر عموم مردم را جویا می‌شد و سپس از سران صحابه، به ویژه ‌اهل رأی مشورت می‌گرفت و سرانجام تصمیم می‌گرفت. و این شیوه تقریبا شبیه روند کاری بسیاری از ممالک معاصر می‌باشد که قضایا نخست به مجلس شورا فرستاده می‌شود و بعد از آن مجلس سنا یا شورای نگهبان بر آن صحه می‌گذارد، سپس به دست شخص اول مملکت می‌رسد.

تفاوت کاری میان دستور عمل عمر رضی الله عنه  و عمل کشورهای امروزی در این است که‌ دستورات در عصر عمر طبق اجتهاد و بدون تنظیماتی از پیش تعیین شده‌ و قوانینی تصویب شده‌ به‌ اجرا درمی‌آمد، چه‌ بسا که‌ عمر در خصوص مسایلی اجتهاد می‌نمود و رأی خود را ابراز می‌داشت، سپس ضعیف‌ترین شخص جامعه‌ با استناد به‌ دلایلی به‌ نقد نظر عمر می‌پرداخت و نظری دیگر را ارائه‌ می‌نمود که‌ عمر را متقاعد می‌ساخت و او را به‌ راه درست رهنمود می‌گرداند.

با کثرت فتوحات و گسترده شدن دامنه‌ی مسایل جدید در زمان عمر رضی الله عنه  چارچوب مجلس شورا نیز گسترش یافت و به خاطر درهم آمیختن فرهنگهای مخلتف، مشکلات جدیدی بروز نمود که نیاز به اجتهاد وسیع‌تری پیدا گردید. مثلا زمینهای جدیدی به زمینهای بیت المال افزوده شد و حقوق مستحقین بر حسب درآمدهای کلان دولت تنظیم گردید و ... بنابراین نیاز به گسترش دامنه‌ی مجلس شورا محسوس شد و در این زمینه بیشتر بزرگان صحابه، به ویژه ‌اهل بدر مورد استفاده قرار گرفتند ضمن این که جوانان دانشمند نیز جایگاه ویژه‌ای نزد خلیفه داشتند، چرا که بزرگان صحابه به تدریج چشم از دنیا فرو می‌بستند و دولت اسلامی نیاز به نیروهای جدیدی داشت تا جایگزین آن‌ها بکند. بنابراین عمربن خطاب این رادمرد تاریخ اسلام از این حقیقت غافل نشد و توجه ویژه‌ای بذل جوانان مستعد امت نمود. او عبدالله بن عباس را بر بسیاری از بزرگان قوم ترجیح می‌داد. همچنین از دیگر جوانانی که با قرآن سر و کار داشتند و به تفسیر آن واقف بودند استفاده می‌نمود. چنان که عبدالله بن عباس می‌گوید: بیشتر مشاورین و اطرافیان عمر رضی الله عنه  را قاریان قرآن تشکیل می‌دادند.( عصر الخلافة الراشدة ص90.)

بر همین اساس زهری به تنی چند از جوانان گفت: به خاطر کمی سن خود را حقیر مپندارید. زیرا که عمربن خطاب در امورات از رأی نوجوانان استفاده می‌کرد و عقل و خرد آنان را محک می‌زد.

محمد بن سیرین می‌گوید: عمر رضی الله عنه  با همه به رایزنی می‌پرداخت. حتی گاهی از زنان مشورت می‌گرفت و به رأی آنان عمل می‌نمود. از جمله با دخترش (حفصه) مشورت می‌نمود.

مجلس ویژه‌ای که عمر رضی الله عنه  را در همه جا همراهی می‌کرد و معمولا جزو مشاورین درجه‌ یک ایشان به حساب می‌آمدند عبارت بودند از: عباس بن عبدالمطلب و فرزندش که‌ هیچگاه از آنان جدا نمی‌شد، عثمان بن عفان، علی بن ابی طالب (السنن الكبرى: بيهقي (9/29) به نقل از: عصر الخلافة الراشدة ص90.)، معاذ بن جبل، عبدالرحمان بن عوف، ابی بن کعب، زید بن ثابت و برخی دیگر از بزرگان صحابه.( الخلفاء الراشدون للنجار ص247.)

و مشاورین ایشان با آزادی کامل ابراز رأی می‌نمودند و هیچ کدام تا آخر عمْر از جانب خلیفه متهم به بی عدالتی و فقدان امانتداری نشد. و معمولا مشاوره پیرامون مسايلی اتفاق می‌افتاد که در کتاب و سنت در مورد آن‌ها نصی وجود نمی‌داشت. چنان که گاهی در مورد مسايلی بحث می‌کردند و در اثنای بحث یکی از حاضرین حدیثی را از رسول خداص پیرامون مسأله مورد بحث به خاطر می‌ًآورد و بیان می‌کرد. همچنین گاهی در فهم معانی نصوص از مشاورین خود کمک می‌گرفت و معمولا در این گونه مسايل به مشورت یک یا دو نفر بسنده می‌کرد. اما در پیشامدهای بزرگ چارچوب مشاوره را گسترش می‌داد و همه‌ی صحابه را جمع می‌کرد چنان که در جریان وبایی که در سرزمین شام اتفاق افتاد، ایشان در مسیر شام و در محلی به نام «سرغ» از ماجرا اطلاع یافت. بلافاصله از مهاجرین و انصاری که در رکابش بودند، مشورت گرفت که به راهش ادامه دهد یا برگردد؟ آن‌ها در این باره اختلاف نظر پیدا کردند: گروهی معتقد بود که خلیفه به خاطر خدا بیرون شده است و نباید وقوع وبا او را از ادامه‌ی راهش منصرف گرداند. اما گروه دوم می‌گفت: این یک مصیبت و بلا است و نباید شما به استقبال آن بروید. سپس از مهاجرینِ بعد از فتح مشورت گرفت. همه باتفاق گفتند: برگرد. آن‌گاه عمر رضی الله عنه  در میان مردم اعلان کرد که فردا سوار بر مرکب خویش به مدینه بر خواهم گشت. ابو عبیده گفت: آیا از تقدیر خدا فرار می‌کنید؟ عمر رضی الله عنه  گفت: آری از تقدیر خدا به سوی تقدیر او فرار می‌کنیم. و افزود که اگر شما شتری داشته باشید و در مقابل شما دو دره وجود داشته باشد که یکی سرسبز و یکی خشک و فاقد گیاه است، شما اگر وارد هر کدام بشوید با تقدیر خدا وارد شده‌اید؟. عبدالرحمن بن عوف که سخنان آن‌ها را می‌شنید، گفت: من از رسول خدا شنیدم که فرمود:

(إذا سمعتم بهذا الوباء ببلد فلا تقدموا عليه، وإذا وقع ببلد وأنتم فيه فلا تخرجوا فراراً منه).

«اگر در شهری وبا افتاده بود وارد آن شهر نشوید، ولی اگر در آن به سر می‌بردید از آن فرار نکنید». مسلم، ك السلام (4/1740) رقم 2219.

گفتنی است که مجلس مشورتی عمر رضی الله عنه  در برگیرنده‌ی مسايل مختلف اداری، سیاسی، نظامی، فقهی و قضایی بود.( القيود الواردة على سلطة الدولة في الإسلام ص167، 168.)

 به هر حال آن‌چه‌ لازم به یادآوری است اینکه پایه‌های حکومتی خلافت راشده، مبتنی بر شورایی بود که از قرآن و سنت نبوی سرچشمه می‌گرفت و عمر در برنامه‌های حکومت خود هیچ بدعتی ایجاد نکرد، بلکه به اصلی از اصول منهج ربانی جامه‌ی عمل پوشانید.

 

و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب عمر فاروق، تالیف: محمد علی صلابی


 

سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com