تاریخ چاپ :

2024 Nov 21

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

خلافت معتضد بالله، احمد بن طلحة الموفق بن جعفر المتوکل (279- 289هـ)

احمد بن طلحة الموفق در ذوالقعده ی سال 242 هجری دیده به جهان گشود، کنیه‌اش ابوالعباس، و مادرش ام ولد بود و صواب صدا زده می‌شد؛ معتضد گندمگون و لاغر بود و قامتی متوسط داشت و اثر پيرى در او نمايان شده بود.

در بیستم رجب سال 279 هجری بعد از خلافت عمویش معتمد علی الله با وی بیعت کردند، در آن هنگام اوضاع خلافت عباسی نابسامان و دچار هرج و مرج بود، معتمد نتوانسته بود اوضاع داخلی را سر و سامان بخشد. وی پادشاهی شجاع، با ابهت، و در امور حکومت سخت‌گیر بود، و اگر بر فرمانده‌ی لشکری خشم می‌گرفت، او را حقیر و خوار می‌کرد.

معتضد بالله به شجاعت و مردانگی معروف بود. وی در جنگهای زیادی شرکت داشته، و قدرت و دلاوری او برای مردم شناخته شده بود.

دوران خلافت وی، دوران امن و آسایش و انتشار عدل بود. در ایام خلافت وی ظلم و ستم از رعیت برداشته شد و بدین جهت که معتضد خلافت عباسیان را مجددا بازسازی کرد، مردم وی را سفاح دوم می‌نامیدند.

معتضد کتاب‌فروشان را از خرید و فروش کتب فلاسفه منع کرد، همچنین از نشستن منجمین و قصه‌پردازان در سر راه‌ها جلوگیری به عمل آورد، و از مصرف اموال در غیر محل ضرورت جلوگیری می‌نمود. به همین جهت گروهی او را بخیل دانسته‌اند، و گروهی دیگر او را جزو خلفای راشدین مذکور در حدیث جابر به حساب آورده‌اند.

خلافتی استوار

هنگامی که با معتضد برای خلافت بیعت شد، با عزم و جدیت بر روش پدرش موفق حرکت کرد، و در بر پا داشتن عدل و ایجاد امنیت و بوجود آوردن آرامش روش پدرش را طی کرد. و به همین خاطر هنگامی که فتنه یا آشوبی آغاز می‌شد، به سرعت در خاموش کردن آن تلاش به خرج می‌داد، و خود برای از بین بردن فتنه مستقیما وارد میدان می‌شد، و این دلیل بر اهمیت دادن وی به امور حکومت می‌باشد.

ایامی که معتضد خلافت را بر عهده داشت زمان شورش و کودتا بود، ولی خلیفه با هوشیاری کامل بر آنها پیروز گشته و نمی‌گذاشت دامنه‌ی شورش‌ها بزرگتر شود. به همین جهت خلافت وی دوران اسقرار و آرامش بوده است.

وی شورش بنی شیبان را که به شهرها هجوم می‌بردند، و دست به قتل و غارت می‌زدند، در سال 280 هجری فرو نشاند، و در سال 281 هجری به شورش حمدان بن حمدون که در فکر تشکیل حکومت برای خویش بود، خاتمه داد.

همچنین وی بر قلعه ماردین تسلط پیدا کرد. شورش خوارج موصل که هارون بن عبدالله الشاری در رأس آن بود، توسط معتضد به پایان رسید، این واقعه در سال 283 هجری رخ داد.

ظهور حرکت قرامطه

ایام خلافت معتضد مصادف با ظهور قرامطه بود، این فرقه‌ی گمراه در سال 278 هجری وارد کوفه شدند. رهبر این گروه شخصی به نام حمدان قرمطی بود، وی تظاهر به عبادت و زهد می‌کرد، و مردم را به سوی امامی از آل بیت دعوت می‌داد، به همین جهت دعوتش نزد دوستداران علویان با استقبال روبرو شد.

حمدان قرمطی بعد از اینکه در دعوتش موفق شد، و افراد زیادی را به خود جذب کرد، راه و روشی غریب و به دور از اسلام را، در دعوت خویش بروز داد؛ سپس خطر این حرکت بعد از ظهور رهبرشان "أبي سعيد الجنَّابي" در بحرین به سال 278 هجری از شدت بیشتری برخوردار شد، و آنان توانستند نفوذشان را در بحرین افزایش دهند و افراد زیادی را در این مناطق به خود جذب کنند.

قرامطه، بحرین را مرکز اصلی فعالیت خود قرار داده، و برای حملات فکری و نظامی، از آنجا به سوی شهرها و مناطق دیگر، خارج می‌شدند و با شعارهای جاهلانه‌ی خویش افراد ضعیف الإیمان و جاهل را می‌فریفتند.

معتضد با وجود اینکه بر اکثر حرکات و فرقه‌ها غالب گشته بود، اما در طول ایام حکومت خویش برای نابودی این فرقه موفقیتی کسب نکرد، و آن هم به سبب این بود که خطر این گروه را درک نکرده بود، و جهد و تلاش خویش را در نابودی فتنه‌ها و حرکت‌های دیگر صرف کرده بود.

لازم به ذکر است که در ایام خلافت معتضد، ابن حوشب در بلاد یمن برای دعوت به سوی مهدی فاطمی قیام کرد، و ابو عبدالله شیعی در بلاد مغرب برای فاطمیان دعوت می‌کرد، که بعد ها موفق شدند در مغرب حکومتشان را بر پا دارند؛ اما با وجود این شورش‌ها، خلیفه با هوشیاری و بیداری در مقابل آنها توانست پایه‌ی حکومت خویش را از هر نوع لرزش و فروپاشی باز دارد.

سیاست معتضد با مردم

خلیفه معتضد بالله در برخورد با فرماندهان نظامی قاطع و جدی بود، و اگر بر یکی از آنها خشم می‌گرفت، او را خوار و ذلیل می‌کرد و از پست و منصبش عزل می‌نمود، به همین جهت هیچ یک از فرماندهان و رهبران نظامی جرأت توطئه علیه او را نداشتند.

در دوران وی فتنه‌ی تسلط ترک‌ها بر حکومت خاموش شده بود، و او به خاطر تجدید پادشاهی بنی عباس، سفاح دوم نامیده می‌شد، چون ابو العباس سفاح حکومت عباسیان را بنا نهاده بود، و او آن را تجدید کرده بود.

با وجود این که او رفتار تند و خشنی با فرماندهان داشت، اما با رعیت خویش عادل بود، و برای از بین بردن ظلم و ستم تلاش می‌کرد. وی از گرفتن مالیات از مردم خود داری کرد، و دیوان مواریث را منحل ساخت. در دوران خلفای پیشین اگر پس از تقسیم میراث بر اصحاب فرائض (صاحبان حق در میراث) چیزی باقی می ماند، آن را به دیوان مواریث می دادند، اما معتضد دستور داد تا باقی‌مانده‌ی سهام را بر دیگر خویشاوندان تقسیم کنند.

همچنین در دوران معتضد رفاه اقتصادی بالا رفته، وضعیت کشاورزی و دامداری نیز رو به بهبود گذاشت. معتضد کشاورزان و دامداران را کمک مالی می‌کرد و به آنها حبوبات و دام عطا می‌کرد، و گرفتن خراج از آنها را به تأخیر انداخت.

انتقال پایتخت خلافت به بغداد

شهر سامرا از سال 221 هجری در دوران معتصم بالله تا اوائل خلافت معتضد پایتخت خلافت عباسیان شناخته می‌شد، سپس به بغداد انتقال داده شد، و قصر الحسنی در آنجا بنا شد.

 در پی انتقال خلافت، مردم نیز از شهر سامراء هجرت کردند، و این سبب شد تا این شهر زیبا و پرونق به ویرانه‌ای تبدیل گردد. در این شهر قبر شش تن از خلفای عباسی قرار دارد که عبارتند از: واثق، متوکل، منتصر، معتز، مهتدی و معتمد.

 حرکت علمی در این عصر

در عصر معتضد حرکت‌های علمی مختلفی به وجود آمد، و فعالیتهای فرهنگی گوناگونی شکل گرفت و انقلاب‌های سیاسی نتوانست از نشاط این حرکت‌ها بکاهد. تعداد زیادی از متخصصان در فنون مختلف لغت و ادب و تاریخ و جغرافیا و حدیث در این عصر پا به عرصه‌ی وجود گذاشتند.

حافظ ابن ابی الدنیا صاحب کتاب "حلیة الأولیاء" متوفای 281 هجری، در این عصر می‌زیست و همچنین المبرد، لغوی مشهور و امام نحویان، متوفای 285 هجری. وی صاحب کتاب الأمل می باشد.

در این عصر ریاضی‌دان مشهور مسلمان به نام "ثابت بن قره" و جغرافی‌دان مشهور به نام "ابن فقیه همدانی" زندگی می‌کردند و هر دوی ایشان در سال 287 هجری وفات نمودند.

در عرصه‌ی شعر عربی، ستارگانی مانند ابن الرومی متوفای سال 283 هجری را می توان نام برد. وی در صنعت معانی شعر، نو آوری و ابتکار جدیدی به وجود آورد، همچنین "البحتری" متوفای سال 284 هجری که دارای اشعار بسیار جالب و شیرین می‌باشد.

وفات معتضد

خلیفه معتضد پس از نه سال و نه ماه خلافت بر سرزمین‌های اسلامی، و برگرداندن شکوه و عظمت به عباسیان سر انجام در 22 ربیع الاول سال 289 هجری دار فانی را وداع گفت؛ خلیفه در آن هنگام فردی چهل و پنج ساله بود.

 بعد از او فرزندش علی المکتفی جانشین وی گشت. اما وی به مانند پدرش جدیت و حزم کافی را در خلافت خویش نداشت. برای همین دوباره ضعف و انحلال به حکومت عباسیان باز گشت.

وزرای او به ترتیب عبارتند از: عبیدالله بن یوسف بن سلیمان بن وهب، سپس فرزندش قاسم.

نقش خاتمش جمله "فوَضت أمری إلی الله" و در روایتی " أحمد یؤمن بالله" بوده است.

شناسنامه‌ی شانزدهمین خليفه‌ی عباسی

نام معروف

معتضد بالله

نام كامل

المعتضد بالله ابن الموفق ابن المتوكل بالله ابن المعتصم بالله ابن الرشيد ابن المهدي ابن المنصور بن محمد بن علي بن عبد الله بن عباس

كنيه

أبو العباس

ترتیب در خلافت

شانزدهم

تاريخ تولد

242هـ

دوران خلافت به تاريخ هجری

279 -289 هـ

دوران خلافت به تاريخ ميلادی

892 -903 م

تاريخ وفات

289هـ

ترجمه و تحقیق: أبو أنس

سايت عصر اسلام

www.IslamAge.com


مصادر و مراجع:

*سیر أعلام النبلاء- للذهبی- تحقیق شيخ شعيب الأرناؤوط.

* تاريخ ابن خلدون.

* تاريخ الأمم والملوك للإمام الطبری

* الکامل فی التاریخ- لابن الأثیر.

* سایت ويكيبيديا، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت- سایت أسرة آل باوزیر العباسیة الهاشمیة.

* الدرة السنیة فی أخبار الدولة العباسیة، تألیف أبوبکر بن عبدالله بن أیبک الدواداری، بیروت 1413هـ/1992م.

* تاريخ الإسلام السياسي والديني والثقافي والاجتماعي، تألیف حسن ابراهيم حسن، دار الجیل ببیروت،الطبعة الرابعة عشرة، 1416هـ/1996م.

* الدولة العباسیة، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الخامسة، 1411هـ/1991م.