تاریخ چاپ :

2024 Nov 23

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

امام نسائی (۲۱۵ - ۳۰۳ هـ)

وی امام حافظ, شیخ الاسلام ابوعبدالرحمن احمد بن شعیب بن علی بن سنان بن بحر خراسانی نسائی صاحب کتاب معروف "سنن نسائی" است.

تولد و سفر وی برای طلب علم:

وی در نسا (واقع در خراسان) به سال ۲۱۵ هجری دیده به جهان گشود و برای طلب علم در کودکی به سفر رفت. وی در نوجوانی و هنگامی که فقط ۱۵ سال سن داشت به سال ۲۳۰ هجری به نزد "قتیبة بن سعید بغلانی" رفت و بیش از یک سال نزد وی در "بغلان" ماند و از وی بسیار روایت کرد. وی سپس سفر خود را به سوی نیشابور ادامه داد و در آن از "محمد بن ابراهیم حنظلی" معروف به "ابن راهویه" و "حسین بن منصور" و "محمد بن رافع" و دیگران حدیث شنید. او سپس به مرو و پس از آن به عراق و سپ به حجاز و جزیرة العرب مسافرت کرد و در پایان در مصر مسکن گزید و در آنجا شهرتی جهانی یافت.

مکانت علمی وی:

وی دریایی در علم و فهم و اتقان و نقد رجال و تالیف بود. در راه طلب علم در خراسان و حجاز و مصر و عراق و جزیرة العرب و شام و مناطق دور جهان اسلام به سفر پرداخت و سپس در مصر سکنی گزید. حافظان حدیث به وی روی آوردند تا جایی که در این فن همانندی نیافت.

"ابو بشر دولابی" و "ابوجعفر طحاوی" و "ابو علی نیشابوری" و مردم بسیاری از وی حدیث روایت نموده‌اند.

"حافظ ابن طاهر" می‌گوید: از "سعد بن علی زنجانی" درباره‌ی شخصی سوال کردم پس وی او را ثقه (مورد اطمینان در روایت حدیث) دانست. من گفتم نسائی وی را ضعیف دانسته است. او گفت: فرزندم، ابوعبدالرحمن (یعنی نسائی) در مورد رجال حدیث شرایطی قائل است که از شرط بخاری و مسلم نیز سخت‌تر است. من گفتم: راست گفتی زیرا او گروهی از رجال بخاری و مسلم را ضعیف دانسته است.

"حاکم نیشابوری" می‌گوید: سخن نسائی در فقه حدیث بسیار است و هر که در سنن وی نظر بیاندازد از حسن کلام وی در حیرت می‌ماند. "مجد الدین ابن اثیر" در آغاز کتاب خود "جامع الأصول" می‌گوید: وی شافعی بود و بر مذهب شافعی عمل می‌کرد و انسانی اهل ورع بود. گفته شده که وی به نزد "حارث بن مسکین" آمد و لباسی پوشیده بود که حارث از وی ترسید و گمان برد وی جاسوس سلطان است و برای همین از حضور وی در جلسه‌ی درسش جلوگیری کرد. نسائی پشت در می‌نشست و از وی حدیث را می‌شنید و برای همین است که در روایت‌هایی که از حارث کرده است نمی‌گوید "حارث به ما چنین روایت کرد" بلکه می‌گفت: "حارث چنین گفت در حالی که من می‌شنیدم".

باز حاکم می‌گوید: شنیدم دارقطنی می‌گفت: "ابوعبدالرحمن [نسائی] بر همه‌ی کسانی که در این علم (یعنی علم حدیث) در عصر وی یاد می‌شوند مقدم است".

مناقب و فضائل وی:

"محمد بن المظفر الحافظ" می‌گوید: شنیدم که مشایخ ما در مصر تلاش و کوشش شبانه روزی نسائی را در عبادت وصف می‌کردند و اینکه او به همراه امیر مصر به سوی فدا خارج شد و سنت‌های ماثور را در آنجا به پا داشته و از هم‌نشینی سلطان و از غذای زیاد پرهیز می‌نمود و وی به همین حالت بود تا آنکه در دمشق به دست خوارج به شهادت رسید.

ثنای علما بر وی:

"حافظ ابوعلی نیشابوی" می‌گوید: ابوعبدالرحمن نسائی بدون منازع امام حدیث است.

"ابوالحسن دارقطنی" می‌گوید: وی بر همه‌ی کسانی که در زمانه‌ی وی در این علم یاد می‌شوند مقدم است.

دار قطنی همچین می‌گوید: "ابو بکر بن حداد شافعی" بسیار حدیث می‌گفت و جز از نسائی روایت نمی‌کرد و می‌گفت: به اینکه وی حجت میان من و خداوندم باشد راضی‌ام.

"ابو عبدالله بن منده" می‌گوید: کسانی که صحیح را روایت کردند و ثابت را از معلول و اشتباه را از صحیح تشخیص دادند چهار تن هستند: بخاری و مسلم و ابوداوود و نسائی.

"ابن عدی" می‌گوید: از "منصور فقیه" و "احمد بن محمد بن سلمة (ابوجعفر) طحاوی" شنیدم که می‌گفتند: ابوعبدالرحمن نسائی امامی از ائمه‌ی مسلمانان است.

عبادت و شجاعت امام نسائی:

وی انسانی شجاع و عبادتکارو دارای عزت نفس بود. محمد بن مظفر می‌گوید: از برخی از مشایخمان در مصر درباره‌ی تلاش امام نسائی در عبادت شبانه‌روزی‌اش سخن می‌گفتند و اینکه وی به همراه امیر مصر به جهاد خارج گردید و شهامت و شجاعت وی را در جهاد ذکر نموده‌اند اما از نشستن در مجلس سلطان پرهیز می‌کرد.

وی یک روز در میان روزه می‌گرفت و نشر سنت، وی را از شرکت در جهاد و تلاش در اصلاح امور مسلمانان باز نمی‌داشت.

ایشان دارای کتابی است به نام "خصائص امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب"[۱] که آن را برای دفاع از عقیده‌ی اهل سنت درباره‌ی علی بن ابی طالب در برابر خوارج و دشمنان آن امام بزرگوار به تحریر درآورد. تالیف این کتاب و خواندن آن در دمشق که مرکز خوارج و دشمنان علی به حساب می‌آمد نشان دهنده‌ی شجاعت و شهامت امام نسائی است. وی در این باره‌ می‌گوید: "به دمشق وارد شدم در حالی که به انحراف رفتگان در حق علی بن ابی طالب در آن بسیار بودند پس کتاب "خصائص" را نگاشتم به این امید که خداوند آن‌ها را به راه راست هدایت نماید. و بر اساس روایتی همین کتاب باعث شهادت وی گردید.

درگذشت وی:

پس از عمری جهاد و عبادت و تلاش در راه مبارزه با منحرفان، این امام بزرگوار در روز دوشنبه سیزدهم ماه صفر سال ۳۰۳ هجری قمری در شهر رمله‌ی فلسطین دار فانی را وداع گفت. بر اساس روایت دیگری وی پس از آنکه در دمشق مورد ضرب و شتم قرار گرفت از آنجا بیرون رانده شده و به مکه برده شد و بر اثر آن جان به جان آفرین تسلیم کرد.

منابع:

ترجمه‌ی امام نسائی در سایت طریق الإیمان

ترجمه‌ی امام نسائی در مقدمه‌ی کتاب "خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب" با تحقیق و تخریج دکتر احمد سیاد (رحمه الله)  مکتبة وادی الحور، شارجه، چاپ دوم ۲۰۰۰ میلادی

ترجمه و نگارش: عبدالله .م

عصر اسلام


[۱] این کتاب توسط دکتر احمد سیاد (میرین) رحمه الله، به عنوان رساله‌ی فوق لیسانس، تحقیق و منتشر گردیده است.