|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 23 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
سريهٔ ذات السلاسل |
رسولخدا -صلى الله علیه وسلم- که در تجربهٔ تلخ موته از موضع قبایل عرب ساکن مناطق اطراف شام، مبنی بر همدستی با رومیان بر علیه مسلمانان، باخبر شدند، احساس نیاز کردند نسبت به اینکه تدبیری حکیمانه بیاندیشند تا میان شامیان و رومیان جدایی بیافکنند، و انگیزهای پدید بیاورند تا زمینهٔ ائتلاف شامیان با مسلمانان فراهم گردد، و بار دیگر چنین لشکریانی انبوه بر علیه مسلمین متشکل نگردند.
پیامبر بزرگ اسلام، برای اجرای این نقشه، عمرو بن عاص را درنظر گرفتند؛ زیرا، مادر پدر وی زنی از طایفهٔ بلی بود. آنحضرت وی را پس از پایان پذیرفتن جنگ موته در ماه جمادیالاولی سال هشتم هجرت بسوی اعراب شام فرستادند تا اُنس و اُلفت آنان را نسبت به مسلمانان جلب کند بعضی هم گفتهاند: نیروهای اطلاعاتی خبر رسانیده بودند که جماعتی از قضاعه فراهم آمدهاند و میخواهند به حومهٔ مدینه نزدیک شوند؛ پیامبراکرم -صلى الله علیه وسلم- نیز این سریه را اعزام فرمودند. این هم ممکن است که هر دو انگیزه با هم در کار بوده باشند.
رسولخدا -صلى الله علیه وسلم- برای عمرو بن عاص یک لوای سفید بستند، و یک لوای سیاه نیز همراه او کردند، و او را با سپاهی بالغ بر سیصد تن از اشراف مهاجر و انصار، که سی اسب در اختیار داشتند، اعزام فرمودند، و به او دستور دادند که هنگام عزیمت به شام، از طوایف بلی و عذره بلقین که بر سر راه او قرار میگیرند، مدد جوید. وی شبانه سیر میکرد، و روزها کمین مینشست. وقتی به نزدیکی اردوگاه دشمن رسید، به او خبر دادند که لشکریان دشمن فراواناند. وی نیز، رافع بن مکیث جهنی را نزد رسولخدا -صلى الله علیه وسلم- فرستاد، و از آنحضرت نیروی کمکی درخواست کرد. پیامبراکرم -صلى الله علیه وسلم- ابوعبیده بن جراح را با دویست تن از رزمندگان مسلمان بسوی او فرستادند، و برای وی لوای جداگانهای بستند، و سران مهاجر و انصار را، از جمله ابوبکر و عمر، همراه او فرستادند، و او را سفارش کردند که به عمرو بن عاص بپیوندد، و با هم کار کنند، و با یکدیگر اختلاف پیدا نکنند. وقتی نیروهای ابوعبیده به عمرو بن عاص پیوست، ابوعبیده خواست به امامت جماعت پیشاپیش لشکریان بایستد؛ عمرو بن عاص گفت: تو به عنوان نیروی کمکی برای سپاه من آمدهای، و امیر لشکر منم! ابوعبیده نیز از او اطاعت کرد، و همچنان عمرو بن عاص پیشنماز لشکریان اسلام بود.
عمرو بن عاص به راه خویش ادامه داد تا به سرزمین قضاعه پای نهاد، و آن مناطق را درنوردید تا به واپسین اراضی آنان رسید، و در آن اراضی دوردست، با جماعتی از اعراب رویاروی شد. مسلمانان بر آنان حمله ور شدند، و آنان همگی به درون سرزمینهایشان گریختند و پراکنده شدند. عمرو بن عاص، عَوف بن مالک اشجعی را با پیامی از جانب خود به نزد رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- فرستاد، و آنحضرت را از مراجعت و سلامت سپاه اسلام واخبار مربوط به نبردشان باخبر گردانید.
«ذات سَلاسِل» یا «ذات سُلاسِل» سرزمینی است پشت وادیالقُری که ده روز راه با مدینه فاصله دارد. ابن اسحاق یادآور شده است که مسلمانان بر سر چشمهای در سرزمین جُذام فرود آمدند که آن را «سَلسَل» مینامیدند؛ این غزوه نیر «ذات السلاسل» نام گرفت [1].
منبع: خورشید نبوت؛ ترجمهٔ فارسی «الرحیق المختوم» تالیف: شیخ صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: محمد علی لسانی فشارکی، نشر احسان 1388 عصر اسلام
[1]- نکـ: سیرهٔ ابنهشام، ج 2، ص 623-626؛ زاد المعاد، ج 2، ص 157.
|