تاریخ چاپ :

2024 Nov 21

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

استراتژي ابوبكر صديق رضی الله عنه براي مبارزه با دخالت‌هاي بيگانگان

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در جريان سركوبي مرتدها، بسياري از قبايل عرب به همسايگان قدرتمند خود يعني ايران و روم پناهنده شدند. قبايلي كه در همسايگي قلمرو حكومت ايران يا روم قرار داشتند، با وفات رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم كوشيدند تا خود را به يكي از اين دو قدرت نزديك كنند. ايران و روم نيز اين قبايل را به نفع خود به استثمار كشيدند و آنان را به شورش بر ضد حكومت اسلامي فرا خواندند و از آنان در برابر خلافت اسلامي پشتيباني كردند.( دراسات في عهد النبوة و الخلافة الراشدة، ص311)

 نخستين اقدام ابوبكر صديق رضی الله عنه براي مبارزه با دخالت‌هاي بيگانگان، اين بود كه لشكر اسامه بن زيد رضی الله عنه را برابر دستور رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم به شام اعزام كرد؛ اين اقدام خليفه‌ي اول رضی الله عنه قبايل عرب را ضعيف كرد و آنان را سر جايشان نشاند. ابوبكر صديق رضی الله عنه خالد بن سعيد بن عا صلی الله علیه وسلم را در رأس لشكري به حمقتين كه از مناطق مرزي شام بود، فرستاد و عمرو بن عاص رضی الله عنه را به تبوك و دومه‌الجندل گسيل كرد؛ علاء حضرمي رضی الله عنه را به بحرين و سواحل خليج فارس اعزام كرد. مثني بن حارثه‌ي شيباني نيز پس از سركوب مرتدهاي بحرين به جنوب عراق رفت. سجاح بنت حارث تميمي كه از قبايل مسيحي عرب در عراق و زير سلطه‌ي ايران بود، با ديدن توان و قدرت مسلمانان ترسيد و به عراق بازگشت. مسلمانان، به رهبري ابوبكر صديق رضی الله عنه در كمال هوشياري و آمادگي قرار داشتند و از مرزهاي شمالي به خوبي پاس‌داري كردند. علاء حضرمي رضی الله عنه امتداد شرق تا غرب مرزهاي شمالي را كه در مجاورت قلمرو ايران و روم قرار داشت، حفظ نمود و خالد بن وليد رضی الله عنه در شمال نجد مستقر شد؛ عمرو بن عاص رضی الله عنه در دومة الجندل و خالد بن سعيد رضی الله عنه در اطراف شام به صيانت از مرزها پرداختند.( حروب الردة، ص174و175)

 

ايرانيان كه مي‌ديدند اسلام در حال پيشرفت است و تمام نيروهاي طغيان‌گر را از پيش رويش بر‌مي‌دارد، همانند افعي در كمين و در پي فرصتي بودند كه اسلام را از بين ببرند. با مرتد شدن برخي از قبايل عرب، فرصت را براي اجراي نقشه‌ي شومشان مناسب دانستند. قبيله‌ي بكر بن وائل با وفات رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم در امارت بحرين طمع بست و به كسري پيوست. پيشنهاد بني‌بكر بن وائل در مورد امارت بحرين مورد قبول كسري واقع شد و كسري، منذر بن نعمان را با هفت‌هزار سواركار و پياده‌نظام با بني‌بكر بن وائل همراه كرد و يك‌صد دسته از سواران را در اختيارشان گذاشت تا به جنگ مسلمانان بروند؛ اما به گفته‌ي كلاعي، اين‌ها گروه ناچيزي بودند كه براي مسلمانان هيچ عددي به شمار نمي‌رفتند. مسيلمه‌ي كذاب نيز از همكاري‌هاي شاه و درباريان ايراني بي‌بهره نبود.

دكتر محمد حسين هيكل مي‌گويد: سجاح، به همراه پيروانش به تحريك ايرانيان و عمالشان ، از عراق به سوي شبه‌جزيره‌ي عربستان روان شد تا بدين‌سان آتش فتنه و آشوب در بلاد عربي گسترش يابد.

نقش ايرانيان، در گسترش فتنه‌ و دسيسه‌گري بر ضد مسلمانان نمايان شد. رومي‌ها، خطر و تهديد بزرگ‌تري بر ضد اسلام بودند. چراكه آنان داراي عقيده‌اي بودند كه‌ آن را آسماني و به‌حق مي‌دانستند و از اين‌رو در برابر اسلام نسبت به ايراني‌ها سرسختي بيش‌تري مي‌كردند. آنان، در پهنه‌ي حكومت،  ساختار پيشرفته‌تري داشتند و از توان و قدرت بيش‌تري برخوردار بودند و روابطشان با متحدان و بسياري از قبايل و حكومت‌هاي محلي خوب بود.( حركة الردة، از عتوم، ص146)

 رومي‌ها از همان روزي كه نامه‌ي دعوتي رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم را دريافت كردند، در پي چاره‌انديشي براي رويارويي با مسلمانان برآمدند كه دو جنگ مؤته و تبوك از نمونه‌هاي آن مي‌باشد. آنان، در اين دو جنگ اين واقعيت را دريافتند كه به راحتي نمي‌توانند با مسلمانان درگير شوند و يا نيروهاي مسلمان را بخرند و جذب خود كنند. مسلمانان نيز در جنگ‌هاي مؤته و تبوك به ميزان اخلا صلی الله علیه وسلم و دل‌دادگي عرب‌هاي مسيحي به هم‌كيشانشان پي بردند و فهميدند كه آنان، تا آن‌جا كه بتوانند با رومي‌ها در برابر اسلام مي‌ايستند. علي‌رغم توافقات رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم پس از جنگ تبوك با اميران شام كه دست‌نشانده‌ي روميان بودند، باز هم حكومت روم از كشمكش و درگيري با مسلمانان به قصد نابودي اسلام، دست نكشيد. ابوبكر صديق رضی الله عنه اين واقعيت را به خوبي درك كرده بود كه رومي‌ها در پي براندازي اسلام هستند و اين، يكي از دلايلي بود كه او را بر آن داشت تا لشكر اسامه رضی الله عنه را بي‌چون و چرا اعزام كند. قبايلي از قبيل لخم، غسان، جذام، بلي، قضاعه، عذره و كلب در شمال شبه‌جزيره عهدشكني كردند و قطعاً در پس اين عهدشكني، از حمايت‌هاي نظامي و مالي و دسيسه‌هاي حكومت روم برخوردار بودند. ابوبكر صديق رضی الله عنه با زبان حال به رومي‌ها فهمانيد كه به‌رغم شورش برخي از قبايل عرب، چيزي از عزم و توانمان كم نشده و مي‌توانيم از اسلاممان در برابر بزرگ‌ترين هجوم نيز دفاع كنيم و در برابر تجاوز قدرتي چون شما بايستيم.( حركة الردة از عتوم، ص150)

هرج و مرج در شبه‌جزيره‌ي عربستان، آرزويي بود كه دو قدرت ايران و روم در سر مي‌پروراندند تا از اين طريق كار اسلام، خاتمه يابد. با همين پندار خام بود كه ايران و روم از هيچ همكاري و مساعدتي با شورشيان و مرتدها فروگذار نكردند و بلكه فراريان مرتد را پناه دادند. همكاري‌هاي اين دولت‌ها با مرتدها، سبب شد تا مسلمانان با درك دسيسه‌گري‌هاي بيگانگان پس از سامان‌دهي اوضاع و احوال شبه‌جزيره، به جنگ با دو ابرقدرت فارس و روم بپردازند.

ابوبكر صديق رضی الله عنه از مركز اسلام، لشكرها را اعزام كرد و آن‌ها را از هر جهت تجهيز نمود تا در چشم دشمنان، بزرگ و قدرتمند جلوه كنند و در دل دشمن ترس و دلهره بيندازند. ابوبكر صديق رضی الله عنه موفق شد اسلام را بر تمام شبه‌جزيره حاكم كند. وي پس از برقراري امنيت در شبه‌جزيره و گردن‌نهادن همگان در برابر اسلام، متوجه فتح عراق و شام شد. برقراري امنيت و ايجاد آرامش در شبه‌جزيره، دست‌آوردي بود كه مي‌توان آن را پيامد عزم و اراده‌ي خليفه‌ي بزرگوار رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم در جهاد با مرتدها و همين طور ايمان راسخ و تدبر وي دانست كه با خلو صلی الله علیه وسلم و وارستگي صحابه (مهاجرين و انصار) همراه شد و به پاك‌سازي شبه‌جزيره از آلودگي‌هاي شرك و ارتداد انجاميد و ساختار حكومت اسلامي را آن‌چنان قوت بخشيد كه به شهرها و آبادي‌هاي عراق و شام نفوذ كرد و در اندك زماني دو قدرت فارس و روم را به زانو درآورد. عمده‌ترين دليل اين پيروزي پرافتخار، يك‌پارچگي عملياتي و فكري و عقيدتي شبه‌جزيره بود كه زير يك پرچم و با پشت‌گرمي و اطمينان خاطر از پشت جبهه، دو قدرت آن روز را شكست داد.( حركة الردة، ص323)

 

 

و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب ابوبکر صدیق، محمد علی صلابی


 

سایت عصر اسلام

IslamAge.Com