تاریخ چاپ :

2024 Nov 22

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

خلافت عبدالله بن هارون معروف به مأمون (198- 218 هـ)

مأمون در نیمه ماه ربیع الأول سال 170 هجری، در روزی که عمویش موسی هادی وفات نمود، دیده به جهان گشود، پدرش هارون الرشید از خلفای معروف عباسی، و مادرش مراجل ام ولد بود.

مأمون فردی سفید چهره و زیبا رو بود، ریش بلند و پیشانی کوچک از ویژگیهای ظاهری او محسوب می‌شد.

در سال 182 هجری پدرش هارون برای ولیعهدی او بعد از برادرش امین بیعت گرفت، با وجودی که او شش ماه از برادرش بزرگتر بود.

مأمون در حیات پدرش عهده‌دار ولایت خراسان تا همدان بوده است، بعد از وفات رشید برادرش امین به عهد و توثیق قبلی وفا نکرد و او را از ولیعهدی خلع کرده، و فرزندش موسی را جایگزین وی ساخت. بدین سبب آتش کینه و کدورت بین آنها شعله‌ور شد، که سر انجام منجر به قتل امین در محرم سال 198 هجری گردید. به این موضوع در مقالات قبلی اشاره شده است.

ده روز بعد از قتل برادرش، یعنی در محرم سال 198 هجری با او بیعت کردند، و به عنوان خلیفه‌ی رسمی شناخته شد، او دو سال قبل نیز که برادرش در بغداد محصور بود، از وی در خواست کرد تا به عنوان خلیفه با او بیعت کنند.

مأمون پس از  کشته شدن برادر خویش، حسن بن سهل را بر فارس و اهواز و بصره و کوفه و حجاز و یمن والی گردانید، و از طرف دیگر ولایت موصل و جزیره و شام و مغرب را نیز به طاهر بن حسین داد، و خودش نیز در مرو باقی ماند. در این هنگام والیان معروف او، کارگزاران را به شهر های مختلف فرستاده، و در امور بلاد تصرف می‌کردند، این عمل سبب ضعف هیبت حکومت شد، به خصوص هنگامی که مسئولین از عباسیان نبودند. سرانجام مأمون در سال 204 هجری به سوی بغداد حرکت کرد.

اوضاع داخلی در دوران مأمون

مأمون در آغاز میل زیادی به علویان داشت، و لباس سبز را به عنوان شعار ایشان انتخاب کرد، و به سربازان خود دستور داد تا پرچم سیاه را کنار گذاشته، و به جای آن پرچم سبز بر گزینند، بدینوسیله خشم آل عباس را بر انگیخت، وسبب شد تا اهل بغداد با عمویش، ابراهیم بن مهدی بیعت کرده و او را خلع کردند، سپس برادر زاده‌اش اسحاق بن موسی را به عنوان ولی عهد بعد از او برگزیدند، این واقع در سال 201  هجری رخ داد.

مأمون علی بن موسی بن جعفر را به عنوان ولی عهد خویش بر گزید، و به او لقب الرضا من آل محمد داد، همچنین مأمون دخترش أم حبیبه را نیز به ازدواج رضا در آورد.

مأمون بعد از با خبر شدن واقعه خلع کردن او، همراه داماد خویش علی بن موسی بن جعفر به سوی بغداد حرکت کرد، اما در همین اثنا به طور ناگهانی رضا فوت نمود، و مأمون بر او نماز گزارد و در کنار پدرش هارون دفن نمود.

اهل بغداد بار دیگر با هم دیگر اختلاف کردند، این بار دشمنان ابراهیم بن مهدی بر او غلبه کرده، سپس وی را خلع، و با مأمون بیعت کردند.

مأمون بعد از ورودش به بغداد، برادرش صالح بن رشید را والی بصره گرداند، و عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس را بر حرمین والی گردادند، و ولایت خراسان را از بغداد تا دورترین مشرق اسلامی به طاهر بن حسین سپرد، طاهر بن حسین در سال 209 هجری به طور ناگهانی وفات نمود، و پسرش طلحه بعد از وفات پدرش به مدت هفت سال عهده‌دار مسئولیت شد.

مشکلاتی که مأمون با آن مواجه شد

همان طور که گفتیم مأمون توانست بر برادرش پیروز گشته، و امور خلافت را در دست گیرد، اما در این برهه از خلافت اسلامی حوادث و مشاکل زیادی در جلوی او قرار گرفته بود.

جنگ با برادرش و قتل او، فرصتی برای منتقدان و دشمنان حکومت به شمار می‌آمد، همچنین یاری شدن بوسیله جنگجویان فارس، سبب شورش و نارضایتی اعراب گشته بود، از طرف دیگر انتقال مقر دولت از خراسان به بغداد سبب شورش و نارضایتی فارس‌ها گشته بود.

بدینگونه مشکلات و گرفتاری‌های زیادی در مقابل مأمون سد بسته بود، که نیاز به سعی و تلاش زیادی برای سامان‌دهی امور داشت.

از مهم‌ترین حرکات و شورش‌ها که در عصر او بوقوع پیوست عبارتند از:

1-   شورش أبی السرایا

2-   شورش نصر بن شبث

3-   شورش بغداد

4-   شورش مصری‌ها

5-   شورش بابک خرم‌دین

6-   قیام و شورش زط

قیام زط (به اصطلاح فارسی جت یا کولی‌ها) در زمان مأمون به وقوع پیوست، این قیام یکی از قیام‌های مهم تاریخی شمرده می‌شود، و معمولا در کتب تاریخ ذکر می‌شود.

زط قبیله‌ای از کولی‌ها بودند که در شمال غربی هند سکونت داشتند، آنها در هنگام نزاع و کشمکش بین امین و مأمون بر بصره تسلط یافتند، و آنجا را به تباهی کشاندند، قیام زط سرانجام در زمان معتصم شکست خورده، و به هلاکت رسیدند.

فتوحات در دوران مأمون

ایام مأمون ایام نا آرامی و شورش‌های قبیله‌ای و محلی بود، و فتوحاتی که در این دوران رخ داده است، بسیار کم و اندک بود، به طور کلی فتوحات در دوران حکومت عباسی محدود و از رونق خاصی برخوردار نبود. اگر نگاهی به فتوحات اسلامی داشته باشیم در می‌یابیم که از اواخر حکومت اموی به بعد فتوحات چندانی برای بلاد اسلامی حاصل نشده است، اما این فتوحات اندک نیز سبب شده بود تا مسلمانان در آن دوران از ابر قدرت‌های دنیا باشند، و از سوی دیگر جهان کفر از بلاد اسلامی حساب خاصی می‌بردند، و سعی می‌کردند بیشتر با مسلمانان در صلح باشند تا جنگ.

والی طبرستان در دوران مأمون به سال 202 هجری توانست، دو منطقه از بلاد دیلم  را فتح کرده و از آن روز به بعد این مناطق جزء سرزمین‌های اسلامی گشت.

همچنین احمد بن ابی خالد نیز در بلاد ماوراء النهر در سال 207 هجری، اشروسنه را فتح کرده و آن را به بلاد اسلام ملحق ساخت.

اما کشور روم در این ایام دچار بحران و مشکلات داخلی بوده، و بیشتر در فکر حل مشکلات داخلی و تجدید قوای از هم پاشیده بود. روایت شده مأمون بعد از رسیدن به بغداد و آگاهی یافتن از ضعف رومی‌ها در این فکر بود تا برای قدرت یافتن مسلمانان با رومی‌ها وارد جنگ شود.

مأمون در سال 215 هجری از مسیر بغداد - موصل - طرطوس وارد بلاد روم شد، و قلعه‌های قره - عنوه - هدمه و ماجده را فتح کرده، سپس از بلاد روم خارج شده و به سوی دمشق حرکت کرد.

او بار دیگر در سال 216 هجری به خاطر تعدی رومی‌ها به اراضی طرطوس و مصیصه، با آنها وارد جنگ شده، سپس از بلاد روم خارج شده و به سوی دمشق و مصر حرکت کرد.

اعتقاد به خلق قرآن

مأمون در سال 212 هجری اعتقاد خویش به خلق قرآن را به صورت علنی آشکار کرد. این مسأله به محنت خلق قرآن معروف است.

او همچنین قائل به برتری علی بن ابی طالب رضی عنه بر سائر اصحاب بود، و او را افضل الناس بعد از رسول الله صلی الله علیه و سلم می‌دانست.

با انتشار اعتقاد به خلق قرآن، علما و دانشمندان بسیاری با این اعتقاد مخالفت ورزیدند.

اعتقاد به خلق قرآن یکی از مسائل اعتقادی معتزله، و بعضی از اهل کلام می‌باشد، ناگفته نماند قضیه خلق قرآن، پس از انتشار کتب فلاسفه و منطق یونانیان در بین مسلمانان به وجود آمد، اما هیچ وقت اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم و تابعین در اعتقاد به عدم مخلوق بودن قرآن اختلافی نداشتند، بلکه قرآن را هم از جهت معنایی و از جهت لفظی کلام الله سبحانه و تعالی می‌دانستند.

در سال 218 هجری واقعه محنت علما به خاطر قضیه‌ی خلق قرآن رخ داد، و  بسیاری از آن‌ها از جمله امام احمد بن حنبل به علت مخالفت با این قول، شکنجه داده شدند.

بزرگ مردان دولت مأمون

یکی از مردان با نفوذ دولت مأمون، یحیی بن أکثم تمیمی بود، او قاضی القضاة دولت مأمون شمرده می شد، یحیی از محدثین معروف زمان خویش بود، امام ترمذی و امام بخاری از او احادیثی روایت کردند، با وجود آنکه یحیی بن أکثم از نفوذ زیادی در دولت مأمون بر خوردار بود، اما در بعضی از روایت ذکر شده که مأمون در اواخر حیات خویش بر او خشمگین شده، و یحیی را به سوء قصد متهم کرد، مأمون همچنین برادرش معتصم را از اعتماد به یحیی بر حذر داشت، اما هیچ یک از کتب تاریخ این اتهام را تأیید نمی‌کند.

احمد بن أبی داود معتزلی یکی دیگر از مردان با نفوذ دولت مأمون بود، و قاضی قضاة دولت مأمون و معتصم و واثق و اوایل دوران متوکل شمرده می‌شد.

احمد بن ابی داود یکی از داعیان خلق قرآن و از دشمنان امام احمد حنبل به شمار می آمد، در سال 223 هجری بیمار شد و از عمل باز ماند، و پسرش ابوالولید مسئوولیت پدرش را بر عهده گرفت، اما ابوالولید در حسن سیرت به مانند پدرش نبود، به همین جهت متوکل بر او خشم گرفته و دستور داد تا اموال او و پدرش را مصادر کنند ، اینجا بود که بار دیگر یحیی بن أکثم به قضاوت بر گشت.

وفات مأمون

مأمون در آخرین غزوات خویش با دولت بیزانس به تب شدیدی مبتلا شد، و در اثر همین بیماری وفات نمود، او در آن هنگام در شمال شهر طوس به سر می‌برد، هنگام وفات، سن او از 48 سال تجاوز نمی‌کرد، واقعه‌ی وفات او در سال 218 هجری رخ داد. مأمون عهد خلافت پس از خویش را به برادرش أبی اسحاق بن رشید سپرد.

شناسنامه‌ی هفتمین خليفه‌ی عباسی

نام معروف

مأمون

نام كامل

عبد الله بن هارون بن محمد بن عبد الله بن محمد بن علي ابن عبد الله بن العباس

كنيه

أبو العباس

ترتیب در خلافت

هفتمين

تاريخ تولد

170

دوران خلافت به تاريخ هجری

198-218

دوران خلافت به تاريخ ميلادی

813 -833

تاريخ وفات

218

ترجمه و تحقیق: أبو أنس
سايت عصر اسلام

www.IslamAge.com


مصادر و مراجع:

*سیر أعلام النبلاء- للذهبی- تحقیق شيخ شعيب الأرناؤوط.
* البدایة و النهایة - لابن کثیر.
* الکامل فی التاریخ- لابن الأثیر.
* سایت ويكيبيديا، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت- سایت أسرة آل باوزیر العباسیة الهاشمیة.
* الدرة السنیة فی أخبار الدولة العباسیة، تألیف أبوبکر بن عبدالله بن أیبک الدواداری، بیروت 1413هـ/1992م.
* تاريخ الإسلام السياسي والديني والثقافي والاجتماعي، تألیف حسن ابراهيم حسن، دار الجیل ببیروت،الطبعة الرابعة عشرة، 1416هـ/1996م.
* موسوعة الخلافة العباسیة، تألیف أحمد شلبی، مکتبة النهضة المصریة، الطبعة الثامنة،1985م.
* الدولة العباسیة، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الخامسة، 1411هـ/1991م.